صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۰۰ - ۲۵ بهمن ۱۴۰۰
در گزارش آنا بخوانید؛

مأموریت نجات‌بخش دانشگاه آزاد اسلامی در توسعه شهری/ پتانسیلی که به ایجاد هویت انجامید

دانشگاه در روند توسعه پایدار یک شهر می‌تواند به مدیریت شهری و به برنامه‌ریزی آن کمک کند. در ایران، دانشگاه آزاد اسلامی برای توسعه شهرهای حومه از عهده این مأموریت به نحو مطلوب برآمده است.
کد خبر : 641433

گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، لاله قلی‌پور- مؤسسات آموزش عالی و دانشگاه‌ها در توسعه پایدار نقش اساسی دارند و در توسعه پایدار محلی این نقش پررنگ‌تر می‌شود. از این رو بررسی نقش دانشگاه در روند توسعه پایدار یک شهر می‌تواند به مدیریت شهری و به برنامه‌ریزی آن کمک کند.


سید محمد سیدعلوی، دانش‌آموخته دکتری مدیریت آموزش عالی دانشگاه ارومیه در مقاله «نقش دانشگاه آزاد اسلامی در توسعه پایدار شهرهای حومه تهران» که بهار ۱۳۹۲ در مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران به چاپ رسید، پرسشنامه‌ای را بین فعالان بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، شهری، کشاورزی و عمرانی شهرستان اسلامشهر به اجرا در آورده است. پاسخگویان با اطمینان ۹۹ درصد نقش دانشگاه آزاد اسلامی را در توسعه محیطی، اقتصادی و اجتماعی و با اطمینان ۹۵ درصد نقش آن را در توسعه فرهنگی موثر می‌دانند.


نقش آموزش عالی در توسعه پایدار


نویسنده در مقدمه با اشاره به اینکه شهرهای خوابگاهی یکی از مفاهیم حوزه شهری کشورهای کمتر توسعه‌یافته است، می نویسد، «در فرایند مسیر توسعه اینگونه کشورها، به دلیل برخی شرایط اقلیمی، اجتماعی، تاریخی و یا سیاسی یک یا چند شهر که معمولاً پایتخت اداری یا سیاسی آن کشور برجسته‌ترین آن‌هاست، نسبت به شهرهای دیگر توسعه بیشتری پیدا می‌کنند.» به اعتقاد وی، «جاذبه‌های شهرهای توسعه‌یافته با تأخیر چندساله باعث افزایش مهاجرت به آن شهرها می‌شود که به علت گران بودن قیمت و زمین و مسکن و هزینه‌های بالای زندگی در این گونه شهرها مهاجران ناگزیر به اسکان در حاشیه آنها می‌شوند.»


شهر تهران از نگاه این محقق یکی از نمونه‌های بارز این پدیده محسوب می‌شود و در این باره می‌گوید، «بسیاری از شهرک‌های اطراف تهران در ادامه این رونده به وجود آمده و تکامل یافته‌اند. در سال‌های اخیر تلاش شده به این شهرهای اقماری هویت بخشیده و با سازماندهی خدمات شهری و تدارک امکانات شهرنشینی، بخشی از جمعیت غیر ساکن اینگونه شهرها در همان جا ساکن شوند.» به گفته سیدعلوی، «با این رویکرد از جابجایی جمعیت بین این شهرهای خوابگاهی و مادر شهر مجاور کاسته می‌شود. در مرحله بعد حتی با انتقال بخشی از جمعیت مادر شهرها به این شهرها از مشکلات ترافیکی و آلودگی آنها را کاهش داد.»


تقاضای آموزش عالی زیاد در پایتخت و ظرفیت پایین مراکز آموزش تهران باعث شد بخشی از آن نیاز را واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی حومه تهران بر عهده بگیرند


سیدعلوی در ادامه با بیان اینکه افزایش جمعیت سال‌های گذشته منجر به تراکم تقاضا برای تحصیلات دانشگاهی در این رده سنی منجر شده است، اضافه می‌کند، «با توجه به ساختار جمعیتی شهرهای اطراف تهران این تقاضا خود یکی از دلایل کوچ روزانه جمعیت به شهر تهران است و مشکلات ترافیکی و آلودگی هوا در بعد منطقه‌ای و هدر رفتن منابع و انرژی و تلفات جانی ناشی از آن در بعد ملی یکی از دغدغه‌های استان تهران بود. »


وی در بخش دیگری با اشاره به اینکه به علت محدودیت منابع بخش دولتی، ایجاد و گسترش دانشگاه‌های دولتی به صورت جدی در شهرهای حومه تهران در دستور کار دولت نبود، خاطر نشان می‌کند، «ولی وجود تقاضا و روند افزایشی آن باعث گردید تا دانشگاه آزاد اسلامی از همان سال‌های شکل‌گیری، راه‌اندازی و توسعه واحدهای دانشگاهی در این شهرها را در دستور کار خود قرار داد.»


