صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۴۵ - ۲۶ اسفند ۱۳۹۴

آرسنال و بارسلونا؛ درسی که ونگر یاد نگرفت

آرسنال و بارسلونا در فینالِ چمپیونز لیگِ 2006 مقابلِ هم قرار گرفتند و بارسلونا با یک بازیکنِ بیشتر موفق شد در دقایقِ پایانی بازی را دو بر یک ببرد. 10 سال از آن فینال می‎گذرد. در این 10 سال آرسنال چهار جام گرفته و بارسلونا 22 جام به دست آورده است.
کد خبر : 73189

به گزارش گروه ورزشی آنا، گراهام هانتر، کارشناس فوتبال اسپانیا با ذکر این مقدمه در یادداشتی نوشت: «آخرین باری که آرسنال به نوکمپ رفت سالِ 2011 بود، بازیِ دراماتیکی که به خوبی فاصله‌ای که بینِ دو تیم از سالِ 2006 بدین سو و فینالِ پاریس را آشکار کرد. 10 سال از گلِ جولیانو بلتی در دقایقِ آخرِ آن فینال و پیروزیِ بارسلونا مقابلِ آرسنالی که با شجاعت 10 نفره جنگید می‌گذرد. در این 10 سال آرسنال 4 جام برده، 2 اف.ای کاپ و 2 کامیونیتی شیلد. بارسلونا در همین بازه 22 جام برده، از جمله 3 چمپیونز لیگ و 3 قهرمانیِ باشگاه‌هایِ جهان.


5 سالِ پیش قبل از بازیِ برگشتِ چمپیونز لیگ در نوکمپ پپ گواردیولا در کنفرانسِ مطبوعاتی‌اش از جک ویلشر تعریف کرد: «ویلشر بازیکنی درجه یکه، نه فقط برایِ آرسنال بلکه برایِ تیم ملی‌اش. ما چندین بازیکن مثلِ ویلشر در تیمِ جوانانمون داریم، اما اون خوش‌شانسه که در تیمی بازی میکنه که فشاری برایِ بردنِ عناوین رویش نیست.» این حرف گواردیولا چکیده‌ای بود از وضعیتِ آرسنال و آرسن ونگر. آرسنال 5 سال بود که هیچ جامی نبرده بود و 3 بعد از آن بازی هم هیچ جامی نبرد. این دورانِ بدونِ جام حتی از بازه‌یِ زمانیِ 1999 تا 2003 بارسلونا هم بیشتر بود، دورانی که نهایتا انقلابِ ورزشیِ باشگاه را با خودش به همراه داشت و بارسلونایِ مدرن را با مدیریتِ خوان لاپورتا و پیروی از فلسفه‌یِ یوهان کرویف ساخت. این انقلاب پایه گذارِ 12 سال جذاب‌ترین و مقتدرترین تیمِ تاریخِ فوتبال بود، تیمی که ضمنِ زیبا بازی کردن می‌برد، تیمی که تمامِ بزرگانِ اسپانیا و اروپا را شکست می‌داد.


در همین دوران انتظاری که از آرسنال می‌رفت چه بود؟ جوابش را همه می‌دانیم. پپ گواردیولا در سال‌هایِ آخرِ فوتبالش به آرسنال و مربیگریِ آرسن ونگر علاقه داشت و حتی به فکرِ پیوستن به این تیم هم بود. اما نکته‌ای که او درباره‌یِ ویلشر گفت در انتقاد از فلسفه و رویکردی بود که پپ هرگز نمی‌پذیردش، اینکه صرفا کسبِ سهمیه‌یِ چمپیونز لیگ کافی است و انتظارِ باشگاه قهرمانی در آن و یا لیگِ برتر نیست. چند ماه بعد از آن بازی پپ به من گفت: «چه مربیِ بهترین تیمِ دنیا باشی و چه مربیِ یک تیمِ دسته سومی، برایِ من فرقی ندارد، مهمترین مسئله بردن است، تمام. تنها چیزی که به من انگیزه می‌دهد کسبِ قهرمانی است. اگر این نبود من اصلا مربیگری نمی‌کردم.» درسته که مسی و اینیستا و ژاوی کار را برایِ پپ در بارسلونا راحت کردند، اما او از عملگراییِ باشگاهِ آرسنال، که البته خودشان اسمش را واقع‌گرایی گذاشته‌اند ناراضی بود و درکش نمی‌کرد.


