ملی شدن صنعت نفت از منظری متفاوت
«بهنام سعادت ملت ایران و به منظور تأمین صلح جهان، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد مینماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور، بدون استثناء ملی شود. یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرار گیرد.»
این متن مختصر، قانون ملی شدن نفت در ایران، مصوب 29 اسفندماه 1329 است.
به درستی این قانون را میتوان پرماجراترین و جنجالیترین مصوبه پارلمانی در ایران دانست. بهطور طبیعی مقتضیات تاریخی و مناسبات اجتماعی و شرایط مناسب داخلی و بینالمللی در شکفتن و به ثمرنشستن اندیشه ملی شدن صنعت نفت در ایران مؤثر بوده است.
معادلات قدرت در بین دول بزرگ پس از جنگ جهانی دوم، تجربه موفق و پر طمطراق ملی شدن نفت در برخی از دیگر کشورها، اتحاد و همگرایی نیروهای سیاسی داخلی، پیشینه اندیشه تاریخی بیگانه ستیزی ایرانیان، ضعف نسبی نهاد سلطنت و سلطان جوان پس از سالهای 1322 و عواملی چند از این است در طرح و توفیق نهضت نفت در ایران تأثیر تام و تمام داشتهاند.
اگرچه در این مجال مختصر، سخن از زمینههای تاریخی، اجتماعی و سیاسی، ملی شدن صنعت نفت ایران در میان نخواهد بود اما باید بدانیم این نهضت، یک دستاورد بزرگ و بلکه بسیار بزرگ سیاسی در ابعاد بینالمللی برای ایران محسوب میشود.
ارزشهای تاریخی و هویتی و دستاوردهای استقلالطلبانه نهضت نفت بسیار فراتر از هزینههای گزاف و کلانی است که از خون و خوان ملت برای آن پرداخته است.
اما اجازه دهید تا از منظری متفاوت به داستان ملی شدن صنعت نفت در ایران بنگریم. نگاهی حیاتی و رهبردی که جز در کتب و مقالاتی محدود بدان پرداخته نشده و در محافل عمومی و رسانهها کمتر با اقبال و استقبال مواجه بوده است.
سؤال اینجاست که آیا در اثر ملی شدن سیاسی، مالکیتی و حقوقی منابع و مؤسسات نفت در ایران، بهراستی «صنعت» نفت در ایران نیز ملی شد؟
آیا در حالیکه همه شئون حیات سیاسی و اجتماعی ما متأثر از نفت است ما در این حوزه بزرگ و راهبردی به کشوری برتر و صاحب فن و صنعت تبدیل شدهایم؟
آیا واقعاً با «خلع ید» بریتانیا از شرکت نفتی ایران و انگلیس، صنعت نفت در ایران بومی شده است؟
آیا چنانچه در نبرد با استعمارگران در حوزه سیاسی موفق بودهایم در حیطه مسائل فنی و اقتصادی هم کامیاب گشتهایم؟
واقعیت عینی و آشکار آن است که دستاوردهای ملی شدن صنعت نفت در پهنه اقتصاد و فناوری بسیار کمتر از عرصههای سیاسی و اجتماعی است.
در حالیکه تصور عموم مردم و حتی بسیاری از رهبران و بزرگان اجتماعی (و نه متخصصان فنی و اقتصادی) آن بود که با ملی شدن صنعت نفت عواید نجومی نفت صنعت کاملاً در اختیار مردم ایران قرار خواهد گرفت و مشکلات اقتصاد ملی ایران به سرعت مرتفع خواهد شد، ماجراهای سیاسی بعد از ملی شدن و مهمتر از آن اقتضائات اقتصادی و فناورانه مدیریت صنعت پیچیده نفت بخوبی نشان داد که صرفاً تغییر مالکیت و تحول در شکل حقوقی مدیریت منابع نفتی نمیتواند به تنهایی گره از مشکلات پیچیده اقتصادی مردم ایران (به عنوان صاحبان اصلی منابع نفتی) بگشاید.
لازم است، باری دیگر بر دستاوردهای عظیم اجتماعی و سیاسی ملی شدن صنعت نفت تاکید کنم.
کسی که اندک اطلاعی از تاریخ معاصر ایران داشته باشد، نمیتواند مجاهدتهای مردم و رهبران این نهضت را نادیده بگیرد و از کنار این پیروزی مردمی بگذرد اما سخن آن است که آیا ابعاد اقتصادی و فنی این جریان نیز همانند ابعاد سیاسی آن، بزرگ و برجسته بوده است؟
در جامعه سیاستزده ایران، نگاه افراطی و صرفاً سیاسی به پدیدههای اقتصادی و اجتماعی، هزینههای زیادی را به مردم ایران تحمیل کرده و میکند.
در واقع مردم و رهبران ما همیشه راه حل اصلاح امور را در تنها منحصر به تغییرات سیاسی دیده و میبینند در حالیکه در بسیاری از کشورهای دنیا حتی مسائل سیاسی را نیز از ابعاد اقتصادی مینگرند و در جنگ و صلح به منافع مادی خود نظر دارند.
به نظر میرسد در کشور ما این مسأله از گذشته دور تاریخی برعکس بوده و نگاه صرفاً سیاسی به مقولههای فنی و اقتصادی در حوزههای همچون نفت، آب، انرژی و حتی خودروسازی و غیره تأکید بر تولید داخلی به عنوان یک راهبرد سیاسی و نه انتخاب هوشمندانه اقتصادی و در نتیجه فراموشی مزایای نسبی مملکت هنوز نیز در عالم واقعیتهای ملموس اقتصادی هزینهساز و ضربه زننده است.
اگر از منظر کارشناسانه به صنعت بزرگ و راهبردی نفت در ایران بنگریم هنوز نیز آن را ملی و بومی نخواهیم یافت! و قطعاً و حتماً عواید کشورهایی بدون منابع بزرگ نفتی نظیر آلمان، فرانسه، انگلستان و حتی چین و کرهجنوبی از عواید نفتی بسیار بیشتر از کشورهای نفت خیزی چون ایران بوده و هست.
سیر تاریخی ترقی طلبی ایرانیان را که حداقل از عهد مشروطیت میتوان آن را دنبال کرد، همواره با فراز و فرود و متاسفانه با افراط و تفریط و نگاه سیاستزده به عالم آدم همراه بوده است.
نهضت ملی نفت از ستارههای سپهر مجاهدتهای تاریخی ایرانیان است که حتماً ابعاد سلبی و نافیانه آن بسیار بزرگتر از اعماق ایجابی آن بوده و این امر بیش از هرچیز به ناآشنایی عمومی مردم و رهبران از اقتضائات اقتصادی و فناوری باز میگردد.
در سالروز ملی شدن صنعت نفت که نمادی از استکبارستیزی و آرمانخواهی ایرانیان شناخته میشود، مجاهدتهای رهبران پرتلاش و توده مردم ایران را میستاییم و امید آن داریم که انقلاب بزرگ اسلامی ایران به عنوان عمیقترین و فراگیرترین حرکت اجتماعی ایرانیان در تاریخ معاصر کشور، مسیرهای روشن توسعه و تعالی را در افق حرکت تاریخی مردم و مملکت بگشاید.
انتهای پیام/