نهادهای راهبردی برای حل مسائل کشور کدامند؟
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا؛ لاله قلیپور- شناخت نظام مسائل کشور به معنای کشف منظومه مسائل و فهم رابطه میان آنها و شناسایی گلوگاههای اصلی و نقاط مداخله هوشمند از ضروریات و اولویتهای حکمرانی بهویژه در شرایط کنونی انقلاب اسلامی است.
بر همین اساس گروههای متعددی برای شناسایی نظام مسائل در حوزههای مختلف فعال شدهاند و هر یک روایتی از مسائل ارائه میدهند. مطمئناً به دلیل تفاوتهای معنادار در ترکیب نخبگان و سطح شناختی آنها و نیز تنوع روشها و ابزارها، روایتهای ناظر بهنظام مسائل فاصلههای قابلتأملی دارند. از طرفی استفاده از روشهای نامناسب و ناسازگار در تحلیل نظام مسائل توصیههای نادرست را به بار خواهد آورد در فقدان روششناسیهای سازگار و مناسب، خروجیهای مطالعات نظام مسائل، گرفتار سوگیری، جزئینگری، حل مسئله نادرست بهجای مسئله درست، نتایج غیرواقعی یا غیرعملی هستند.
مؤسسات پژوهشی هم تاکنون در تحقیقات خود با خطی نگریستن به مسائل کشور و در نظر نگرفتن تغییرات اساسی مسائل در آینده، با ریسکهای بزرگی مواجهاند. اگر نسبت به وضعیت مسائل کشور رویکرد کلنگر و منظومهای نباشد و برآوردی از حساسیت سیستم به مداخلات انجام نشود، احتمال خطا و به هم خوردن نظم شکننده موجود و حرکت به سمت بینظمی و آشفتگی وجود دارد.
به بیانی دیگر حل مسائل کشور نیازمند مداخلات هوشمند است. هر مداخلهای اول باید شبیهسازی شود و در مقیاس کوچک یا پایلوت آزمون شود در غیراینصورت شاید خسارت مداخلات بیش از دستاوردها باشد. نظام مسائل کشور امروز بسیار وسیع و عمیق و به هم تنیده است که شامل حل مسئله «وابستگی بودجه به نفت»، «عدم شفافیت بودجه»، «محیط کسبوکار»، «تورم»، «فاصله طبقاتی»، «بیثباتی سیاستها»، «ناکارایی هزینهها»، «کسری بودجه»، «بیش برآورد درآمدها»، «فساد» و هزاران مسئله دیگر است.
اما اینکه کدام مسئله در ابتدا باید حل شود، مسائل پیشران کدام است و حل این مسائل درنهایت چگونه به توسعه و پیشرفت کشور منجر خواهد شد، نیاز به درک دقیق از نظام مسائل کشور دارد. در این راستا در بخش اول پرونده ویژهای با عنوان نظام مسائل کشور با علیرضا نصر اصفهانی، مدیر گروه آیندهپژوهی حکمرانی پژوهشکده چشمانداز و آیندهپژوهی با موضوع «نظام مسائل کشور و الزامات حل آن» به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن را در ادامه ازنظر میگذرانید.
آنچه در گفتوگوی ما با علیرضا نصر اصفهانی میخوانید:
*چرا باید نظام مسائل کشور را شناخت؟
*مسئله، بیانگر نقص یا عیب در وضع موجود در سنجش یا قیاس با وضع مطلوب است
*کارشناسان نگاهی چندبعدی، بی نبخشی و دینامیک از مسائل مزمن و بهمتنیده کشور داشته باشند
*دانشگاه، نهادهای مدنی، صنعت و رسانه هر یک در لایهای به دنبال حل مسائل کشور هستند
چرا باید نظام مسائل کشور را شناخت؟
آنا: روایتهایی که از نظام مسائل کشور ارائه میشود، چگونه بر حل مسائل کشور تأثیر خواهد گذاشت؟
نصر اصفهانی: نوع روایت و نگاهی که بهنظام مسائل کشور وجود دارد، بر مدل حل مسائل کشور تأثیر میگذارد. بهطورکلی میتوان گفت سه نوع روایت از سه جریان از نظام مسائل کشور ارائه میشود. روایت جریان اول مربوط بهنظام استکباری است، که به دنبال فروپاشی کشور است و رویکرد سرسپردگی در مواجهه با نظام سلطه دارد. اصل تشکیل نظام اسلامی را رد میکنند. حرکت در مسیر توسعه را تنها درگرو پذیرش قواعد جهانی و غرب میدانند. راهحلهای غرب را تنها راهحل ممکن و پذیرش سلطه آنان را اولین گام توسعه برمیشمرد.
