بعیدینژاد: در مذاکرات هستهای، بهطور محرمانه با تهران در ارتباط بودیم/ بازرسان آژانس در تهران هستند
سیامک کریمی، سمیرا امیرچخماقی: محمدجواد ظریف، رئیس دستگاه دیپلماسی کشور، در گفتوگویی که چند روز پیش منتشر شده است، حمید بعیدینژاد را با یک خصلت ویژه معرفی میکند؛ مردی صبور و بسیار باحوصله.
400 روز مذاکراه برای حصول به برجام برای همه اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای روزهای سختی بوده است، اما بعیدینژاد، بهعنوان رئیس تیم کارشناسی مذاکرهکننده هستهای، روزهای پرکارتری را پشت سرگذاشت. پیش از هر دور مذاکرات رسمی، هفتهها و ماهها مذاکرات کارشناسی به ریاست او برگزار میشد و او و تیم کارشناسیاش بیش از 100 صفحه سند را مذاکره کردهاند. با وجود این، بعیدینژاد همیشه برای توجیه خبرنگاران وقت داشت؛ بعد از یک روز کاری سخت اغلب اوقات حتی بعد از نیمه شب در جمع خبرنگاران بیخبر حاضر میشد و ساعتها به سوالات آنها پاسخ میداد.
حالا حدود دو ماه ار روز اجرای این دستاورد میگذرد. انتقادهایی که از روز اول به سوی تیم هستهای سرازیر شده بود شاید این روزها بعد از اجرای برجام کمی آرامتر شده است. منتقدان انگار کمی نفس تازه میکنند.
همین فرصت زمان خوبی بود تا در دفتر کار آرام رئیس تیم کارشناسی مذاکرهکننده هستهای ساعتی را از او درباره برجام بپرسیم؛ از موضوعات سیاسی تا فنی، از پروتکل الحاقی داوطلبانه تا نقض تعهدها از سوی طرف مقابل که بر خلاف نظر منتقدان، به گفته بعیدینژاد تاکنون هیچ نقضی در تعهدات برجام انجام نشده است.
گفتوگو با بعیدینژاد البته به برجام ختم نشد. او مدیر کل سیاسی و بینالملل وزارت امور خارجه است. در پی تنشهای اخیر بین ایران و عربستان؛ بعیدینژاد به همراه سید عباس عراقچی در نشست ویژه سازمان همکاری اسلامی با موضوع ایران در جده شرکت کرد، نشستی که بیانیهای علیه ایران نتیجه آن یود. بعیدینژاد هفته گذشته نیز قرار بود بار دیگر در نشست جده شرکت کند که کارشکنی عربستان مانع حضور او شد.
مدیر کل سیاسی و بینالملل وزارت امور خارجه در این گفتوگو از سفر به عربستان میگوید و دلایل صادر نشدن ویزا. متن گفتوگوی خبرگزاری آنا با این عضو تیم مذاکرهکننده هستهای را بخوانید:
در نمایندگی ایران در وین تمام امکانات مورد نیاز برای انتقال پیام به تهران وجود داشت
در مذاکرات خیلی مهم گفته میشود تیمهای مذاکرهکننده با پایتختها مشورت میکنند، در جریان مذاکرات هستهای دائما با تهران در تماس بودید یا اینکه مستقل عمل میکردید؟
در مذاکرات در این سطح با توجه به حساسیت و اهمیت و پیچیدگی موضوعات، این امکان که کسی بخواهد به صورت خودمختار تصمیمگیری کند، وجود ندارد. باید در این موارد، در سطوح عالی در کشور بحث و تصمیمات لازم اتخاذ شود. ما نیز بر اساس رویههای موجود و بر اساس سطحی که در مذاکرات مطرح میشد از روشهای مختلفی استفاده میکردیم.
با توجه به حساسیت زیاد موجود، این انتظار وجود نداشت که در هر مقطع و در مورد هر بحثی، همان زمان طرح موضوع، در مورد آن تصمیمگیری شود و این درک هم از طرف ما و هم طرف مقابل وجود داشت که فرصت داده شود که درباره موضوعات به اندازه کافی در پایتختها بحث و بررسی شود و هیأتهایی که برای مذاکرات میآیند جمعبندی دقیقی از مواضع خود در سطح ملی داشته باشند. بنابراین اگر لازم بود میتوانستیم با فاصله چند روز میان هر دور مذاکرات، گزارشهای کافی را در پایتختها به مقامات عالی منتقل کنیم تا درباره آن بحث شود و ما با دیدگاه روشن به مذاکرات بازگردیم. بنابراین اصولا ما آنجا تحت فشاری قرار نداشتیم که لازم باشد که رأسا خودمان بخواهیم تصمیم بگیریم و با توجه به حساسیت و اهمیت بالای موضوعات باید هماهنگی لازم در سطح نهادهای ذیربط و ملی اتخاذ میشد.
