فیلمبرداری از دختران در مخفیگاه شیطان/ با لواشک دختران را خام میکردم
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا به نقل از جامجم، رسیدگی به این پرونده از اوایل بهمن امسال و در پی شکایت دختر جوان درخصوص سرقت دو گوشی تلفن همراهش توسط راننده یک خودروی پژو پارس در دستور کار پلیس قرار گرفت.
شاکی به ماموران گفت: عصر سوم دی امسال برای رفتن به کلاس زبان مقابل مجتمع تیراژه در غرب تهران ایستاده بودم که یک خودروی پژو پارس سفید با شیشههای دودی، مقابلم توقف کرد و من سوار شدم. در طول مسیر راننده با نشان دادن کارت ملی و معرفی خودش به نام پاشا، شماره تماسم را خواست که مخالفت کردم و مقابل آموزشگاه پیاده شدم. بعد از اتمام کلاسم، او را دوباره مقابل آموزشگاه دیدم که با اصرار از من خواست سوار شوم. بعد از سوار شدن او کیفم را روی صندلی عقب گذاشت. در طول مسیر دوباره درخواستش را تکرار کرد که عصبانی شده و در بزرگراه همت از ماشین خارج شدم. خواستم با خانه تماس بگیرم که متوجه سرقت دو گوشی تلفن همراهم از داخل کیف شدم. پسر جوان به بهانه قرار دادن کیفم روی صندلی عقب، گوشیهای تلفن همراهم را سرقت کرده بود.
ماموران در ادامه پاشا را شناسایی و به پایگاه دوم پلیس آگاهی منتقل کردند. پسر جوان در تحقیقات پلیس گفت: اواخر سال92 کارت ملیام را گم کرده و موضوع را به ثبتاحوال و مراجع قانونی اطلاع دادم. طی این دو سال با شکایتهای مشابه دختران به اتهام اغفال روبهرو شدم و هر بار نیز برای اثبات بیگناهیام باید مدارک گمشدن کارت ملی را ارائه کنم.
آزار دومین شاکی
در ادامه تحقیقات، زن جوانی که توسط راننده یک دستگاه پژو پرشیای سفید شیشه دودی به نام پاشا مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود، به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ مراجعه کرد .
این شاکی هم به ماموران گفت: چندی پیش و از طریق شبکههای اجتماعی با جوانی حدود 30 ساله که خودش را «پاشا» معرفی کرد، آشنا شدم. ابتدا ارتباط ما اینترنتی بود اما بعد از مدتی روابط ما نزدیکتر شد. پاشا مدعی بود قصد دارد بامن ازدواج کند و حتی برای جلب رضایت من، گریه میکرد. یک روز به بهانه دیدن اعضای خانوادهاش مرا به خانهای در منطقه پونک، خیابان ناطق نوری برد. در آنجا با تهدید چاقو مرا مورد آزار و اذیت قرار داد سپس تهدید کرد برای اینکه فیلم سیاهی را که از من گرفته، در شبکههای مجازی منتشر نکند، باید به او پول بدهم. من هم چند بار به او پول دادم تا اینکه تصمیم گرفتم از وی شکایت کنم .
دستگیری پاشای قلابی
با راهنماییهای دومین شاکی، ماموران دوازدهم بهمن متهم را در خانهاش دستگیر کردند. بررسی سوابق متهم نشان داد وی از مجرمان سابقهداری است که پیش از این بارها به اتهام آدمربایی، تهدید، اخاذی و تحصیل مال نامشروع دستگیر و زندانی شده است .
ورود آزاد – خروج ممنوع
کارآگاهان هنگام دستگیری متهم و در بررسی مخفیگاه او، متوجه شدند ورودی خانه متهم به گونهای تعبیه شده که از داخل به هیچ عنوان باز نمیشود تا کسی امکان خروج از آن را نداشته باشد. همچنین دهها قطعه عکس از متهم کشف شد که با توجه به اظهارات تعدادی از شاکیان پرونده مشخص شد متهم در زمان طرح پیشنهاد دوستی، این عکسها را به آنها نشان میداد .
سرهنگ کارآگاه سعدالله گزافی، رئیس پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: در ادامه تحقیقات تعداد دیگری از دختران جوان که توسط متهم پرونده مورد سرقت، زورگیری یا تهدید قرار گرفته بودند شناسایی شدند و پس از دعوت به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ، متهم را شناسایی کردند .
وی از شاکیان احتمالی که توسط سرنشین جوان یک دستگاه خودروی پژو پارس سفید با شیشههای دودی مورد سرقت، زورگیری، تهدید، فریب، آزار و اذیت یا اخاذی قرار گرفتهاند، خواست برای پیگیری شکایات خود و شناسایی متهم پرونده به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ در جنتآباد شمالی، نرسیده به اتوبان آبشناسان، خیابان شاهین شمالی مراجعه کنند و اطمینان داشته باشند که اظهارات و شکایت آنها نزد پلیس محرمانه میماند.