خبرگان سیاستگذاری با دو قطبی «بی روشی» و «روش زدگی» مواجهاند
روایت جریان دوم متعلق به جریان غیرانقلابی است، که به دنبال آزادی و جامعه کثرتگرا است و رویکرد سازشکارانه در مواجهه با نظام سلطه دارد. ناکارآمدی را ناشی از اصول و مبانی انقلاب اسلامی، بیاعتمادی مردم بهنظام، تفکرات تاریخمصرف گذشته و بسته و متحجر، عدم تعامل با قدرتهای جهانی میدانند.
روایت جریان سوم متعلق به جریان انقلابی است، که به دنبال عدالت و کارآمدی است و رویکرد مقاومتی در مواجهه با نظام سلطه دارد. ناکارآمدی را ناشی از سوء مدیریت، عدم خودباوری، ضعف در قانونگذاری و قاعده سازی، اشرافی گری و رانتخواری و تفکر وابسته مدیران ارشد، رویکردهای غیرانقلابی و غیر جهادی و غیره میدانند.
مسئله، بیانگر نقص یا عیب در وضع موجود در سنجش یا قیاس با وضع مطلوب است
آنا: مسئله چیست و چه تفاوتی معنایی با مشکل دارد؟
نصر اصفهانی: مطالعات گوناگونی پیرامون مفهوم مسئله و انواع آن صورت گرفته است. «مسائل» دشواریهایی محدودشدهای هستند که منابع لازم برای حل آنها در اختیار است. در مقابل «مشکلات»، محدود نشده، تعریفنشده و بسیار پیچیدهتر از مسائل هستند. واژه «مشکل» نشاندهنده ترکیبی آشوبناک از جریانهای گوناگون است. «مسئله»، بیانگر «نقص» یا «عیب» در «وضع موجود» است که در سنجش یا قیاس با «وضع مطلوب» به دست میآید. بهعنوانمثال، موانع موجود در فرایندهای اعطای مجوز برای سایر کسبوکارها که منجر به طولانی شدن فرایند اخذ مجوز و تحمیل هزینههای مستقیم و غیرمستقیم میشود، یکی از مسائل حوزه کسبوکار بهشمار میآید.
بیشتر بخوانید:
اندیشکدهها در ارتباط با حاکمیت، دانشگاه و جامعه نقشآفرینی میکنند
راهاندازی اندیشکدههای استانی ابزار ضروری برای حل مسئله در دانشگاه آزاد اسلامی است
ارزیابی هویت دانشگاههای آینده با آیندهپژوهی آموزش عالی/ ۶ پیشران در آموزش عالی ایران وجود دارد
درون هر خوشهای از مسائل یا «نظام مسائل»، تعیین دقیق تکتک مسائل و پیشنهاد راهحلهای منفرد دشوار است. هر مسئله با همه مسائل دیگر ارتباط دارد؛ هر راهحل برای مسئله، ممکن است از راهحلهای دیگر اثر بپذیرد؛ هیچیک از مسائل یا ترکیبهایی از آنها نمیتوانند با استفاده از روشهای خطی و متوالی گذشته حل شوند.
دریکی از در طبقهبندیها مسائل بر اساس ذات آنها و چگونگی رابطه علت و معلولی، به پنج دسته مسائل «ساده»، «پیچیده»، «بغرنج»، «آشوبناک و بینظم» تقسیم میشوند. «مسائل ساده» مسائلیاند که با رابطهٔ علت و معلولی روشن شناخته میشوند. در مورد بهترین راهحل برای آنها، هیچ اختلافنظری میان تصمیمگیرندگان وجود ندارد. آنها بر دانش خود در مورد مسئله آگاهی دارند و بهاصطلاح «میدانند که میدانند.»
بهرهگیری از روشهای نظرسنجی تخصصی و تحلیل دادههای بزرگمقیاس، موجب عینیتبخشی نظام مسائل میشود
در «مسائل پیچیده» اگرچه رابطه علت و معلولی وجود دارد، ولی شناخت این روابط به تجزیهوتحلیل مسئله نیاز دارد و فقط امکان ارائه راهحلهای خوب و نه لزوماً بهترین وجود دارد. در این نوع مسائل، تصمیمگیرندگان «میدانند که نمیدانند». آنها در صورت درک وجود مسئله به تجزیهوتحلیل آن میپردازند و پاسخ درخوری برای رفع مشکل مییابند. تصمیمگیری در شرایط پیچیده معمولاً به زمان بسیاری نیاز دارد و بعضی مواقع فرد باید میان رسیدن به «پاسخ درست» و «تصمیم بهموقع» یکی را انتخاب کند.