یعنی هیچگاه در وین با تهران ارتباطی گرفته نمیشد تا برای برخی موضوعات فوری کسب تکلیف شود؟
در نمایندگی ایران در وین تمام امکانات مورد نیاز وجود داشت و در مواردی که لازم بود با تهیه گزارش، موضوعات به صورت محرمانه به تهران ارسال میشد و پاسخهای لازم را میگرفتیم. البته اینها موارد خاصی بود و عمدتا روشی که بیشتر از آن استفاده میکردیم مشورتهای مستقیم و انجام بحثهای تفصیلی مستقیم با نهادهای ذیربط در تهران بود و بعد از بحث و بررسی لازم تصمیمات مقتضی اتخاذ میشد.
پیامهایی که از وین ارسال میشد برای دفتر رئیسجمهوری و وزیر امور خارجه بود یا مقامات بالاتر؟
در سیستمی که در وزارت امور خارجه وجود دارد، نمایندگیهای ما از جمله نمایندگی ایران در وین با وزارت امور خارجه در ارتباط هستند، هر چند که وقتی ضرورت باشد مطالب در اسرع وقت به نهادهای بیرون از وزارت امور خارجه نیز ارسال میشود. اما نقطه هماهنگی در وزارت امور خارجه است که مطالب آنجا جمع میشود و به صورت مقتضی به دستگاههای ذیربط ارسال میشود. ما آنجا چندان نیازی نداشتیم که با سازمانهای ذیربط داخلی ارتباط برقرار کنیم. اطلاعات را به وزارت امور خارجه و عمدتا معاونت حقوقی بینالمللی ارسال میکردیم و نهایتا از طریق معاونت یا در مواردی از طریق دفتر وزیر امور خارجه به نحو مقتضی به سازمانهای ذیربط ارسال می شد و اگر لازم بود پاسخ آن برای ما ارسال میشد.
دلایلی تغییر تیم حقوقی در مذاکرات هستهای
در ابتدای مذاکرات، دکتر ممتار و رنجبریان به عنوان اعضای حقوقدان همراه تیم بودند اما بعد از مدتی دکتر سادات میدانی جایگزین این دو نفر شد. آیا خروج این حقوقدانها از تیم مذاکرات دلیل خاصی داشت؟ یعنی به نارضایتی آنها از مذاکرات برمیگشت؟
آقای سادات جایگزین آقای دکتر ممتاز نبودند. در یک مرحله خاصی از مذاکرات قرار بود بحثهای موضوعی خاصی مورد گفتوگو قرار بگیرد و به همین دلیل احساس شد که حضور برخی از استادان در حوزه حقوق بینالملل از جمله آقای دکتر ممتاز که از استادان واقعا ممتاز رشته حقوق بینالملل هستند و همین طور آقای دکتر رنجبریان میتواند ذیقیمت باشد و بر این اساس از آنها درخواست شد که به مذاکرات بپیوندند تا در برخی زمینههای خاص حقوق بینالملل و همچنین بحث مربوط به نقش شورای امنیت بتوانیم از تجارب و دانش دوستان استفاده کنیم. اما اصولا آن فضا به آن صورت شکل نگرفت و تمرکز مذاکرات به سمت موضوعات متفاوتی رفت و اولویت مباحث تغییراتی کرد. بنابراین حضور این استادان محترم در آن مقاطع ادامه نیافت. ولی دیدگاهها و مشارکت این استادان برجسته در جریان تدوین مواضع ملی کشورمان برای تیم مذاکرات هسته ای بسیار ارزشمند بود و در همان مقطع جمعبندیهای مهمی صورت گرفت. تیم حقوقی وزارت امور خارجه که با این استادان و حتی دیگر استادان حقوق ارتباط داشت و نظرهای آنان را جمعآوری میکرد، از مرحله دوم برجام که مذاکرات وارد مراحل ریز حقوقی شد، به طور مستمر این کار را دنبال کرد.
در تیم حقوقی که مباحث حقوقی را دنبال میکرد و به ویژه در بحث تحریم مشغول کار بود، آقای بقایی، آقای سادات میدانی و در برخی از مواقع و در حوزههای ویژهتری آقایان صابری و باقرپور حضور داشتند که به صورت ثابت در مذاکرات حضور داشتند و به ما کمک میکردند.
دوستان هم با اداره کل حقوقی وزارت امور خارجه از نزدیک کار میکردند و هم با استادان حقوق بینالملل و دیگر نهادهای حقوقی که دیدگاههایی داشتند. همان طور که در رسانهها نیز منعکس شد حتی چند جلسه در سطح معاونت حقوقی ریاست جمهوری برگزار شد که آنجا نیز استادان حضور پیدا کردند.
پیش بینی مذاکرات سخت
تصور اولیه شما این بود که در چه مدت زمانی مذاکرات میتواند به نتیجه برسد و آیا پیشبینی این مدت زمان را میکردید؟
پیشبینی مذاکرات سختی را میکردیم و به همین دلیل نیز از همان ابتدا پیشنهادی که در مذاکرات مطرح شد این بود که یک قدم اول داشته باشیم و درآن قدم اول، هدف مذاکرات جامع را تبیین کنیم و ببینیم به کجا میخواهیم برویم. این، از دو منظر مهم بود که در قدم اول بتوانیم مقداری تنش را کنترل کنیم و در این حال هدف خود را برای ادامه مذاکرات خوب تبیین کنیم تا ببینیم به کجا حرکت میکنیم.
