صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۹:۰۰ - ۰۳ مهر ۱۴۰۰
کارشناس مسائل منطقه در گفت‌وگوی مشروح با آنا:

پازل آمریکا در افغانستان، وارد کردن ایران به تقابل نظامی با طالبان بود/ سهم‌خواهی احمد مسعود از عمارت اسلامی

غلامرضا صفر پور تصریح کرد: اگر ایران وارد نزاع نظامی با طالبان می‌شد پازل دشمن و آمریکا را تکمیل می‌کرد چون آمریکا به دنبال برپا کردن یک جنگ مذهبی شیعه و سنی در افغانستان بود.
کد خبر : 610087

به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، از همان فردای روز ۲۴ مردادماه که کابل پس از گریختن محمد اشرف غنی، رئیس‌جمهور فراری به دست طالبان افتاد، تصاویر دل‌خراشی از جان باختن افغان‌ها هنگام تلاش برای فرار از کشور در فرودگاه کابل، تشدید احساس اضطراب و ترس عمومی در خصوص نحوه برخورد طالبان با قوانینی که برآمده از خواست مردم هستند و نیز مقاومت‌های مردمی در برخی نقاط مانند جبهه ملی مقاومت به رهبری احمد مسعود در دره پنجشیر باعث بروز تردیدهای جدی در مورد توانایی طالبان در برپایی یک حکومت مبتنی بر اراده مردم و قانون شده است.


این سؤال وقتی جدی‌تر می‌شود که بدانیم در طول تاریخ، هیچ قدرتی در این کشور دوام نیاورده و به‌طریق‌اولی، هر جناح گروهی که بخواهد بدون حمایت مردمی در رأس کار باشد، توان ادامه حاکمیتش را از دست خواهد داد. برای واکاوی این مسئله از منظر تاریخی و شرایط میدانی فعلی، با غلامرضا صفرپور، کارشناس مسائل منطقه و عضو شورای بسیج اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز گفت‌وگویی ترتیب داده‌ایم که ازنظر می‌گذرد.


آنا: به لحاظ تاریخی، افغانستان آوردگاه چه قدرت‌هایی بوده؟


صفرپور: هرچند موقعیت جغرافیایی افغانستان با ایران قابل‌مقایسه نیست و از اهمیت و جایگاه کمتری برخوردار است اما در طول تاریخ، این کشور صحنه رقابت قدرت‌های مهم بوده زیرا در تقسیم‌ِ کاری بین استعمارگران در قرون اخیر، شمال آفریقا به فرانسه واگذارشده و آسیای مرکزی به روسیه و شبه‌قاره هند به انگلیس، و ایران نیز برای جلوگیری از رقابت و ستیزش بین روس و انگلیس تقسیم شد.




بیشتر بخوانید:


طالبان برای کسب مشروعیت، راه درازی در پیش دارد/ الزامات حاکمیت قانون در افغانستان


بایدها و نبایدهای سلطه طالبان بر افغانستان/ چالش کابل با موضوع زنان و «دره پنجشیر»




در این تقسیم‌بندی که در سال ۱۹۰۷ صورت گرفت افغانستان منطقه حائل بین دو قدرت روس و انگلیس بود، انگلیس برای حفظ استعمارگری خود در شبه‌قاره هند افغانستان را به‌عنوان منطقه حائل نگه‌ داشته بود و در این رقابت استعماری بین روس و انگلیس به‌عنوان دو قدرت بزرگ، انگلستان بعد از انقلاب کمونیستی در روسیه برای مهار روسیه و جلوگیری از سرایت ایدئولوژی کمونیسم به کشورهای همسایه و هم‌مرز با روسیه، با به قدرت رساندن دولت‌های دست‌نشانده مثل کمال آتاتورک (مصطفی کمال پاشا) در ترکیه، رضاخان در ایران، ملک فیصل در عراق و امان‌الله خان در افغانستان درصدد مهار قدرت روسیه برآمد.


