اعترافات قاتل شیشهای: خالهام را به شکل حیوان دیدم، سرش را بریدم
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا به نقل از جامجم، بیست و یکم دی امسال مرد جوانی در تماس با پلیس از جنایتی هولناک در خانهاش خبر داد.
دقایقی بعد ماموران کلانتری 128 تهراننو همراه بازپرس جنایی در محل قتل در یک زیرزمین در خیابان اقبال لاهوری محله 17 شهریور حاضر شده و با جسد زن جوانی در حالی که سرش بریده شده بود و پیکر نیمهجان کودک هشت سالهاش به نام شایان روبهرو شدند. شایان که از ناحیه گلو با چاقو بشدت مجروح شده بود به بیمارستان امام حسین(ع) انتقال و پس از عمل جراحی از مرگ نجات یافت.
پزشک جنایی با معاینه جسد زن 35 ساله به نام ناهید اعلام کرد، دو ساعت از قتل زن جوان میگذرد. مرد صاحبخانه که موضوع را به پلیس اطلاع داده بود، به ماموران گفت: من شاگرد بنگاه محل هستم. 20 روز قبل زن جوان و پسر هشت سالهاش به بنگاه آمدند تا خانهای را با ودیعه و کرایه اندک اجاره کنند. دلم به حالشان سوخت برای همین زیرزمین خانهام را به آنها دادم تا سر فرصت خانهای خوب برایشان پیدا کنم. ساعتی قبل متوجه سکوت خانه آنها شدم وقتی برای بررسی موضوع به آنجا رفتم پتویی روی مادر و پسر بود. وقتی پتو را برداشتم، زن جوان و پسرش غرق در خون بودند. پسر هشت ساله هنوز نفس میکشید. وقتی موضوع را از او پرسیدم، گفت عمو شهاب مادرم را با چاقو زد. او سپس بیهوش شد. سریع موضوع را به پلیس اطلاع دادم و کودک 8 ساله را به بیمارستان بردم.
با اظهارات مرد جوان تیم جنایی در تحقیقات تخصصی توانستند رد پای یک آشنا را در پرونده قتل زن جوان شناسایی کنند. با شناسایی هویت پسر جوان تحقیقات برای دستگیری او آغاز شد.
ماموران در نخستین گام متوجه شدند شهاب پس از ارتکاب جنایت تهران را به مقصد شهریار ترک کرده و یک روز بعد به خانه خودشان در شهر بیران رفته، اما وقتی متوجه شده پسرخالهاش زنده مانده دوباره متواری شده است.
در حالی که هیچ سر نخی از محل اختفای عامل جنایت در دست نبود سرانجام با همکاری خانواده شهاب، مشخص شد او به تهران بازگشته است و عصر شنبه در خیابان پانزده خرداد شناسایی و دستگیر شد.
روز گذشته با انتقال متهم به دادسرای امور جنایی شهاب با اعتراف به قتل خالهاش و مجروح کردن پسر هشت ساله او گفت: برادر کوچکترم 20 روز پیش از جنایت در یک حادثه تصادف رانندگی فوت کرد و از آن زمان من شروع به مصرف شیشه کردم. شب جنایت پس از مصرف شیشه حالت طبیعی نداشتم و به خانه خالهام رفتم. داخل اتاق دو نفر را به شکل حیوان دیدم که از خود صدای عجیبی درمیآوردند. وقتی به بالای سر آنها رسیدم، ناگهان آنها به سمت من حملهور شدند. من نیز با چاقویی که در جیبم بود، آنها را زدم. ساعتی بعد وقتی به حال طبیعی خود بازگشتم متوجه شدم خاله و پسرخالهام را کشتهام که بلافاصله پس از پوشاندن بدن آنها از محل متواری شدم.
قاتل شیشهای پس از اعتراف به قتل خالهاش و مجروح کردن پسر هشت ساله او، با دستور بازپرس ویژه قتل برای مشخص شدن انگیزه اصلیاش از قتل در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
انتهای پیام/