بر همین اساس نیز قدم اول طرح شد که نسبتا زودتر به آن رسیدیم اما می دانستیم که مذاکرات جامع بسیار سخت و پیچیده است، ما تجربه این مذاکرات را داشته و میدانستیم که چقدر ابعاد پیچیده فنی، حقوقی، سیاسی و سختی دارد. این سختی کار را کاملا از روز اول پیشبینی میکردیم و میدانستیم که این مذاکرات سادهای نخواهد بود.
تا این لحظه ما با نقض برجام مواجه نشدهایم
سخنگوی وزارت امور خارجه در مصاحبهای که با خبرگزاری آنا داشت، اعلام کرد که ایران از اجرای تعهدات از سوی آمریکا راضی نیست. آیا شما هم با چنین توصیفی موافق هستید؟ آیا به غیر از موضوع ویزا از سوی طرف مقابل نقض تعهد دیگری نیز صورت گرفته است؟
ما انتظار داریم طرف مقابل ما کاملا به تعهدات خود پایبند باشند. به علت اهمیت نظارت، هیئت نظارت بر اجرای برجام تشکیل شده است که مسئولیت عالی نظارت بر برجام را برعهده دارد. وزارت امور خارجه مطالب مورد نیاز را از طرق مختلف به نهادهای ذیربط در کشور بویژه هیئت عالی نظارت بر برجام گزارش میکند. البته تا این مرحله به آن معنا نقض در برجام از سوی طرف مقابل صورت نگرفته و هیئت نظارت برجام نیز نقضی را به معنای دقیق کلمه اعلام نکرده است. اما همین مثالهایی که مطرح کردید نگرانیهایی را برای ما ایجاد کرده است. در مورد مسئله ویزا زمانی که این قانون در کنگره تصویب و به امضای رئیسجمهوری آمریکا رسید، نگرانی خود را در این باره شدیدا اعلام کردیم. آقای کری در همان مقطع نامهای را نوشتند که نوشتن آن نامه نیز در همان زمان از سوی اعضای کنگره به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.
در نامهای که ایشان نوشت صراحتا اعلام کرد که ایران مطمئن باشد که این قانون به نحوی اجرا نخواهد شد که برجام را نقض کند. ما هنوز هم به رصد خود ادامه میدهیم که ببینیم این قانون و تعهدات دیگر آنها در برجام چطور اجرا میشود و طبیعتا اگر مشاهده شود که این قانون برای اصحاب رسانه و تجار ایرانی مشکلی ایجاد کند قطعی است که ما این مورد را با آمریکاییها در سطح بالا پیگیری خواهیم کرد. امیدواریم که آمریکا بتواند به تعهدی که به ما داده است که این قانون به نحوی اجرایی خواهد شد که نقض برجام نباشد، عمل کند. اما طبیعی است که ما باید به عنوان طرف 1+5 این نگرانیها را داشته باشیم و به جد دنبال کنیم. اگر شاهد نقض تعهدات برجام باشیم قطعا عکسالعمل نشان خواهیم داد.
شما گفتید نقض به معنای واقعی کلمه صورت نگرفته است، آیا این به مفهوم آن است که به شکل دیگری به طور مثال روح برجام دچار نقض شده است؟
تا این لحظه ما با نقض برجام مواجه نشدهایم. ولی همین موضوع ویزا برای ما نگرانیهایی را ایجاد میکند، ما انتظار نداشتیم بعد از آنکه چارچوبه اجرای برجام مشخص شده است، در زمانی که به سمت اجرای تعهدات میرویم، آمریکا یک چنین پیچیدگیهایی ایجاد کند و نگرانیها را در جامعه ما افزایش دهد.
اقدام ایران در قبال تقض برجام
و اگر آمریکا به تعهدی که داده است عمل نکند ایران چه اقدام متقابلی خواهد داشت؟
این مسئله باید به طور دقیق بررسی و ابعاد موضوع و نقض دقیق تعریف شود و بر اساس ابعاد آن نقض است که ما تصمیمات خود را اتخاذ میکنیم. نمیتوان به طور کلی نظر مجرد از واقعیت داد. باید دید مشکل چیست و کجا مسئله نقض صورت گرفته است که اقدام متقابل در نظر گرفته شود و موضوع اقدام متقابل از مسیرهایی که تعیین شده است پیگیری شود. اما باید این امر را نیز در نظر بگیریم که در این موضوع ویزا به خصوص تنها ایران نیست که نگران است. طبق اطلاعاتی که به طور مشخص و رسمی در اختیار داریم اتحادیه اروپا نیز نگران است و تمام سفرای اتحادیه اروپا در واشنگتن به این امر اعتراض کردهاند. بنابراین ما احساس میکنیم که اگر این قانون بخواهد به آن سبکی که نوشته شدهاست، اجرا شود، ایران در این نگرانی تنها نخواهد بود. نگرانیهای کشورهای اروپایی در این خصوص مانند نگرانیهای ایرانیهاست.