این پژوهشگر دو علت عمده را در رابطه با دلیل استقبال برای ادامه تحصیل در این دانشگاه می‌داند و می نویسد، «با راه‌اندازی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در شهرهای حومه تهران، علاوه بر این اینکه چالش حاکمیت در حوزه نیروی متقاضی تحصیلات عالی در این مناطق تا حدودی مرتفع شد؛ بلکه در یک حرکت جمعیتی معکوس بخشی از متقاضیان آموزش عالی تهران به علت نبود ظرفیت واحدهای شهر تهران و به علت مزیت نسبی این شهرها اقدام به ادامه تحصیل در این واحدها کردند. البته ایجاد واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در این شهرها تأثیری بنیادی بر توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این شهرها داشته است.»


نویسنده مقاله در ادامه به واکاوی ابعاد توسعه می پردازد برای مثال در تعریف توسعه اقتصادی می گوید، «این بُعد توسعه فرایندی است، که در آن، پایه‌های اقتصادی و اجتماعی جامعه دگرگون می‌شود. به طوری که حاصل چنین دگرگونی و تحولی در درجه اول، کاهش نابرابری‌های اقتصادی و تغییراتی در زمینه‌های تولید، توزیع و الگوهای مصرف جامعه خواهد بود.»


توسعه اجتماعی از نگاه این پژوهشگر با چگونگی و شیوه زندگی افراد یک جامعه پیوندی تنگاتنگ داشته و در ابعاد مختلف، بیشتر ناظر بر بالا بردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینه‌های فقرزدایی، تغذیه، بهداشت، مسکن، آموزش و چگونگی گذراندن اوقات فراغت است.


افزایش جمعیت در سال‌های گذشته منجر به تراکم تقاضا برای تحصیلات دانشگاهی منجر شده است


یکی از ابعاد دیگر توسعه بعد سیاسی آن محسوب می‌شود. سیدعلوی در توضیح این مولفه می نویسد، «توسعه سیاسی فرایندی است که زمینه لازم را برای نهادی کردن مشارکت سیاسی فراهم می‌کند و حاصل آن افزایش توانمندی یک نظام سیاسی است.»


توسعه انسانی بُعد دیگری از توسعه در نظر گرفته شده در این تحقیق است. نویسنده در این باره می گوید، «توسعه انسانی روندی است که با وجود آن امکانات بشر افزایش می‌یابد. این نوع توسعه که مردم را در محور فرایند توسعه قرار می‌دهد و نه صرف افزایش ثروت و درآمد را، عناصری همچون برخورداری از حیثیت و منزلت شخصی و حقوق انسانی تضمین شده و فرصت داشتن برای دستیابی به نقش خلّاق و سازنده را در برمی‌گیرد. البته تأکید این نوع توسعه، بر روی شاخص طول عمر، سطح دانش و سطح معاش آبرومند است.»


از نظر نویسنده، توسعه فرهنگی آخرین بُعد مورد بررسی در این مقاله محسوب می شود و در این باره خاطر نشان می کند، «از آنجایی که انسان موجودی فرهنگی است، توسعه فرهنگی زیر بنای توسعه پایدار محسوب می‌شود. این مفهوم از مفاهیمی است که نسبت به سایر بخش‌های توسعه، چون توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از ابعاد و بار ارزشی بیشتری برخوردار است و تأکید بیشتری بر نیازهای غیرمادی افراد جامعه دارد. بر اساس این توسعه، تغییراتی در حوزه‌های ادراکی، شناختی، ارزشی و گرایشی انسانها پدید می‌آید که قابلیت، باورها و شخصیت ویژهای را در آنها به وجود می‌آورد که حاصل این قابلیت‌ها و باورها، رفتارها و کنش‌های مناسب توسعه است.»




