نیاز اقتصادی آمریکا به توافق با ایران/ تهران با احیای برجام هم اقتصاد منهای نفت را دنبال میکند
گروه جهان خبرگزاری آنا- محمد جعفری؛ همانگونه که بارها با ارائه شواهد و مدارک مستند و تاریخی اثبات شده است نمیتوان چندان تفاوت ملموسی بین دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در عرصه سیاست خارجی آمریکا قائل شد و انتظار داشت که رهبران هر یک از این دو حزب، برضد یکدیگر در خصوص یک موضوع واحد سیاست خارجهای جبههگیری کنند.
در مبحث مناقشه هستهای ایران با غرب که از سال ۱۳۸۲ شروع شد یعنی در ۱۸ سال گذشته هم دولتهای دموکرات و هم دولتهای جمهوریخواه پای میز مذاکره مستقیم و غیرمستقیم با ایران نشستهاند. شاهد بودهایم که سختترین و در نوع خود اولین تحریمها توسط دولتهای دموکرات علیه ایران اعمال شد و نیز شاهد بودیم که دولتهای جمهوریخواه نیز با زبان فشار حداکثری اقتصادی با ایران سخن میگفتند. هر دو حزب با یک هدف ابزارهای شاید متفاوتی را علیه ایران به کار میگرفتند. یکی شمشیر را از رو میبست چون میخواست در صحنه سیاست داخلی و خارجی بقیه حساب کار خودشان را بکنند و حزب دیگر با پنبه سر میبرید زیرا در آن برهه از زمان نیاز واشنگتن جلب اعتماد داخلی و خرید آبرو در صحنه جهانی بود.
منظور این است که سیاست واشنگتن در قبال تهران بهویژه در خصوص همین مناقشه هستهای تا حد زیادی تابع نقاط ضعف و قوت موفقیت کاخ سفید در صحنه سیاست داخلی و اقتصاد ایالاتمتحده است. اینکه اقتصاد آمریکا در سال ۲۰۲۱ بدترین نرخ تورم از سال ۱۹۸۲ تابهحال را تجربه کرد موضوع سادهای برای ایالاتمتحده نیست. پایه این کشور بر سرمایهداری و منفعت اقتصادی بنا شده است. امکان ندارد که موضعگیری این کشور در خصوص یک موضوع داخلی و یا خارجی از فیلتر اقتصادی عبور داده نشود، یعنی سود و زیان اقتصادی آن در نظر گرفته نشود.
تمرکز کارشناسان اقتصادی تیم مذاکرهکننده ایران بر صیانت از منافع ملی در هر توافق احتمالی
در حال حاضر یکی از سه موضوع مهم بینالمللی که دولت جو بایدن، رئیسجمهور دموکرات آمریکا با آن دستبهگریبان است مذاکرات وین برای به قول تهران رفع تحریمها و به قول غربیها احیای برجام است. بایدن در کمپین انتخاباتی سال ۲۰۲۰ خود که آمریکا هنوز به تورم سال ۲۰۲۱ برخورد نکرده بود اما پیشبینی میشد که با تبعات اقتصادی برآمده از پاندمی کرونا اوضاع اقتصادی را وخیمتر کند، خیلی بازگرداندن کشورش به برجام را برجسته میکرد.
لازم به ذکر است که ایران و گروه ۱+۵ شامل آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و آلمان در تابستان سال ۲۰۱۵ به توافقی دست یافتند که به برجام معروف شد و بر اساس آن ایران متعهد شد که فعالیتهای هستهای خود را ذیل برجام محدود کند و مانند گذشته تحت نظارت بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی صنعت هستهای خود را گسترش دهد و در مقابل تحریمهای اتحادیه اروپا، شورای امنیت سازمان ملل متحد و واشنگتن علیه ایران رفع شوند. اوضاع بهخوبی پیش نرفت و دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در سال ۲۰۱۸ کشورش را از برجام خارج کرد و تحریمها را علیه تهران به حالت اولیه بازگرداند.
برخی از اقتصاددانان نیز علاوه بر پذیرش توانمندیهای اقتصادی ایران، دست برتر تهران در مذاکرات وین را اقتصاد نابسامان ایالاتمتحده در دستکم دو سال گذشته میدانند
ایران پس از یک سال پایبندی به برجام وقتی دید اروپا نیز نمیتواند به دلیل هراس از واشنگتن تعهدات برجامی خود را انجام دهد طی پنج مرحله تعهدات برجامی خود را کاهش داد و درنهایت هم اعلام کرد که برای تحقیق و گسترش صنعت هستهای خود با رعایت پیمان عدم اشاعه موسوم به ان.پی.تی و نیز قوانین آژانس بینالمللی انرژی اتمی هیچ محدودیتی قائل نیست. با روی کار آمدن دولت بایدن در سال ۲۰۲۱ مذاکراتی در وین از مارس همان سال شروع شد که پس از ۶ دور بدون نتیجه به دولت جدید سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور جدید ایران به ارث رسید.
