برسد به دست زعمای معظم حوزه های علمیه
اما می خواهم از منظر دیگری به حوزه نگاه کنم،آن هم نه به تاریخ دورش که به همین 37سال. می خواهم با یک نگاه سیاسی سوال کنم که آیا حوزه های علمیه ای که همین الان تعداد قابل توجهی مرجع معظم تقلید در آن می درخشند، و درس خارج فقه در همه آنها دایر است، نمی توانستند در هر سال فقط 10 مجتهد مبرز، خروجی داشته باشند که صلاحیت ورود به مجلس خبرگان را داشته باشند؟ اگر سالی 10 مجتهد از حوزه برای این امر برمی آمد ، الان باید 370 کاندیدای اصلح برای مجلس خبرگان می داشتیم تا در برخی استانها با یک کاندیدا انتخابات برگزار نکنیم. بماند که اکثر منتخبان ملت در خبرگان پنجم را مجتهدینی تشکیل می دهند که قبل از 37سال اخیر به درجه اجتهاد رسیده اند.
لابد جوابش این است که تعداد مجتهدان در حوزه ها خیلی بیش از آن است که در بالا آمده. اگر اینگونه است سوال بعدی پیش می آید که چرا وارد انتخابات نشدند؟ یا اگر شدند چرا در آن حد از صلاحیت علمی و سیاسی نبودند که توسط شورای محترم نگهبان تایید شوند؟
منتظر پاسخ برای این سوال آخر نمی مانم و -به عنوان شهروندی که حفظ کیان دین را منحصرا در اختیار و صلاحیت این بزرگان میداند- از زعمای معظم حوزه های علمیه تقاضا می کنم از الان تا 8 سال آینده که خبرگانی دیگر تشکیل می شود، برای احراز صلاحیت مجتهدانشان چاره اندیشی کنند. در شان جمهوری اسلامی و حوزه های علمیه و شورای نگهبان نبود، این روندی که در احراز صلاحیت فقها انجام گرفت.
بعد التحریر: این نوشته قبل از انتخابات 7 اسفند آماده بود،اما بنا به ملاحظاتی انتشارش به تعویق افتاد.
*جانشین مدیرمسئول خبرآنلاین
انتهای پیام/