بیشتر بخوانید:





این پژوهشگر معتقد است، اگر کشوری بخواهد در مسیر توسعه قرار بگیرد، دانشگاه نقطه آغاز این مسیر خواهند بود، اضافه می‌کند، «در واقع آغازکننده خواست اجتماعی توسعه دانشگاه‌ها هستند در بُعد اجتماعی انتظارات جامعه را رهبری نموده و در بُعد عملی و علمی نیز دانشمندان با ابداعات و اختراعات خود، مفهوم توسعه را عینیت بخشیدند.»


دانشگاه به گفته این محقق وظیفه دارد جامعه را برای پذیرش توسعه آماده کند و همچنین سازوکار آن را تدارک ببین و خاطر نشان می‌کند، «به هر حال مسیر توسعه از درون دانشگاه می‌گذرد و هیچ نهاد اجتماعی به اندازه دانشگاه در این مقوله تأثیرگذار تر نبوده است. »


سیدعلوی نقش اساسی برای آموزش عالی از جهات مختلفی در تمامی ابعاد توسعه قائل است و در این باره عنوان می‌کند، «طبق نظریه سرمایه انسانی، تحصیلات بیشتر و هر نوع مهارت و آموزشی که فرد می‌بیند در وی ظرفیت و قابلیتی ایجاد می‌کند که می‌تواند جریان درآمدی بیشتری را در آینده به وجود آورد؛ بنابراین، آموزش و افزایش توانایی و مهارت، در واقع به منزله سرمایه‌هایی است که مانند هر سرمایه فیزیکی دیگر بازدهی اقتصادی دارد.» دیدگاه سرمایه انسانی دستیابی به میراث بالای توسعه‌یافتگی در کشورهای پیشرفته را مرهون آموزش و به خصوص ارائه آموزش عالی می داند.


ارزیابی ارتباط ایجاد واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در شهرهای حاشیه‌ای و تأثیر بر توسعه این شهرها


آگاهی از تأثیر دانشگاه آزاد اسلامی بر توسعه پایدار شهرهای حومه تهران برای برنامه‌ریزی در حوزه مدیریت خدمات شهری از دید نویسنده مقاله از اهمیت بالایی برخوردار است. وی با اشاره به اینکه البته این یک موضوع دو سویه است هم برای دانشگاه آزاد اسلامی و هم برای مسئولان اجرایی این موضوع اهمیت دارد، می‌افزاید، «دانشگاه نیز برای برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری آینده و ایفای نقش اجتماعی خود ضروری است که از میزان موفقیت و نقش و جایگاه خود در روند توسعه شهر محل خود اطلاع داشته باشد و با توجه به خواست عمومی منطقه و نیازهای آن اقدام به دایر نمودن رشته تحصیلی، جذب هیئت‌علمی، فراهم کردن امکانات آزمایشگاهی و کتابخانه‌ای و غیره کند. طرح‌های توسعه فیزیکی، علمی و پژوهشی دانشگاه می‌تواند با توجه به عملکرد گذاشته و نیازهای حال و آینده منطقه از اثربخشی و کارآمدی بیشتری برخوردار شود.»


البته این پژوهشگر در خصوص رشد شهرهای کوچک و متوسط با استفاده از پتانسیل آموزش عالی می‌نویسد، «بعضی از برنامه‌ریزان، شهرها و مراکز رشد شهری را تنها راه برای توسعه مناطق می‌دانند و برای حل معضلات و مشکلات آینده شهرهای بزرگ پیشنهاد می‌کنند که شهرهای کوچک و متوسط که بین یکصد تا پانصد هزار نفر جمعیت دارند، باید رشد کنند تا بتوانند مهاجرت‌های روستایی را از شهرهای بزرگ به سمت شهرهای متوسط سوق دهند. از این رهگذر، دولت‌ها و مدیران شهری می‌توانند از مشکلات شهرهای بزرگ در آینده بکاهند.»


توسعه کمّی و کیفی دانشگاه آزاد اسلامی نقش به سزایی در شکل‌گیری هویت نوین شهرهای ایران داشته است


بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش، نویسنده، اطلاع از تأثیر یک موسسه آموزش عالی در پیرامون خود و آگاهی از میزان آن در بحث آمایش و برنامه‌ریزی آموزش عالی از یک سو؛ و برنامه‌ریزی نهادهای عمومی و خصوصی و حاکمیتی در حوزه توسعه منطقه‌ای و مدیریت و برنامه‌ریزی شهری را حاوی اهمیت بالا ارزیابی می‌کند و می‌نویسد، «حضور یک دانشگاه یا موسسه آموزش عالی علاوه بر اینکه پیرامون محیطی خود تحت تأثیر قرار می‌دهد بر فرهنگ شهروندان و ساختار اجتماعی آن شهر در شعاعی وسیع‌تر تأثیرگذار است.»