با لواشک دختران را خام میکردم
میگوید «برای رفع کمبودهایم دست به سرقت گوشی تلفن همراه میزدم. کرایه خانه،قبض آب و برق و قسط ماشین باعث شد سراغ زنان بروم. کمبودهای عاطفیام را هم از طریق روابط با دختران و زنان جبران میکردم.» در پلیس آگاهی فرصتی پیش آمد تا با او گفتوگویی انجام دهیم که در ادامه میخوانید.
خودت را معرفی کن؟
وحید 33 ساله و مجرد هستم. در جنوب تهران زندگی میکردم اما بعد از عمری در به دری زیر زمینی را در غرب تهران اجاره کردم.
از چه زمانی به فکر سرقت افتادی؟
هشت ماه قبل برادرم خودروی پرشیایی را قسطی برایم خرید تا در آژانس کار کنم. از آن زمان بدبختیهای من شروع شد. سه ماه اجاره خانهام عقب افتاد و حتی پول قبض آب و برقم را نداشتم پرداخت کنم. برای همین به فکر سرقت از دختران و زنان افتادم.
چرا زنان و دختران؟
آنها زود خام میشدند و سرقت از آنها راحت است.
چگونه از آنها سرقت میکردی؟
با پرسه زدن در غرب تهران دختران را سوار میکردم و بعد از چند دقیقه صحبت در یک فرصت مناسب گوشی تلفن همراه آنها را سرقت میکردم.
به چه بهانهای آنها را سرگرم میکردی که متوجه سرقت نشوند؟
با لواشک و آلبوم عکسهایم.
چگونه؟
آلبوم عکسهای آتلیه را روی داشبورد میگذاشتم و به بهانه دیدن عکسهایم آنها رامشغول میکردم. گاهی نیز به بهانه دادن لواشک از صندلی عقب دست در کیف آنها میکردم و گوشی را برمیداشتم.به دختران لواشک بدهی راحت میتوانی حواسشان را پرت کنی. برخی مواقع هم به بهانه این که میخواهم به آنها رانندگی یاد بدهم، آنها را پشت فرمان مینشاندم و در یک لحظه تلفن همراهشان را سرقت میکردم.
طعمههایت را چگونه انتخاب میکردی؟
بیشتر طعمههایم دختران پولداری بودند که لباسهایشان هم مارک بود. بیشتر سراغ دختران خوش تیپ میرفتم.
از چند نفر سرقت کردی؟
ده نفر.
بعد از سرقت، گوشیها را چه میکردی؟
به یک مالخر در علاءالدین میفروختم. شاید باورتان نشود از فروش اموال سرقتی فقط دو میلیون تومان گیرم آمد.
طعمهها چگونه به تو اعتماد کردند؟
خودم را پسر یک بساز بفروش معرفی میکردم و چون با کارت ملی جعلی خودم را پاشا معرفی میکردم، آنها فکر میکردند با یک بچه پولدار طرف هستند و خوشبخت میشوند.
در پروندهات شکایت تجاوز به عنف وجود دارد؟
نه. هر سه نفر آنها با پای خودشان به خانهام آمدند.
چگونه خودشان میآمدند؟
به بهانه ازدواج با این سه نفر دوست شدم. باورتان میشود قرار بود آخر بهمن با سه دختر ازدواج کنم. دختران به بهانه ازدواج، خام حرفهای من میشدند.
چرا دختران را تهدید به انتشار فیلمهای سیاه میکردی؟
فیلمیدر کار نبود و برای این که یکی از آنها شکایت نکند، به دروغ تهدید کردم فیلم سیاه گرفته ام و منتشر میکنم.
در خانه را چرا خراب کردی تا دختران فرار نکنند؟
میترسیدم آنها سر و صدا کنند و آبرویم برود، برای همین قفل را از داخل خراب کردم تا نتوانند فرار کنند.
سرنوشت دختران برایت مهم نبود؟
پدرم بعد از فوت مادرم، من و پنج برادرم را تنها گذاشت و ازدواج کرد. من هیچ گاه دست نوازش پدرم را حس نکردم. من بیماری صرع دارم و در این مدت خیلی سختی کشیدم. ماهها کارتن خواب بودم و چند ماهی به مشهد رفتم و کارگر کبابی بودم. طعمههایم پولدار بودند و گوشیها را کادو گرفته بودند و برای همین تاکنون کسی شکایت نکرده است.
انتهای پیام/