تغییر دوگانگی سیاست به یگانگی
ایران کشوری تعیین کننده با منابع سرشار خدادادی و پیشینه کهن و اثرگذار در تاریخ و تمدن بشری است. برخورداری از نیروی انسانی متنوع و متکثر از مزیتهای آن بوده و است با این حال پیشینه کشورمان نشان دهنده این مطلب است که دوگانگیها در میانه جمعیت متکثر و سرمایه انسانی، ضربه و ضررهای جبرانناپذیری را به جا گذاشته است.
در ریشهیابی موضوع و تبارشناسی آن، در مییابیم که دوقطبیهای پیش آمده و یارگیریهای انجام شده، گاهی در قومیتها تاثیر داشته و گاهی هم در این قطبگراییها و نحلههایی که در مقابل هم قرار گرفته، ایدئولوژی مبنا بوده و سیاه و سفید معرفی شدن ایدئولوژیها بسترساز دوگانگی شده است.
در این رابطه ذهنیتهای القایی و احساسی اساس درد بودهاند تا آنجا که جریانی خود را حق مطلق و طیف مقابل را باطل مطلق معرفی کرده است. جنگهای گروهی و دسته کشیها در ایران، سابقه تاریخی طولانی دارد و هنوز هم در شئون اجتماعی و سیاسی جامعه اثر تخریبی دارد و باید از آن به عنوان یک خطر مواظبت کرد.
دوگانههای مشروطهگرایی و مشروعه گرایی، مصدقی و غیر مصدقی، شرقی و غربی، لیبرالی و حزباللهی، راستی و چپی، اصولگرایی و اصلاحطلبی، از مصادیق بارز موضوع و مسئله است. در وضع فعلی مطلب غیرقابل انکار در این رابطه این است که برعکس گذشته هر جریانی با استفاده از فضای سیاسی و رسانهای میتواند حرکت خودش را رونق ببخشد و از طریق شبکههای اجتماعی جریان مربوط به خود را در جایگاه برتر قرار داده و تقابل یاد شده را باعث گردد.
نخبگان برای یگانگی تلاش کنند
فقدان احزاب قوی و اثرگذار، قاعدهمند نبودن حرکتهای سیاسی، سبب شده رفتارهای یاد شده حالت تودهوار به خود بگیرد و دشمنانگاریها و صفر و صد دیدنها استمرار یابد. در چنین وضع آشفتهای علاج درد این است که همه فعالان سیاسی و نخبگان دلسوز به قانون و رهنمودهای رهبری التزام داشته باشند و مردم را بدان رهنمون گردند. باید به دعواهای بر سر قدرت اعتدال بخشید. این اقدام بایسته و مطلوب در انتخابات پیشرو میتواند مبنای نظر قرار بگیرد.
سالها پیش از این، رهبری با تبیین زیبا و صحیح اصولگرایی و اصلاحطلبی فرمود: «راه درست، اصولگرایی اصلاح طلبانه است.» و همه هم میدانیم رهبری و نظام در انحصار یک جناح نیست و نباید باشد. مهم این است که نخبگان و مردم با مشی اعتدالی که دارند میدان را از دست عوامل افراطی که علیه همدیگر فعال هستند خارج کنند. این سیاست کاری و راهبرد تعیینکننده، با بازخوانی رویدادهای گذشته و اتفاقهای پیش آمده و نامطلوب از طریق روشنگری منصفانه و همهجانبه امکانپذیر است.
همه ما مستمسکهای مهم قرآنی و روایی در این رابطه را در دست داریم. تاکید قرآن این است که ما امت وسط باشیم. امام علی(ع) فرمود: «الیمین و الشمال مضله و طریق الوسطی هی الجاده: دوگانگی راست و چپ بر گمراهی است، راه میانه و راه واقعی، صراط مستقیم است.» راهبردی که در نمازهای یومیه، تمامی مسلمانان اعم از سیاه و سفید و برخوردار از هر پیشینه قومیتی، خواهان و طالب آن از خدا هستند.
راهی که در واقع راه ولایت محسوب میشود و تعیینکننده است. نکته جالب توجه در این رابطه این است که از امام صادق(ع) سوال شد، ما الصراط؟ فرمود: «نحن الصراط : منظور از صراط ما هستیم.» با توجه به این موضوع بنا به تجربه گذشته و حال، مانع مهم سرِ راه ولایت و یگانگی امت دوگانگی است. دو قطبی شدنی که جامعه و افکار عمومی را متزلزل میکند و رقابت سالم، شفاف و قانونمند را به عنوان مسابقه در خیرات از ملت گرفته و در مرحله تهدید است. از همین جهت باید تغییر از دوگانگی به یگانگی امری حیاتی برای نظام و کشور محسوب میشود و برای به دست آوردن آن همگان به ویژه نخبگان باید تلاش مضاعف داشته باشند.
*معاون پارلمانی دانشگاه آزاد اسلامی
انتهای پیام/