صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۹:۱۹ - ۳۰ خرداد ۱۴۰۱

بازی سیاسی اروپا با گاز رژیم صهیونیستی

طبیعتاً هر نوع تلاشی در جهت جایگزینی منابع گازی اتحادیه اروپا از نظر روس‌ها ناخوشایند است. گرچه واردات گاز از رژیم صهیونیستی نوعی متنوع‌سازی منابع گازی برای اروپاست اما تعیین کننده و قابل توجه نیست تا بتواند سیاستی را کاملاً تغییر دهد.
کد خبر : 665424

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، با کمی تأمل در عرصه پرتلاطم روابین بین الملل می‌توان دریافت که با شعله ور شدن آتش جنگ میان اوکران و فدراسیون روسیه، کشورهای عضو اتحادیه اروپا با تلاش برای ایجاد اتحاد و ائتلاف با سایر مناطق صادرکننده گاز در جهان سعی دارند خلاء گاز روسیه را در بازار مصرف گران بهای خویش پر کنند.


اما سؤال اینجا است که این اتحادیه که بحرانهای مختلفی را پشت سرگذارده تا چه حد توانسته به وسیله اتحاد و ائتلاف با سایر فروشندگان گاز در حوزه برآورد تأمین این نیاز حیاتی خویش موفق ظاهر شود.


برخی کارشناسان معتقدند اخبار و تبلیغاتی که در روزهای اخیر مبنی بر مذاکره سران اروپا با رژیم صهیونیستی برای خرید گاز این رژیم توسط اروپایی‌ها صورت گرفته بیشتر یک بازی سیاسی و نمایش تبلیغاتی برای یک زورآزمایی موقت و پرهزینه با روسیه است.


برای محک زدن آزمون و خطای این فرضیه و دریافتن حقایقی از اتحادیه گازی جدید التأسیس در حوزه مدیترانه که می‌تواند راه گشای بسیاری از معماهای این روزهای غرب آسیا نیز باشد گفتگویی داشتیم با دکتر «سعید میرترابی» پژوهشگر حوزه انرژی و عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی تهران که مشروح آن در زیر می‌آید.


با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی تقریباً به تازگی وارد باشگاه صادرکنندگان انرژی جهان شده، لطفا برآوردی از منابع نفت و گاز رژیم صهیونیستی بفرمایید.


میرترابی: به طور کلی یکی از موضوعات مهمی که باید در بحثهای انرژی مورد توجه قرار داد بحث کمیت این منابع انرژی است من به نظرم می‌آید که یکی از کمبودهای تحلیلهای ارائه شده در این زمینه همین عدم آشنایی یا دقت کافی در خصوص کمیت منابع است چون به هر حال سرمایه گذاری در حوزه انرژی باید چشم انداز مثبت و سودآوری داشته باشد و سرمایه گذاری در حوزه انرژی حداقل نگاهش میان مدت و بلند مدت است.


آنچه این نوع سرمایه گذاریها را توجیه می‌کند کمیت منابع انرژی است. من فکر می‌کنم در ابتدا لازم است که ما ببینیم رژیم صهیونیستی چقدر گاز دارد. چون در این زمینه ممکن است اختلافهای آماری وجود داشته باشد که بخشی از آن طبیعی است یا ممکن است مقداری نا آشنایی با اصل قضیه وجود داشته باشد.


ببینید به هر حال ذخایر قابل برداشت گاز کشورها یا با تریلیون متر مکعب اندازه گیری می‌شود یا با میلیارد متر مکعب که ۱۰۰۰ برابر کمتر است. یک معیار دیگر هم وجود دارد که به آن فوت مکعب می‌گویند این معیار خیلی می‌تواند آمارها را جا به جا کند و فرد را دچار اشتباه کند. بنابراین من میزان ذخایر نفتی را در این گفتگو با معیار متر مکعب مطرح می‌کنم تا بتوان منابع را با هم مقایسه نمود.


مثلاً اگر ما ایران را در نظر بگیریم به لحاظ منابع گازی ۳۲ تریلیون متر مکعب منابع گازی دارد که ۱۷ درصد ذخایر گاز جهان است و عمر ذخایر گازی ایران نیز ۱۲۸ سال است. اما در مورد رژیم صهیونیستی باید بگویم کل ذخایر گازی قابل برداشت این رژیم ۰/۶ تریلیون متر مکعب است. با این حساب منابع گازی ایران چیزی بیش از ۵۰ برابر رژیم صهیونیستی است.


