بریدن اعضای بدن زن در آلمان؛ محاکمه در تهران/ برادر شاکی: متهم برای همه خطرناک است
متهم که قبل از فرار به ایران در کشور آلمان زندگی میکرد، ٩ آبان ٩١ به خانه بنفشه، شاکی، در برلین رفت و پس از بستن دست و پای او با نوار چسب، چاقویی تیز از آشپزخانه برداشت و چند عضو صورت و بدنش را برید. هنگام وقوع جرم، آرمیتا، دختر ٩ ساله بنفشه نیز در خانه بود و متهم برای جلوگیری از کمک او به مادرش و خبر کردن همسایهها، دست و پای او را نیز بسته و در اتاقی حبس کرده بود.
عبدالله در بازجوییها مدعی دوستی و زندگی مشترک با بنفشه شده اما او این موضوع را رد کرده است. براساس کیفرخواست صادره از سوی دادستانی، متهم پس از شکنجه شاکی، با پرواز شبانه به ترکیه گریخت و از راه زمینی وارد ایران شد اما پس از تشکیل پرونده در پلیس آلمان و کشیده شدن دایره تحقیقات به پلیس ایران، مخفیگاهش شناسایی و در عملیاتی ضربتی به دام ماموران افتاد. او پیش از این دو بار در شعبه ١١٣ وقت دادگاه کیفری استان تهران مورد محاکمه قرار گرفت اما هر بار به دلیل عدم حضور شاکی، بدون دریافت حکم قطعی، به زندان بازگشت. پلیس آلمان رسیدگی به پرونده این حادثه را زمانی آغاز کرد که شاکی پس از فرار متهم، موفق شد به سختی خود را به پنجره خانهاش برساند و همسایهها را باخبر کند. زن ٣٩ ساله در هیچ کدام از سه دادگاه رسیدگی به پرونده به دلیل آنچه «احتمال قطع حمایتهای پلیس اجتماعی آلمان» یاد کرده است، حضور نیافته و وکیل او شکایتش را پیگیری میکند.
بنفشه که در دو سال اخیر بارها تحت عمل جراحی قرار گرفته و دخترش نیز به دلیل آسیب روحی وارده تحت درمان روانپزشک است، در دو دادگاه قبلی از طریق وکیلش، تقاضای قصاص متهم را خواستار شده بود اما به دلیل عدم حضورش در ایران و معاینه نشدن از سوی پزشکی قانونی، امکان تشخیص عملی بودن قصاص متهم فراهم نشد تا سرانجام تقاضای بنفشه از قصاص به دیه تغییر کند.
صبح دیروز سومین جلسه رسیدگی به پرونده در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده و در حضور دو مستشار، در حالی برگزار شد که وکیل شاکی در غیاب موکلش بار دیگر تقاضای دیه را تکرار کرد و خواستار صدور حکم عادلانه شد. پس از او نوبت به متهم رسید. عبدالله در همان ابتدا با خواندن نامهای کوتاه از خانواده شاکی تقاضای بخشش کرد اما در ادامه از پنج اتهام ایراد جرح عمدی با چاقو، شروع قتل عمدی، تجاوز به شاکی، ورود به زور به خانه شاکی و کودکآزاری، تنها، اتهام ایراد جرح عمدی با چاقو را پذیرفت. او در شرح حادثه گفت: «من و شاکی در فیسبوک با هم آشنا شدیم. پس از مدتی ارتباطمان قویتر شد تا آنجا که خانهای گرفتیم و زندگی مشترکمان را شروع کردیم. آرمیتا هم با ما زندگی میکرد. روز حادثه، صبح زود از خانه بیرون رفتم تا وسیله بخرم. وقتی برگشتم، کلید را انداختم و در را باز کردم. به آشپزخانه رفتم تا وسایل را سرجایشان بگذارم اما ناگهان، صدای مردی غریبه را در خانه شنیدم. سریع خودم را به هال رساندم و مرد غریبه را در وضعیت نامناسبی دیدم. وقتی او فرار کرد، به اتاق بنفشه رفتم و با او درگیر شدم. وقتی درگیریمان بالا گرفت، او را کتک زدم و با چسب دست و پایش را بستم. پس از آن سراغ آرمیتا رفتم. دست و پای او را هم بستم تا نتواند دخالت کند. پس از آن دوباره سراغ بنفشه رفتم و چند عضو بدنش را با چاقو بریدم. پس از آن هم به ترکیه فرار کردم و به ایران آمدم. من و بنفشه و آرمیتا با هم زندگی میکردیم و هیچ ورود به زور به خانهای در کار نبود.»متهم پیش از این در بازجوییها اعتراف کرده بود که برای جلوگیری از کمک آرمیتا به مادرش، یکی از کمد دیواریها را جلوی در اتاقش گذاشت و دختر ٩ ساله را حبس کرد. او اما در دادگاه این موضوع را رد کرد و گفت: «من کمد را جلوی راه گذاشتم تا بنفشه و آرمیتا دیرتر بتوانند از خانه خارج شوند. آن لحظه فقط به فرار فکر میکردم. فکرش را هم نمیکردم کار به اینجا بکشد.» در ادامه جلسه، رسیدگی به اتهام تجاوز متهم به شکل غیرعلنی برگزار شد. به گفته قاضی قربانزاده، رییس دادگاه، متهم تصاویری در رد اتهام تجاوز ارایه کرده که باعث تشکیک وکیل شاکی و منجر به تقاضای او مبنی بر رسیدگی به پرونده در زمان دیگری شده است. جلسه بعدی رسیدگی به پرونده در آیندهای نزدیک برگزار خواهد شد.
اعدام میخواهیم
پس از این حادثه شرایط خواهر و خواهرزادهتان چگونه است؟
آرمیتا به خاطر آسیبهای وارده از حادثه، تحت نظر روانپزشک قرار دارد. خواهرم هم اوایل وقوع جرم، چند ماه بستری بود و الان هم مدام عمل جراحی انجام میدهد.
خواهرتان توانسته آن روز را فراموش کند؟
فکر نکنم هیچوقت بتواند آن اتفاق را فراموش کند. زندگیشان به تمامی تحت تاثیر قرار گرفته. آن زمان خواهرم داشت کار و زندگیاش را میکرد.
علت عدم حضور خواهرتان در جلسههای رسیدگی به پرونده چیست؟
بنفشه در آلمان تحت حمایت پلیس اجتماعی است و به دلیل نگرانی از قطع این حمایتها در صورت بروز وقفه، تا به حال به ایران نیامده است.
شاکی با متهم ارتباط صمیمانهای داشت؟
من دقیقا نمیدانم. خودش میگفت آنقدر قیافه متهم مظلوم بود که او اصلا فکرش را هم نمیکرد که این کار را با او بکند.
فکر میکنید حکم عادلانه برای متهم چه باشد؟
اعدام میخواهیم، متهم برای همه خطرناک است.
انتهای پیام/