هنرمند واقعی حتی در شرایط نامناسب اقتصادی نمیتواند انتخاب دیگری جز خلق اثر جدید داشته باشد
به گزارش گروه فرهنگی آنا و به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، پروفسور هانس ابینگ با توجه به موضوع اثر تالیفی خود با عنوان «چرا هنرمندان فقیرند؟ درآمدی به اقتصاد استثنایی هنر» گفت: «با توجه به فضای نامناسب اقتصادی، هنرمندان نیز در این فضا با مشکل روبهرو میشوند. هنرمندی که نمیتواند با خلق اثر هنری برای خود درآمدی داشته باشد، به ناچار به دنبال شغل دوم میرود. اما این مسئله باز کمکی به وضع اقتصادی هنرمند نمیکند چراکه هنرمند به موضوع دیگری در ذهن خود میاندیشد و نمیتواند به معنای واقعی درگیر شغل دوم خود شود، در نتیجه هنرمند در شغل دوم موفق نیست، اگر این هنرمند ازدواج کند و صاحب بچه نیز شود، هزینههای زندگی برای او سختتر میشود به طوری که نمیتواند به فعالیت هنری خود بپردازد یعنی تمرکزی برای خلق اثر هنری ندارد. کار هنری نیاز به دقت و تمرکز دارد.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود عنوان کرد: «البته باید در اینجا به این نکته توجه داشته باشیم که درآمد پایین یک هنرمند برای مثال با درآمد پایین یک کارگر متفاوت است. در جامعه اروپایی اکثر هنرمندان به طبقه متوسط تعلق دارند، به همین منظور فقر آنها با فقر گروههای پایین جامعه متفاوت است، به طوری که اگر هنرمندی فقیر باشد ولی باز این امنیت خاطر را دارد که مشکل خاصی برایش پیش نخواهد آمد.»
پروفسور هانس ابینگ در ادامه صحبتهای خود با اشاره به پایداری هنرمند در تولید اثر هنری بیان کرد: «روابط اقتصادی حکم میکند وقتی شرایط مالی یک هنرمند بد میشود، یعنی هنرمندی که هیچ درآمدی ندارد، کار هنری را رها کند و به دنبال کار دیگری برود، ولی در عرصه هنر و برای هنرمند این امر اتفاق نمیافتد، هنرمند اگر در شرایط بد اقتصادی هم قرار بگیرد، باز تلاش میکند تا به خلق اثر هنری و تولید آن بپردازد، چراکه یک هنرمند واقعی نمیتواند انتخاب دیگری داشته باشد.»
وی افزود: «این تصور ذهنی در جامعه همواره وجود داشته است که هنرمند باید برای جامعه باشد و خود را فدای جامعه کند، یک هنرمند همواره با این تصور زندگی میکند، این تصویر برای هنرمند نیز التزام اخلاقی ایجاد میکند، این التزام اخلاقی به نوعی جبری میشود که نمیگذارد هنرمند در مواجه با مشکلات، عرصه هنری را رها کند. برای هنرمند در جامعه هنر یعنی ایستادگی و تلاش، پس نمیتواند به راحتی از وادی هنر دور شود. در این فضا هنرمند خود را مدیون جامعه و حکومت میداند چراکه این تصور در او وجود دارد که هنرمند مدیون جامعه است.»
پروفسور هانس ابینگ با اشاره به کمرنگ شدن این تصور در جامعه امروز گفت: «این تصور یعنی التزام اخلاقی در حال کمرنگ شدن است چراکه امروز هنرمند با توجه به شرایط بد اقتصادی نیاز به درآمد دارد و باید زندگی کند و این زندگی به درآمد اقتصادی نیاز دارد. اگر در گذشته رابطه بین تجارت و هنر امر نامیمونی بود، ولی امروز کمکم این دو با یکدیگر کنار آمدهاند، چراکه به وضعیت امروز حکم میکند این دو باید در کنار هم باشند.»
وی در بخش دیگری از صحبت های خود افزود: «امروز برای یک هنرمند فروش آثار بسیار اهمیت دارد، هنرمندان امروز تلاش میکنند رابطه خود را با بازار حفظ کنند، بازار برای هنرمند فضایی را فراهم میکند که هنرمند به واسطه آن اثر هنری خود را به فروش برساند تا با درآمد آن زندگی کند. البته این امر به معنای بیارزش شدن اثر هنری نیست، اثر هنری برای هنرمند هم چنان ارزشمند هست چراکه بخشی از وجود هنرمند است، هنرمند حاضر نیست به آثار خود به عنوان کالا نگاه کند. هنرمند هم چنان آثاری را برای میل خود خلق میکند و حاضر نیست این آثار را به فروش برساند.»
پروفسور «هانس ابینگ» با اشاره به تغییر منش اخلاقی جامعه در رابطه با هنر گفت: «منش اخلاقی جامعه امروز در رابطه با هنر به گونهای است که هنرمند را با نام کارآفرین فرهنگی میشناسند، کارآفرینی که همزمان که به خلق اثر هنری میپردازد، درگیر اقتصاد نیز هست و نمیتواند آن را نادیده بگیرد.»
ابینگ در سال 1995 جایزه (werkbeurs) را از بنیاد هنرهای زیبای هلند برای آثار نقاشیاش و همچنین جایزه (basisstipendium) بنیاد هنرهای تجسمی به خاطر آثار عکاسیاش دریافت کرده است
انتهای پیام/