رژیم صهیونیستی اساساً ذخایر گازی قابل توجهی در سطح جهانی ندارد این یک واقعیت است اما ممکن است مثلاً در یک آماری به جای متر مکعب از معیار فوت مکعب استفاده کنند و این منابع گازی ناچیز را بزرگ جلوه دهند. رژیم صهیونیستی با این ذخایر گازی قابل برداشت ۰/۳ درصد از ذخایر گاز جهان را دارد یعنی میزان منابع گازی این رژیم حتی به ۱ درصد هم نمی‌رسد. با این میزان برداشتی هم که امروزه از این منابع صورت می‌گیرد نهایتاً عمر آن ۳۹ سال است که عمر بالایی هم به حساب نمی‌آید. اگر پای صادرات، توسعه و برداشت هم در میان باشد قطعاً این عمر کمتر هم می‌شود.


با توجه به این که از سال ۱۳۹۸ش این ذخایر گازی در سواحل اراضی اشغالی کشف شد یونانی‌ها در این زمینه دست برتر را داشتند. لطفاً کمی در زمینه روابط یونان و رژیم صهیونیستی در حوزه انرژی توضیح دهید. اصلاً یونانیها چه نقشی در کشف انرژی در رژیم صهیونیستی داشتند و در این زمینه چه اقداماتی انجام دادند؟


میرترابی: ببینید این بحثها مربوط به تحولات مدیترانه شرقی است. این منطقه شامل فلسطین اشغالی و کشورهایی مانند مصر، قبرس، یونان و سوریه می‌شود. مدیترانه غربی نیز شامل فرانسه، ایتالیا و سایر کشورهای اروپایی می‌شود. تنشهای موجود در این منطقه به شدت تحث تأثیر فضای رسانه‌ای و رقابتهای ژئوپولیتیکی این کشورها قرار دارد. این مسئله منابع نفت و گاز را بیش از ابعاد واقعی برجسته نموده است.


مثلاً یک منبع گاز که توسط کشوری مانند قبرس یا یونان کشف شده سر و صدای زیادی به پا می‌کند اما ما باید کمیت و ابعاد واقعی این منابع توجه داشته باشیم. زیرا میزان منابع انرژی موجود در این منطقه رقم قابل توجهی نیست. اما بحث و گمانه زنی بسیار زیاد در این حوزه دو دلیل مهم دارد یکی این که بین همین کشورهای مدیترانه شرقی در سالهای اخیر رقابتهایی وجود داشته و قدرتهای بزرگ نیز به این رقابتها ورود داشته‌اند. همین مسئله باعث شده که کشف منابع انرژی خودش به ابزاری برای این رقابتها تبدیل شود.


در این رقابتها همواره طرف بزرگتر ترکیه بوده زیرا این کشور توامندیهای زیادی برای هماوردی با کشورهای دیگر در این منطقه دارد. این کشور معمولاً به عنوان یک قدرت در حال ظهور از لحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی محسوب می‌شود بنابراین یک طرف معادلات این منطقه ترکیه است.


طرف دیگر این قضیه یونان است که یک رقابت و دشمنی دیرینه‌ای با ترکیه دارد. قبرس نیز دو قسمت است و همیشه در دعواهای یونان و ترکیه حضور داشته است. مصر هم به دلیل این که خودش منابع گازی و انرژی دارد و مقداری نیز مایل است که زیر بلیط ترکیه نباشد و منافع خویش را دنبال کند در این معادلات وارد شده است. از طرف دیگر قدرتهایی مانند آمریکا و روسیه به دلیل نوع نگاه خود به مسائل منطقه به این بازی ورود کرده‌اند.


به علاوه اتحادیه اروپا قبل از بحران اوکراین دست و پا می‌زد که همیشه منابع عرضه کننده انرژی به خود را متنوع کند. به دلیل افزایش رقابتها در این منطقه و در پی آن برجسته شدن کشف منابع انرژی در این حوزه جغرافیایی اتحادیه اروپا در پی آن است که این رقابتها را دامن بزند و اینها را تشویق کند که تمام منابع خود را هر چند اندک به اروپا صادر کنند.


بنابراین اتحادیه اروپا مشوق حضور شرکتهای اروپایی در پروژه‌های صادرات انرژی در این منطقه است. اما همان طور که گفتم به خاطر فضای رقابتی و ژئوپولیتیکی در این منطقه کمی در خصوص این رقابتها سر و صدا شده است و خیلی منابع انرژی قابل توجهی در این حوزه وجود ندارد مجموع این تحولات باعث شده که منابع انرژی موجود در این منطقه و اراضی اشغالی فراتر از ابعاد واقعی خویش برجستگی پیدا کند.


