صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

این زیرزمین پر از ترانه است/ ساعتی در یک استودیوی غیرمجاز

اوضاع و احوالشان غم انگیز است نه درآمد خوبی دارند و نه امیدی به گرفتن مجوز. فقط دلگرمی‌شان به همین استودیوی کوچک رؤیایی‌شان است. اسم زیرزمینی را هم دوست ندارند. منتظرند تا بالاخره روزی کوچ کنند و بیایند روی زمین.
کد خبر : 60855

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه ایران در این رابطه نوشت: قرار، ساعت پنج غروب. در یکی از استودیوهای ضبط موسیقی زیرزمینی. البته برخلاف تصورتان مکانش زیر زمین نیست. باید به طبقه دوم یکی از آپارتمان‌های شرق تهران برویم. اصلاً فکرش را هم نمی‌کنید که در یک ساختمان مسکونی پنج طبقه یک استودیو بتواند با همه سرو صداهایش کار کند. این گروه تنها گروهی بود که خیلی با احتیاط و با اصرار راضی به گفت‌و‌گو شد. بقیه قرار گذاشتند و به هم زدند. دوست دارند از مشکلاتشان بگویند اما از صحبت کردن با یک خبرنگار هراس دارند.


در استودیو که باز می‌شود نگرانی در چشم‌های‌شان موج می‌زند. وارد پذیرایی یا همان اتاق فرمان می‌شوم و خیلی زود گفت‌و‌گو سر می‌گیرد. امیر خواننده گروه و آهنگساز و تنظیم کننده اثر و صاحب استودیو امید دارند با ساختن یک اثر خوب و فروش آن در یکی از سایتها مورد توجه عموم قرار بگیرند تا بتوانند آینده روشنی در رشته موسیقی برای خود رقم بزنند. خبری از آلات موسیقی و ساز نیست. کار قبلاً آهنگسازی شده و از طریق همان کامپیوتر اتاق فرمان، پخش می‌شود و مانده امیر که باید آوازش را بخواند.
حسین که پشت میز اتاق فرمان نشسته صدای موسیقی شاد کامپیوتر را کم می‌کند تا وارد بحث شود. دیوار اتاق‌ها همه مجهز به سیستم آکوستیک هستند تا صدا بیرون نرود و صدای بیرون تو نیاید. او صاحب این استودیوی زیرزمینی است. استودیویی که مجوز ندارد. می‌گوید:« صاحب این واحد مسکونی هستم و استودیو را هم چند ماهی است که آماده کرده‌ام.»
خودش هم می‌داند که طبق قانون و بخشنامه شهرداری استودیوها بدون مجوز تجاری نمی‌توانند در موقعیت مسکونی اجازه کار داشته باشند. از طرفی اداره اماکن هم اگر به موقعیت چنین استودیوهایی که در ساختمان‌های مسکونی هستند پی‌ببرد، اجازه ادامه فعالیت نمی‌دهد و درش را پلمب می‌کند. بنابراین کسی مثل حسین که این ریسک را پذیرفته باید مراقب خیلی چیزها باشد.
پیش از اینکه با یک گروه زیرزمینی رو به رو شده باشم، فکر می‌کردم لابد متن ترانه‌های‌شان باید مشکل داشته باشد؛ مثلاً کلمات زشت و خارج از ادب یا نوعی گرایش سیاسی و... اما وقتی به شعر ترانه‌ای که خوانده می‌شود، گوش می‌دهم، هیچ اشکال محتوایی در آن نمی‌بینم، شاید چند جا قافیه‌ها مشکل داشته باشد و... از امیر می‌پرسم تا به حال به دفتر موسیقی وزارت ارشاد برای گرفتن مجوز رفته یا نه؟ می‌گوید: «نه. اما به چند تا از دوستانم که رفتند مجوز ندادند؟ همان اول به شعرشان ایراد گرفتند. به وزن و قافیه و از این دست حرف‌ها. ایرادات ادبیاتی»
امیدها از دو سال پیش در حوزه موسیقی برای گرفتن مجوز بیشتر شد. وقتی علی مرادخانی معاونت امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: «سعی می‌کنیم کاری کنیم که چیزی به اسم هنر زیرزمینی وجود نداشته باشد تا تبدیل به موضوع مجرمانه شود؛ وقتی همه از زیر زمین به روی زمین آمدند، در چارچوب قانون کار می‌کنند.»
بحث رد شدن مجوز بسیاری از خواننده‌ها را با فرزاد طالبی سرپرست دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح می‌کنم. او درباره کار اولی‌ها می‌گوید: «به وفور در طی 9 ماه اخیر مجوز گرفته‌اند. حتی تسهیلات جدیدی هم برای کار اولی‌ها در نظر گرفته‌ایم تا نیازی به حمایت مؤسسه‌ها نداشته باشند. اگر 3 قطعه یا یک قطعه داشته باشند خودشان هم می‌توانند پیگیری کنند و مجوز بگیرند و به صورت تک قطعه در فضای مجازی منتشر کنند تا اگر مورد استقبال عموم قرار گرفتند، به جای اینکه آنها به دنبال مؤسسات باشند مؤسسات دنبال آنها بیایند. چون معمولاً برای مؤسسات خیلی توجیه اقتصادی ندارد که با یک کار اولی کار کنند.»
وقتی درباره چگونگی و نحوه گرفتن مجوز می‌پرسم می‌گوید: «کیفیت و محتوای شعر باید اول در شورای موسیقی دفتر بررسی شود. کیفیت اثر از حدی نباید پایین‌تر باشد. غیر از این موضوع بحث صلاحیت فردی است که از طریق حراست و مراجع قانونی بررسی می‌شود.»


