یادداشت| سازمان «سکوریات» هم نتوانست به داد چائوشسکو برسد
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، اکنون در پایان ماه دسامبر سال ۱۹۸۹ هستیم. یعنی در بحبوحه انقلاب رومانی که بهطور زنده از تلویزیون پخش میشود و با طوفانی از اخبار نادرست و عملیات کمنظیر دروغپراکنی همراه است. امروز حق داریم از خود بپرسیم آیا انقلاب رومانی واقعاً انقلاب بود یا نیرنگی بزرگ که هدفی جز سقوط دیکتاتوری بیشازحد آشکار و بیش اندازه نمایشی چائوشسکو نداشت، بیآنکه لطمهای به اساس رژیم کمونیستی وارد آورد.
روزشمار حکومت چائوشسکو
رهبر رومانی در اوائل دهه ۱۹۷۰ سفر رسمی خود را به چین آغاز میکند و بلافاصله با نظر مساعد رهبران این کشور روبرو میشود. شور و هیجان این سفر نتایج مهمی برای رومانی به دنبال میآورد: چائوشسکو تصمیم میگیرد بعضی از نسخههای مائوئیستی را برای کشور خودش هم بپیچد. هدف از اجرای سیاست اداره رومانی به شیوه مائوئی خلق انسان جدیدی است که نه روستایی است و نه شهری. انسانی که در ماندگاههای اشتراکی روزگار میگذارند و از هر نظر به خدمات دولت و نه چیزی غیرازآن وابسته است و بدون وابستگی به دولت موجودیت ندارد. از طرفی نزدیکی چائوشسکو به پکن بهعنوان اقدامی تحریکآمیز در برابر اتحاد جماهیر شوروی، نشانه دیگری از استقلال او در سیاست خارجی بشمار رفته است. دقیقاً از همان آغاز دهه ۱۹۸۰، سرویسهای جاسوسی غرب میدانند که روزهای حکومت چائوشسکو به شماره افتاده است. نیکلای چائوشسکو که پس از ریاست حزب بهزودی بهعنوان سیاستمداری میانهرو شهرتی به هم میزند، قرار است دستور آزادی زندانیان سیاسی را صادر کند و همزمان سیاست اقتصادی کارآمدی را به اجرا درآورد، بهطوریکه کشورش در این موقع بالاترین نرخ رشد اقتصادی در اروپا را به نام خود ثبت کند. وی همسرش یلنا را به معاونت خود یعنی معاون نخستوزیری منصوب خواهد کرد. همان زن بلندپرواز مستبد، که ناگهان خود را به شیوهای مضحک آکادمیسین میخواند و عنوان دکتری در شیمی را به خود میبخشد. عناوینی که به او اجازه خواهد داد کتب علمی دانشمندان دیگر را به نشانه تأیید امضا کند.
سازمان سکوریات
چائوشسکو، نظام معروف و عجیب کنترل همه اتباع کشور را به مورداجرا میگذارد: «سکوریات»، یعنی سازمان پلیس مخفی کشور که ازلحاظ نظامی بسیار مجهز و نیرومند است، هیچچیزی از دیدش مخفی نمیماند. سکوریات از خدمات عده بیشماری جاسوس در همه اقشار جامعه سود میبرد. از هر پانزده رومانیایی، تقریباً یک نفر برای سکوریات یا کار میکند و یا خبرچینی و این در نوع خود قابلملاحظه است.
در رومانی چائوشسکو با وجود سازمان سکوریات، هیچوقت کسی قبلاً از لحظه دستگیریاش مطلع نمیشود. در کشوری که پروندهسازی و خبرچینی عمومیت دارد، مردم بهناچار باید با این شرایط بسازند، بیآنکه وسیلهای برای اعتراض داشته باشند. مخالفان نادری هم که اکثراً روشنفکر هستند مجبورند بین تبعید و زندان یکی را انتخاب کنند. حال باید پرسید چگونه میتوان به مردمی که از قحطی مواد غذایی رنج میبرند گفت که مقصد صادرات عمده محصولات کشاورزی کشورشان، اتحاد جماهیر شوروی است. نمونه این امر و نفوذ در بین مردم و خانوادههای رومانیاییها این است که؛ درحالیکه قحطی مواد غذایی کشور را تهدید میکند، محصولات کشاورزی همچنان به اتحاد جماهیر شوروی صادر میشود. افزون بر این دولت مستبدانه به مردم هشدار میدهد که دمای آپارتمانها نباید از ۱۴ درجه تجاوز کند.
