شرط ایران برای اخذ تضمین از آمریکا کاملاً موجه است/ سابقه چند قرنی ایالات متحده در بدعهدی
گروه جهان خبرگزاری آنا- محمد جعفری؛ بسیاری از تحلیلگران تأیید کردهاند که مذاکرات وین بین ایران و کشورهای گروه ۱+۴ شامل انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان به نقطهای رسیده که در صورت وجود عزم سیاسی در واشنگتن تا چند روز دیگر به نتیجه خواهد رسید.
لازم به یادآوری است که مناقشه هستهای بین ایران و غرب که از سال ۱۳۸۲ کلید خورد و درنهایت در تابستان سال ۱۳۹۴ با انعقاد توافق هستهای در ژنو موسوم به برجام بین ایران و همین گروه ۱+۴ بهعلاوه آمریکا گمان میرفت که ختم به خیر شود با روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا و خارج کردن واشنگتن از برجام بار دیگر به سر خط خبرهای رسانههای داخل و خارج رفت. ایران تا یک سال به تعهدات برجامی خود عمل کرد اما پسازآن در پنج مرحله البته بر اساس بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام شروع به کاهش تعهداتش کرد و سپس اعلام کرد در زمینه تولید و تحقیق و گسترش صنعت صلحآمیز هستهای زیر نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و با رعایت پادمانهای آژانس هیچ محدودیتی برای خود قائل نیست.
این روند تا روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا ادامه داشت. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا که در کمپین انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ از بازگرداندن کشورش به برجام سخن گفته بود وقتیکه جای پای خود را در کاخ سفید سفت کرد تصمیم گرفت شروط دیگری ازجمله نقش منطقهای و برنامه توسعه صنایع موشکی ایران را نیز به برجام اضافه کند و درنهایت تن به بازگشت بدون شرط به برجام نداد و تحریمهای دوره ترامپ را نیز رفع نکرد.
ایران خشت اول مذاکرات وین را سر جای درست قرار داده است
در اوایل فروردین سال ۱۴۰۰ بود که دور جدید مذاکرات بین ایران و همین گروه ۱+۴ در وین مرکز اتریش شروع شد. آمریکا بهصورت غیرمستقیم و از طریق تروئیکای اروپایی در مذاکرات حضور داشت. ۶ دور مذاکره برگزار شد اما بدون نتیجه با پایان یافتن دوره ریاست جمهوری حسن روحانی به حال خود رها شد. غربیها گفتند که توپ در زمین ایران است و دولت جدید ایران به ریاست سید ابراهیم رئیسی باید آغازگر مذاکرات باشد. تیم جدید مذاکرهکننده ایران تشکیل شد و به همراه تیمی از کارشناسان اقتصادی و حقوق راهی وین شد. دور هفتم مذاکرات در هشتم آذرماه کلید خورد. ایران طرح جدیدی که بر سه موضوع رفع تحریمها، راستی آزمایی رفع تحریم و اخذ ضمانت از آمریکا بهمنظور پایبندی به توافق متمرکز بود به گروه ۱+۴ ارائه کرد. این طرح با پیشنویس بهدستآمده در دور ششم مذاکرات ادغام شد و پیشنویسی جدید تهیه شد که هماکنون مبنای مذاکرات است.
یعنی اینکه طرح ایران و آن سه شرط فوقالذکر توسط طرفهای غربی پذیرفته شدند و کارگروه رفع تحریمها و کارگروه اقدامات هستهای شروع به چکشکاری پیشنویس جدید کردند تا راهکارهای مناسب برای انجام مفاد آن حاصل شوند. کارگروه اقدامات هستهای به دلیل همکاری و حسن نیت ایران که از عزم سیاسی تهران نشئتگرفته بود از روند کارگروه رفع تحریمها سریعتر مراحل را طی میکرد. مفاد کارگروه رفع تحریمها به دلیل فقدان عزم سیاسی در طرف آمریکایی بهکندی حرکت میکرد. منظور از فقدان عزم سیاسی در واشنگتن که باید در خصوص رفع تحریمها، قبول نحوه راستیآزمایی و ضمانت دادن تصمیم بگیرد این است که کنگره و کاخ سفید باید به توافق برسند که اولاً اگر دولت بایدن با ایران به توافق برسد دولت بعدی آمریکا اجازه فسخ قرارداد را نداشته باشد و در این خصوص ضمانت سیاسی، حقوقی و اقتصادی هم بدهند.
اخذ تضمین از آمریکا که از همان روز اول تأسیسش به بدعهدی عادت کرده و نظامی سیاسیاش هم به این موضوع به بهانه استقرار دموکراسی آمریکایی میبالد خیلی کار مهمی است
اینجا بود که کار گره خورد. هرچند روز یکبار عدهای از نمایندگان کنگره آمریکا برای سختگیری بیشتر به ایران طرح و برنامه میدادند، با دادن هرگونه ضمانت به ایران مخالفت میکردند و از لزوم ادامه فشارها بر تهران سخن میگفتند. وزارت خزانهداری آمریکا هم که زیر نظر دولت بایدن است با اعمال تحریمهای جدید علیه نهادها و افراد ایرانی به بهانههای مرتبط با صنعت هستهای و موشکی ثابت میکرد که این فقط کنگره نیست که سیاست چماق و هویج با ایران را دنبال میکند.