ظریف و صالحی در جلسات هیئت نظارت حضور دارند
هیئت نظارت بر اجرای برجام چه سازوکاری دارد؟ آیا شما در جلسات آنها شرکت میکنید؟ بعد از اجرای برجام چند جلسه تشکیل شده است؟
هیئت نظارت بر اجرای برجام وظیفه نظارت بر نحوه اجرای برجام چه در داخل کشور و چه از طرف اعضای دیگر را دارد و هر زمان نیاز باشد که جلساتی برگزار کنند بر اساس گزارشهایی که از وزارت امور خارجه و دیگر نهادهای ذیربط دریافت میکنند، جلسات خود را برگزار و تصمیمات خود را اتخاذ و اعلام میکنند.
آیا اعضای تیم مذاکره کننده هستهای در جلسات هیأت نظارت شرکت می کنند؟
آقای دکتر ظریف و آقای دکتر صالحی از اعضای هیات هستند و در جلسات شرکت میکنند.
خود شما عضو هیات نظارت بر برجام هستید؟
خیر.
هنوز نیازی به برگزاری جلسه کمیسیون مشترک اجرای برجام نداشتهایم
جلسه بعدی کمیسیون مشترک اجرای برجام ( کمیسیون متشکل از نمایندگان ایران و 1 +5) که بنا بوده است به صورت منظم برگزار شود چه زمانی خواهد بود؟
جلسات کمیسیون مشترک هیچ زمانبندیای ندارد؛ هر زمان که به دلایل خاصی نیاز باشد که چنین جلساتی برگزار شود، اعضا پیشنهاد میکنند، این پیشنهاد با دیگران در میان گذاشته میشود و در این باره تصمیمگیری میشود که این کمیسیون برگزار شود.
بر اساس چه نیازی این نشست برگزار میشود؟
این جلسه باید بر اساس یک نیاز واقعی در دستور کار قرار گیرد که بر اساس آن دستور کار جلسه تشکیل شود، طبیعتا نیاز به برگزاری جلسهای که موضوع خاصی در دستور کار آن نباشد، وجود ندارد.
اما در برجام تشکیل این کمیسیون هر دو سال یک بار مقرر شده است.
هر دو سال یک بار اگر نیاز باشد اعضا تشکیل جلسه میدهند و ممکن است نسبت به تغییر برخی از مباحث برجام تصمیماتی بگیرند که هنوز تا آن زمان فاصله زیادی داریم.
واقعیت این است که ما تاکنون موضوعی که لازم باشد جلسه کمیسیون مشترک برای آن برگزار شود تا تصمیمگیری خاصی اتخاذ شود، نداشتیم، البته این به معنای آن نیست که هیچ موضوعی مورد بحث نیست، موضوعات زیادی است که با طرف مقابل درباره آن بحث میشود و هماهنگیهای زیادی انجام میشود اما برگزاری جلسه نیاز نبوده است.
تعاریف مختلف از تخمین دارایی ها ایران در خارج از کشور
جان کری در موضعگیریای اعلام کرده بود که زیر 50 میلیارد دلار از داراییهای ایران به کشور باز خواهد گشت در حالی که اصل این داراییها 150 میلیارد دلار تخمین زده میشود؛ درباره میزان این داراییها و آنچه قرار است آزاد شود توضیح میدهید؟
در مورد این داراییها تعاریف مختلفی وجود دارد. یک موقع کل مبالغ خارج از کشور شامل مبلغی را که مثلا ما به عنوان ضمانت در یک بانک خارجی گذاشتهایم و قرار نیست این مبلغ به کشور بازگردد، مبنای محاسبه قرار میدهیم. اگر این مبلغ ملاک قرار گیرد یک رقمی به دست می آید که رقم بالایی است. ولی یک موقع داراییهای خاصی را که تحت شرایط تحریم مسدود شدهاند، مبنا قرار میدهیم. این اعداد و ارقام یک مبحث اقتصادی است که مسئولان بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی رقمها را اعلام میکنند. آقای دکتر سیف نیز چند روز پیش مصاحبهای داشتند که در آن فرموده بودند مبالغی که بلوکه شده و آزاد میشود بالغ بر 34 میلیارد دلار است که 28 میلیارد دلار آن متعلق به بانک مرکزی است و 6 میلیارد دلار در اختیار دولت است.
ولی آنچه مهم است این است که اکنون در مرحلهای هستیم که تمام داراییهایی که ایران در بانکهای خارجی دارد کاملا آزاد و در اختیار کشور است و هیچ محدودیتی برای نقل و انتقال آنها اعمال نمیشود. بحث ضرورت برگشت این مبالغ به کشور دیگر از نظر فنی خیلی دقیق نیست چراکه دیگر لازم نیست این داراییها را به کشور بازگردانیم. این مبالغی است که شما در بانکهای مختلف دارید و میتوانید با آن کار تجاری انجام دهید، به این معنا نیاز نیست که این پول در حسابی در ایران قرار بگیرد. این در زمانی معنا داشت که دسترسی به حسابهای خارج از کشور نداشتید.
مثل این میماند که اکنون شما حسابی در شهرستان دیگری داشته باشید حتما نیاز نیست که این حساب را به تهران بازگردانید. یک شبکه بانکی است که به طور کامل دسترسی وجود دارد و میتوانید از حساب همان شعبه مبالغی را منتقل یا برداشت کنید. آن محدودیتهایی که ما قبلا داشتهایم و ناچار بودیم در ترتیبات تفاهم ژنو بخشی از این پولها را به کشور بازگردانیم به این دلیل بود که نمیتوانستیم این پول را به جای دیگری منتقل کنیم. بعد از برجام این پولها کاملا در دسترس کشور است و بانک مرکزی و نهادهای بانکی و مالی میتوانند از تمام داراییهایی که متعلق به خودشان در کشور است آزادانه استفاده کنند.
اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی از رورز اول اجرای برجام آغاز شدهاست
بر اساس برجام بنا بود که پروتکل الحاقی را به صورت داوطلبانه اجرا کنیم، اکنون در چه مرحله ای هستیم ؟
از روز اول اجرای برجام اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی نیز آغاز شده است.
میتوانید توضیح بدهید اکنون وضع بازرسیها از ایران در چه شرایطی است؟
حضور بازرسان بر اساس پروتکل الحاقی دارای مقرراتی است. یعنی بر اساس نظارتهایی که در ایران وجود دارد، آژانس فهرستی از بازرسان را به ایران معرفی میکند و ما تعدادی از این افراد را انتخاب میکنیم. تعداد این بازرسان بر اساس تفاهم ما با آژانس نزدیک به 130 نفر در حوزههای مختلف است. از میان آن تعداد لازم که تأیید میکنیم، تبدیل به بازرس منصوب در امور ایران می شوند و برای این عده ویزاهای بلندمدت صادر میشود که میتوانند برای وظایف نظارتی خود سریعا به ایران سفر کنند.
اکنون بازرسان در ایران حضور دارند؟
بله. به طور کلی تأسیسات هستهای هر کدام دارای یک برنامه نظارتی متفاوت هستند. فردو یک برنامه نظارت و نظنر برنامه نظارت دیگری دارد و همچنین اراک. ممکن است بر اساس برنامهها از تأسیساتی در ماه یک بار و در جای دیگری دو بار بازدید شود. اما اکنون برنامهها کاملا روتین است و برنامههای نظارت از روز اول اجرای برجام بر اساس پروتکل الحاقی آغاز شده است.
مذاکرات به این دلیل طولانی شد که خطوط قرمز را رد نکردیم
هنوز بعد از گذشت چند ماه از اجرای برجام این بحث وجود دارد که ما در برجام امتیازات بیشتری از آنچه دریافت کردهایم به طرف مقابل واگذار کردیم. در مقابل هم عده ای میگویند که دست تیم مذاکرهکننده برای امتیازدهی بالاتر از این حد بوده است؛ یعنی شما این اجازه را داشتید که امتیازهای بیشتری بدهید. واقعا کدام یک از این دو روایت صحت دارد؟
در سوال اول مقداری توضیح دادم که رویههای تصمیمگیری به چه صورت بوده است و با قاطعیت میگوییم که تمام خطوط قرمز نظام حفظ شده است و اصولا این در اختیارات تیم مذاکرهکننده در هیچ جای دنیا نیست که بخواهد روی خطوط قرمز نظام مذاکره کند.
بنابراین همه خطوط قرمز حفظ شده است وپیچیده شدن و طولانی بودن مذاکرات نیز به همین دلیل بوده است.
خطوط قرمز نظام از ابتدا کاملا برای ما روشن بوده است و به روشنی هم اعلام کردیم و باز هم اعلام میکنیم که تمام این خطوط در توافق به دست آمده و حفظ شده اند.
اصرار غرب برای جلوگیری از تعمیم حق غنیسازی ایران
بندی در برجام وجود دارد که نظام حقوقی تعهدات برجام رویهساز نیست و تنها مختص به همین توافق است. ما در برجام توانستیم تفسیر دولتهای دارای سلاحهای هستهای را تغییر دهیم و به آنها بقبولانیم که حق غنیسازی بدون آنکه به صورت دائمی به نظام پادمان آژانس ملحق شویم برای ما وجود دارد. این بحثی است که کشورهای دارای سلاحهای هستهای آن را در مورد هیچ کشوری نمیپذیرفتند و میگفتند پیششرط استفاده صلحآمیز این است که باید دنیا را مطمئن کنید که نمیخواهید سلاح هستهای داشته باشید. اما این دستاورد با این بند که برجام رویهساز نیست و فقط محدود به طرفهای برجام است، تا اندازه زیادی تعدیل شد. طرف غربی برای گنجاندن این بند چقدر مصر بود؟
کلا از روز اول یکی از پیچیدگیهایی که در مذاکرات داشتیم این بود که کشورهای غربی به روشنی به ما میگفتند که انجام غنیسازی هیچ کشوری را تا به حال در دنیا نپذیرفتهاند. یعنی حتی میدانید که برنامههای متحدین خود را که میخواستند برنامه غنیسازی داشته باشند، هم نپذیرفتند. بنابراین همیشه بحث رویهسازی یک مشکل مد نظر آنها بود و نمیخواستند زمانی که با ایران چنین تفاهمی را میکنند و حتی شورای امنیت که به ایران مجوز غنیسازی میدهد، این امر به عنوان محملی برای کشورها قرار بگیرد که بگویند که غنیسازی ما را هم بپذیرید. میخواستند با یک چنین عبارتبندیهایی این حق یا خواسته را برای دیگران به نوعی محدود کنند که صرف اینکه ما در مورد غنیسازی با ایران تفاهم کردیم به این معنا نیست که دیگران هم انتظار داشته باشند برنامه غنیسازی آنها را به رسمیت بشناسیم.