در «مسائل خیلی پیچیده»، وضعیت علت و معلولی مشخص نیست و راهحلها در طی فرایند حل مسئله ظهور میکنند. در اینگونه مسائل، تصمیمگیرنده از وضعیت مسئله آگاهی ندارد و بهاصطلاح «نمیداند که نمیداند.» بنابراین تصمیمگیرنده باید نخست به جستوجو برای یافتن مسئله بپردازد و سپس برای شناخت و پاسخ به آن اقدام کند.
در «مسائل بحرانی و آشوب»، روابط علت و معلولی به سبب تغییرات شدید قابلشناسایی نیستند. تصمیمگیرنده قبل از هر کاری، باید برای پایداری و ثبات سیستم اقدام کند و سپس در پیشناخت مسئله و پاسخ به آن برآید و مسئله را به حوزه مسائل خیلی پیچیده انتقال دهد. در این شرایط راهحل ارائهشده روشی بیسابقه است.
کارشناسان باید نگاهی چندبعدی، بی نبخشی و دینامیک از مسائل مزمن و بهمتنیده کشور داشته باشند
آنا: رویکردهای درست و الزامات حل نظام مسائل کشور چیست؟
نصر اصفهانی: «ساده»، «نقطهای» و «مقطعی» ندیدن مسائل کشور بسیار مهم است، مسائل کشور ابعاد مختلفی دارند و پیچیده و چند حوزهای هستند. کارشناسان باید نگاهی چندبعدی، بی نبخشی و دینامیک از مسائل مزمن و بهمتنیده کشور داشته باشند. سیاستگذاران باید از یک تفکر راهبردی و کلنگر برخوردار باشند تا بتوانند کلان سیستم مسائل کشور را بفهمند و بدانند با حل یک یا چند مسئله، توسعه کشور محقق نخواهد شد بلکه باید مجموعهای از مسائل در یک چارچوب منطقی و زماناند حل شود.
مزیت اندیشکدهها در حل مسئله، شناخت عمیق، لایهای و منظومهوار و پویا، تحلیلهای چندبعدی، بینرشتهای و فرارشتهای از مسائل، رویکردهای آیندهپژوهانه و در نظر گرفتن سناریوها و پیشرانهای مرتبط با مسئله استتوجه به بازیگران و ذینفعان مسئله؛ تجربه حکمرانی کشور نشان میدهد مسئله یارانهها و بسیاری از مسائل دیگر کشور به دلیل طی نشدن فرآیند اجماع سازی با ذینفعان کلیدی موضوع موردنظر، حلنشده است. تجربه موفق طرح فک تورینگ (قانون تأمین مالی مبتنی بر قرارداد) نشان از اهمیت اقناع نخبگان و تعامل با ذینفعان برای درک بهتر مسئله و همچنین برای جلب همراهی و همکاری حداکثری آنها برای حل مسئله است.
نقطهزنی (سیاستگذاری سوزنی)؛ سیاستگذار نمیتواند بهطور همهجانبه، کلیه مسائل شناختهشده با یک راهحل پاسخ بدهد، باید تمرکز خود را بر نقاط مهم و اساسی جلب کرده و سیاستگذاری سوزنی برای جامعه سیاستی انجام دهد، همانند متخصص طب سوزنی که در نقاط خاص و محدودی مداخلات پزشکی خود را انجام دهد.
اعتدال در روشمندی؛ بعضی از کارشناسان بر این باورند که تمرکز بر «روش» در کشف نظام مسائل بیفایده است و باید وارد میدان عمل و اجرا شد. آنها بر این نظرند که گاهی «روش زدگی» منجر به آن میشود که حتی «حقیقت» فدای «روش» شود از طرفی رویکردهای دانشگاهی وقت و انرژی خود را صرف مقدمات و روشها میکنند و زمانی که به تجویز و راهکار میرسند رمقی ندارند و به کلیگویی و بدیههگویی بسنده میکنند. به همین علت افرادی که در میدان حل مسئله در کشور مشغول هستند، تجویزهای آنها را بیمعنا و غیرکاربردی میدانند. گروه دیگری از خبرگان نیز بر این عقیده هستند که بدون روش، نمیتوان به فهم دقیقی از صورتبندی مسائل رسید.
