صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۶:۴۷ - ۱۲ تير ۱۴۰۱

حقوق پناهجویان در غرب؛ از نظریه تا عمل

در حالی که گسترش ابعاد مهاجرت‌های اجباری در جهان موجب شکل‌گیری دیدگاه‌های مختلف اجتماعی، فلسفی و اخلاقی پیرامون نقش دولت‌ها در ایجاد بحران و حقوق اساسی پناهجویان شده اما در رفتار دولت‌هایی نظیر آمریکا و انگلیس با پناهجویان خبری از رعایت هیچکدام از این دیدگاه‌ها نیست.
کد خبر : 667524

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، امروزه اغلب پناهجویان به کشورهایی تعلق دارند که یا تحت تأثیر نزاع‌های داخلی و بحران‌های سیاسی هستند و یا بر اثر جنگ‌های خانمان‌سوزی که قدرت‌های بین‌المللی بر آن‌ها تحمیل کرده‌اند مجبور به مهاجرت شده‌اند.


در حال حاضر، ماهیت پناهندگی و مهاجرت اجباری با اشکال مختلف آن تا پیش از شکل‌گیری دنیای مدرن تفاوت‌های زیادی کرده است. مهم‌ترین شاخص پناه‌جویی در شرایط فعلی گسترش اجتناب‌ناپذیر این پدیده است. از این رو روند پناه‌جویی در دوران بعد از جنگ‌های اول و دوم جهانی را که به مسئله‌ای بین‌المللی تبدیل شده به عنوان پدیده‌ای پسامدرن در نظر می‌گیرند.


گستردگی مسئله پناهجویان، جدید بودن آن در این ابعاد، بلاتکلیفی دولت‌ها و نقض فاحش حقوق انسانی پناهجویان توسط برخی دولت‌ها موجب شده که مقوله «پناهجویان» و حقوق آن‌ها، دستمایه اندیشه‌ورزی بسیاری از اندیشمندان به خصوص در غرب شود.


«نوام چامسکی» نظریه پرداز اجتماعی و زبان‌شناس مشهور آمریکایی در اظهار نظری پیرامون این موضوع، مهم‌ترین عامل بروز بحران پناه‌جویان را جنگ‌افروزی کشورهای غربی دانسته است. او در مصاحبه‌ای با روزنامه حریت ترکیه در سال ۲۰۱۵ به طور کامل دیدگاه‌های خود را پیرامون موضوع پناهجویان بیان کرده است. چامسکی معتقد است به طور کلی دولت‌ها سه نوع واکنش‌ را در قبال موضوع پناهندگان از خود نشان می‌دهند: «کشورهایی که به آن دامن می‌زنند، کشورهایی که پناهجویان را می‌پذیرند و کشورهایی که ضمن ایجاد و توسعه این بحران، نمی‌خواهند پناهجویان را بپذیرند.»


او از کشورهای آمریکا و انگلیس به عنوان ایجادکنندگان بحران نام می‌برد و می‌گوید: «حمله به عراق به تنهایی نزدیک به ۲ میلیون آواره بر جای گذاشت و علاوه بر آن منطقه را نیز نابود کرد.»


اسلاوی ژیژک فیلسوف و جامعه‌شناس اسلوونیایی نیز یکی از چهره‌هایی است که اظهارنظرهای پرشماری در خصوص مسئله پناهجویان داشته و در کتابی به نام «علیه اخاذی مضاعف: پناهجویان، ترور و دیگر دردسرهای مربوط به همسایگان» موضوع پناهجویان را موردبررسی قرار داده است. ژیژک در این کتاب بر روی مشکلات پناهجویان در کشورهای مقصد متمرکز شده اما در بخش‌هایی از کتاب نیز به ریشه‌های این پدیده می‌پردازد.


ژیژک عقیده دارد «دینامیک لگام گسیخته‌ی سرمایه‌داری جهانی باعث نابودی زندگی و فرهنگ و بروز بحران پناهجویی شده است». او در مباحث خود راهکار غرب برای حل مسئله پناهجویان را «خشکاندن ریشه پناه‌جویی» عنوان کرده است. اسلاوی ژیژک می‌گوید «تهدید جدی برای اروپا نه پناهجویان بلکه بی‌برنامگی در رسیدگی به امور پناهجویان است». او معتقد است که «این بی‌برنامگی باعث بروز افراط‌گرایی در اروپا خواهد شد».


یورگن هابرماس جامعه‌شناس و فیلسوف آلمانی نیز در سال‌های اخیر در خصوص این مسئله اظهار نظر کرده است. بسیاری از محافل علمی غرب، هابرماس را بزرگ‌ترین اندیشمند حال حاضر اروپا می‌دانند. هابرماس قوانینی که پناهندگی را «حق» تلقی می‌کنند کافی نمی‌داند و از آن به عنوان یک «حق اساسی» یاد می‌کند. او در مصاحبه‌ای که پس از دریافت «نوبل فلسفه» انجام داده می‌گوید:« باید با همه‌ی کسانی که به دلایل سیاسی درخواست پناهندگی می‌کنند با عدالت برخورد کرد و در صورت امکان، تقاضای پناهندگی آنان، با تمام پیامدهای آن، پذیرفته شود.» هابرماس دولت‌های اروپایی را به دلیل عدم اتخاذ سیاست مشترک در قبال پناهجویان مسئول می‌داند.


این اندیشمندان در حالی عمده مسئولیت اخلاقی و حقوقی بحران پناهجویان را متوجه دولت‌های غربی می‌دانند که همواره در بیانیه‌ها و گزارشات سازمان‌های بین‌المللی از اشاره به علل این بحران صرف‌نظر می‌شود. مواضع سازمان‌هایی نظیر کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امورپناهندگان عمدتاً به بازگو کردن بدیهیات و اعلام آمارها می‌پردازند اما مطلقاً از نقش دولت‌های ایجاد کننده این بحران چنان که اندیشمندان می‌گویند ذکری به میان نمی‌آورند.


مقایسه آراء اندیشمندان برجسته غربی با سیاست‌های دولت‌ها در برابر پناهجویان بیانگر این نکته مهم است که سیاست‌گذاری در این کشورها بیش از آنکه بر چارچوب‌های فلسفی و اخلاقی بنا شود، بر اساس منافع احزاب و گروه‌های مسلط تدوین می‌شود. سیاست‌هایی نظیر تبعید پناهجویان به رواندا، محرومیت از خدمات اجتماعی و نگهداری آن‌ها در کمپ‌های مرزی برای مدت‌های طولانی ضمن ان که با ایده‌های فلسفی و اخلاقی اندیشمندان غربی همخوانی ندارد حداقل‌های حقوق انسانی را نیز تأمین نمی‌کند


منبع: نورنیوز


انتهای پیام/۴۱۲۹/

انتهای پیام/

ارسال نظر