جنگ اوکراین پیشنیاز تحقق برنامه استراتژیک آمریکا/ سیاست خارجی بروکسل در واشنگتن تعیین میشود
گروه جهان خبرگزاری آنا- محمد جعفری، از مهمترین اصول برنامه استراتژیک ۲۰ ساله (۲۰۲۰ تا ۲۰۴۰) ایالاتمتحده کاهش تهدید نظامی-امنیتی از سوی روسیه و چین است که به عقیده بسیاری از تحلیلگران ازجمله ولفگانگ افنبرگر تحلیلگر و نویسنده برجسته آلمانی با راهاندازی یک یا حتی چند جنگ ازجمله همین جنگ اوکراین قابل تحقق است.
منظور این است که آمریکا زمینههای تنش را در اطراف روسیه و چین آماده میکند تا در جنگی نیابتی توان نظامی مسکو و پکن را به چالش بکشد، منطقه را ناامن کند تا سرمایه و مغزها ازآنجا فرار کنند، با زیرکی هر دو کشور روسیه و چین را ناقض قوانین بینالمللی جلوه داده تا اجماع جهانی علیه آنها شکل بگیرد، راه را برای اعمال تحریمهای هدفمند هموار کند، دستیابی به تکنولوژیهای نو را بکاهد تا رقبایی ضعیفتر و مطیعتر داشته باشد.
این امر را از انتخاب مکان برگزاری نشست مطبوعاتی لوید آستین وزیر دفاع آمریکا پس از سفرش به کییف میتوان دریافت.
به دعوت لوید آستین، وزیر دفاع ایالاتمتحده، نمایندگان ۴۰ کشور در روز سهشنبه، ۲۶ آوریل ۲۰۲۲، یک روز پس از خروج وی از کییف، در پایگاه نیروی هوایی آمریکا در رامشتاین/ راینلاند- فالتز آلمان درباره جنگ اوکراین بحث کردند. در میان آنها کشورهایی بودند که عضو ناتو نبودند. پیشازاین، وزارت دفاع ایالاتمتحده تأکید کرده بود که این نشست زیر چتر ائتلاف برگزار نمیشود یعنی به معنی ائتلافی جدید نیست.
پیامی که لوید آستین از پایگاه رامشتاین برای دوست و دشمن آمریکا فرستاد
به اینجا که میرسیم افنبرگر یک سؤال مهم مطرح میکند: چرا این دیدار در واشنگتن یا بروکسل برگزار نشد بلکه در پایگاه نظامی ایالاتمتحده در رامشتاین برگزار شد؟ در یک فرودگاه نظامی "نیروی هوایی ایالاتمتحده"، که در خاک آلمان واقع شده است، اما مصونیتی مشابه سفارتخانه دارد و بنابراین از صلاحیت قضایی آلمان مستثنی است.
افنبرگر با این قصد که انتخاب پایگاه هوایی رامشتاین اتفاقی نبود و حتماً آمریکا منظور خاصی را از برگزاری نشست در آن دنبال کرد، ادامه میدهد که این پایگاه همچنین میزبان مقر "نیروهای هوایی ایالاتمتحده اروپا"، "نیروهای هوایی آفریقا" و "فرماندهی هوایی متفقین رامشتاین"، یک مرکز فرماندهی ناتو برای فرماندهی نیروهای هوایی است. علاوه بر این، این پایگاه "مرکز عملیات هوایی و فضایی یو اس-۶۰۳ دی " است که کنترل مأموریتهای پهپادهای جنگی را با کشتار هدفمند مظنونان ترور در آفریقا (عراق، یمن، پاکستان و قبلاً افغانستان) انجام میدهد.
آمریکا پنج میلیارد دلار هزینه کرد تا طیف ضد روس در اوکراین به حکومت برسد و حالا در حال جمعکردن سود آن سرمایهگذاری است
از طرفی تحویل تسلیحات غیرقانونی ایالاتمتحده به همپیمانان سری و همچنین انتقال زندانیان از طریق رامشتاین انجام میشود. مهمتر از همه، این پایگاه که همیشه مرکز عملیات نظامی ایالاتمتحده بوده، برای چندین ماه بهطور گستردهای برای ارسال محموله و نیرو به پایگاه ژشوف- جاسیاناکا در جنوب لهستان، نزدیک مرز اوکراین، مورداستفاده قرار گرفته است.
افنبرگر برای اینکه از خاص بودن این پایگاه بیشتر بگوید به بازدید جو بایدن رئیسجمهور آمریکا در ۲۵ مارس ۲۰۲۲ از این پایگاه صحبت میکند.
نهتنها بزرگترین، بلکه مدرنترین کلینیک نظامی آمریکا که تا حد زیادی موردتوجه عموم قرار نمیگیرد، اکنون در فاصله چند قدمی رامشتاین ساخته میشود. این بیمارستان دارای ۹ اتاق عمل و چهار هزار و ۵۰۰ اتاق است.