بهطورکلی میتوان گفت خبرگان حوزه سیاستگذاری با یکدو قطبی مواجه هستند و یکی «بی روشی» و دیگری «روش زدگی» است به نظر میرسد باید در نقطه اعتدال حرکت کرد. یعنی از تصمیم در میدان آغاز کنند و متناسب با آن به چارچوب، روش و ملاحظات میدان برسند به بیانی دیگر تمام روشها و ابزارهای حکمرانی در استخدام میدان حل مسئله معنا مییابد. بهطور مثال یک مسئله مانند «خشکسالی در کشور» یا «افزایش قیمت بنزین» را صرفاً با بهکارگیری روشهای آکادمیک (مانند تصمیمگیری چند معیار) نمیتوان قضاوت کرد و موضوع بسیار پیچیدهتر و حساستر است و ارزش ساعتها گفتگو و حرکت در میدان مسئله دارد.
رویکردهای لایهای و عمیق؛ در فرآیند حل مسائل، رویکردهای خورجینی کارگشا نخواهد بود، زیرا نهایتاً، فهرست مسائل احصا خواهد شد و نه آنکه نظام مسائل کشف شود. بر این اساس باید فهم لایهای از مسائل صورت گیرد و نیاز است مسائل در لایههای رفتاری، ساختاری، احساسی (ارادی)، ارزشی و فکری شناسایی شوند یعنی التزام به رویکرد لایهای باعث میشود.
در مورد قواعد و بازیگران و قابلیتهای هر لایه بهصورت جداگانه تدبیر شود چراکه اگر مسئلهای در لایه ساختارها است، نهادها و کنشگران آن (مثلاً نظام بوروکراتیک کشور و مجلس بهعنوان قانونگذار و غیره) با مسئله سطح احساسی (گروههای مرجع اجتماعی و رهبران اجتماعی) متفاوت خواهد بود و در هر لایه باید نسبت بین مسائل کشف شود، درواقع در هر سطح از نظام مسائل، رابطههای علی/معلولی و سببی بین مسائل فهم شود تا بتوان به یک فهم جامع، عمیق و راهگشا از مسائل رسید.
بهرهگیری از روشهای نظرسنجی تخصصی و تحلیل دادههای بزرگمقیاس؛ به کمک تحلیل بیگ دیتا، میتوان به شناخت درستی از منظر اجتماعی در فضای شبکههای اجتماعی رسید در کنار تحلیل دادههای بزرگمقیاس، اجرا و تحلیل نظرسنجیهای تخصصی، میتواند ذهن سیاستگذاران و مدیران را با روایتهای مردم از نظام مسائل کشور آگاه کرد و همچنین ورودی مناسبی برای تحلیلهای خبرگانی فراهم آورد و با مسائل عینی و روز جامعه پیوند داد و بر این مبنا، عینیتبخشی در نظام مسائل صورت میگیرد.
نهاد علم (دانشگاه)، نهادهای مدنی، صنعت و رسانه هر یک در لایهای به دنبال حل مسائل کشور هستند.
آنا: نهادهای راهبردی حل مسئله کشور چیست؟
نصر اصفهانی: بهطورکلی نهادهای مختلفی به حل مسائل کشور مشغول هستند که هر یک ناظر به کار ویژه خود در سطحی به دنبال حل مسائل کشور هستند. نهاد علم (دانشگاه)، نهادهای مدنی، صنعت و رسانه هر یک در لایهای به دنبال حل مسائل کشور هستند بر اساس روندهای موجود، زمین حل مسائل کشور از دانشگاه به سمت اندیشکدهها در حال تغییر است.
تمام روشها و ابزارهای حکمرانی در استخدام میدان حل مسئله معنا مییابداندیشکدههای نهادهای استراتژیک حل مسئله هستند و در ارتباط با حاکمیت، نهاد علم (دانشگاه) و جامعه نقشآفرینی میکنند. مزیت اندیشکدهها در حل مسئله، شناخت عمیق، لایهای و منظومهوار و پویا، تحلیلهای چندبعدی، بینرشتهای و فرارشتهای از مسائل، رویکردهای آیندهپژوهانه و در نظر گرفتن سناریوها، پیشرانهای و روندهای مرتبط با مسئله، نیروی انسانی متبحر و کارآزموده، و ساختار چابک و انعطافپذیر آنها برای شناخت و حل مسائل بحرانی، خاص و فوریتی است.
انتهای پیام/۴۱۶۷/
انتهای پیام/