اوضاع حکومت چائوشسکو به هم میریزد
از نظر رومانیاییها حتی اگر چائوشسکو مدتها بهویژه به خاطر مواضع مستقلش در قبال مسکو محبوب بوده، اما حالا بهتدریج با وخامت بیشازپیش وضع زندگی مردم جایگاه شخصیاش به متزلزل شده است. دیکتاتور رومانی اعتنایی به این هیاهوها ندارد. البته میداند که از داخل و خارج تهدید میشود، ولی مطمئن است که حزب و بازوی مسلح آن، یعنی سکوریات ترسناک، هنوز از او کاملاً حمایت میکنند. او در پایان نوامبر ۱۹۸۹ در کنگره حزب، به اتفاق آرا مجدداً به دبیر کلی حزب و ریاست جمهوری هم انتخابشده است. یعنی درست روزهای کمی مانده به سقوطش که خیلی هم تعجببرانگیز نیست.
خبر بهزودی در نخستوزیریها و سرویسهای مخفی غربی میپیچد. ولی این سؤال مطرح است که شورویها چگونه و با چه اقدامی خواهند توانست رهبر چائوشسکو را حذف کنند؟
سخنرانی ۲۱ دسامبر
او بهمحض بازگشت از ایران به بخارست در روز بیستم دسامبر، باور دارد که میتواند دوباره سررشته امور را در دست بگیرد و بهویژه روی جاذبه شخصیاش بیشتر حساب میکند. چند تن از وفادارانش را که تاکنون دور از وی بودهاند، مجدداً به مشاغل بالایی در ارتش و سازمان سکوریات میگمارد. رهبر رومانی هنوز کاملاً پس از بازگشت از ایران در کشور مستقر نشده است که روز ۲۱ دسامبر به سازماندهی عظیمی میپردازد که باید به او امکان دهد شور و هیجان تودهها را مجدداً به چشم خود ببیند.
سازماندهی اجباری تودهها جهت شنیدن سخنرانی دیکتاتور
اتوبوسها و کامیونها به حرکت درمیآیند و برای جستجوی رومانیاییها حتی خود را به محل کار آنها میرسانند. تظاهرات برای همه اجباری است و طبق معمول همراه است با بسیج مردم و فعالیتهای سختگیرانه مأموران سازمان سکوریات برای تشویقها و کف زدنهای از پیش ضبطشده. میدان کمیته مرکزی بهسرعت از هزاران تظاهرکننده لبریز میشود. اولین سخنرانان یکسره و بدون مقدمهچینی حوادث شهر تیمیشوارا (شهری که خواهان الحاق به مجارستان بود و کشیش تویکز آن را تبدیل به خواست ملیگرایانه کرده بود که نهایتاً به گلولههای سرکوبگران و عملیات خونبار نظامی به روی مردم مواجه شد) را محکوم میکنند و آن را محصول تحریکات عناصر فاشیست ابزار دست غرب میدانند.
جمعیت عکسالعملی نشان نمیدهد و مردم منتظر چائوشسکو میمانند. سرانجام او در کنار همسرش یلنا به میدان میآید. چائوشسکو تازه سخنرانی خود را شروع کرده است که جمعیت به جنبوجوش و تبوتاب میافتند. بعضی حتی با شتاب میدان را ترک میکنند. هنوز بحث تظاهرات خصومتآمیز مطرح نیست ولی برخی مردم فریادها و مسلح کردن سلاحهای خودکار را از بلندگو میشنوند. ترس مردم حاضر در میدان را فرامیگیرد. احساس میکنند که به آنها شلیک میشود، درست مثل حادثه تیمیشوارا.
عملیات سازمان سکوریات شروع میشود
در واقع این سروصداها از یک نوار ضبطصوت در میدان پخش میشود. فقط مأموران سکوریات، یعنی رهبران مراسم هستند که میتوانند برای به هم زدن مراسم چنین حقه و ابتکاری را به کار ببرند. بدین ترتیب پلیس سیاسی عاملاً و عامداً به چائوشسکو خیانت میکند. از همین لحظه تظاهرات بهگونهای رقتبار خاتمه مییابد. رهبر رومانی بهکلی دستپاچه میشود و بهعبث قول افزایش دستمزدها را میدهد چراکه منبعد آبرویی نزد توده ندارد. ارتش برای سرکوب تظاهرکنندگان مداخله میکند ولی مداخلهاش بیفایده بوده و دیر شده است. مخالفان بر خیابانهای مسلط شدهاند و نظامیان بهزودی با شورشیان اعلام همبستگی میکنند که خود برآیند براندازی جدید است.