آیا می‌توان نتیجه گرفت که این اروپایی‌ها بودند که یونان را به سمت کشف و استخراج منابع انرژی در فلسطین اشغالی سوق داده‌اند. در این میان نقش ترکیه با توجه به روابط خوبی که در حال حاضر این کشور در سوریه و نقاط دیگر با رژیم صهیونیستی دارد چگونه است و ضمناً آینده روابط سیاسی اتحادیه اروپا را با رژیم صهیونیستی را چگونه می‌بینید؟


میرترابی: ببینید از طرفی پویایی تحولات بسیار زیاد بوده و ائتلافها و دسته بندی‌های موجود در منطقه تغییراتی کرده است. از جمله تغییرات در این زمینه در خصوص موضع ترکیه رخ داده است. به طور کلی پیش از این ترکیه در یک طرف ماجرا قرار داشت و سایر کشورها می‌خواستند در این حوزه در برابر ترکیه موازنه سازی بکنند.


اما الان رژیم صهیونیستی و ترکیه به هم نزدیک شده‌اند که قبلاً چنین شرایطی در منطقه حکمفرما نبود و پیش از این قرار بود که یک طرف یونان، مصر، قبرس و رژیم صهیونیستی باشند که با همکاری هم انرژی منطقه را به اروپا منتقل می‌کنند. اما به دلایل فنی و اقتصادی و کم بودن منابع انرژی این منطقه همکاری این کشورها در مجمع گازی مدیترانه شرقی خیلی جدی از آب در نیامد.


اینها طرح احداث یک خط لوله به نام ایست مد را مطرح نمودند که قرار بود گاز رژیم صهیونیستی را از طریق قبرس به یونان و از طریق یونان به اروپا منتقل کند بنابراین همان طور که شما اشاره کردید یونان و اتحادیه اروپا به این قضیه توجه ویژه‌ای داشتند. یونان به خاطر رقابت با ترکیه واتحادیه اروپا هم به خاطر لزوم متنوع سازی بازار گازی خود. اما این خط لوله طبیعتاً رقیبی مانند ترکیه داشت.


این کشور از روسیه یک خط لوله به نام ترک استریم دارد که گاز روسیه را به اروپا منتقل می‌کند. خط لوله نفت باکو-جیحان نیز از خاک این کشور می‌گذرد. ایران نیز طرحهایی برای انتقال گاز به اروپا داشته است. بنابراین ترکیه برای خود موقعیتی در این زمینه قائل است. زیرا هم نیاز زیادی یه گاز دارد و هم این که قصد دارد خودش را به عنوان ترانزیت کننده اصلی انرژی در منطقه مطرح کند.


ترکیه با دسته بندیهای پیشین منطقه با محوریت خط لوله ایست مد مخالف بود. واقعیتهای اقتصادی و فنی نیز نشان می‌داد که ترکیه مسیر ارزانتری از قبرس یرای انتقال گاز به اروپا است. برخی در یک محاسبه کلی می‌گویند یه برابر ارزانتر از مسیرهای دیگر برای انتقال گاز به اروپا است. به خاطر این که اگر به عنوان مثال یک خط لوله از مسیر اراضی اشغالی به ترکیه کشیده شود واز آنجا به اروپا برسد مسیر آن بسیار کمتر است.


برای این که خط لوله قبلی چیزی حدود ۱۹۰۰ کیلومتر بود ولی این طرح طولش چیری حدود ۴۰۰ کیلومتر می‌شود به همین خاطر از لحاظ بحشهای مربوط به هزینه خیلی به صرفه‌تر است. اخیراً حتی آمریکا هم شاید به دلیل توافقی که با ترکیه کرده بود از حمایت از پروژه ایست مد دست برداشت در نتیجه حالا چیزی که اتفاق افتاده است این است که زمینه‌های فنی و اقتصادی و هم بحثهای سیاسی و ائتلافها و دسته بندی‌های سیاسی برای همکاری ترکیه و رژیم صهیونیستی فراهم است. تا از این طریق گاز فلسطین اشغالی از مسیر قبرس شمالی به ترکیه و از آنجا به اروپا حمل شود که این پروژه به احتمال زیاد اجرایی می‌شود.


یعنی به نظر شما آینده سیاسی این خط لوله تضمین شده است و تا حد زیادی می‌تواند اجرایی شود؟


میرترابی: بله به دلیل این که الان جریان تحولات به این سمت می‌رود. همان طور که می‌دانید زمانی که بحث انعقاد قرارداد ابراهیم بین رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی داغ بود می‌گفت که اینها دارند خیانت کمی کنند اما در این روزها بسیار به رژیم صهیونیستی دیدار می‌کند و دیدارهایی بین مقامات ترکیه و سران رژیم صهیونیستی شکل گرفته و این نشان می دهد که زمینه اجرای عملی طرح انتقال گاز اراضی اشغالی به اروپا از طریق ترکیه فراهم است.


اما همان طور که گفتم بسیاری از تنشهای موجود برای انتقال گاز مدیترانه شرقی به اروپا دعوا بر سر هیچ است زیرا گاز این منطقه به حدی کم است که پروژه‌های بلند پروازانه‌ای مثل ایست مد اصلاً در مورد آن جواب نمی‌دهد. یکی از میدانهای گازی مدیترانه شرقی میدان لوانتین که در بخشی از سواحل فلسطین اشغالی، لبنان، سوریه و قبرس را در بر می‌گیرد. این میدان ¾ تریلیون متر مکعب گاز قابل برداشت دارد. میدان تمار که در سال ۲۰۰۹م در سواحل فلسطین اشغالی پیدا شده است این میدان نیز ۲/۲۸ متر مکعب گاز دارد.


رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۰م یک میدان بزرگتر با نام لویاتان کشف نموده که آن هم۰/۶۲ تریلیون متر مکعب گاز دارد و غیر ازاینها یک میدان به نام آفرودیت نیز در این منطقه وجود دارد که در منطقه ویژه اقتصادی قبرس هست و بین رژیم صهیونیستی و قبرس بر سر مالکیت آن اختلاف است که این میدان نیز ۰/۱۵ تریلیون متر مکعب گاز دارد.


جدیدترین میدان کشف شده در این منطقه نیز کالیپسون نام دارد که آن هم حدود ۰/۳ متر مکعب گاز دارد در مجموع کل این میادین گازی غیر از میدان لوانتین که کمب بزرگتر است ½ تریلیون متر مکعب گاز دارند. میدان گازی ظهر نیز که متعلق به کشور مصر است ۰/۸متر مکعب گاز دارد که تمام این ۵ میدان نفتی ذکر شده روی هم ۲ تریلیون متر مکعب ذخایر گازی دارند. این درحالی است که کشوری مثل ایران ۳۲تریلیون ذخایر گازی در اختیار دارد. الان اروپایی‌ها می‌گویند اگر تمام ذخایر گاز کشورهای این منطقه را به اروپا بفرستند فقط ۴ درصد از نیاز آن را تأمین خواهد نمود.


با عنایت به این که میزان منابع گازی منطقه مدیترانه شرقی در حدی نیست که بتواند حتی یک بخش قابل توجه از نیاز اروپا را تأمین کند، به نظر شما آیا این نکته درست نیست که صادرات گاز از اراضی اشغالی به اروپا و روابطی که در این زمینه برقرار شده است بیشتر جنبه سیاسی دارد. با توجه به این که پیش از این اروپایی ها بخش طیادی از گاز خود را از روسیه می گرفتند و چون در حال حاضر روسیه در اوکراین درگیر است. اینها سعی می‌کنند به وسیله این تجارت گاز فقط یک اهرم فشار سیاسی بر ضد روسیه ایجاد کنند از نظر شما آینده سیاسی این اهرم فشار به کجا خواهد انجامید. آینده سیاسی روابط رژیم صهیونیستی و روسیه را در سایه دیپلماسی انرژی چگونه ارزیابی می‌کنید آیا این روابط به سمت تیره‌تر شدن پیش خواهد رفت یا نه؟


میرترابی: ببینید طبیعتاً هر نوع تلاشی که در جهت جایگزینی منابع گازی اتحادیه اروپا صورت بگیرد از نظر روسها یک اقدام خوشایند نیست. درست است که واردات گاز از رژیم صهیونیستی نوعی متنوع سازی منابع گازی برای اروپا محسوب می‌شود اما این منبع گازی تعیین کننده و قابل توجه نیست تا بتواند سیاستی را کاملاً تغییر دهد. و فقط می تواند در تسهیل یک نوع سیاست یا جهت گیری می تواند تأثیر بگذارد ولی تعیین کننده نیست.


مسئله دیگر این است که رابطه روسها و رژیم صهیونیستی رابطه ای بسیار پیچیده است. در قضیه اوکراین هم رژیم صهیونیستی رفتاری دوگانه داشت. رژیم صهیونیستی در این بحران یک جاهایی از اوکراین پشتیبانی نمود و در نقاطی به روسیه نزدیک شد. با این حساب چون این منبع گازی جدید برای اروپا چندان تعیین کننده نیست و عملیاتی نمودن آن دو الی سه سال طول می‌کشد. یا باید این گاز به شکل LNG به اروپا فرستاده شود یا به صورت خط لوله زیردریایی به اروپا منتقل شود. همه اینها محاسبه شده و هزینه آن نیز بسیار قابل توجه است و به هیچ وجه ارزان‌تر از گازی که اروپا از روسیه می‌گیرد نیست. بنابراین باید گفت یکی از سیاستهای مصرف کننده منابع انرژی این است که به رقابتها دامن می‌زنند یعنی ممکن است حتی یک فضای جنجالی نیز ایجاد کنند.


منبع: نورنیوز


انتهای پیام/۴۱۲۹/

انتهای پیام/

ارسال نظر