این نکتهای بود که از ابتدا روی آن اصرار داشتند و اینکه غنیسازی ایران را هم بپذیرند بسیار برایشان سخت بود و یکی از مشکلترین قسمتهای مذاکرات ما، چه در تفاهم ژنو و چه در مرحله بعدی که میخواستیم غنیسازی را تبیین کنیم، همین امر بود که بپذیرند ایران برنامه غنی سازی داشته باشد و در مرحله تفاهم جامع هم بپذیرند که این برنامه غنیسازی توسعه یابد و عملا وارد عرصه تولید سوخت هستهای شود.
این امرعملا با مقاومتی که در کشور بود و ایستادگی ایران بر مواضع خود میسر شده بود. در واقع آنها به یک چنین بندی اصرار داشتند و البته تنها آمریکا نبود و کشورهای دیگر هم بودند و اصولا این یک موضع مشترک کشورهای 1+5 بود که باید بندی وجود داشته باشد که نهایتا روشن باشد که ترتیباتی که با ایران توافق شده است نباید به طور اتوماتیک به خواسته کشورهای دیگر تبدیل شود.
مذاکره با برخی اعضای 1+5 برای همکاری هستهای
در برجام پیوستی برای همکاری کشورهای دیگر در توسعه هستهای داریم. پیش از این اعلام شده بود که به غیر از روسیه و چینبرخی از کشورهای اروپایی نیز در جریان مذاکرات، درخواست همکاری با ایران را داشتهاند. آیا در این راستا مذاکراتی صورت گرفته است؟ با کدام کشورها؟
در پیوست سوم برجام موضوعات بسیار زیادی شمرده میشود که ایران میتواند با کشورهای 1+5 و کشورهای دیگر همکاریهای هستهای صلحآمیز داشته باشد. بعد از برجام گفتوگوهایی در سطوح مختلف با چین و روسیه و برخی از کشورهای 1+5 و حتی برخی از کشورهای بیرون 1+5 انجام شده است که چون در مراحل اولیه مذاکرات هستیم نام این کشورها را نمیبرم. انشاءلله وقتی که توافقها انجام شود، علنی خواهد شد. این گفتوگوها انجام شده است و عرصههای متنوعی را شامل میشود. خیلی هم اشتیاق در طرفهای دیگر وجود دارد که وارد همکاری هستهای با ایران شوند.
چه عرصههایی مد نظر همکاریهاست؟
عرصهها خیلی متنوع است. فارغ از بحث اراک که تعهد روشن از طرف 1+5 است که به مدرنسازی اراک کمک کنند و رآکتور تحقیقاتی اراک به یک رآکتور مدرن و تحقیقاتی تبدیل شود، در زمینههای دیگر هم عرصههای بسیار زیادی وجود دارد. اگر به ضمیمه سوم برجام مراجعه شود خیلی زمینهها متنوع است.
اما اینکه انتظار داشته باشیم همه این موارد در چند ماه به نتیجه برسد مقداری بعید به نظر میرسد. این موضوعات نیازمند تبادلات وسیعتری است که ما با کشورهای دیگر وارد گفتوگو و همکاری شویم ولی این زمینهها کاملا شناسایی شدهاست.
در میان این زمینهها یکی دو مورد که به صورت مبسوط در مورد آنها بحث شده است یکی رآکتور اراک است که همه کشورها 1+5 مشارکت خواهند داشت و مورد دیگر تولید ایزوتوپهای پایدار در همکاری با روسیه در فردو است که در این مورد نیز بحثها با روسیه آغاز شده است و در واقع از موضوعاتی است که درخود برجام کاملا پیشبینی شده است و هر دو طرف علاقهمند هستند که این همکاریها به نتیجه برسد.
عربستان تا آنجا که میتوانست اقدامات زیادی را انجام داد که توافق انجام نشود
در جریان مذاکرات هستهای بعضا شایعات و خبرهایی درباره تلاش و کارشکنیهای عربستان در جریان مذاکرات ایران مطرح بود. حتی در دورهای از مذاکرات در وین وزیر امور خارجه عربستان به وین سفر کرد و در حالی که مذاکرات در حال به نتیجه رسیدن بود، در هواپیما با وزیر امور خارجه آمریکا دیدار داشت که برخی حتی این دیدار را دلیلی برای شکست مذاکرات در آن دوره عنوان کردند. اکنون بعد از گذشت چند ماه از پایان مذاکرات میتوانید با توجه به اینکه مخالفتها و موضعگیری عربستان کاملا مشهود شده است بفرمایید که آیا شاهد کارشکنیهای این کشور در جریان مذاکرات بودهاید؟ یعنی می توانید به طور عینی از آن کارشکنیها، موردی را اشاره کنید؟
بحث مصادیق کمی مشکل است چراکه به هر حال ما در مذاکرات خصوصی دو طرف حضور نداشتهایم که بتوانیم بگوییم در این موارد گفتوگو شده است یا خیر.