در حال حاضر در دور هشتم مذاکرات هستیم. مذاکرهکنندگان ارشد روسیه و چین و برخی مقامات اروپایی از نزدیک شدن به عقد توافق سخن میگویند اما زمان مشخصی برای دستیابی به توافق اعلام نمیشود. مقامات ایرانی به دلیل اهمیت موضوع در خصوص تضمینها که مهمترین وجه این مذاکرات است جزئیاتی مطرح نمیکنند اما تأکید میکنند تا ضمانت مناسب اخذ نشود، تحریمها رفع نشود و داراییهای بلوکهشده ایران در خارج به کشور بازنگردد توافقی در کار نخواهد بود.
لازم به توضیح است که به قول سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه این توافق جدید به موازات برجام یا جایگزین برجام نیست بلکه توافقی است که روند بازگشت آمریکا به برجام را روشن میکند زیرا برجام قابل مذاکره نیست.
از طرفی، سفر سایمون کاونی، وزیر امور خارجه ایرلند به تهران نظر کارشناسان را به خود جلب کرد. ایرلند عضو غیر دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد است و وظیفه تسهیلگری اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ این شورا را بر عهده دارد. قطعنامه ۲۲۳۱ با ظهرنویسی برجام به آن شکلی بینالمللی داد. به گفته کارشناسان سفر کاونی به تهران نشانه این است که مذاکرات بهاحتمالزیاد به عقد توافقی برای بازگشت آمریکا به برجام بهشرط محقق شدن شروط ایران خواهد انجامید.
بیشتر بخوانید:
شمخانی: مذاکره با آمریکا منشأ هیچ گشایشی نخواهد بود
خطیبزاده: موضوعات باقیمانده در مذاکرات وین، کلیدیترین موضوعاتی هستند که باید حل شوند
امیرعبداللهیان در دیدار با همتای اسپانیایی: حصول توافق در گرو عزم سیاسی طرفهای غربی مذاکرات است
امیرعبداللهیان: آمریکا واقعگرایانه برخورد نکند، حتما مسئول شکست مذاکرات خواهد بود
بسیاری از وزرای خارجه کشورهای اروپایی که در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ با حسین امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه ایران در روزهای شنبه و یکشنبه این هفته دیدار داشتند هم بهگونهای سخن میگفتند که نشان میداد بهاحتمالزیاد حصول توافق قطعی است.
اگر چنین شود یعنی توافق حاصل شود تا آمریکا پس از ارائه تضمینهایی که ایران خواسته به برجام و ایران هم به تعهدات برجامی خود بازگردد میتوان نتیجه گرفت که ایران یکی از ارزشمندترین گلهای سیاسی تاریخی را وارد دروازه ابرقدرت آمریکا کرده است. اخذ تضمین از کشوری که از همان روز اول تأسیسش به بدعهدی عادت کرده و نظامی سیاسیاش هم به این موضوع به بهانه استقرار دموکراسی آمریکایی میبالد خیلی کار مهمی است.
از پاسخ سعید خطیب زاده به سؤال خبرنگار سیاست خارجه خبرگزاری آنا در کنفرانس مطبوعاتی روز دوشنبه دوم اسفند هم میشد متوجه شد که دست برتر در روند و نتیجه مذاکرات با ایران است.
به دلیل اهمیت این مذاکرات و نتایجی که موفقیت یا شکست آن میتواند بر تعاملات بینالمللی داشته باشد پای صحبت "رمزی بارود" روزنامهنگار و نویسنده آمریکایی نشستهایم تا مخاطبان با تفکرات طبقه فرهیخته ایالاتمتحده در خصوص مناقشه هستهای ایران با غرب آشنا شوند.
رمزی بارود معتقد است که درواقع هیچ دور جدیدی از مذاکرات بین ایران و دیگر طرفها نباید مطرح میشد زیرا توافقی مورد قبول شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۵ منعقد شده بود و از سوی ایران بهخوبی اجرا میشد تا اینکه دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ بدون دلیل موجه آمریکا را از توافق خارج کرد و بحرانی را ایجاد کرد که هرگز نباید اتفاق میافتاد.
این نویسنده آمریکایی با ابراز تأسف از نفوذ رژیم صهیونیستی و لابی این رژیم در ساختار سیاسی آمریکا ادامه داد که البته ترامپ این کار را برای جلب رضایت اسرائیل انجام داد و طبیعتاً کنگره ایالاتمتحده که حامی اسرائیل بود.