آستین که در تاریخ ۲۵/۴/۲۰۲۲ کیف را ترک کرد، تأکید کرد که اوکراینیها میتوانند «در صورت داشتن تجهیزات مناسب و پشتیبانی مناسب» پیروز شوند تا این پیام را القا کند که تمرکز کشورش بر ارسال تسلیحات بیشتر به اوکراین است. البته با این سیاست رامشتاین بدل به یکی از بزرگترین انبارهای تسلیحات اروپا خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
فریاد اعتراض آلمانیها بر سر آنالنا بربوک
سفیر روسیه در آمریکا: ادعاهای پنتاگون علیه روسیه توهینآمیز و غیرقابل قبول است
دیلی میل: آمریکا پهپادهای پیشرفته فونیکس در اختیار اوکراین قرار میدهد
آستین البته در سخنانش که در رامشتاین گفت تأکید کرد: "ما میخواهیم روسیه تا حدی ضعیف شود که دیگر قادر به حمله به اوکراین نباشد."
وی از احتمال بروز جنگ هستهای نیز سخن گفت و جلسه رامشتاین را تاریخی نامید و فرصتی برای حضور و بروز آزادی خواهان سراسر جهان. آستین از ادامه حمایت آمریکا از اوکراین حتی پس از پایان جنگ خبر داد.
لازم به ذکر است که ایالاتمتحده برای کودتایی که در خلال سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴ در اوکراین راهاندازی و مدیریت کرد تا غربگرایان به حکومت برسند حدود پنج میلیارد دلار هزینه کرد.
افنبرگر در این خصوص میگوید آمریکا پنج میلیارد دلار هزینه کرد تا طیف ضد روس در اوکراین به حکومت برسد و حالا در حال جمعکردن سود آن سرمایهگذاری است.
به اعتقاد افنبرگر که کاملاً درست نیز هست با این استقبالی که آمریکاییها از جنگ در اوکراین کردهاند بعید به نظر میرسد جایی برای رویکردهای صلحآمیز در مشاورهها وجود داشته باشد. بنابراین، اوکراین باید خود را برای تحمل رنج بیشتر و قربانی شدن درراه محقق شدن اهداف برنامه استراتژیک ۲۰۲۰ تا ۲۰۴۰ آمریکا آماده کند. آمریکا صدالبته به این جنگ نیابتی بسنده نخواهد کرد و همه تلاشش بر محقق کردن اهداف طرح "تارداک ۱-۳-۵۲۵" متمرکز شده است.
به عقیده این اندیشمند آلمانی تنها راه رسیدن آمریکا به اهداف برنامه بلندمدتش راهاندازی یک یا چند جنگ است.
افنبرگر با ابراز تأسف از اینکه زمینه ژئوپلیتیکی جنگ در اوکراین تا حد زیادی نادیده گرفته میشود و تقصیر صرفاً متوجه روسیه میشود این نکته را هم گوشزد میکند که روسیه با صدور دستور ورود نیروهای نظامی به اوکراین اشتباهی استراتژیک انجام داد و درواقع در زمین دشمن بازی کرد و باعث متحدشدن چپ و راست، لیبرالها و محافظهکاران، ملیگرایان و جهانیگرایان در یک جبهه شد.
افنبرگر برای اینکه مضحک بودن ادعای آمریکا برای ایفای نقش ضد تهاجم و اشغال را ثابت کند به مارس سال ۱۹۹۹ فلش بک میزند که در آغاز جنگ علیه یوگسلاوی/کوزوو، ایالاتمتحده بهطور دائم نقش مداخلهجویانه ناتو را با استراتژی جدید این سازمان تحت عنوان ام سی ۲/۴۰۰ حفظ کرد. از آن زمان، ائتلاف کشورهای عضو ناتو حق مداخله نظامی را حتی بدون دستور صریح شورای امنیت سازمان ملل برای خود محفوظ میداند. بهاینترتیب صربستان به مدت ۷۸ شبانهروز با تبلیغات مناسب دشمن غربی بمباران شد. در سال ۲۰۰۱ بمباران و حمله به افغانستان بر همین اساس بود. تنها تخلف طالبان در آن زمان این بود که به اسامه بنلادن سرکرده شبکه تروریستی القاعده را تحویل نداد.
اندیشمند آلمانی در خصوص جنگ عراق هم اینگونه میگوید: قبل از جنگ علیه عراق، رئیسجمهور ایالاتمتحده جورج دابلیو بوش برای مشروعیت بخشیدن به نوع جدیدی از جنگ، دکترین پیشگیرانه را در دستورالعمل امنیت ملی جای داد. ازآنجاییکه حمله مسلحانه به ایالاتمتحده یا یک کشور همسایه عراق، که ایالاتمتحده میتوانست به کمک آن بیاید، قریبالوقوع نبود، پروژه "جنگ پیشگیرانه" را ابداع کرد.
