شبکه چهار با مجله شبانگاهیاش سنتشکنی کرد/ «بیچارچوب»، اما قاعدهمند و باهدف
به گزارش خبرنگار حوزه تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، شبکه چهار سیما این روزها تغییراتی در جدول پخش خود ایجاد کرده و به سمت تولید برنامههایی رفته که با سبک و سیاقی که پیش از این در این شبکه دیده بودیم متفاوت است. تصویری که از شبکه چهار سیما در ذهن مخاطبان تلویزیون نقش بسته، تصویر شبکهای خشک، جدی و رسمی است. شبکهای که مخاطب عام قرار نیست از آن استقبال کند و برنامههای تخصصی آن معمولاً برای تعداد مخاطبی محدود ساخته میشود. در نتیجه، مخاطبی که در خانه مشغول تعویض شبکههاست، حتی به صورت اتفاقی هم روی این شبکه توقف نمیکند.
این تغییر نگرش باعث شده اخیرا برنامههایی با حال و هوای جدید در این شبکه تولید شود. یکی از جدیدترین برنامههای شبکه چهار که پخش آن از اوایل شهریور ماه آغاز شده، برنامه «بیچارچوب» است.یک مجله شبانگاهی به تهیهکنندگی و کارگردانی مشترک حامد مهربانی و احسان حسینی و اجرای جواد مولانیا که حال و هوای جدید و سرخوشانهای دارد و شکل و شمایل آن با سایر برنامههایی که پیش از این از شبکه چهارم سیما دیدهایم کاملا متفاوت است.
این تفاوت تا حدی است که شما اگر به لوگوی شبکه دقت نکنید و تکههایی از برنامه را در فضای مجازی ببینید، احتمال میدهید که این برنامه، یکی از آثار جدید شبکه سه، یا شبکه نسیم است و هرگز نمیتوانید قبول کنید که شبکه چهار، با آن لحن نخبگانی، رسالتمحور و معلمگونهای که تا به امروز داشته، چطور میتواند چنین برنامهای را روی آنتن بفرستد؟ با تمام این تفاسیر چند قسمتی از این برنامه هفتگی پخش شده و از همین ابتدا نیز توانسته تاحدودی با اقبال مواجه شود. این اقبال نسبی در ابتدای راه، باعث شد نگاهی داشته باشیم به نقاط قوت و ضعف برنامه «بیچارچوب».
فرم «کاپیشده» اما احتمالاً موثر!
یکی از نکات اصلی «بیچارچوب» ساختار فرمی آن است. بخشهای اصلی این برنامه که با حضور جواد مولانیا اجرا میشود با روش تک دوربینه (Single-camera) ساخته شده است. در این فرم روایی، مجری برنامه اخبار مهم هفته را با ادبیات و لحن خاصی که برایش تعریف شده، مرور میکند و همزمان با خوانش او عکس، ویدئو یا تیتر اخبار متناسب با سوژه روی صفحه تلویزیون نقش میبنند. در «بی چارچوب» اخبار حوزه فرهنگ و هنر از زوایای متنوع بررسی میشود. روند کلی برنامه به گونهای است که قرار است شوخیها و کنایههای مولانیا، نمکِ اصلی برنامه باشد. به جز این بخش اصلی برنامه، هر قسمت دو گفتگو هم دارد، یکی در رابطه با موضوع اصلی همان قسمت از برنامه است و دیگری گفتگو با یک هنرمند.
اما این فرم روایی در برنامههای فرهنگی و هنری تلویزیون سابقه چندانی نداشته است. نزدیکترین نمونه به این مدل برنامهها «ویدئو چک» است که آن نیز تک دوربینه است، منتها مدل اجرا در آن برنامه به کل با «بیچارچوب» متفاوت است. هرچه این مدل از برنامهسازی در رسانه ما کم است، در آن سوی مرزها اما زیاد و پرطرفدار است، به خصوص در ایالات متحده که برنامههای مختلفی با مجریان گوناگون با این سبک و سیاق دارند.
اکثر این برنامهها به صورت هفتگی و با اسمهای شبیه به «آخر هفته با ...» و با تمهای سیاسی، اجتماعی و هنری به روی آنتن میروند. حالا مشخص نیست دلیل اصلی انتخاب این سبک روایی برای برنامه «بی چارچوب» چه بوده، اینکه ما قبلا چنین چیزی در تلویزیون به این معنا نداشتیم و این سبک میتواند یک روش جدید و مخاطب پسند باشد، یا اینکه چون این سبک در تلویزیون امریکا جواب داده، پس در ایران هم جواب میدهد و باید شبیه به آن رفتار کرد.