اما شواهد بر این امر که عربستان تا آنجا که میتوانست اقدامات زیادی را انجام داد که این توافق انجام نشود، وجود دارد. کشورهای زیادی هم اطلاع دارند و ما هم از طریق این کشورها از برخی از این اطلاعات باخبر شدهایم. در برخی از زمینهها نیز این اقدامات آشکار و بیپروا بودهاست، به خصوص درآمریکا و استفاده از لابیهای ضد برجام در ایالتهای مختلف و کار با نمایندگان کنگره و سناتورهایی که با برجام موافق نبودهاند. در حوزههای مختلف کارهای زیادی شده است اما ما فکر میکنیم که به هر صورت این سیاست درست نبوده است کما اینکه خود اروپا و آمریکا هم به شکل مکرر به کشورهای منطقه اعلام کردهاند که درکشان این است که اگر برجام تدوین شود و مذاکرات به نتیجه برسد به نفع صلح و ثبات در منطقه است و همه کشورها باید کمک کنند که این مذاکرات به نتیجه برسد.
به نظر ما این سیاستی که اخیرا برخی از کشورهای منطقه داشتهاند سیاست نادرستی بوده است و اکنون این فرصت وجود دارد که آنها با درک بهتری از اوضاع، آن سیاست اشتباه را ادامه ندهند و با همان رهیافتی که ایران اعلام کرده که رهیافت برد- برد است با روشهای مسالمتآمیز و گفتوگو مشکلات را حل کنند. به نظر ما تشدید تنش و درگیری مشکلاتی را در منطقه حل نمیکند.
در جده خوشبین نبودیم
شما بعد از تنش بین ایران و عربستان برای شرکت در نشست سازمان همکاری اسلامی به جده سفر کردید. در آن نشست بیانیهای علیه ایران صادر شد. در مورد رایزنیهایی که در زمان حضور در جده انجام دادید و آن نشست توضیح میدهید؟
مجموعا سیاست عربستان در سازمان همکاریهای اسلامی همیشه همینطور بوده است که اگر قصد داشته سیاستی را پیش ببرد از همه اهرمهای خود برای بسیج کشورها استفاده میکرده است. متأسفانه خیلی اوقات نیز به رویههای حقوقی و سازمانی که در منشور سازمان همکاریهای اسلامی تعبیه شده است، توجه نمیکنند و حتی دیدگاه کشورهای دیگر را نشنیده میگیرند و سعی میکنند با بسیج متحدان خود این سیاست را پیش ببرند.
ما وقتی به جده رفتیم خیلی خوشبین نبودیم که بتوان این سیاستها را تغییر داد چراکه وقتی ما اولین بار پیشنهاد این جلسه را که میخواست موضوع حمله به سفارت عربستان در ایران را مورد توجه قرار دهد، دریافت کردیم خودمان در مراحل مختلف و در سطوح مختلف هم با کشورهای منطقه و هم با دبیر کل سازمان همکاریهای اسلامی صحبت کردیم که ما نیازی به این جلسه نمیبینیم چراکه مقامات ایرانی در عالیترین سطح این مسئله را محکوم کردهاند و ایران این موضوع را در دستور بررسی دارد و با عاملان آنها برخورد خواهد کرد.
سازمان همکاری اسلامی چه اقدامی را میخواهد به ایران توصیه کند که خود ما انجام نداده باشیم و به همین دلیل فلسفه وجودی آن جلسه برای ما جای سوال بود. اما به این دلیل که احساس میکردیم به دلیل کار سیاسی که عربستان انجام میدهد برخی از کشورها اقدامات و دیدگاههای ما را خوب درک نکرده باشند، احساس کردیم که بهتر است در جلسه شرکت کنیم و اینها را در دو سطح مختلف، کارشناسان ارشد و وزرا که پشت هم برگزار شد توضیح دهیم و دعوت کنیم که به جای آنکه آنها بخواهند این اقدام را محکوم کنند یا انتظاراتی از ایران داشته باشند به دنبال آن باشیم که از طریق گفتوگو و تماسهای بیشتر بین دو کشور سوءتفاهمها از بین برود.
اما متاسفانه عربستان همانطور که بعد از قطع رابطه خیلی از کشورها را تحت فشار قرار داد که یا رابطه خود را با ایران قطع یا کم کنند، در آنجا هم متأسفانه به همین سبک عمل کرد و فشار آوردند که گوش شنوایی از طرف مقامات این کشورها برای درک درست شرایط وجود نداشته باشد.
ما درجده با دبیر کل سازمان همکاری اسلامی و برخی از کشورهایی که در دایره این فشارها قرار نمیگرفتند مانند کشورهای جنوب آسیا و کشورهایی که دیدگاههای مستقلتری دارند، مذاکرات خوبی داشتیم و آنها کاملا با دیدگاههای ایران آشنا شدند.
واکنش این کشورها به موضع ما چه بود؟
برخی از آن کشورها تمایل پیدا کردند که در جلسه درخواست کنند که بیانیه پیشنهادی عربستان اصلاح شود چراکه آن را سازنده نمیدانستند. آنها مایل بودند که ایران و عربستان را به کاهش تنش و حل مسائل از طریق گفتوگوهای بیشتر دعوت کنند. به هر حال جالب بود که دیدیم که کشورهایی هستند که حاضرند دیدگاه واقعبینانهتری داشته باشند.
