صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۱:۱۰ - ۱۷ اسفند ۱۳۹۴

جان بیماران، بازیچه قصور پزشکی/ انگشت آرمیتا با قیچی قطع شد

آرمیتای 19 ماهه تازه‌ترین قربانی خطای کادر درمانی است، این بار در بیمارستانی در تهران. انگشت کوچک آرمیتا 19 بهمن با یک قیچی بلند و تیز قطع شد، به اشتباه؛ قیچی قرار بود آنژیوکت را از دست او باز کند که لبه بلندش تا نیمه بند دوم انگشت را قطع کرد؛ اریب.
کد خبر : 71361

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه جام‌جم نوشت: آرمیتا زل‌زده به صفحه موبایل و با دست کوچک پانسمان شده صفحه را لمس می‌کند. پانسمان تا مچ دست چپ بالا آمده و خمیدگی دو انگشت انتهایی از زیر بانداژ پیداست. مادر، باندها را باز می‌کند و انگشت کوچک آرمیتا را جلو می‌آورد. انگشت سیاه شده و بند اول را ندارد؛ سیاهی تا پشت انگشت هم کش آمده. آرمیتای 19 ماهه تازه‌ترین قربانی خطای کادر درمانی است، این بار در بیمارستانی در تهران. انگشت کوچک آرمیتا 19 بهمن با یک قیچی بلند و تیز قطع شد، به اشتباه؛ قیچی قرار بود آنژیوکت را از دست او باز کند که لبه بلندش تا نیمه بند دوم انگشت را قطع کرد؛ اریب.


«بچه ریسه رفت، خون پاشید توی صورت بهیار، همه هول شدند، پرستارها دویدند، سریع بچه را سوار آمبولانس کردند و فرستادند بیمارستان فاطمه زهرا، انگشت آرمیتا توی جعبه یخ بود»؛ اینها را پدرش به جام‌جم می‌گوید که از 19 بهمن تا به حال فقط واژه متاسفیم را از مسئولان بیمارستان شنیده است.


سیاهی انگشت آرمیتا و پس زدن پیوند اما مثل خوره به جان این خانواده افتاده. به اینها گفته‌اند دیه می‌دهیم ولی اینها دیه نمی‌خواهند، اینها از تکرار حادثه‌ای مشابه برای بقیه بچه‌ها می‌ترسند و از سرنوشت دختر خود وقتی بزرگ شد و راجع به انگشتش سوال کرد...


چوب خط نظام سلامت ما خیلی وقت است برای حوادث بد پر شده است. امسال زنجیره این اتفاقات از ماجرای کشیده شدن بخیه چانه صدرای پنج ساله در بیمارستان اشرفی‌اصفهانی خمینی‌شهر آغاز شد، سپس با سوختگی مادر جوان در اتاق زایمان بیمارستان چمران با گاز co2 ادامه پیدا کرد و با مرگ نوزاد 45 روزه در بیمارستان مفید به علت اشکال درسیستم اکسیژن‌رسانی به اوج رسید.


اما این حوادثی که رسانه‌ای شده فقط بخشی از تلخی‌هایی است که رخ می‌دهد و به دلایلی مخفی می‌ماند.


پرونده‌ای قابل تامل در ساری


دو هفته از مرگ زن 29 ساله در بیمارستان امام خمینی ساری می‌گذرد، خبر اما هنوز به جایی درز نکرده. اگر او زنده می‌ماند سه ماه بعد نوزادش را درآغوش می‌گرفت ولی حالا که او و فرزندش جان باخته‌اند، خانواده پیگیر روشن شدن علت مرگ است؛ شاید تسکینی شود بر داغ دلشان.


مردی از این خانواده که مراحل قانونی پرونده را دنبال می‌کند، به جام‌جم می‌گوید برای اعلام دقیق علت مرگ منتظر نتیجه کالبدشکافی‌اند، اما تا این نتیجه برسد اظهارنظر تیم پزشکی مستند است که برداشته شدن طحال زن و باردارشدنش را درحالی که بیماری خونی (گلبول‌های قرمز داسی شکل و افت هموگلوبین) داشته علت مرگ تشخیص داده‌اند. با این حال پزشک معالج که اجازه این دو کار را داده، عامل مرگ را تزریق خون اشتباهی به بیمار می‌داند؛ خونی سنگین و شسته نشده که فاکتورهای مضر برای بیمار داشته است. این پرونده فعلا درکش و قوس است؛ اما آنچه مسجل است قصور و کوتاهی است، حالا ازجانب چه کسی، قرار است معلوم شود. این پرونده و بلاتکلیفی‌اش یادآور پرونده سوختگی نوزاد سه روزه در بیمارستان امام خمینی صومعه‌سراست که به دادگستری ارسال شده ولی مسئولان بهداشت و درمان عنوان سوختگی را برای آن نمی‌پسندند و ترجیح می‌دهند پوسته‌پوسته شدن بدن نوزاد را به سندرم استیون جانسون ربط دهند نه سوختگی ناشی ازحرارت دستگاه که زردی نوزادان را درمان می‌کند. مادراین نوزاد اما گفته داغی دستگاه را حس کرده، شهادتی که تا این لحظه به نفع نوزاد نبوده است.


ضعف پاسخگویی و ناکافی بودن آموزش باوجود اجرای طرح تحول همچنان بر نظام سلامت سایه انداخته است. در سایه این طرح، مردم هنگام بستری دربیمارستان‌های دولتی مبلغ ناچیزی می‌پردازند و دیگر مجبورنیستند مثل گذشته برای تهیه داروی بیمار خود خیابان‌ها و بازارهای رسمی و غیررسمی دارو را گز کنند. اینها حسن این طرح است، اما فشاری که این تحول بر نیروهای انسانی وارد کرده، کیفیت خدمات را بشدت تحت تاثیر قرار داده، اتفاقی که قرار نبود رخ دهد اما پیش آمد.


کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی البته نه فقط به دلیل اجرای این طرح که به واسطه ضعفی تاریخی دچارچالش است و هر که نیز در راس هرم تصمیم‌گیری نشسته، نتوانسته آن را حل و فصل کند. حتی دکتر محسن مصلحی، دبیر شورای عالی نظام پزشکی در گفت‌وگو با ما ترجیح می‌دهد این موضوع را نوعی مشکل سیستماتیک بداند. او البته در بروز حوادث ناگوار مثل آنچه مدتی است داغ شده و نقل محافل گوناگون، خطاهای فردی را نیز دخیل می‌داند و با تائید این که این نوع خطاها در همه جای دنیا رخ می‌دهد، اما نتیجه می‌گیرد در کشور ما که درصد این خطاها بالاتر از استانداردهای جهانی است، یعنی سیستمی معیوب وجود دارد که نیازمند اصلاح است.


او معتقد است میزان تعهد نیروهای انسانی، پاسخگو بودنشان و میزان انگیزه و عشق و علاقه‌شان به کار، موضوعاتی است که باید درباره‌شان بیشتر فکر شود؛ زیرا به‌نظر می‌رسد گزینش نیروها در نظام سلامت ما کمتر براساس شایستگی‌های فنی، علمی و اخلاقی است.


طرح شکایت با قلبی نامطمئن


اینها سیاه‌نمایی علیه کادر پزشکی و درمانی نیست بلکه حقیقتی است که هر که گذرش به مراکز درمانی افتاده کم و بیش آن را حس کرده است؛ از برخوردهای نامناسب گرفته، تا بی‌اعتنایی‌ها، تشخیص‌های اشتباه، تجویز داروهای غلط، ارائه خدمات درمانی غیرضروری و بعد هم شانه خالی کردن از زیربار مسئولیت. همین جاست که کار به طرح شکایت می‌کشد و مردم به مراجع رسیدگی کننده پناه می‌برند؛ البته بیشتر با ناامیدی و دلخوش نبودن به گرفتن نتیجه.


اینها را که به دکتر هادی موسوی، جانشین معاونت انتظامی سازمان نظام پزشکی مشهد گفتیم، او گفت بدبینی مردم نسبت به روند رسیدگی به پرونده و صدور رای برای آن از آنجا آب می‌خورد که مطمئن‌اند در حق آنها اجحاف شده و قصوری رخ داده، درحالی که وقتی پرونده موشکافی می‌شود اغلب نتیجه این است که کادر درمانی بیشترین و بهترین کار را انجام داده است و هرچه می‌کردند نتیجه همانی می‌شد که شده است.


ما البته مواردی را که قصور و اشتباه کادر پزشکی و درمانی در بروز حادثه‌ای تلخ اثبات شده یادآورشدیم که او آن را پذیرفت و با این حال توضیح داد در رسیدگی به پرونده‌های پزشکی، وجدان ملاک قضاوت است و جانب پزشک و کادر درمانی گرفته نمی‌شود. گرچه در این ابراز عقیده تردید وارد است اما حتی اگر مو لای درز صدور احکام و احقاق حق بیماران نرود، همین که احتمال مرگ یا ناقص شدن در نظامی که همه ازآن انتظار سلامت دارند، وجود دارد، دردی است بی درمان. رنج بیماری یک سو و ترس آسیب دیدن در مراکز درمانی سوی دیگر؛ این درد بزرگی است که باید درمان شود.


البته نه قرار است مثل دکتر مصلحی، همه قصورها، کم‌کاری‌ها و بدکاری‌ها را به اشتباه‌های فردی و وجدان‌های سست و لرزان نسبت دهیم و نه مثل دکتر موسوی، هاله‌ای از تقدس به دور نظام درمانی بکشیم. باید منصف بود؛ نظام درمانی ما در بخش نیروی انسانی مشکلات اساسی دارد و این نقص قابل کتمان نیست؛ اما وقتی مراکز درمانی با هجوم بیمار و ضعف امکانات روبه‌روست این مشغله‌ها و کمبودها در قالب قصور و بعد هم نارضایتی بیماران ظاهر می‌شود و حتی به وارد آمدن صدمه‌های جدی به آنان منجر می‌شود. اینها لایه‌های زیرین و اغلب پنهان نظام درمانی ماست که طرح خوش آب و رنگ تحول سلامت برای آن فکری نکرده است.


بیشترین شکایت‌های مردمی از پزشکان


درشش ماه اول امسال 2690 پرونده با موضوع قصور پزشکی روی میز سازمان پزشکی قانونی قرار گرفته؛ البته فقط در استان تهران. آمارهای این سازمان از پیشتازی شکایت بیماران از جراحان پلاستیک و ترمیمی حکایت دارد؛ شکایت‌هایی که در آن بیماران مدعی‌اند اقدامات تشخیصی و درمانی پزشکان به صدمه جسمی یا روانی به آنها منجر شده یا هزینه‌های غیرضروری را بر آنها تحمیل کرده است.


در سال‌های اخیر متخصصان زنان و زایمان و سپس پزشکان رشته پلاستیک و ترمیمی همواره موضوع بیشترین پرونده‌های مطروحه در سازمان پزشکی قانونی و نظام پزشکی کشور بوده‌اند، طوری که وقتی سال 93 تعداد 12هزار شکایت از پزشکان ثبت شد بازهم این دو گروه درصدر فهرست شکایات بودند.


انتهای پیام/

ارسال نظر