در این بین هستند خواننده‌هایی که اصلاً دنبال مجوز گرفتن نیستند و به یکباره کارشان از شبکه‌های ماهواره‌ای سر در می‌آورد. در این میان ماجرای زیرزمینی شدن هنر موسیقی و آواز با هنرهای دیگر در ایران خیلی فرق دارد. موسیقی زیرزمینی با شبکه‌های ماهواره‌ای زودتر بروز و ظهور می‌کند و خواننده‌اش هم ممکن است با همان شبکه‌ها بالاخره معروف شود.
زمانی موسیقی زیرزمینی به معنای اعتراض بود اما در حال حاضر این نوع از موسیقی معنا و رویکردهای دیگری پیدا کرده است. با این اوصاف چرا موسیقی زیرزمینی هنوز زیرزمینی است؟
جواب این پرسش را سعید سال‌افزون کارشناس موسیقی می‌دهد: «برخی از خواننده‌ها وقتی می‌خواهند کارشان را شروع کنند، با مجوز گرفتن آشنایی ندارند. بعضی‌ها هم رسانه‌های غیر مجاز و یا غیر رسمی را برای شهرتشان مناسب‌تر می‌دانند. این‌ها هم خود دو دسته‌اند؛ آنهایی که نمی‌خواهند در چارچوب قوانین وزارت ارشاد اسلامی کار کنند تا هر چه زودتر معروف شوند و دسته دومی که از هر نظر کارشان و کلیپ‌های‌شان مجاز است اما می‌خواهند اول معروف شوند و مورد اقبال عموم قرار بگیرند و بعد از ارشاد مجوز بگیرند. البته نمی‌دانند که بعد از آن خبری از مجوز نیست. چون دیگر وزارت ارشاد آنها را قبول نمی‌کند. البته وزارت ارشاد راه را برای آنهایی که کارشان را به شبکه‌های غیر مجاز فروخته‌اند نمی‌بندد و برای مجوز 2 سال مهلت می‌دهد تا به هیچ وجه کار بیرون ندهند. اما مشکل اینجاست که بعد از دو سال آنها از یادها رفته‌اند و طرفدارانشان را هم از دست داده‌اند.