آنا: آیا می‌توان گفت که تشکیل گروه‌های تندرو در افغانستان از طرف آمریکا، به‌نوعی انتقام‌جویی از شوروی در ماجرای شکست ویتنام بود؟


صفرپور: بعد از جنگ جهانی دوم و روبه‌رو شدن انگلیس با مشکلات اقتصادی در اثر بمباران مراکز صنعتی و زیرساخت‌های آن کشور توسط آلمان و قیام مردمی ناگزیر به ترک مناطق استعماری در سال ۱۹۷۱ شد از این تاریخ به بعد آمریکا به‌عنوان قدرت تازه‌نفس، این خلأ را پر کرد و باز دو کشور افغانستان و ایران برای آمریکا دارای اهمیت استراتژیک در مقابل شوروی شد. در همین راستا ایجاد سد آهنین در مقابل شوروی مدنظر قرار گرفت. بعد از انقلاب اسلامی و خروج ایران از پیمان سنتو و دکترین دو ستونی آمریکا، ایران از اردوگاه غرب خارج شد و شوروی با اشتباه محاسباتی برای خارج کردن افغانستان از اقمار غرب و جلوگیری از سرایت انقلاب اسلامی، افغانستان را اشغال کرد. این بهانه خوبی شد برای آمریکا که با یک جنگ نیابتی متشکل از نیروهایی از کشوهای اسلامی به‌ویژه مصر و عربستان با حمایت پاکستان به فرماندهی اسامه بن‌لادن و ملا عمر به اشغالگری ۱۰ ساله شوروی در افغانستان پایان دهد و به‌نوعی انتقام شکست آمریکا در ویتنام را با شکست شوروی در افغانستان جبران کند.



آنا: آمریکا مدعی است به اهدافش در افغانستان دست‌یافته است. آیا واقعاً این‌گونه است؟


صفرپور: بعد از اشغال شوروی، افغانستان به کشوری به لحاظ سیاسی بی‌ثبات و به لحاظ امنیتی ناامن و به لحاظ اقتصادی مواجه با مشکلات عدیده شد و سران گروه‌های جهادی هم متأسفانه در رفع این مشکلات موفق نبودند. و نهایتاً طالبان در سال ۱۳۷۵ بدون مقاومت از سوی مردم و گروه‌های جهادی به‌نوعی تحت عنوان منجی به‌راحتی توانست به مدت پنج سال در افغانستان حاکمیت کند. بعد از وقایع مشکوک ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به بهانه سرکوب تروریست‌های القاعده و طالبان، آمریکا وارد افغانستان شد و در این ۲۰ سال اشغالگری افغانستان با بیش از ۲ تریلیون دلار هزینه و ۶ هزار کشته از نیروهای نظامی آمریکا و به خاک و خون کشیدن مردم مظلوم افغانستان، بازهم حاصلی جز بی‌ثباتی و ناامنی و اقتصادی برای افغانستان نداشت. دولت‌های حامد کرزای و اشرف غنی هم در این مدت با حمایت آمریکا نتوانستند درد و رنج مردم این کشور را تسکین دهند و باز در سال ۱۴۰۰ تاریخ تکرار شد و طالبان مثل سال ۷۵ در مدت دو هفته توانست ۹۰ درصد خاک افغانستان را بدون مقاومت دولت اشرف غنی و نیروهای نظامی آموزش‌دیده از سوی غرب، تصرف کند و به‌عنوان ناجی این کشور سر برآورد.


آنا: حرکت احمد مسعود پس از غلبه تقریباً کامل طالبان و موضع ایران در برابر طالبان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟


صفرپور: متأسفانه احمد مسعود هم از ابتدای اشغالگری آمریکا و ورود طالبان حرکت و قیامی انجام نداد تا انگیزه‌ای برای حرکت مردم شود، و بعد از در اختیار قرار گرفتن ۹۰ درصد از خاک افغانستان اقدام به واکنش کرد که نشان از سهم‌خواهی وی از طالبان هست که این حرکت هیچ نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت و حرکت وی مورد استقبال مردم افغانستان و یا حتی مردم منطقه پنجشیر هم قرار نگرفت. اما موضع جمهوری اسلامی ایران در خصوص طالبان؛ شناخت آن‌ها به‌عنوان بخشی از واقعیت‌های افغانستان است، ایران طالبان را نه جزو محور مقاومت می‌داند و نه ضد محور مقاومت. پس سیاست صبر و انتظار را در پیش‌گرفته تا وضعیت افغانستان مشخص شود. همان‌طور که رئیس‌جمهور محترم هم در تهران و هم در اجلاس شانگهای گفتند: باید دولت آینده در افغانستان دولت فراگیر همه اقوام و اقلیت‌های مذهبی در افغانستان باشد و علاوه بر فراگیری، امنیت شیعیان افغانستان هم تأمین شود و تهدیدی هم علیه جمهوری اسلامی ایران صورت نپذیرد. همچنان که مقام معظم رهبری فرمودند، مردم افغانستان برای ما مهم هستند و همچنین امنیت مرزهای ایران هم مهم است.


آنا: تفاوت‌های طالبان و داعش ازنظر حضرتعالی کدام‌اند؟


صفرپور: در برخی شبکه‌های اجتماعی شاهدیم که طالبان و داعش را مشابه تصور می‌کنند اما حداقل طالبان و داعش در ۴ مورد باهم متفاوتند. اول ازنظر فکری داعش حنبلی و وهابی هستند و رویکرد تکفیری و تروریستی دارد اما طالبان حنفی مذهب و از فرقه دیوبندیه شاه ولی‌الله دهلوی در شبه‌قاره هند هستند و گرایش‌های صوفی‌گری دارند و هیچ‌گونه نگاه تکفیری ندارند. دوم، داعش در رویکرد سیاسی هیچ اعتقادی به دیپلماسی و مذاکره ندارد اما طالبان برای به قدرت رسیدن اهل مذاکره و دیپلماسی است. سوم، داعش رویکرد و داعیه خلافت بر تمام جهان را دارد اما طالبان صرفاً به ایجاد خلافت اسلامی یا امارت اسلامی در حوزه قلمرو افغانستان قائل است. چهارم، عناصر تشکیل‌دهنده داعش از افراد و ملیت‌های مختلف مثل کشورهای اروپایی، چچن‌ها و عربستان و عراق و سوریه هستند اما طالبان صرفاً از عناصر افغان تشکیل‌شده.



آنا: آیا ایران باید در حمایت از پنجشیر وارد افغانستان می‌شد؟


صفرپور: در حال حاضر طالبان با داعش درگیر است و می‌توان گفت که داعش از سوی آمریکا، مهار طالبان را به عهده دارد اما متأسفانه برخی جریان‌های سیاسی در داخل ایران به دنبال این هستند که چرا ایران وارد بحث نظامی در افغانستان نشده و یا از احمد مسعود حمایت نظامی نکرده. ایران اگر وارد نزاع نظامی با طالبان می‌شد پازل دشمن و آمریکا را تکمیل می‌کرد چون آمریکا به دنبال این است که در افغانستان جنگ مذهبی شیعه و سنی شکل بگیرد. در ثانی، ورود ایران به مسائل عراق و سوریه بعد از دعوت دولت‌های آن کشورها از ایران، انجام پذیرفته است، تا نیروهای ایران وظیفه مستشاری نظامی را به عهده بگیرند، اما در ماجرای افغانستان نه دولت وقت اشرف غنی و نه احمدمسعود درخواست کمک و مشورتی از ایران نداشته‌اند و ایران سرخود نمی‌توانست وارد افغانستان شود و اگر وارد می‌شدیم شیعیان آن کشور قتل عام می‌شدند و مرزهای شرقی کشورمان هم دستخوش درگیری می‌شد. پس رفتار عاقلانه و حکیمانه که با تدبیر مقام معظم رهبری انجام شد، عدم حضور و عدم فعالیت مستشاری در افغانستان است.


انتهای پیام/۴۱۰۶/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر