صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۶:۰۰ - ۲۱ تير ۱۴۰۱

یادداشت| پروپاگاندای پیرمرد خوابالو!

سفر جو بایدن خواب‌آلود به منطقه درواقع نمایشگاهی از معادلات شکست‌خورده آمریکا و رژیم صهیونیستی و اعراب مرتجع است.
کد خبر : 668846

گروه جهان خبرگزاری آنا - حسام‌الدین برومند؛ جو بایدن در میانه جبر و اختیار بالاخره مجبور شد گزینه سفر به منطقه غرب آسیا را برگزیند و جالب اینجاست که رسانه‌های غربی به تکاپو و تقلا افتاده‌اند تا این سفر را یک سفر راهبردی تصویر کنند و از همین روی، اهداف اعلام‌شده و نشده سفر رئیس‌جمهوری آمریکا را لیست و پمپاژ کرده‌اند ازجمله: ۱- احیای مذاکرات سازش و عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی ۲- انعقاد قراردادهای تسلیحاتی با عربستان ۳- ترمیم وضعیت اقتصادی از کانال شورای همکاری خلیج‌فارس ۴- پیگیری مسئله ناتوی عربی ۵- تلاش برای حل بحران انرژی اروپا و آمریکا ۶- ادعای ائتلاف منطقه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران ۷- تأثیرگذاری بر روند مذاکرات برجام ۸- مقابله با سناریوهای روسیه و چین در آوردگاه خاورمیانه ۹- اهمیت غرب آسیا در پازل نظم جدید جهانی ۱۰ – پالس به افکار عمومی داخل آمریکا برای مقتدر نشان دادن دولت بایدن در معادلات جهانی ۱۱ و ۱۲ و...


اما واقعیت این است که این‌همه ماجرا نیست و درواقع به قول «هارولد لاسی» از تئوری پردازان سیاسی در غرب باید گفت: «کسانیکه روندهای سیاسی را از نزدیک مشاهده می‌کنند، ممکن است در داوری خود خطا کنند؛ زیرا روندهای سیاسی بسیار شبیه کوه یخ شناور است،‌ آنچه در روی آب دیده می‌شود فقط بخش کوچکی از واقعیت بزرگ زیرین است».


بنابراین در تحلیل سفر بایدن آنچه مهم هست؛ واقعیت‌هایی است که در فضاسازی‌های رسانه‌ای کمتر بدان پرداخته می‌شود و بوق رسانه‌ای غرب تلاش می‌کند همچنان آمریکا را یک فعال مایشاء نشان بدهد که به‌اصطلاح می‌تواند هم ابرقدرت باشد، هم معادلات قدرت را به نفع خود رقم بزند و هم متحدان و اذنابش را تقویت نماید ولی امروز شواهد و قرائن غیرقابل‌انکار بیشتر عمق واقعیت و حقیقت بدون بزک آمریکا را نشان می‌دهد.


بایدن در این سفر در حالی می‌خواهد به سرزمین‌های اشغالی برود و پروژه عادی‌سازی روابط تل‌آویو با اعراب و به‌خصوص ریاض را پیگیری نماید که صهیونیست‌ها در بدترین شرایط بحرانی خودشان هستند. کابینه نفتالی بنت منهدم شده و در ماه‌های اخیر بارها صدای آژیر خطر در قلب تل‌آویو به صدا در آمده و کودک کش‌ها در حصار ترس و هراس قرار گرفته‌اند. محمد بن سلمان هم وضعیتی بهتر از چهره منفور صهیونیست‌ها ندارد و عربستان بار دیگر مثل زمان ترامپ قرار است از سوی واشنگتن دوشیده شود؛ همین!


ادعای ائتلاف علیه جمهوری اسلامی یا مسئله تشکیل ناتوی عربی هم تجربه‌ای است که طبق تجربیات قبلی جبهه غربی-عبری و عربی محکوم به شکست است. همچنان که معامله قرن به شکست انجامید و نتوانستند موضوع فلسطین و قدس را به حاشیه و انزوا بکشانند. در مورد ایران اسلامی هم می‌خواستند با فشار حداکثری کار را به‌اصطلاح تمام کنند و تابستان داغ را به‌پیش کشیدند و رجز سر می‌دادند که ایرانی‌ها جشن ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی را نخواهند دید! اما رسانه‌های مطرح آمریکایی ازجمله واشنگتن‌پست اذعان کردند که پروژه فشار حداکثری شکست‌خورده است. طرفه آنکه ترامپ و بولتون و رودی جولیانی و برایان هوک و ... همگی سقوط کردند و یکی پس از دیگری از صحنه خارج شدند. همچنان که نتانیاهو و نفتالی بنت هم خواب‌هایشان تعبیر نشد و امروز از سایه‌شان هم در هراسند، غیر از این است؟!


دولت بایدن از منطقه غرب آسیا خارج شد و از افغانستان فرار کرد و فهمید نمی‌تواند در سوریه و عراق و لبنان با مقاومت در بیفتد، ضمن اینکه آمریکایی‌ها سیلی عین الاسد را فراموش نکرده‌اند. خب، پس این سؤال به میان می‌آید که چرا بایدن و دموکرات‌ها تصمیم گرفته‌اند به غرب آسیا سفر کنند؟ پاسخ پیچیده نیست و به‌راحتی می‌توان به اوضاع بلبشو و بحرانی جبهه غربی-عبری و عربی پی برد. غرب در نبرد با روسیه و چین و اردوگاه شرق دچار استیصال و استراگیجی شده است و ازجمله جنگ اوکراین، بحران انرژی در اروپا و آمریکا را عیان و نمایان کرده است. به‌طوری‌که وبگاه هیل وابسته به کنگره آمریکا اعتراف می‌کند که آثار تحریم‌های ضدروسیه مانند یک بومرنگ به سمت غرب بازگشته است.


رژیم صهیونیستی هم در وضعیتی است که از داخل در حال فروپاشی است و در بیرون هم اگر دست از پا خطا کند به برپایی نماز تاریخی در قدس کمک کرده است.


فلاکت جبهه عربی و عبری در همین بس است که نتانیاهو به‌تازگی گفته است: اگر نخست‌وزیر بشوم با عربستان و چند کشور عربی صلح می‌کنم!


بنابراین سفر جو بایدن خواب‌آلود به منطقه درواقع نمایشگاهی از معادلات شکست‌خورده آمریکا و رژیم صهیونیستی و اعراب مرتجع است.


و بالاخره باید گفت دوره‌ای که جوزف نای برای دموکرات‌ها، نسخه «قدرت هوشمند» را می‌پیچید گذشته است و دولت بایدن توان تلفیقی از قدرت سخت و نرم به‌عنوان قدرت هوشمند را ندارد؛ چراکه صحنه جنگ اوکراین نشان داد که آمریکا نمی‌تواند از گزینه نظامی استفاده کند و قدرت و نفوذ روزافزون جبهه مقاومت باعث شده تا آمریکا در استفاده از جنگ نرم در منطقه خاورمیانه ناکام بماند چون امروز همه ملت‌های منطقه به این گزاره باور داشتند و آن را سرلوحه خود قرار دادند که آمریکا باید از منطقه برود و سفر بایدن نمی‌تواند این راهبرد را معکوس نماید.


انتهای پیام/۴۱۰۶/

انتهای پیام/

ارسال نظر