بیشتر بخوانید:
مجری سری جدید مسابقه «چهار،سه،دو،یک» مشخص شد
نگاهی به حواشی «دستپخت» جدید تلویزیون
طنازانه و پرکنایه
بعد از مدل برنامه، چیزی که بیشتر از همه جلب توجه میکند ادبیات مجری و زبان برنامه است. زبان کنایی و مطالبهگرانه «بی چارچوب» به نوعی برگبرنده این برنامه به حساب میآید، موضوعی که باعث شده جدیدترین برنامه شبکه چهار، خیلی زود و با پخش چند قسمت ابتدایی، مورد توجه قرار بگیرد. در همین ابتدای کار هم بریدههایی از بخشهای جنجالی و چالش برانگیز «بی چارچوب» سر از فضای مجازی درآورند و اصطلاحا «وایرال» شدند. ا
این مسئله نشان میدهد که سازندگان «بی چارچوب» سعی دارند با ادبیات انتقادی، خیلی زود خودشان را بالا بیاورند و نه فقط مخاطبان تلویزیون، که شبکههای اجتماعی و به طور کلی فضای مجازی را هم هدف قرار دادهاند. نکته جالب توجه درخصوص زبان منتقدانه این برنامه این است که در همین چند قسمت ابتدایی، به زاویه دید خاصی محدود نشده و با یک کلنگر به سوژههای مهم روز پرداخته است. مثل انتقاد از بسته پیشنهادی وزیر فرهنگ و ارشاد جدید که از بخشها خوش ساخت «بی چارچوب» بود و در فضای مجازی هم طرفدار داشت.
بازسازی یک چهره
جواد مولانیا مجری اصلی این برنامه است، کسی که نام و چهرهاش برای مخاطبان تلویزیون آشناست، اگرچه مدتی بود که او را کمتر دیده بودیم. مولانیا اوایل دهه هشتاد با اجرای برنامههای نوجوان پسند تلویزیون خودش را مطرح کرد، مثل برنامه «پسرای ایرونی» که سال ۸۳ پخش میشد و احسان علیخانی گزارشگر آن برنامه بود. او با وجود تجربه خوبی که در اجرا داشت، به سمت تئاتر رفت و انرژی و زمانی که کارگردانی و بازیگری تئاتر از او میگرفت، باعث شد اجرا را برای مدتی طولانی کنار بگذارد. البته در این میان گاهی برای اجرای برنامهها و مسابقههای تلویزیونی به صداوسیما برمیگشت. برنامه گفتوگو محور «شبهای هنر» و مسابقه «چهار،سه، دو، یک» دو برنامهای هستند که با اجرای مولانیا در سالهای اخیر روی آنتن شبکه چهار رفتند.
او در «شبهای هنر» در قالبی کاملاً کلاسیک و رسمی رودرروی کارشناسهای برنامه مینشست و گفتگو میکرد، حالا اما در «بی چارچوب» اوضاع تغییر کرده است، مولانیا فضایی را در این برنامه تجربه میکند که هم برای خودش و هم برای تلویزیون ما جدید است. با این حال آشنایی او با مشکلات حوزه فرهنگ و هنر و البته تجارب عملی او در تلویزیون و تئاتر بلاعث شده تا به مباحث مطروحه در برنامه و گفتوگوهای تخصصی مسلط باشد.
تماشای سه قسمت از یک برنامه نمیتواند میزان توانایی یا ضعف یک مجری را به درستی مشخص کند. اگرچه در همین دو سه قسمت هم بخشهایی از اجرای مولانیا مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و در فضای مجازی دست به دست شده، (مثل بخشی از حرفهایش که در خصوص رضا کیانیان و حراج تهران بود) اما با این وجود هنوز زود است که بخواهیم به مولانیا برای این چالش جدید نمره دهیم.
روزنامهنگارانی که ستون سقف «بی چارچوب» شدند
یکی از مهمترین نقاط قوت برنامه «بی چارچوب» گروه تحریریه آن است. تعدادی از چهرههای مطرح حوزه فرهنگ و هنر در رسانههای مختلف دور هم جمع شدهاند و سوژههای اصلی، متن برنامه، مهمانها و همه چیز مربوط به «بی چارچوب» را آماده میکنند. محمدجواد ترابی، محمد صابری، احسان زیورعالم، صوفیا نصرالهی، فرنوش آبا، الهه صالحی، زهرا دمزآبادی و حامد آبکنار اعضای تیم محتوایی و نویسندگان این برنامه هستند. از طرف دیگر چهرههایی همچون آرش خوشخو، جمال رحمتی ، میلاد عرفانپور و علی شمس نیز کارشناسان ثابت برنامه هستند. محتوای پخش شده در همین چند قسمت ابتدایی «بی چارچوب» نشان میدهد که وسواس خوبی در انتخاب سوژهها و نوع پرداخت به آنها وجود دارد، این برنامه روی لبه حواشی حرکت میکند، اما به هیچ وجه زرد نیست. با وجود بیان طنازانه و گزندهای که دارد، اما یک برنامه کمدی مثل «ویدئو چک» نیست. چون اگر بشود، به نظر از ماهیت اصلی خود فاصله گرفته است.
«بی چارچوب» برعکس نامش، چارچوب و قاعده دارد و این قاعدههاست که ساختار برنامه را تشکیل میدهد. حال اگر در ادامه روند آن، به چارچوبها پایبند نباشد و با خودسانسوری و فرصت سوزی، سوژههایش را خنثی کند تبدیل به یک شکست خواهد شد، شکستی بزرگ برای مجری، سازندگان و شبکه نمایش دهنده برنامه که همگی به این برنامه ساختارشکن دل بستهاند.
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/