صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۶:۲۳ - ۲۸ مرداد ۱۴۰۰
اشعاری در رثای امام حسین(ع)؛

تمام خلق خدا یا حسین (ع) می‌گویند

عضو هیئت‌ علمی و دانشجوی دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان در رثای امام حسین(ع) شعر سرودند.
کد خبر : 601795

به گزارش خبرنگار گروه استان‌های خبرگزاری آنا از کاشان، سید مجید راستگو شاعر و عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی کاشان و رضا حمامی‌آرانی دانشجوی دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی این دانشگاه به‌مناسبت عاشورای حسینی و ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان امام حسین علیه‌السلام قطعه شعری سروده است که از نظر مخاطبان می‌گذرد.


همیشه هست سر سفره‌ام غذای حسین
منی که سفره ندادم شبی برای حسین


تمام کار دو عالم مرا خدا را شکر
فتاده است به دست گره‌گشای حسین


تمام خلق خدا یا حسین (ع) می‌گویند
بپاست در همه جا مجلس عزای حسین


به یک اشاره او عالمی خدا بخشد
هزار بیشتر از این بود سزای حسین


چو دوزخ است بهشتی که بی‌حسین بود
بهشت واقعی ما بود لقای حسین


ببین که از همه قشری به سوی او آیند
بسی است رحمت بی‌حد و منتهای حسین


به روز واقعه انگشتری‌اش هدیه دهد
غریب و دوست برد بهره از عطای حسین


خدا به محضر نورانی‌اش سلام دهد
که هست حبل متینش نخ عبای حسین


نقاب ماسک بلی درد را دهد تسکین
دعاست موجب درمان و تربت شفای حسین


کجاست مرد خدا قاسم سلیمانی
علم به دوش بگیرد به کربلای حسین


امام خامنه‌ای را خدا نگه دارد
به دست‌های علمدار باوفای حسین


خوشا دمی که به همراه حضرت صاحب
ز باب قبله درآئیم با نوای حسین


شعر گودال


چقدر جای لبت چشم خویش تر کردی
چقدر روی زمین صحبت از جگر کردی


چقدر مرکب خولی گریست برنعشت
 تو بر نگاه و دل اسب  هم اثر کردی


 تمام دشت به اشک غم تو ضجه زدم
کنار نعش علی بس  پسر پسر کردی


سخن بریده بریده به خواهرت گفتی
 چقدر درد دل خویش مختصر کردی


 نشسته بود به سینه سر تو را بکند
به جای آنکه به دستش به من نظر کردی


 چه کرد با کمر تو غم علمدارت
 که آن قدر به کنارش کمر کمر کردی


 چقدر شرط نهادی برای زینب خود
چقدر موقع رفتن اگر اگر کردی


 سرت برای همه سود داشت حسین
 چه دست ها که پر از برق سیم و زر کردی


 سه روز آب نخوردی فدای لب هایت
چگونه با عطش تشنگیت سر کردی


 سرت به نیزه سپردی فدای زخم سرت
مرا ولی تو گرفتار دردسر کردی


رضا حمامی‌آرانی دانشجوی دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان


انتهای پیام/۴۰۷۸/


انتهای پیام/

ارسال نظر