درنهایت از هشتم آذرماه تیم جدید مذاکرهکننده ایرانی و کشورهای گروه ۱+ ۴ که همان کشورهای گروه ۱+۵ منهای آمریکا است دور هفتم مذاکرات را کلید زدند. هماکنون در دور هشتم هستیم. مطالبات اصلی ایران یعنی رفع تحریمها، بهکارگیری سازوکار راستیآزمایی تحریمها و اخذ تضمین از آمریکا برای عدم خروج با پیشنویس دور ششم مذاکرات وین تلفیق شدند و سندی جدید به دست آمد که مبنای مذاکرات جاری هستند.
بیشتر بخوانید:
نشانههایی از بازگشت دوره رکود اقتصادی به آمریکا
بورس نیویورک قرمزپوش شد؛ افزایش بیکاران و تأیید رسمی رکود ۵ درصدی اقتصاد آمریکا
شدیدترین رکود اقتصادی چند دهه اخیر در آمریکا
بسیاری از تحلیلگران از دست برتر ایران در مذاکرات وین گفتهاند و دلایل زیادی ازجمله غلبه ایران بر تبعات اقتصادی فشار حداکثری آمریکا، عبور ایران از وضعیت اقتصاد عمیقاً وابسته به نفت، عضویت دائمی ایران در پیمان همکاری شانگهای، انعقاد توافقنامه همکاری ۲۵ ساله با چین و توافقنامه مشابه ۲۰ ساله با روسیه، بهکارگیری گروه کارشناسی حقوقی و اقتصادی مجرب در کنار تیم مذاکرهکننده و چند دلیل کوچک و بزرگ دیگر را دلیل دست برتر ایران در مذاکرات دانستهاند.
اما برخی اقتصاددانان علاوه بر دلایل فوقالذکر علت عمده دست برتر ایران در مذاکرات وین را اقتصاد نابسامان ایالاتمتحده در دستکم دو سال گذشته میدانند. شیوع بیماری کرونا ضربه شدیدی به اقتصاد مصرفپایه ایالاتمتحده وارد کرده است. تولیدکنندگان عمده این کشور که بیشتر کالاهای خود را به خارج از کشور صادر میکردند به علت رکود اقتصادی برآمده از کرونا در کشورهای هدف نتوانستهاند مانند گذشته کالاهای خود را صادر کنند. از طرفی برخی حمایتهای مالی که از خانوارهای آمریکایی حتی در دوره کرونا و بیکاری عمومی بهعمل میآمد باعث شد که خانوارهای آمریکایی ترجیح بدهند که اقدام به خرید کالاهای وارداتی با کیفیت متوسط اما قیمت خیلی بهتر بزنند. این امر باعث شد که تراز تجاری این کشور یعنی نسبت صادرات به واردات منفی شود یعنی واردات از بابت حجم مالی بیشتر از صادرات شود. این امر بر تورم میافزاید. زیرا درآمد دولت از واردات به دلیل حمایت از مصرفکنندهای که درگیر بحران اقتصادی است کاهش یافته و در ضمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان آمریکایی هم که بازارشان کساد است نتوانستهاند مانند گذشته به صندوق خزانهداری مالیاتهای خود را واریز کنند.
در این میان آمریکا برای جبران کسری بودجه مجبور شده که مانند دوره ترامپ به صادرات نفت خام و فراوردههای نفتی ادامه دهد. این عامل باعث شده که قیمت انرژی در کشور افزایش یابد. انرژی با در اختیار داشتن سهمی عمده در محاسبه نرخ تورم باعث افزایش بیشتر تورم شده است. این یعنی آمریکا نمیتواند دست از صادرات بردارد زیرا درآمدش کم میشود و نمیتواند منبع درآمد دیگری را جایگزین صادرات نفتی بکند.
ایران اگرچه از هرگونه رفع تحریم صادرات نفت خوشحال میشود اما آنچنان ذوقزده هم نخواهد شد زیرا در خلال چند سال اخیر توانسته تا حد زیادی از اقتصاد وابسته به صادرات نفت خام رهایی یابد
در این مواقع است که آمریکاییها از پروندههای بازی که همیشه در دست دارند استفاده میکنند. یکی از پروندههایی که آمریکا با آن درگیر است پرونده مناقشه مرزی بین اوکراین و روسیه است که اصلاً جای کار اقتصادی ندارد یعنی فایده اقتصادی سریع که بتواند اثر مثبتی بر کنترل تورم فزاینده در ایالاتمتحده داشته باشد در بر ندارد.
