متولیان متعدد و نگاه درآمدزایی، مؤلفههای ایجاد شرایط نگرانکننده برای علوم انسانی/ پایاننامهها باید به سمت جهانیشدن بروند
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا-فاطمه بحیرائی؛ همه شاخههای علم برای بقا و پیشرفت نوع بشر ضروری بوده و نزاع بین رشتههای مختلف ساختگی و عبث است. در عین حال بیاهمیت انگاشتن هر کدام از رشتههای سه گانه علم، خیانتی آشکار به جامعه است. مثلاً اگر در جامعهای رشتههای پزشکی را کنار بگذارند، بعد از مدتی بیماری و مرگ آنجا را فرا خواهد گرفت یا اگر رشتههایی مانند مهندسی مغفول واقع شوند، روند پیشرفت جامعه به طرز قابل توجهی کُند میشود و توان بشر در مهار و مدیریت طبیعت به نفع خود، تضعیف خواهد شد.
این اتفاق، یعنی غفلت از اهمیت علم، در کشور ما به ویژه در خصوص رشتههای علوم انسانی با شدت و حدت بیشتری این امر رخ داده است و علوم انسانی با همه اهمیت و وسعتی که دارد، کم ارج انگاشته میشود. در اهمیت علوم انسانی همین بس که در کشورهای توسعه یافته، نخبهترین افراد در این رشتهها تحصیل میکنند و بیشترین حقوق و دستمزدها نیز به شاغلان مرتبط با این رشتهها پرداخت میشود.
در مقطع دکتری دانشگاههای آمریکا نیز، عمدتاً در رشتههای علوم انسانی تحصیل میکنند و در مقابل، سهم بیشتری به دانشجویان مهاجر برای تحصیل در رشتههای فنی و پزشکی میدهند. پیچیدگی روز افزون روابط انسانی و لزوم رو به رشد ایجاد هماهنگی بین اجزای پیچیده جامعه انسانی، علوم انسانی را در دنیای امروز به مراتب مهمتر از قبل کرده است و توجه به این رشته از ضروریات کشور است.
در این زمینه با حجتالاسلام سعید جازاری، رئیس دانشگاه بینالمللی اهل بیت (ع) به گفتوگو نشستهایم که در ادامه مشروح آنرا از نظر میگذرانید.
آنچه در گفتوگوی ما با سعید جازاری خواهید میخوانید:
* اولویت کشور برای حضور در رشته علوم انسانی، شاخههای درآمدزای آن است
* جایگاه ویژه متفکران علوم انسانی در کشور فرانسه
* ضرورت حمایت شورای انقلاب فرهنگی از رشته علوم انسانی
* آفت مهم در کشور ما تجاریسازی بدون بستر علم است
اولویت کشور برای حضور در رشته علوم انسانی، شاخههای درآمدزای آن است
آنا: به نظر حضرتعالی علت بیتوجهی به رشتههای علوم انسانی چیست؟
جازاری: مکلفین رشته علوم انسانی متعدد بوده و برخی به دنبال اسلامی کردن آن و بعضی در صدد حفظ نسخه اصلی علوم انسانی هستند، بنابراین تضارب آرا وجود دارد. از طرفی به دلیل فضای اقتصادی و اجتماعی جامعه مثل کشورهای حوزه خاورمیانه، این رویکرد که رشتههای درآمدزا اقتصادی و تجاری هستند موجب شده تا بهعنوان رویکرد اول تلقی شوند؛ لذا ما همواره گرایش را به سمت رشتههایی غیر از علوم انسانی میبینیم و گرایشها بیشتر به سمت علوم طبیعی، علوم پایه و غیره است. حتی در داخل کشور اولویت برای حضور در رشته علوم انسانی با شاخههایی است که درآمدزایی بیشتری داشته باشند مثل رشته حقوق. سوئیس رشته علوم انسانی را مبنای جامعه قرار داده زیرا معتقد است این رشته میتواند کشور را مدیریت و اداره کند
این رویکرد داخلی و روانی، موجب شده که اشخاص نسبت به آینده و ورود به این رشته محتاطتر برخورد کنند. لذا این رشته در شرایط نگرانکنندهای باقیمانده و این تضارب آرا مطرح است که اصلا علوم انسانی اسلامی وجود دارد یا خیر؟ اگر نیست نیازمند چه اقداماتی هستیم؟ و اگر وجود دارد وظیفه ما نسبت به علوم انسانی غربی چیست؟ این امر موجب سردرگمی در رشتههای علوم انسانی اسلامی شده است. از این رو این رشته نیاز به آسیبشناسی دارد و تا زمانیکه آسیبشناسی دقیقی صورت نگیرد، نمیتوان راهکار قطعی ارائه داد.
بیشتر بخوانید:
جایگاه ویژه متفکران علوم انسانی در کشور فرانسه
آنا: در دیگر کشورها هم رشته علوم انسانی جایگاه و شرایط مناسبی ندارد؟
جازاری: خیر. در دیگر کشورها شرایط کاملاً متفاوت است؛ حتی در کشوری همچون فرانسه علوم انسانی مقدم بر سایر رشتههاست زیرا بر این امر معتقد هستند که یک جامعهشناس میتواند برای جامعه تعیین تکلیف کند و در کشور سوئیس نیز علوم انسانی مبنای کشور قرار دارد زیرا اعتقاد دارند این رشته میتواند کشور را مدیریت و اداره کند. بنابراین رشته مطرح و کارآمدی شناخته میشود.
