صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۴:۲۹ - ۰۵ اسفند ۱۳۹۴

واکنش امام(ره) به انگلیسی خواندن شهید بهشتی: برنامه خود امریکاییها و انگلیسیها این است که اشخاص صحیح را به اسم انگلیسی و به اسم امریکایی ضایعش کنند

گروه سیاسی ـ «انگلیسی بودن»، انگشت اشاره‌ای است که قبلا هم جریان تخریب علیه روحانیت لایق و انقلابی به کار برده است؛ برچسبی که این روزها نیز در آستانه انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری، توطئه‌وار، به برخی چهره‌های نظام و انقلاب زده می‌شود.
کد خبر : 69175

مقایسه فضایی که منافقین در ابتدای دهه 60، علیه بهشتی شکل دادند با آنچه امروز در آستانه دهه پنجم انقلاب علیه برخی یاران دیرین امام(ره)، مطرح می‌شود، می‌تواند آبشخور فکری و همچنین آینده سیاسی کسانی که فهرست انتخاباتی رقیب را فهرست انگلیسی می‌خوانند، مشخص کند.


نخستین سال‌های پیروزی انقلاب بود که چهره تابناک آیت‌الله دکتر بهشتی از سوی منافقین، انگلیسی خوانده می‌شد تا از میدان به‌در شود. امام خمینی(ره)، یک سال و نیم پیش از شهادت مظلومانه بهشتی، نسبت به این توطئه هشدار داد.


آنچه در ادامه می‌خوانید، بخشی از سخنان امام خمینی(ره) در 20 مهر 58 در سمینار دادگاه‌های انقلاب و حکام شرع سراسر کشور است:


«یک نفر آدمی را که من بیست و چند سال است از نزدیک می‌شناسم، او پیش من درس خوانده، با من معاشر بوده، من همه چیزش را می‌دانم، حالا افتادند به جان مثل آقای دکتر بهشتی. آقای دکتر بهشتی را از او می‌ترسند اینها، برای اینکه یک فرد لایقی است؛ و اینها نمی‌خواهند این طور افراد باشند؛ می‌خواهند یکی یکی [هتک کنند] نوبت همه‌تان شاید برسد! یکی یکی، هر کس را یک جایی ببینند، یک کاری انجام می‌دهد می‌خواهند هتک حرمتش بکنند، یا ساقطش بکنند. امروز آمدند به من گفتند که نسبت به ایشان خیلی [حرف زده‌] می‌شود. من بیست و چند سال است، بیست و چند سال است که من ایشان را از نزدیک می‌شناسم. اینها خیال کردند اینها از خارج آمدند و حالا من تازه اینها را دیدم و نمی‌دانم اینها کی هستند! من می‌شناسم اینها را. مردم متقی هستند اینها. مردمی هستند که برای اسلام کار از آنها می‌آید. خوب، این مردمی که برای اسلام کار از آنها می‌آید یکی یکی را کنار بگذارم، کنار بگذارند، و همه را خلع سلاح بکنند، آن وقت کی دیگر باقی می‌ماند؟


الآن هر کس که در دولت باشد، هر کس که در شورا باشد، هر کس که در دادگاه‌ها باشد، برایش می‌گویند. رایج شده است یک همچو مطلبی که بیخود برای اشخاص یک‌ مطالبی می‌گویند. بیجا برای اشخاص یک چیزهایی می‌گویند، باید احتراز بکنند. من نمی‌دانم این مردم چه مردمی هستند. مع الاسف در بین جوانهای ما هم اشخاصی هستند زودباور. به مجرد اینکه می‌گویند فلانی بله، امریکایی است، می‌بینیم که یک عده از جوانها هم باورشان می‌آید که امریکایی است! فلانی انگلیسی است. برنامه خود امریکاییها و انگلیسیها این است که اشخاص صحیح را به اسم انگلیسی و به اسم امریکایی ضایعش کنند؛ چون می‌دانند خودشان ضایع هستند! می‌دانند ملت پیش آنها چه جور هست اسم انگلیسی.


تهمت وابستگی به روحانیت‌ یک مطلبی بود که از سی سال، چهل سال، پیش از این من یادم است که آخوندها را وقتی می‌خواستند، روحانیون را می‌خواستند طرد کنند، می‌گفتند اینها انگلیسی‌اند! خود آنها تزریق می‌کردند که بگویند انگلیسی‌اند برای ضایع کردن. الآن هم امریکایی بیشتر هست در کار. الآن هم اشخاص صحیح را خود آنها تزریق می‌کنند یا عمال آنها تزریق می‌کنند که بگویید این امریکایی است. مع‌الاسف بعض از اشخاص هم که حسن نیت دارند، سوء نیت ندارند، باورشان می‌آید و آنها هم می‌گویند این مطلب را، بدون اینکه بررسی بکنند. یک کسی را که من سی سال است می‌شناسم، مثلًا همین آقای دکتر یزدی و آقای دکتر بهشتی را در یک جایی من دیدم نوشته‌اند که اینها پیش فلانی رفتند و خواستند که بختیار را ایشان چه بکند. اما آقای دکتر یزدی که همیشه مخالف بختیار بود که من در آنجا بودم. آقای دکتر بهشتی [هر] دفعه آمده پیش من راجع به بختیار یک کلمه نگفته. خوب، چرا باید مسلمان این طور باشد؟ چرا باید یک مسلمی را [هتک حرمت کنند] من میل نداشتم اسم اشخاص را ببرم؛ لکن وظیفه می‌بینم که یک کسی را که می‌خواهند هتکش کنند، یک کسی را که می‌خواهند ضایعش کنند، برای اینکه نتواند خدمت بکند به اسلام، من وظیفه شرعی می‌دانم که یکوقتی دفاع بکنم از یک مسلمانی‌ که به درد ما می‌خورد، به درد اسلام می‌خورد؛ و خدمت کرده است؛ بیست سال پیش هم خدمت کرده؛ حالا بخواهند او را، عرض می‌کنم تضییعش کنند. فردا به شما هم می‌گویند به آنها هم می‌گویند، تا کی نوبت ما هم برسد! مسئله این طوری است. می‌خواهند اینها اصلًا خلع سلاح کنند ما را. یکی یکی کنار بروند، کنار بروند، کنار بروند، چه بماند؟ آنها بمانند که مفسدند و فاسد هستند.


هشدار به جوانان و ملت ایران‌ اینها باید ملاحظه بشود. ملت ایران باید بدانند اینها را که یک اشخاص مفسد آمدند. جوان‌های دانشگاهی بدانند این معنا را که اینهایی که در دانشگاه می‌آیند تبلیغات سوء می‌کنند و از اشخاص مثلًا محترم آبروریزی می‌کنند نظر سوء دارند. اینها می‌خواهند که این نهضت به آخر نرسد. اینها می‌خواهند که همان مسائل برگردد. باید دانشگاهی‌ها توجه به آن بکنند و سایر قشرهای ملت باید توجه به این معانی بکنند.
من امیدوارم که نتوانند این قشرهای فاسد یک صدمه اساسی به نهضت ما بزنند. و با جدیت آقایان همه- روحانیون، سایر طبقات، و این دادگاه‌ها و این دادستانی‌ها و اینها- این مسائل حل بشود؛ و اسلام ان‌شاء‌الله به آن طوری که خدای تبارک و تعالی می‌خواهد در خارج تحقق پیدا بکند.»


انتهای پیام/

ارسال نظر