موضوع دوم مناقشهای است که بین چین و تایوان در شرق دور در جریان است. هرگونه مداخله آمریکا در این مناقشه در حال حاضر حتی تبعات اقتصادی منفی هم دارد و به نظر میرسد که هنوز به مرحلهای نرسیده که بتواند سودی اقتصادی برای آمریکا داشته باشد.
اقتصاد ایران بدون اتکا به صادرات نفت هم پویا خواهد ماند
بنابراین میماند مناقشه هستهای غرب با ایران که از صاحبان اصلی منابع انرژی در جهان است. موضوع این است که آمریکا در حال حاضر نیاز شدیدی به پایین آوردن قیمت جهانی انرژی دارد. همانگونه که ذکر شد انرژی سهم زیادی در محاسبه نرخ تورم دارد. قیمتها برای مصرفکننده آمریکایی در نوامبر ۲۰۲۱ حدود ۶.۸ درصد نسبت به ماه مشابه سال قبل از آن افزایش داشت. این روند اگر ادامه یابد اقتصاد ایالاتمتحده ویران میشود. تنها راهی که دولت بایدن میتواند به آن روی آورد، مجاب کردن مخالفان داخلی و خارجی بازگشت به برجام و توافق با ایران است. همانگونه که قبلاً گفته شد در حال حاضر همه رقبای سیاسی و حتی شرکای استراتژیک آمریکا که با بازگشت واشنگتن به برجام مخالف بودهاند، مجبورند در مقابل اقدام آمریکا برای نجات اقتصادش سکوت کنند.
کارشناسان مسائل انرژی پیشبینی کردهاند که با بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریم صادرات نفت ایران به بازارهای جهانی قیمت نفت و مشتقاتش کاهش خیلی مناسبی را تجربه کنند. این امر یعنی اینکه کشورهایی که از آمریکا کالا وارد میکردهاند خواهند توانست انرژی را ارزانتر بخرند و سرمایه لازم برای واردکردن محصولات آمریکایی را تهیه کنند. از طرفی کالاهای صادراتی به آمریکا هم ارزانتر خواهند شد و مصرفکننده آمریکایی هزینه کمتری برای خرید کالا خواهد پرداخت و با مشوقهای مالی سرمایه مردم در بانکها جمعآوری خواهند شد.
توافق با ایران به معنی ورود یکی از اصلیترین صادرکنندگان نفت به بازار انرژی خواهد بود. ایران در حال حاضر بر اساس آمار غیررسمی حدود یکمیلیون بشکه نفت صادر میکند اما با رفع تحریمها این میزان میتواند سه یا چهار برابر شود. این امر میتواند ورای کاهش قیمت نفت از بابت امنیت تأمین انرژی هم ایجاد اطمینان کند و از طرفی جایگاه کشورهایی مانند عربستان را هم در تأمین انرژی تنزیل بدهد. این امر یعنی اینکه عربستان و دیگر کشورهای عربی ساحل جنوبی خلیجفارس باید کمتر نفت بفروشند و در فکر کمک گرفتن از کشوری که از بابت نظامی و سیاسی خیلی به آن وابسته هستند یعنی آمریکا بیفتند. این هم یک امتیاز دیگر برای آمریکا محسوب میشود.
توافق با ایران یا به قولی احیای برجام ازایندست امتیازات برای ایالاتمتحده به ارمغان خواهد آورد. البته ناگفته نماند که فروش نفت و مشتقات این محصول ارزشمند در حال حاضر به نفع اقتصاد ایران نیز هست زیرا کشور ما هماکنون در حال تکمیل زیرساختهای کشور برای برخورداری از اقتصادی درونزا است. ایران اگرچه از هرگونه رفع تحریم صادرات نفت خوشحال میشود اما آنچنان ذوقزده هم نخواهد شد زیرا در خلال چند سال اخیر توانسته تا حد زیادی از اقتصاد وابسته به صادرات نفت خام رهایی یابد.
به همین دلیل است که تیم مذاکرهکننده ایرانی که از کارشناسان اقتصادی زبده برخوردار است هم میداند که هرگونه توافق عجولانه بیشتر به نفع طرف مقابل تمام خواهد شد. اما خب، کارشناسان سیاسی و حقوقی تیم مذاکرهکننده ایران مطمئناً با درایتی خاص از این نقطهضعف آمریکا و نیازش به توافق با ایران استفاده خواهند کرد و با اصرار بر صیانت از منافع ملی کشور گام بر خواهند داشت.
انتهای پیام/۴۱۵۵/پ
انتهای پیام/