۲۲ دسامبر، روز پایانی دیکتاتور
روز ۲۲ دسامبر یعنی فردای روز تظاهرات ناموفق درحالیکه مخالفان خیابانها را همچنان در اشغال خود گرفتهاند، رادیو رومانی خبر خودکشی ژنرال میلا، وزیر دفاع را پخش میکند. خبر برای همه افسران تکاندهنده است. افسران حتی لحظهای هم شک ندارند که چائوشسکو او را به خودکشی داده است. خطای ژنرال میلا در نظر چائوشسکو نرمش در برابر تظاهرکنندگان بوده است. ازاینپس چائوشسکو بدون حمایت ارتش و بخشی از مأموران سکوریات محکوم به نابودی است و بهموجب روایت رسمی تصمیم به فرار میگیرد. بدینسان تظاهرکنندگانی که روز ۲۲ دسامبر جلوی کاخ ریاست جمهوری تجمع کردهاند شاهد پرواز یک بالگرد سفیدرنگ هستند که سرنشینانش را گویا چائوشسکو و همسرش یلنا و محافظان تشکیل میدهند. ولی خلبان بالگرد ظاهراً به آنها خیانت میکند و در بحبوحه تظاهرات، در نقطهای به زمین مینشیند و آنها را مجبور میکند که برای جابجایی به اتومبیلهای عبوری ایست دهند. چائوشسکو و همراهان بلافاصله پس از پیاده شدن از بالگرد، توسط مردم شناسایی و دستگیر میشوند، درست مثل لویی شانزدهم و همسرش ماری آنتوانت در وارن (شهری در فرانسه که لویی شانزدهم و همسرش قصد فرار را داشتند ولی دستگیر شدند).
محاکمه چائوشسکو و یلنا
تصاویری که در پایان سال ۱۹۸۹ از تلویزیونها پخش میشود، در نظر افکار عمومی دنیا تکاندهنده و دهشتبار است. درحالیکه دنیا سرگرم برگزاری جشنهای پایان سال است، ناگهان تلویزیونها تصویر زوج سالمندی را به روی صحنه میآورند که توسط دو قاضی نامرئی محاکمه میشوند. هر دو قاضی گمنام از مقاومت دور از انتظار و شأن و شخصیت بیهمتای این زوج متهم به حیرت افتادهاند. پس از نیم ساعت حکم را قرائت میکنند. حکم قضات، دو محکومیت به اعدام است که بلافاصله به اجرا درمیآید. ولی صحنه اعدام از تصاویر تلویزیونی حذف میشود. مردم فقط پایان سرنوشت این زوج را میبینند. دو جسد نزدیک یک دیوار... اجساد نیکولای چائوشسکو و همسرش یلنا است. بینندگان تلویزیون، بهرغم محبوبیت اندکی که این زوج دیکتاتور در بین مردم دارند، از این محاکمه فرمایشی احساس شرم میکنند.
رهبران جدید رومانی و تزریق توطئه
رهبران جدید رومانی، بعد از فرار و محاکمه چائوشسکو ادعا میکنند هواداران سابق دست از مقاومت برنداشتهاند. حتی پای استخدام مزدوران عرب را نیز به میان میکشند. البته مردم صدای تیراندازیهای شبانهای را در خیابانهای بخارست میشنوند. آنطوری که در آن موقع توسط رهبران جدید رومانی عنوان میشود، این تیراندازیها احتمالاً کار «تروریستهای» طرفدار رژیم سابق است. اما واقعیت این است که تکتیراندازهای شبکار رژیم جدید، سلاحهای خود را با گلولههای قلابی پر میکنند که فقط صدا را انعکاس میدهد. مهماتی که به ارتش رومانی تعلق دارد. چراکه باید مردم مجاب شوند که خطر بهکلی برطرف نشده است و بنابراین دست از حمایت رهبران جدید رومانی برندارند.
سرنوشت سازمان سکوریات
بعد از انقلاب هیچ تصفیهای در سازمان سکوریات که سالها سایه ترس را بر سر رومانیها گسترده بود، صورت نمیگیرد، این یعنی مقامات ارشد و میانی و حتی مأموران جز این سازمان تصمیم داشتند، رهبر رومانی را تغییر دهند و نهایتاً شاید چائوشسکو دیر فهمیده بود که خیانت اصلی به او از درون سازمان سکوریات رقم خورده است.
منبع:
- پاتریک پنو، ترجمه محمدسعید عطارها، سازمانهای امنیتی روس از شوروی استالین تا روسیه پوتین، نشر نو ۱۳۹۲
*سیدمحمود کمال آرا (زکریا) - پژوهشگر مسائل سیاسی و روابط بینالملل
انتهای پیام/۴۱۰۶/
انتهای پیام/