انتخاب پایگاه هوایی ایالاتمتحده در رامشتاین بهعنوان "محل مشاوره" در مناقشه اوکراین توسط وزیر دفاع آمریکا تنها جنبه نمادین نداشت بلکه بهاحتمالزیاد موضوع اصلی آن صدور دستور به متحدان اروپایی بوده است
امریکا با استفاده از دکترین جنگ پیشگیرانه حمله به سایت تحقیقات هستهای عراق در هفتم ژوئن ۱۹۸۱ را ترتیب داد. سپس در سال ۲۰۰۳ با همین حربه عراق را ویران کرد. با همین دکترین در سال ۲۰۱۱، ارتش لیبی را نابود کرد و این کشور را به هرجومرج کشاند. یک سال بعد نوبت به سوریه رسید (پس از ۱۱ سپتامبر، هفت کشور عربی در همان ماه توسط پنتاگون در لیست تخریب قرار گرفتند). حتی امروز نیز یگانهای نظامی کشورهای ناتو، آمریکا و ترکیه، برخلاف میل اعلامشده دولت به رسمیت شناخته شده بینالمللی، برخلاف قوانین بینالمللی در خاک سوریه حضور دارند.
از ۱۸ آوریل ۲۰۲۲، ترکیه، عضو ناتو، عملیات نظامی هوایی و زمینی را فراتر از مرزهای خود در شمال عراق برخلاف قوانین بینالمللی بدون هیچ اعتراضی از سوی «جامعه ارزشهای غربی» انجام میدهد. آنکارا استدلال میکند که ترکیه حق این اقدام نظامی فرامرزی را بر اساس اصل بهاصطلاح معایب دارد.
بیمعنایی وفای به همپیمان در جهانبینی لیبرالیسم آمریکایی
البته آمریکا از سالها قبل تجاوزات خود به دیگر کشورها را آغاز کرده بود. در ۲۵ اکتبر ۱۹۸۳، ابرقدرت ایالاتمتحده آمریکا بهعنوان بخشی از عملیات خشم فوری خود به جزیره کوچک گرانادا در دریای کارائیب حمله کرد. رئیسجمهور ایالاتمتحده رونالد ریگان تهاجم را با کودتای خشونتآمیز قبلی توسط "قاتلان چپ" در جزیره توجیه کرد. ریگان گفت: لازم بود "از شهروندان خود (در جزیره) محافظت کنیم... و به بازسازی نهادهای دموکراتیک در گرانادا کمک کنیم". پس از چهار روز، نبرد نابرابر با پیروزی مطلق ایالاتمتحده به پایان رسید.
جان جی. میرشایمر، دانشمند علوم سیاسی ایالاتمتحده در دانشگاه شیکاگو، در شماره سپتامبر/اکتبر مجله فارین افرز، مقاله مهمی با عنوان "چرا غرب مقصر بحران اوکراین است" نوشت. میرشایمر، که عمدتاً بر روابط بینالملل تمرکز میکند، معتقد است که پذیرش اعضای جدید در ناتو که دیگران تمایلی به دفاع از آنها ندارند، اوج حماقت است. او میگوید که عضوگیری قبلی ناتو با این فرض صورت میگرفت که طبق جهانبینی لیبرال، این اتحاد هرگز مجبور به رعایت ضمانتهای امنیتی جدید خود نخواهد بود. اما بازی قدرت اخیر روسیه ثابت کرد که اگر اوکراین عضو ناتو شود، روسیه و غرب در مسیر برخورد قرار خواهند گرفت. ادامه سیاستهای فعلی روابط غرب با مسکو را تیره میکند و مسکو و پکن را بیشازپیش به هم نزدیک میکند.
ایالاتمتحده و متحدان اروپایی آن در مورد اوکراین با یک انتخاب روبرو هستند. آنها میتوانند به سیاستهای فعلی خود ادامه دهند، خصومتها را با روسیه تشدید کنند و اوکراین را ویران کنند یا میتوانند مسیر خود را تغییر دهند و هدف خود را دنبال کنند.
به اعتقاد افنبرگر، آمریکا با سیاست تهاجمی خود تنها خطر نابودی را به متحدانش در اروپا ارزانی میکند، بنابراین میتوان پرسید که تا چه اندازه منافع آمریکا و اروپا هنوز باهم هماهنگ هستند. به گفته کلاوس فون دونانی، وزیر سابق آموزش و علم دولت فدرال آلمان از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۸، آلمان و اروپا امروز شریک هم در هر چیزی جز حاکمیت در مسائل امنیتی و سیاست خارجی هستند و این ایالاتمتحده است که مسیر اروپاییها را تعیین میکند.
افنبرگر اینگونه نتیجه میگیرد که انتخاب پایگاه هوایی ایالاتمتحده در رامشتاین بهعنوان "محل مشاوره" در مناقشه اوکراین تنها جنبه نمادین نداشت بلکه بهاحتمالزیاد موضوع اصلی آن صدور دستور به متحدان اروپایی بوده است.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/