اینجاست که رفتن به سمت کارهای سطحی و سبک شروع می‌شود. چون دیگر محدودیتی سر راه خود نمی‌بینند. در این مرحله گروه زیرزمینی سعی می‌کند همانی باشد که شبکه‌های ماهواره‌ای می‌خواهند. آنها شعرهایی می‌خوانند که هم برای فرهنگ عمومی بد است و هم برای جامعه موسیقی. این یعنی از دست دادن پتانسیل‌های موسیقی در کشور.»
از بحث مجوز هم که بگذریم درآمد موسیقی در ایران و خوانندگی خیلی کم است. حتی آنهایی که کارشان را به شبکه‌های آنطرف آبی می‌دهند هم چیز زیادی عایدشان نمی‌شود فقط بحث محبوبیت است. سال افزون می‌گوید: «نهایتاً 5 یا 6 خواننده پردرآمد در ایران فعالیت می‌کنند. از آنها که بگذریم، حتی خیلی از خواننده‌های معروف هم درآمد چندانی ندارند.»
امیر حالا می‌خواهد از طریق سایت‌های بین‌المللی مشهور شود. راه و چاهش را هم عماد می‌داند. آهنگساز است و به قول خودش صاحب لیبل. منظورش از لیبل همان شرکت‌های تجاری موزیک است که واسطه خرید و فروش آهنگ‌ها و آلبوم‌های موسیقی این‌گونه خواننده‌ها هستند. مراحلش هم به این ترتیب است که اول از طریق اینترنت فرم قرارداد را پر می‌کنند و از آن شرکت به شرط فروش درصدش را می‌گیرند. عماد می‌گوید: «به مدت 5 سال حقوق و مزایای اثر تحت قرارداد آن شرکت است.» وقتی از میزان درآمد این کار می‌پرسم، می‌گوید: «ما به خاطر تحریم‌ها هنوز نتوانسته‌ایم هیچ‌گونه حساب بین‌المللی داشته باشیم. گردش مالی برای این کار خیلی سخت است. ما تازه باید به آنها پول هم بدهیم. تازه از این قراردادها هم چیز زیادی عاید ما نمیشه 50 درصد از پول کار را شرکت بر می‌دارد و 25 درصد هم پای تبلیغ کار می‌رود و در نهایت 25 درصد برای هنرمند می‌ماند و بس. البته این قرارداد در ایران این‌گونه است. در خارج چون هر کس وظیفه خودش را انجام می‌دهد درصدها هم فرق می‌کند. در کشورهای دیگر مدیر برنامه، کار خودش را می‌کند و تهیه کننده هم کار خودش را اما اینجا همه کارها را یک نفر انجام می‌دهد.» البته به گفته او این شرکت‌های تجاری موزیک در ایران هم فعال هستند و به صورت مجاز کار می‌کنند مثلاً یک اسپانسر پولدار برای کار خواننده پیدا می‌کنند و کلی درآمدزایی می‌کنند.


بحث بالا می‌گیرد؛ انگار نه انگار همان‌هایی بودند که نمی‌خواستند مصاحبه کنند. به موسیقی الکترونیک علاقه دارند و شاکی از اینکه فضا برای این نوع موسیقی در ایران کم است. معتقدند موسیقی پاپ را در ماشین هم می‌توان گوش داد اما موسیقی الکترونیک را فقط باید در کنسرت شنید و گلایه دارند از این که موسیقی الکترونیک را در شبکه ورزش پخش می‌کنند. می‌پرسند: «چرا این موسیقی به صورت رسمی در ایران کار نمی‌شود؟ سیاسی نیست و حتی خواننده هم نمی‌خواهد. چرا ما باید با این اوضاع اقتصادی، پولمان را به خارج از کشور بفرستیم و قراردادی ببندیم که دستمان به جایی بند نباشد. خواننده‌های پاپ بر خلاف اینکه می‌گویند با موسیقی الکترونیک نمی‌خوانند در اصل استفاده می‌کنند. در ایران چون ابزارهای موسیقی را نمی‌شناسند فرق بین پاپ و الکترونیک را هم نمی‌دانند. به هرحال پاپ‌ها تریبون دارند اما ما نه. »
حسین از زمانی می‌گوید که خواننده‌های پاپ در بین مردم وجهه خوبی نداشتند: «مردم فکر می‌کردند هر کس وارد این حوزه شود به مواد مخدر رو می‌آورد و یا باید لباس خاصی بپوشد. حالا فکر مردم بهتر شده اما گرفتن مجوز برای ما که اول راهیم سخت است.»
اوضاع و احوالشان غم انگیز است نه درآمد خوبی دارند و نه امیدی به گرفتن مجوز. فقط دلگرمی‌شان به همین استودیوی کوچک رؤیایی‌شان است: « تریبونی برای شنیدن حرف‌ها و مشکلاتمان نداریم.» آرزو دارند روزی بتوانند قانونی و بدون هیچ دغدغه‌ای بنوازند و بخوانند. اسم زیرزمینی را هم دوست ندارند. منتظرند تا بالاخره روزی کوچ کنند و بیایند روی زمین.


انتهای پیام/

برچسب ها: خوانندگی موسیقی
ارسال نظر