حتی برای ورود به رشتههای علوم انسانیِ دانشگاه سوربن، باید فرد متقاضی از حداقلهایی برخوردار باشد و ضروری است یک استاد در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری، متقاضی را حمایت کند. در سایر کشورها نیز رشته علوم انسانی جایگاه ویژهای پیدا کرده و افرادی که به عنوان متفکران این رشته شناخته میشوند از درجه خاصی در جامعه برخوردار هستند. اما متاسفانه این نگاه در کشور ما وجود ندارد و آسیبشناسی در این زمینه صورت نگرفته؛ بنابراین مطالبی نیز که کم و بیش شنیده میشود آکادمیک نیست و این آسیبشناسی باید به درستی صورت گیرد. ضمن اینکه در مسیر پیشرفت این رشته باید پایاننامهها نیز به سمت بینالمللی شدن پیش بروند و تنها به دغدغههای داخلی نپردازد.
ضرورت حمایت شورای انقلاب فرهنگی از رشته علوم انسانی
آنا: چه ارگان یا سازمانی متولی اصلی حمایت از این رشته است؟
جازاری: برای حمایت از علوم انسانی شورای انقلاب فرهنگی باید به این موضوع بپردازد. یکی از مشکلاتی که در این رشته وجود دارد این است که از طرفی حوزه علمیه خود را مکلف این رشته میداند و از سوی دیگر دانشگاهها نیز خود را مسئول میدانند و بهطور مثال الهیاتی که در دانشگاه خوانده میشود مورد قبول حوزه نیست و بالعکس.
تا زمانیکه در داخل کشور با این عدم انسجام و هماهنگی مواجه هستیم طبیعی است حتی شخصی که قصد تحصیل در رشتههای علوم انسانی را داشته باشد، مسئول و متولی اصلی این رشته را نشناسد. در کشوری مثل سوئیس، ایتالیا و فرانسه هنگامیکه به مدارس علوم دینی وارد میشوند، دوره درسیشان به این شکل است که برخی واحدها را در مدارس علوم دینی میگذرانند و بعضی را در دانشگاه و این دو به نوعی مکمل یکدیگر هستند.
از سوی دیگر به محض اینکه مقطع دکتری خود را دریافت کنند به راحتی وارد دانشگاه شده و یکدیگر را تأیید میکنند. حتی اساتید آنها نیز مشترک است و دو حلقه متصل به هم هستند. اما در ایران فارغالتحصیلان طلبه ما برای تدریس در دانشگاه پذیرفته نمیشوند چراکه نگاه حوزوی به آنها دارند. در حوزه نیز به فردی که در دانشگاه تحصیلات خود را ادامه داده باشد نگاه آکادمیک دارند و توسط حوزه پذیرفته نمیشوند. یکی از مشکلاتی علوم انسانی این است که از طرفی حوزه علمیه خود را مکلف این رشته میداند و از سوی دیگر دانشگاهها خود را مسئول میدانند
مادامیکه این تضاد در کشور ما وجود داشته باشد، دانشآموزان ما نیز رغبت کمتری دارند تا در این رشته به تحصیل خود ادامه دهند و شاهد این امر هستیم که هر روزه تعداد داوطلبان رشته علوم تجربی افزایش پیدا میکند چرا که دید جامعه به سمت درآمدزایی است و نداشتن آیندهای روشن از نظر مالی در رشته علوم انسانی برای آنها به نحوی ثابت شده است و این نگاه وجود دارد که تئوریهای او حتی در مراکز مختلف پذیرفته نمیشود.
بیشتربخوانید:
تدوین طرح اشتغال فارغالتحصیلان علوم انسانی و هنر
پژوهشهای علوم انسانی؛ ضامن آرامش جامعه مدرن/ تلاش برای کاربردیسازی علوم انسانی در فناوری
آفت مهم در کشور ما تجاریسازی بدون بستر علم است
آنا: آیا ارتباط با صنعت میتواند حمایت و گرایش دانشجویان به رشته علوم انسانی را افزایش دهد؟
جازاری: آفت مهم در کشور ما تجاریسازی بدون بستر علم است. بهطور مثال هنوز جادههای روستایی ما تغییر نکرده اما اصرار داریم که خودروهای لوکس وارد آن روستا کنیم، وارد روستایی که از بستر اولیه و علائم راهنمایی و رانندگی بیبهره بوده و علت آن این است که روستاها چنین قابلیتی ندارند و ما صنعتی را وارد آن کردهایم که اصلا ظرفیت آن را ندارد و سالها برای این بسترسازی به زمان نیاز داریم. سیستم صنعتی شدن بستر میخواهد در غیر این صورت علاوهبر عدم پیشرفت با افتهای جبرانناپذیری مواجه خواهیم شد.
آنا: آیا افقی که برای این مسیر میبینید روشن است؟
جازاری: بله اما مادامیکه آسیبشناسی دقیق و اصولی صورت نگیرد و عملاً قصد تغییر مسیر نداشته باشیم شاهد نقطه کلیدی مثبتی نخواهیم بود و این امر نیاز به عملگرایی دارد. از سوی دیگر باید دغدغهها و مسائل این رشته را بشنویم و برای شنیدهها ارزش قائل شویم. هنگامیکه این حلقه کامل نشود نمیتوانیم بگوئیم به نقطه مطلوبی دست پیدا کردهایم.
انتهای پیام/۱۰۴/
انتهای پیام/