اما متأسفانه عربستان به نحو دیگری به گردش و چرخش مباحث در درون سازمان همکاریهای اسلامی نگاه میکند، آنجا را به عنوان جایی برای بحث عمیق نمیداند و بیشتر میخواهد از سازمان برای اهداف سیاسی استفاده کند و کشورها را تحت فشار قرار دهد که بیانیههای سیاسی به نفع عربستان صادر کنند.
با فشار عربستان که میزبان بود و کشورهای دوست او و حتی کشورهایی که تحت فشار بودند، اجازه داده نشد که فضای گفتوگو و مفاهمه ایجاد شود و حتی با وجود آنکه حدود هفت یا هشت کشور بودند که درخواست اصلاحیههای متعددی در آن بیانیه داشتند، نظر آنها نادیده گرفته شد و با تمسک به اینکه اکثریت با بیانیه موافق هستند آن را با تعجیل تصویب کردند.
اما به هر حال آن جلسه از این جهت مهم بود که دیدگاههای خودمان را دربارهتهدیدهای منطقهای و اولویتهای جهان اسلام مطرح کردیم که مورد استقبال بخش مهمی از کشورها قرار گرفت. ما اعلام کردیم که استفاده از این وقایع برای اعمال فشار و صدور بیانیه کمکی نمیکند. ما اولین کشوری بودیم که خودمان حمله به سفارت عربستان را محکوم کردیم و خود را موظف میدانیم که مصونیت دیپلماتها و سفارتخانهها حفظ شود. با توجه به مشکلاتی که ما در جهان اسلام از جمله موضوع فلسطین، لبنان و سوریه و مشکلات دیگر منطقه داریم باید واقعا سازمان همکاری اسلامی توجه خود را به اولویتهای اصلی جهان اسلام بدهد تا مسائل فرعی مانند حادثهای که در تهران اتفاق افتاده است.
این حادثه نیز یک حادثه بینظیر و منحصر به فردی در کشورهای اسلامی نیست، حوادثی است که در برهههای دیگر نیز به شکلهای دیگری در دیگر کشورها بوده است و طبیعی است که وقتی مشاهده میکنیم که خود کشور با اراده کامل و جدیت به دنبال جلوگیری از این گونه حوادث است، برگزاری چنین جلساتی نمیتواند مفید باشد.
دلایل صادرنشدن ویزا برای هیات ایرانی
موضوع عدم صدور روادید برای شرکت هیات ایران در اجلاس جده چه بود؟
همانطور که میدانید آخر فروردین ماه آینده زمان برگزاری اجلاس سران کشورهای اسلامی در استانبول است و از الان کار بر روی اسناد اجلاس آغاز شده است. متاسفانه عربستان بر خلاف تعهد خود به صدور ویزا برای هیات جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در جلسه مقامات ارشد جده که وظیفه تهیه سند مقدماتی اجلاس سران را دارد، ویزا نداد. آنها بیانیه مشابهی چون بیانیه قبلی در جده را در این جلسه به تصویب رساندند ولی ما به روشنی اعلام کردیم که این پیشنویس تصمیم را قطعا نمیپذیریم و اگر عربستان بخواهد راه مقابله با ایران را در این اجلاس پیش بگیرد قطعا با برخورد قاطع ما مواجه خواهد شد. ما امیدواریم ترکیه به عنوان رئیس پیش روی سازمان وظیفه تاریخی خود برای جلوگیری از رفتار تبعیض آمیز علیه ایران انجام دهد و عربستان را به توجه دقیق به عواقب رفتارش متنبه کند.
ونزوئلا ریاست عدم تعهد را تحویل نگرفته است
تکلیف نشست مقدماتی عدم تعهد که قرار بود در تهران برگزار شود، چه شده است؟
تاریخ آن نشست دو بار تعیین شد اما به دلیل آنکه کاملا متصل به نشست سران عدم تعهد است، برگزار نشد. وظیفه آن اجلاس آماده کردن اسناد اجلاس سران است که به دلیل شرایطی که در ونزوئلا به وجود آمد و تصمیمی که دولت ونزوئلا برای تعویق جلسه سران گرفت به طور طبیعی آن جلسه هم باید به تعویق بیافتد.
هر گاه زمان برگزاری جلسه اجلاس سران قطعی شود میتوانیم بنا به شرایط آن زمان برای برگزاری جلسه وزیران هم برنامهریزی کنیم.
زمان ریاست ایران بر عدم تعهد تا چه زمانی است؟
تا زمان تحویل ریاست به ونزوئلا. قرار ونزوئلا این بود که قبل از ماه جولای و نهایتا سپتامبر 2015 جلسه را برگزار کند که با توجه به اوضاع داخلی و انجام انتخابات در ونزوئلا این امر انجام نگرفت. باید ببینیم که نهایتا تاریخ قطعی که ونزوئلا برای اجلاس سران در نظر می گیرد، چه زمانی خواهد بود.
و تا ونزوئلا این اجلاس را برگزار نکند، ایران به عنوان رئیس باقی میماند؟
بله درست است.
انتهای پیام/