صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۸:۴۶ - ۱۰ تير ۱۴۰۱
وقتی قطار مذاکرات در قطر توقف کرد؛

قهوه تلخ عربی در دوحه یا اسپرسوی اروپایی در وین؟/ برجام بدون انتفاع اقتصادی کارکردی ندارد!

جمهوری اسلامی تمرکز خود را در هر دور مذاکره – چه در وین و چه در دوحه – بر اخذ تضمین، رفع تحریم و راستی آزمایی قرار داده؛ رویکردی که بدون آن‌ها، کسب مزیت اقتصادی انتظار نمی‌رود.
کد خبر : 667170

گروه جهان خبرگزاری آنا – محسن یوسفی؛ هدف اصلی تیم مذاکره‌کننده ایران که در آخرین دور از مذاکرات، گفت‌وگوهای غیرمستقیمی با طرف آمریکایی در دوحه قطر داشت این است که کشورمان از انتفاع و مزیت اقتصادی برخوردار شود. به این مفهوم که طرح شروط نظام برای توافق و اصرار بر تحقق آن‌ها باید با خروجی انتفاع و مزیت اقتصادی برای مردم همراه شود و رفع شدن تحریم روی کاغذ، نه‌تنها دردی از کشور دوا نمی‌کند، بلکه همچون ادوار گذشته، باعث آسیب و خسارت محض خواهد شد.


در دوره ریاست جمهوری «باراک اوباما» همه‌چیز روی کاغذ بود و تحریم‌ها را روی کاغذ رفع کرد اما ضربه اصلی زمانی بود که ترامپ تصمیم گرفت از برجام خارج شود. این خروج غیرقانونی و یک‌جانبه آمریکا بیش از صدها میلیارد دلار برای اقتصاد ایران ضرر داشت.


غارت اطلاعات میدان گازی پارس جنوبی توسط توتال


به‌عنوان نمونه بعد از برجام، توسعه میدان گازی «پارس جنوبی» به توتال داده شد نه شرکت‌های چینی و روسی. این شرکت فرانسوی که اتفاقاً مسئول اجرای طرف دیگر همین پروژه در قطر بود، وقتی مشغول بکار شد و اطلاعات میدان گازی ایران را گرفت، پس از قطعی شدن خروج آمریکای ترامپ از توافق هسته‌ای، چمدان‌های خود را بست و از ایران رفت.


دخیل شدن توتال در توسعه یک میدان گازی مهم هیچ سودی نداشت غیرازاینکه اطلاعات طرف دیگر میدان گازی (ایران) را هم با خود برد. همچنین، خروج آمریکا از برجام باعث شد بعضی از بیماران خاص مثل کودکانی که از بیماری پروانه‌ای رنج می‌برند دچار حصر، درد مضاعف و کمبود دارو شوند. مواردی از این دست، باعث شد تا هزینه‌های گزافی بر کشور مترتب شود.


در بحث هسته‌ای، تا پیش از کاهش تعهدات برجامی سرعت رشد برخی از فعالیت‌های غنی‌سازی ما کند شد. از آن بدتر، ذخایر اورانیوم غنی‌شده ما اکسید یا به میله سوخت تبدیل شد که بعد از چند سال اگر استفاده نشود، اثر آن از بین می‌رود.



جدای از اینکه این محصول، بسیار گران‌قیمت است و با فناوری هایتک ساخته‌شده و هزینه زیادی صرف تولید آن گردیده، معادن سنگ اورانیوم کشور نیز محدود است و وقتی بخشی از آن اکسید شده و از بین برود، دچار محدودیت می‌شویم؛ به‌ویژه اینکه آمریکایی‌ها بعد از پشت پا زدن به برجام اجازه صادرات چنین اقلامی را به ایران نمی‌دهند.


مسئولیت گریزی آمریکا از زیر بار تعهدات برجامی


از مدت‌های مدید و حتی پس از اجرای برجام در سال ۲۰۱۵ مطمئن بودیم که واشنگتن خلق‌وخوی استکباری دارد و با این استدلال که ابرقدرت جهان است و هر اقدامی بخواهد انجام می‌دهد، از زیر بار مسئولیت و تعهدات خود شانه خالی کرده و ایران را به پذیرش مسئولیت فرامی‌خواند. «باراک اوباما» معتقد بود آمریکا کشوری استثنایی است و «دونالد ترامپ» نیز در عمل و شعار اعتقاد داشت که «اول آمریکا». به این مفهوم که ایالات متحده نیاز به مسئولیت‌پذیری ندارد و این ایران است که باید تعهداتش را تمام و کمال انجام دهد.