به گفته وی، «توسعه کمی دانشگاه آزاد اسلامی و تاکید بر توسعه کیفی آن در سالیان اخیر نقش بسزایی در شکل‌گیری هویت نوین شهرهای ایران داشته است. این تأثیر به صورت مستقیم و غیرمستقیم قابل شناسایی است.»


ابعاد تحولات فرهنگی و اجتماعی که از حضور دانشگاه، دانشجویان، اعضای هیئت‌علمی و فارغ‌التحصیلان آن ناشی شده از نظر سیدعلوی موضوعی است که در کلیت آن مسئولان و شهروندان اجماع دارند ولی سنجش و ارزیابی از سطح و نوع تأثیر آن در روند توسعه‌ای و به خصوص توسعه پایدار شهرها نیازمند بررسی است.


از بُعد محیطی و اقتصادی همانگونه نتایج این پژوهش هم نشان می‌دهد دانشگاه آزاد اسلامی در شهرهای اطراف تهران تأثیر داشته زیرا ترکیب دانشجویان و اعضای هیئت‌علمی این دانشگاه‌ها به گونه‌ای بوده که علاوه بر دانشجویان محلی و منطقه‌ای، تعداد قابل توجهی از دانشجویان خود شهر تهران را نیز در بر می‌گیرد. از نگاه محقق، «این موضوع در سال‌های گذشته به علت تقاضای آموزش عالی زیاد در پایتخت و ظرفیت پایین مراکز آموزش تهران باعث شده بود که بخشی از آن نیاز را واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی حومه تهران بر عهده بگیرند.»


این حرکت از محیط بزرگ‌تر با فرهنگی متفاوت و عمدتاً با خواست‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و مطالبه سطحی از تسهیلات اجتماعی باعث شده که مسئولان دانشگاهی و شهری این شهرها به دنبال رفع آن باشند و به اعتقاد نویسنده، «همانگونه که جامعه آماری این پژوهش نیز در این موضوع را تأیید نموده‌اند، دانشگاه آزاد اسلامی در ساختارهای محیطی و مؤلفه‌های شهری و مباحث اقتصادی در این شهر (اسلامشهر) تأثیر داشته است و تأثیر دانشگاه آزاد اسلامی بر ساختار محیطی و اقتصادی جامعه آماری را تأیید می‌کند.»


اگر کشوری بخواهد در مسیر توسعه قرار بگیرد، دانشگاه نقطه آغاز این مسیر خواهند بود


ابعاد اجتماعی تأثیر دانشگاه آزاد اسلامی بر شهر اسلامشهر از دیگر مؤلفه‌ها پر رنگ تر از سوی نویسنده است. وی اذعان می‌کند، «نتایج تأیید می‌کنند که نقش دانشگاه در توسعه اجتماعی بیشتر از توسعه فرهنگی بوده است.»


سیدعلوی در بخش دیگری از نتیجه با اشاره به اینکه نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که دانشگاه آزاد اسلامی در زمینه مباحث فرهنگی کمترین میزان تأثیر را دارد، می‌افزاید، «البته ساختار مؤلفه‌های فرهنگی بسیار کیفی‌تر از سایر مؤلفه‌هاست و اجماع نظر در این حوزه مشکل‌تر از سایر مباحث است. همچنین موضوع دیگر، تفاوت دیدگاه شهروندان شهرهای کوچک با دیدگاه فرهنگی شهروندان شهرهای بزرگ و پایتخت است. »


وی می‌افزاید، «همیشه این ذهنیت وجود دارد حضور دانشجویان از سایر شهرها تجانس فرهنگی شهر را تغییر داده و باعث ایجاد تغییرات در بنیان‌های فرهنگی و بالا بردن سطح انتظارات و نزدیکی به فرهنگ شهرهای بزرگ شده است. این دیدگاه در بین بافت سنتی جامعه آماری بیشتر است. از این رو به احتمال زیاد این طرز نگاه به موضوع حضور آموزش عالی باعث افت شاخص دیدگاه فرهنگی افراد نسبت به دانشگاه است. البته نقش دانشگاه در توسعه فرهنگی مورد تأیید قرار گرفته است اما با توجه به ذهنی بودن معیارهای سنجش این بعد از توسعه نسبت به سایر مؤلفه‌های پژوهش اجماع نظر کمتری وجود دارد.»


انتهای پیام/۴۱۶۷/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر