نقدافکار؛ آموزه جاودان شریعتی
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، علی مَزینانی مشهور به دکتر علی شریعتی نویسنده، متفکر شیعی و جامعهشناس که آرا و اندیشههای او در روند انقلاب اسلامی ایران نقش مهمی داشت. او فرزند محمدتقی شریعتی فعال سیاسی مذهبی است که با رویکرد نوگرایانه و روشنفکرانه به دین، نسبت به تأسیس کانون نشر حقایق اسلامی اقدام کرد.
هدف اصلی فعالیتهای این کانون گسترش روح متعالی اسلام و مقابله با فعالیتهای حزب توده و افکار کسروی بود. از این رو میتوان با اندکی تساهل، تأثیرپذیری دکتر شریعتی را از پدر برای مبارزه با «دین ستیزیِ» مارکسیستی و متجددانه، مورد تائید قرار داد. چنین نگاهی تحت تأثیر مبارزه در جبهههای مختلف، موجب شد تا آموزهها و سخنرانیهای دکتر شریعتی ایدئولوژیکتر و تاریخیتر جلوه کند. سخنرانیهای او در حسینیه ارشاد تهران و برخی دانشگاهها در فاصله سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۵، بهصورت جزوههایی در اختیار مخاطبان جوان قرار میگرفت و به دلیل حضور پُررنگ عنصر مبارزه، شور و احساسات میتوانست بهسرعت گسترش یابد. این جزوهها بعدها به صورت کتاب مستقل و سرانجام در مجموعه ۳۶ جلدی آثار شریعتی منتشر شد. دکتر شریعتی اعتقاد داشت که آثار منتشر شده از او باید در بسیاری موارد تصحیح شود.
تاکنون نزدیک به ۳۰۰ اثر به زبانهای فارسی و عربی و فرانسه درباره دکتر علی شریعتی نیز به چاپ رسیده است.
شریعتی تلاش کرد تا نگرش نوینی تحت تأثیر تاریخ و جامعهشناسی به اسلام داشته باشد. او بازگشت به تشیع حقیقی و انقلابی را نیرویی برای تحقق عدالت اجتماعی معرفی کرد. نگاه ایدئولوژیک شریعتی به اسلام و مرزبندیهای او در چارچوب عقاید و بهطور کلی آراء شریعتی درباره اسلامشناسی، پروتستانتیسم اسلامی، روشنفکری دینی، شیعه شناسی، تشیع علوی و تشیع صفوی و همچنین رابطه او با روحانیت، همواره مورد اقبال یا مخالفت و یا نقد گروههای مختلف قرار گرفته است.
دکتر شریعتی با دکتر حسن حنفی مصری در فرانسه هم دوره بود که بازسازی سنت از ایدههای نخستین او به شمار میآید. با نگاهی گذرا به تغییرات فکری حسن حنفی میتوان دریافت که هر اندیشمندی در طی زمان، میتواند تغییرات جدیتری را در افکار، اندیشهها و آراء خود تجربه کند. شدت اقبال به اندیشههای دکتر شریعتی در دهه پنجاه مانع از نقد آراء او در دهه ۷۰ نشد، اگرچه این روش (نقد افکار اندیشمندان) میتواند از جمله آموزههای ثابت و خللناپذیر خود وی تلقی شود.
شریعتی با طرح "خویشاوندان تاریخ"، شخصیتهای متفاوتی را گاه با بُنمایههای مختلف کنار هم مینهاد که کاملاً انتزاعی و متکی به خوانش خاص او از اندیشه آنان بود. او عین القضات همدانی را کنار سارتر فرانسوی مینشاند تا برخی متدینین از او برنجند و برخی نیز چنین ابتکار شاعرانهای را ارج نهند. شاید اتهام به التقاط که در دورهای پررنگتر بر او بسته شد، از این نگاه وی سرچشمه میگیرد.
دکتر شریعتی میتواند با آثار متنوع و بهجای مانده از خود، نمونهای از فهم یک گفتمان از روی متن باشد. داوری در خصوص شریعتی نیز میتواند الگویی تلقی شود که با دانش و یافتههای امروز، اندیشه و یافتههای اشخاص دیروز به چالش کشیده شود، بیآنکه درباره این شخصیتها، به مثابه میراثهای علمی کشورمان، بیاحترامی صورت گیرد، چه آنکه؛ گذشتگان را نمیتوان برای آن چیزیهایی که امروز به آن دسترسی یافتهایم مورد انتقاد قرار دهیم.
دکتر شریعتی در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ در ۴۳ سالگی به طرز مشکوکی در انگلستان درگذشت.
نام و یادش گرامی باد.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/۴۱۲۹/
انتهای پیام/