این در حالی است که از سال ۲۰۰۱ تاکنون ایران با طرف‌های غربی ۶ قرارداد منعقد کرده که برجام آخرین آن‌ها بود. سه قرارداد از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ با تروئیکای اروپایی در حوزه اتمی منعقد گردید و دو قرارداد نیز با آمریکا و ششمین قرارداد با هر دوی آن‌ها که به برجام معروف شد. در هر ۶ مورد، مقامات آمریکایی، کارشناسان و سران اروپا اذعان کردند که ایران به تعهداتش پایبند بوده، چراکه ایران معتقد بود طرف مقابل برای حل اختلاف بر سر میز مذاکره حاضرشده است.


رفع تحریم یعنی خلع سلاح غرب


کاخ سفید اما هیچ‌گاه در هیچ‌کدام از این تعهدات پایبند نبوده و اتفاقاً سطح تهدید و تنش را هم بالا هم برده است. در واقع، غرب به دنبال حل اختلاف نبوده و نیست و اگر فقط یک‌قلم از تعهداتش را برای برداشتن تهدید و تحریم انجام دهد، خود را خلع سلاح کرده است! به این مفهوم که در صورت رفع تحریم‌ها چطور خواهد توانست ایران را مهار کند؟


با این نگاه، طرف آمریکایی به دنبال حل اختلاف نیست بلکه مهار قدرت جمهوری اسلامی را در توافق‌های متعدد منطقه‌ای، موشکی، هسته‌ای و پس از آن، نانوتکنولوژی و ... در دستور کار قرار داده و برای تمام ابعاد قدرت ایران برنامه دارد. اگر این رویکرد تا قبل از برجام در حد تحلیل یا فکت تقریباً قطعی از دید برخی تحلیلگران بود، بعد از بدعهدی پسابرجامی آمریکا، راستی آزمایی و ثابت شد که شکی در صحت آن نیست.


بنابراین، صرف مذاکره برای مذاکره و یا مذاکره برای جلب نظر کاخ سفید و اروپا بدون اینکه مابه ازایی داشته باشد، از اساس غلط و تکرار اشتباهات گذشته به شمار می‌آید. برای کارآمدی مذاکرات، چند نکته قابل‌توجه به نظر می‌رسد.



۱. به‌جز مسئله جبران خسارت، آمریکا باید تضمین دهد همچون گذشته، دغل‌کاری و فریبکاری نمی‌کند. ایران نمی‌پذیرد که علیرغم انجام همه تعهداتش، متحمل خسارت نیز بشود، بنابراین عقل حکم می‌کند واشنگتن به ما تعهد دهد و از این حق برخوردار باشیم که تعهدات آن‌ها را راستی آزمایی کنیم.


۲. دولتمردان کاخ سفید تضمین بدهند که دیگر هرگز از برجام خارج نشوند. ناگفته نماند که اگر نگوییم غیرممکن، اخذ تضمین از طرف آمریکایی کار بسیار دشواری است و احتمال بسیار اندکی دارد. حتی اگر سنا و کنگره برجام را تصویب کنند، آمریکایی‌ها مسئولیت‌پذیر نیستند. علاوه بر این اقدامات، لازم است هزینه‌های خروج و عدم انجام تعهدات برای آمریکا افزایش یابد. واشنگتن باید یقین کند در صورت خروج از برجام، ایران با پشتوانه و تهدیدات عملیاتی، هزینه گزافی روی دست آن‌ها خواهد گذاشت.


۳. مهم‌ترین دلیلی که ما تضمین می‌خواهیم، اطمینان دادن به شرکت‌های خارجی است. با وجود همه تفاسیری که به دنبال تضمین عدم خروج مجدد آمریکا وجود دارد اما دلیل اصلی این است که ایران نمی‌خواهد سرمایه‌گذاران خارجی با اما و اگر دست بکار شوند. سرمایه‌گذاران از مدت‌زمان ۱۰ الی ۲۰ ساله فعالیت خود سخن می‌گویند و این در حالی است که آمریکا نه‌تنها در مورد تعهد دولت بعد، بلکه حتی در خصوص دولت فعلی نیز تضمین نمی‌دهد. با این حساب، شرکت‌های خارجی بر چه اساسی باید فعالیت کنند و دفتر نمایندگی داشته باشند؟ اگر قرار است ایران از منافع اقتصادی برجام منتفع شود، آمریکا ثابت کند که یک بازیگر مسئولیت‌پذیر است.


نکته پایانی اینکه واشنگتن یک سیستم چندلایه تحریمی ایجاد کرده که هر کدام از آن‌ها اگر باقی بماند (تحریم‌های تروریستی، موشکی، هسته‌ای، منطقه‌ای و حقوق بشری) ایران از هیچ منفعت اقتصادی برخوردار نمی‌شود. بنابراین، پذیرش شرایط طرف آمریکایی خسارت محض برای ما خواهد داشت مگر اینکه آمریکا انعطاف نشان دهد و تغییر رویکرد خود را ثابت کند.


انتهای پیام/۴۱۰۶/

انتهای پیام/

ارسال نظر