صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

«سرجوخه»؛ سریالی که تکرار همان قصه‌های همیشگی نبود/تلاش برای شناخت زودهنگام گرگ قبل از دریده‌شدن

شاید در ابتدا تصور می‌شد سریال «سرجوخه» اثری کلیشه‌ای و تکرار همان قصه‌های همیشگی باشد اما به سمت واقعیاتی رفت که گاه حقیقت هم داشت.
کد خبر : 625446

به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون خبرگزاری آنا، از زمانی که سریال «سرجوخه» روی آنتن رفت و یا حتی قبل از آن، زمزمه‌هایی شنیده شد که بیشتر ناشی از کج‌فهمی و گاه غرض‌ورزی بود.باید داستان از هزارتوی اجتماعی به صحنه سیاسی و نبردهای پنهان دو سرویس اطلاعاتی رقیب وارد می‌شد تا هم از پیچیدگی حریف در بکارگیری ساده‌ها و هم از هوش ایرانی در مقابله با دشمن از روش مهندسی معکوس و با اتکا به غیرت ایرانی، آگاهی یابیم.


سریالی که ساده شروع شد و تصور می‌رفت کلیشه‌ای و تکرار همان قصه‌های همیشگی باشد به سمت واقعیاتی رفت که گاه حقیقت هم داشت. حکایت چیز دیگری شد، وقتی کیان فهمید باید کارخانه را آتش بزند و غلام‌رضا متوجه شد قرار نیست خلافکاری را به قتل برساند، بلکه باید متخصصی را ترور کند. (تا حدی که تفاوت قتل و ترور را هم نمی‌فهمید!). در چنین وضعیتی، عده‌ای کم حوصله باید دستان خود را بالا ببرند تا بتوانند تغییر یابند وگرنه شکست می‌خورند.


تا اینجای داستان معلوم شد نه عشقی میان جماعت اطراف کیان وجود داشته و نه حقیقتی بین آن‌ها ردوبدل می‌شده، جماعتی قلابی که تنها کیان در میان آن‌ها قابلیت رهایی دارد تا جایی که کیان از آرش (وکیل- نیروی اطلاعات) در زندان سئوال می‌کند: «چرا میان بقیه من را انتخاب کردید؟» و آرش در جواب می‌گوید: «چون صفات الهی در وجودت هست!» و بعد از فردوسی کُد می‌آورد که «خداشناسی و حدشناسی داری و همین برای رهایی تو کافی است!»


ساده‌سازی مسائل پیچیده و پیچیده کردن اتفاقات ساده اگر درست، به جا و با خلق تصاویر باورپذیر در تولید سریال‌های تلویزیونی جای گیرد یقینا هم می‌تواند مخاطب بیشتری جذب کند و هم به مثابه کلاس درسی است که طبقات مختلف اجتماعی را با روش‌های مهندس ذهن آشنا می‌کند.


شکی نیست که تا قبل از سریال «سرجوخه» اکثر مردم تصور می‌کردند پرستوها صرفا برای مسئولین و به‌منظور نفوذ اطلاعاتی آموزش دیده‌اند اما این سریال ساختارشکن، نشان داد که پرستوها با هدف ترور و تخریب به شکارگاه اجتماع ورود کرده، امثال غلام‌رضا را با عشوه‌گری و حلقه کیان را با وعده پول فریب می‌دهند.


سریال «سرجوخه» نباید فراموش شود.باید درباره آن جلساتی گذاشت تا کارشناسان از قصه و دیالوگ‌های این سریال برای واکسینه کردن اجتماع در مقابله با ویروس خیانت در حوزه جاسوسی استفاده کنند.


دنیای پیچیده فرقه‌های نوپدید در «سارق روح»، تولید و توزیع مواد مخدر در مجموعه «ترور خاموش»، تروریسم در «خانه امن» و جاسوسی برای عملیات در سریال «سرجوخه» موضوعات مهمی است که باید پیش از این موردتوجه سریال سازان و فیلمسازان قرار می‌گرفت. اگر تولید اینگونه سریال‌ها از سال‌ها قبل صورت می‌گرفت و آحاد جامعه از واقعیات پنهانی که اطراف آن‌ها می‌گذرد آگاهی می‌یافتند، قربانیان کمتری نیز در این عرصه های حساس و پرخطر می‌دادیم.


این گونه آثار می‌توانند خوب فکر کردن را به مخاطب بیاموزند و جایگاه عقل و اندیشه را گسترش دهند. سریال‌هایی که در رشد اجتماع و انسداد مسیر خلاف و گناه تاثیر دارند.سریال «سرجوخه» در حوزه‌ای وارد شد که تشخیص سگ و گرگ به‌راحتی امکان‌پذیر نبود و متاسفانه زمانی گرگ را می‌شناختیم که دریده شده بودیم!


انتهای پیام/۱۱۰/


انتهای پیام/

ارسال نظر