صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۶:۰۰ - ۱۰ اسفند ۱۳۹۴
در نشست عمومی دورنمای جامعه پس از اجرای برنامه ششم توسعه مطرح شد

ناصر فکوهی: جدا شدن از تفکر نخبه‌گرایی ضرورت اساسی دانشگاه‌های ایران است

نشست عمومی دورنمای جامعه پس از اجرای برنامه ششم توسعه، بعد از ظهر امروز با حضور دکتر ناصر فکوهی عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و تعدادی از استادان و صاحبنظران این حوزه در محل تالار مطهری دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
کد خبر : 70132

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، ناصر فکوهی عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گفت: «آموزش پیش از دانشگاه، کیفیت، چگونگی، سازوکار و سیاست‌های اجرای آن پایه و اساسی است که بر اساس آن یک نظام آموزش عالی و متناسب با سیستم جهانی را ایجاد می‌کند.»


او ادامه داد: «امروزه در مطالعات نظام آموزش عالی که در سطح کشورهای توسعه‌یافته انجام می‌شود برای اینکه به اهدافی از قبیل توسعه کشور پشت فعالیت‌های علمی و بالا بردن فرهنگ برسند بر روی نظام پیش از دانشگاه سرمایه‌گذاری می‌کنند تا بتوانند نظام دانشگاهی مناسبی داشته باشند.»


فکوهی به بدفهمی تقابل سیستم‌های خصوصی و دولتی در ایران اشاره کرد و گفت: «مسئله سیستم دولتی به این مفهوم فهمیده می‌شود که یک دولت نظر خود را اعمال کند و سیستم خصوصی یعنی اینکه مردم نظر بدهند. در حالی که در کشورهای اروپایی دولت‌ها در سیستم نظام آموزش عالی از پایین‌ترین رده تا بالاترین رده دخالت می‌کنند چون این دولت است که باید رفاه اجتماعی را تولید کند.»


فکوهی افزود: «اگر خصوصی‌سازی قرار باشد بر این اساس عمل کند که سیستم‌های رفاه اجتماعی را زیر سوال ببرد، در تضاد با پایه‌های کشور قرار دارد و باید با آن مخالفت شود. ما دانشگاهیان اگر بخواهیم مشکلات دانشگاه را بررسی کنیم این مشکل را اصلاً در یک دو گانه خصوصی-دولتی نمی‌بینیم. تجربه کشورهای دیگر نشان می‌دهد که خصوصی‌سازی سیستم دانشگاهی در معنای نئولیبرالی آن باعث مقروض شدن دانشگاهیان می‌شود چون مجبور می‌شوند از بانک‌ها قرض بگیرند و باید بعد از فارغ‌التحصیلی آن هزینه‌ها را پس بدهند و در نتیجه شاهد فقرزدگی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی خواهیم بود.»


عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: «نتیجه دیگر سیستم خصوصی افراطی، دامن زدن به اختلاف بین فارغ‌التحصیلان بوده است. چون وقتی یک شخص از یک دبستان خاص و بعد از یک دبیرستان خاص و همچنین در مرحله بعد از یک دانشگاه خاص فارغ‌التحصیل می‌شود نتیجه آن ایجاد یک تنش و اختلاف طبقاتی است. فقط یک اقلیت هستند که می‌توانند فرزندان خود را از دبستان تا دانشگاه در یک جای خاص حمایت کنند و در نتیجه شاهد هستیم که همین افراد در لایه‌های بالا و کسانی هم که این توانایی مالی را ندارند در لایه‌های زیرین قرار می‌گیرند و در نتیجه جامعه به سمت قطبی شدن پیش‌می‌رود.»


فکوهی به سیستم‌های اعمالی در ایران از دهه 70 مانند استعدادهای درخشان، دانشجویان ممتاز و دانشجویان المپیادی اشاره کرد و آن‌ها را بر اساس نخبه‌گرایی توصیف کرد و گفت: «نتیجه آن این شده است که ما یک دانشگاه خاص مثل دانشگاه شریف ایجاد کرده‌ایم که این دانشگاه بیشترین آمار مهاجرفرست به خارج را دارد. در حالی که این سیستم هیچ حاصلی برای ایران ندارد.»


او ادامه داد: «ما معتقدیم در خصوصی‌سازی، دانشگاه باید با بازار ارتباط داشته باشد ولی نباید از آن تبعیت کند و این دو کاملاً از هم متفاوت است. کاربردی شدن و ارتباط منطقی با بازار ربطی به منطق خصوصی‌سازی نئولیبرالی ندارد.»


فکوهی به مشکلات فعلی دانشگاه‌های ایران اشاره کرد و گفت: «به نظر من یک نمونه از اشکالاتی که الان در دانشگاه وجود دارد کمی‌گرایی است. افزایش دانشجویان باعث می‌شود ما با مازاد دانشجو روبرو شویم. اگر بخواهیم خودمان را با کشورهای ترکیه و فرانسه مقایسه کنیم مازاد دانشجو در ایران در مقایسه با این دو کشور دو برابر است، در حالی که از نظر جمعیت مثل این دو کشور هستیم.»


او مشکل دیگر دانشگاه را نبود سیاست منطقی برای ایجاد یک دانشگاه خوب دانست و گفت: «در واقع نبود نظریه محلی‌جهانی برای یک دانشگاه ملی به ویژه در سیستم‌های علوم انسانی و اجتماعی باعث می‌شود ما از الگوها و کسانی تبعیت کنیم که نمی‌توانند این جامعه را بشناسند. نمونه آخر این است که دانشگاه‌های ما استادمحور و بین‌رشته‌محور نیستند. دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه تهران یک سیستم بزرگ دانشجویی هستند ولی چون استادمحور نیستند نمی‌توانند واحدهای کوچک و مؤثر و رابطه‌دار با بازار ایجاد کنند.»


فکوهی ادامه داد:‌ «ما از لحاظ تقسیم‌بندی دانشگاهی از منطق رشته‌ای بودن خارج بودیم. در حال حاضر در دانشگاه‌های ما رشته‌هایی وجود دارد که بازمانده قرن 19 است مثل جامعه‌شناسی، برنامه‌ریزی و ... بنابراین بین‌رشته‌ای شدن و استادمحور شدن، جدا شدن از تفکر نخبه‌گرایانه، اندیشیدن به رشد همه جامعه و تغییر‌ نگاه‌مان به سمت نگاه پایدار اهداف اساسی هستند که باید در برنامه ششم دیده شوند و ضرورت‌های حال حاضر کشور ما هستند.»


انتهای پیام/

ارسال نظر