هیچ بخشی از اقتصاد کلان ایران به نتیجه مذاکرات وابسته نیست و در صورت اینکه در لحظه آخر سیاسیون آمریکایی از دادن تضمین پشیمان شوند، ایران خواهد توانست با تکیهبر اقتصاد مقاومتی و اراده ملی راه پیشرفت همهجانبه کشور را بهخوبی ادامه دهد
بارود سپس با طرح این سؤال که چه میشد اگر جو بایدن بهمنظور رعایت تعهدات کشورش در قبال جامعه بینالملل آمریکا را بدون مطرح کردن هرگونه شرطی به توافق هستهای با ایران بازمیگرداند؟
وی پاسخ سؤال را ترس بایدن از اقدام تلافیجویانه کنگره، لابی اسرائیل و حوزه انتخابیه خودش میداند و میافزاید بایدن اکنون در تلاش است تا با ایجاد شرایط جدید، توافق اولیه را بازنویسی کند. درحالیکه ایران با موافقت با طرفهای باقیمانده و بهطور غیرمستقیم ایالاتمتحده، برای بازگشت به توافق سال ۲۰۱۵ انعطاف زیادی از خود نشان داده است.
بارود در زمینه شرط ایران برای اخذ تضمین از آمریکا میگوید که درخواست تضمینهایی مبنی بر عدم نقض توافق جدید توسط ایالاتمتحده کاملاً موجه است زیرا واشنگتن به نقض توافقنامهها بلافاصله پس از امضاء آنها مشهور است. این بدعهدی از قرنها پیش با آمریکاییها بوده است. از عهدشکنی با بومیان آمریکا گرفته تا توافق زیستمحیطی پاریس در سال ۲۰۱۷ و توافق هستهای با ایران در سال ۲۰۱۸ همه نمونههایی از عهدشکنی آمریکا هستند.
این نویسنده باریکبین آمریکایی در خصوص اخذ تضمین پایبندی به توافق از آمریکا یک سؤال مطرح میکند: اروپاییها چه نوع تضمینهایی میتوانند به ایران بدهند، درحالیکه به نظر میرسد تأثیر کمی بر سیاست داخلی و خارجی آمریکا دارند؟
وی ادامه میدهد این سؤالی است که من مطمئن هستم هیئت مذاکرهکننده ایرانی کاملاً از آن آگاه است، زیرا آنها ناکامی اروپا را وقتی نتوانست آسیب ناشی از خروج ترامپ از توافق هستهای در سال ۲۰۱۸ را جبران کنند، تجربه کردهاند.
به نظر میرسد موضوعی که بارود در پایان مصاحبهاش مطرح میکند از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا وی در ابتدا از بدعهدی، قلدری و قانونگریزی آمریکا صحبت کرد که از ابتدای تأسیسش بهعنوان یک کشور مکرراً انجامشده و هیچوقت هم سزای این اقداماتش را نچشیده است.
حسن نیت ایران در مذاکرات کاملاً آگاهانه و منطقی است
بارود سپس به بیدست و پایی شرکای اروپایی اصلی آمریکا (انگلیس، فرانسه و آلمان) اشاره و تأکید میکند که ایران از هر دو موضوع بدعهدی آمریکا و ضعف تروئیکای اروپایی اطلاع داشته اما بااینحال پای میز مذاکره حاضر شده است.
بدون شک این نویسنده برجسته وقتی میگوید ایران زمینه احیای توافق سال ۲۰۱۵ را با حسن نیت در کارگروه اقدامات هستهای فراهم کرده است منظورش این است که بازگشت ایران به توافق هستهای برای دولت فعلی آمریکا بااهمیتتر از تبعات نافرمانی کاخ سفید از لابی اسرائیلی است. این موضوع یعنی اینکه جایگاه تهران در تعاملات منطقهای و بینالمللی بسیار بالاتر از تلآویو است.
حضور «پکا هاویستو»، وزیر امور خارجه فنلاند در تهران و دیدارش با حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران را اگر یک دیدار معمولی دو دیپلمات ارشد بدانیم که سادگی محض است. فنلاند همسایه روسیه است، روسیه هماکنون در تنشی بسیار جدی با غربیها بر سر اوکراین درگیر است و ایران یکی از شرکای تأثیرگذار مسکو در منطقه است نمونه این ادعا را در سوریه و قفقاز شاهد بودهایم. حضور وزیر خارجه فنلاند بهعنوان کشوری غربی اما خارج از ناتو به معنی این نیست که ایران توان پایان دادن به یک مناقشه بینالمللی را دارد؟
همه این موارد را که در کنار هم قرار دهیم، میتوانیم متوجه شویم که بهاحتمالزیاد ایران توانسته تضمینهای دلخواه خود را از آمریکا اخذ کند؛ هرچند همانگونه که از اظهارات مقامات ارشد ایران مشخص است؛ هیچ بخشی از اقتصاد کلان ایران به نتیجه مذاکرات وابسته نیست و در صورت اینکه در لحظه آخر سیاسیون آمریکایی از دادن تضمین پشیمان شوند، ایران خواهد توانست با تکیه بر اقتصاد مقاومتی و اراده ملی راه پیشرفت همهجانبه کشور را بهخوبی ادامه دهد.
انتهای پیام/۴۱۵۵/پ
انتهای پیام/