برگردیم به امروز. بارسلونا دنبالِ دومین سه‌گانه‌یِ خودش است و در لیگِ برتر تاتنهام و لستر برایِ قهرمانی می‌جنگند. از بینِ بازیکنانی که پپ سالِ 2011 با ویلشر مقایسه کرده بود تنها سرخی روبرتو و رافینیا در بارسلونا باقی مانده‌اند و بقیه از جمله نولیتو، جوانی دوس سانتوس، جرارد دولوفو، تیاگو، اوریول رومئو، مارتین مونتویا و سرخی گومز همه نوکمپ را ترک کرده‌اند. درسته که راهِ آکادمی هنوز به تیمِ اصلی باز است اما همانطور که خیلی از جوانانِ مستعدِ لا ماسیا فهمیدند، طی کردنِ این راه خیلی سخت شده است. اما در نقطه‌یِ مقابل بارسلونا دست به خریدهایِ هوشمندانه و شجاعانه و با دیدِ بالا زده است. نکته‌ای که در موردِ آرسنال و ونگر صدق نمی‌کند. پتر چک خریدِ خیلی خوبی برایِ آرسنال بود، اما سال‌ها طول کشید تا ونگر موفق شد جانشینی مناسب برایِ ینس لمن پیدا کند. بارسلونا در نقطه‌یِ مقابل وقتی ویکتور والدس، یکی از بهترین دروازه‌بان‌هایِ تاریخش را از دست داد، سریع جایش را با دو دروازه‌بانِ عالی، تراشتگن و براوو پر کرد.


آرسنال تلاش کرد لوئیس سوارز را بخرد، اما ونگر تا جایی که لازم بود پیش نرفت و جنگ را به بارسلونا باخت. ایوان راکیتیچ چطور؟ هافبکی که انگار ساخته شده بود برایِ ونگر. جرمی متئو چطور؟ مدافعی که سرعت و قدرتش در لیگِ برتر بسیار به کار می‌آمد. خاویر ماسچرانو چطور؟ آیا او دقیقا همان کاراکتری نبود که آرسنال سال‌ها در خطِ میانی‌اش به بهش احتیاج داشت؟ نیمار چطور؟ قبول. نیمار نهایتا به اسپانیا می‎‌آمد. اما آیا آرسنال با پیشنهادی گزاف حداقل سعی کرد به خدمتش بگیرد؟ نه. حتی وقتی ساموئل اتوئو از بارسلونا جدا شد ونگر که قبلا علاقه‌یِ زیادی بهش داشت، احساس کرد که مهاجمِ کامرونی دورانِ اوجش را پشتِ سر گذاشته است. اتوئو فصلِ بعد با اینتر سه‌گانه گرفت. ونگر در این سال‌ها هرگز دست به ریسک‌هایِ حساب‌شده‌یِ اقتصادی در به خدمت گرفتنِ بازیکنانِ جدید و بالا بردنِ قدرتِ تیمش نزده است. امضایِ بارسلونایِ مدرن رشد دادن سوپراستارهایی مثلِ مسی، پیکه، ژاوی، اینیستا، بوسکتس، پویول و پدرو است، اما بارسلونا همیشه خریدهایِ بزرگ و حساب‌شده هم داشته است. درسی که ونگر نگرفت.


برگردیم به بازیِ سالِ 2011. رابین ون پرسی، بهترین خریدِ آرسنال از سالِ 2006 به بعد در دقیقه‌یِ 56 کارتِ زردِ دوم را گرفت و از بازی اخراج شد. یک سال بعد از این بازی ون پرسی اعلام کرد آرسنال را ترک می‌کند و به منچستر یونایتد می‌رود. ون پرسی در اولین فصلش با یونایتد قهرمانِ لیگ شد، افتخاری که سالیانی در آرسنال آرزویش را داشت. ون پرسی بعد از ترکِ آرسنال به من گفت: «مارکو ون باستن تاثیرِ زیادی رویِ تصمیمم داشت. ون باستن رویکردی سرد به فوتبال داشت و حاضر بود برایِ بردن هر کاری بکنه.»


چند ماه بعد یکی از هم‌بازی‌هایِ ون پرسی در یونایتد به من گفت: «یه روز سرِ تمرین رابین سر الکس را بهم نشون داد و گفت تویِ تمامِ این سالها نمیتونستم بفهمم چرا شما بهتر از ما بودین. حالا میفهمم. دلیلش اون مرده.»


انتهای پیام/

ارسال نظر