صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۶:۱۴ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۴

علیرضا طبایی: دوست دارم از حال و هوای ترانه دهه 50 بنویسم/ ترانه‌هایم را برای انتشار، گردآوری می‌کنم

طبایی؛ شاعر و ترانه‌سرای پیشکسوت کشورمان تصمیم دارد ضمن گردآوری ترانه‌های قدیمی خود که از شهرت زیادی نزد مخاطبان چند نسل برخوردارند، حال و هوای ترانه‌سرایی از سال 48 و هم زمان با ظهور ترانه‌سرایی نوین را بنویسد.
کد خبر : 68777

علیرضا طبایی در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی آنا گفت: «فکر کرده‌ام ترانه‌های خودم را جمع‌آوری کرده و در قالب یک مجموعه منتشر کنم. این تصمیم را اخیرا گرفته‌ام و در گذشته زیاد برایم جدی نبود؛ اما فکر می‌کنم نوآوری‌هایی که در کار من نسبت به زمان سرایش‌شان وجود داشته،‌ می‌تواند برای مخاطبان امروزی نیز جالب توجه باشد.»


وی که ترانه‌سرایی را از سال 48 آغاز کرده، اشاره کرد: «من به همراه ایرج جنتی عطایی و شهیار قنبری، راهی را شروع کردیم که با تحولات چشم‌گیری در آن دوره همراه بود؛ تحولاتی که هر در مضامین مشهود بودند و هم در زبان نو و تصاویر تازه‌ای که در ترانه‌های آن جریان باب شد.»


طبایی در توضیح شرایط ترانه تا پیش از تحولات مورد اشاره گفت: «ان وقت‌ها بخش اعظم ترانه‌ها، حاصل کلیشه و تکرار بودند. خیلی کم پیش می‌آمد که مثلا پرویز وکیلی یا نوذر پرنگ هر از گاهی تجربه‌ای جدید در ترانه داشته باشند اما بیشتر از 95 درصد کارها، در حد مضامینی چون «ساقی دلم خون شد...» و... بوده که بیشتر ناظر به عادت تصنیف‌سازی در گذشته بودند؛ آن‌هم بدون شور و تازگی.»


وی اضافه کرد: «در رادیو هم گروهی بودند که بیشتر می‌خواستند درآمدی کسب کنند و با آن روزگار بگذرانند. در چنان شرایطی بود که ترانه دچار دحول شد. مثلا این تصاویر «بهار با لپای گلی/ با پیرهن مخملی/ دامنشو پر از جوونه کرده/ تو باغ چشمون تو خونه کرده...» از ترانه «یادم نیست» واقعا برای اولین بار در ترانه اتفاق افتادند، یا تصویری مانند این: «روز باران های جنگل/ من ز خورشید کویرم/ می روم تا در پناهش/ شاید آرامش پذیرم...» از ترانه «طلسم آرزوها».


شاعر مجموعه‌هایی مانند «مادرم ایران» و «تندر اما ناگهانی» همچنین با اشاره به دو دهه‌ بعد از انقلاب گفت: «متاسفانه در آن دوره افرادی مسئولیت گرفتند که اصلا شناختی از ترانه نداشتند و نهایت کاری که کردند، ترانه کردنِ غزلیات حافظ و سعدی بود. البته نباید فراموش کنیم که شرایط سیاسی، جنگ و مشکلات اجتماعی آن دوران هم تاثیرگذار بودند اما به هر تقدیر ترانه به مسیری کشانده شد که چیزی جز سکوت و مردگی نبود.»


وی درباره ترانه امروز افزود: «گاهی ترانه‌های بسیار زیبایی می‌شنوم اما ده‌ها برابر آن ترانه مبتذل و ضعیف وجود دارد؛ حالا یا با رویکردهای فکری مختلف و یا از سر باری‌به‌هرجهتی. برخی هم سعی می‌کنند ضعف ترانه‌های خود را پشت عنوان فلان آهنگ‌ساز یا فلان خواننده پنهان کنند و برخی دیگر نیز با برگشت به گذشته، سعی دارند کارهای خود را با تبلیغات زیاد به مردم بقبولانند.»


طبایی همچنین درباره سروده‌های دیگرش که تصمیم به انتشار آن‌ها دارد، توضیح داد: «یک مجموعه شعر نیمایی به نام «گزارش به آینده» آماده نشر دارم و همینطور قصد دارم یک گزیده شعر از تمام دفترهایم منتشر کنم. با یکی دو ناشر هم صحبت‌هایی شده اما این‌کار قطعا در نیمه دوم سال بعد می‌تواند محقق شود.»


انتهای پیام/

برچسب ها: ترانه مجموعه شعر
ارسال نظر