آلکنو ظرافت کاری ولاسکو را نداشت/ غیروالیبالیها در فدراسیون تصمیمگیرنده شدند!
بهنام محمودی در گفتوگو با خبرنگار گروه ورزش خبرگزاری آنا، در واکنش به صحبتهای آلکنو و عملکرد او در ایران گفت: آلکنو یک مربی حرفهای است که سابقه درخشانی دارد اما اگر والیبال ما به این روز افتاده است به خاطر عوامل زیادی از جمله نداشتن لیگ خوب، پا به سن گذاشتن بازیکنان و سوء مدیریتی در فدراسیون علت آن است که والیبال ایران در المپیک نتوانست انتظارات را برآورده کند. بازیکنان دچار آسیبدیدگیهای بسیار زیادی بودند و این یک ضعف بزرگ بود؛ آنها نباید کار به اینجا میرساندند که یک بازیکن با قرص آمپول و دارو خودش را به مسابقه برساند. مستهلک کردن بازیکنان سبب شد که در مسابقات نتوانند مثل همیشه ظاهر شوند.
جوانگرایی یک ماه مانده به المپیک غلط بود
وی افزود:از طرفی دیگر متاسفانه ما جایگزینی برای بازیکنان بزرگسال نداشتیم. همانطور که در گذشته هم چنین اتفاقی افتاد، زمانی که من بازی میکردم به خاطر نبود بازیکن جایگزین در پست من، مجبور بودم به صورت مداوم در هر مسابقهای بازی کنم که در نهایت باعث شد که زانوهایم به طور ناگهانی متوقف شوند و دیگر نتوانستم ادامه دهم. متاسفانه این پشتوانهسازی به درستی در والیبال ایران انجام نمیشود. این کاملاً غلط است که یک ماه مانده به المپیک جوانگرایی صورت بگیرد، بازیکنان جوان و آیندهدار باید بهتدریج به تیم ملی وارد شود. آنها باید در بازه زمانی، یک سال مانده به المپیک یا پس از این مسابقات به تیم ملی اضافه شوند. اگر بازیکنان جوانی مثل صابر کاظمی و میثم صالحی را در این مسابقات دیدیم که بسیار خوش درخشیدند، نباید فراموش کنیم که آنها فهم والیبالی دارند این دو بازیکن به خاطر فیزیک بدنشان و همچنین حضور در خطهای که ورزش اصلیشان والیبال است توانستند خودشان را ثابت کنند. ما در واقع تنها دو بازیکن جوان به تیم ملی اضافه کردهایم، در صورتی که باید در دو سه سال گذشته این اتفاق میافتاد اما به خاطر رفت و برگشت داورزنی به وزارت ورزش اتفاقاتی افتاد که روند پشتوانهسازی به خوبی انجام نشد.
داورزنی، مدیر بله قربانگو میخواست!
محمودی تأکید کرد: داورزنی زمانی که به وزارت ورزش و جوانان رفت، ضیایی به عنوان رئیس فدراسیون انتخاب شد. او یک مدیر ورزشی بود که برای خودش ایده داشت، اما از آنجا که داورزنی به دنبال فردی بود که امر و نهیهای او را اطاعت کند، ضیایی را حذف کرد و پس از آن داوری به عنوان سرپرست در فدراسیون حضور پیدا کرد. همان اتفاقی که برای ضیایی افتاد برای افرادی مثل داوری و افشاردوست هم رقم خورد. آنها به خاطر اینکه مدیرانی نبودند که تنها امر و نهی را اطاعت کنند به تدریج حذف شدند. حتی ما واسطه فرستادیم و تصمیم بر این بود که در رأس فدراسیون رئیسی قرار بگیرد که خودش امور را تسریع کند و با توجه به آشنایی که داورزنی با والیبال ایران دارد، به او کمک کند. نه اینکه داورزنی فقط امر و نهی کند. اما متاسفانه این اتفاق هم نیفتاد.
بیشتر بخوانید:
ارزیابیام از عملکرد تیم ملی در میدان المپیک منفی بود
رئیسِ وعده و وعیدها کوتاه نمیآید/ قول داورزنی این بار برای قهرمانی در آسیا!
داورزنی دوست دارد پدرخوانده والیبال ایران باشد
به درستی در والیبال پشتوانهسازی نکردیم
کاپیتان اسبق تیم ملی اظهار کرد: این یک واقعیت است که والیبال ایران هنوز به ثبات تیمهایی مثل صربستان لهستان و روسیه نرسیده است. البته ما پتانسیل و ظرفیت رسیدن به آن را داریم اما شرایط به درستی در تیم ملی پیش نرفته است.در این چند سال روی بازیکنان با تجربه تاکید بسیار زیادی شد و متاسفانه عدم پشتوانهسازی درست باعث شد بازیکنان جایگزین با آنها اختلاف بسیار زیادی داشته باشند. زمانی که بازیکنان باتجربهای مثل سعید معروف، سید یا امیرغفور شرایط خوبی داشتند و به لحاظ جسمانی از آسیبدیدگی به دور بودند تیم خوب بازی می کرد و نتیجه میگرفت، اما زمانی که به هر دلیلی شرایط جسمانی خوبی نداشتند و آسیبدیده بودند، بازیکنان جایگزین آنها هم به خاطر فاصله زیاد عملکرد قابل قبولی نداشتند. در حال حاضر والیبال ایران مثل یک ابر بهاری است که پر و خالی میشود. تمام این مسائل به سوء مدیریت در این فدراسیون مرتبط است، متاسفانه ما در این سالها کیفیت را فدای کمیت کردیم.
غیروالیبالیها در فدراسیون تصمیمگیرنده شدند!
وی تاکید کرد: ضمن اینکه افراد غیر والیبالی در فدراسیون حضور پیدا کردند. امیدوارم سجادی وزیر پیشنهادی ورزش که اتفاقا سابقه مدیریتی در امر ورزش را دارد و خودش هم از قهرمانان ورزش است، برای این پست کلیدی و حساس انتخاب شود و نمایندگان مجلس به او رای اعتماد بدهند، تا بتواند تغییرات گسترده در ورزش ایران به وجود بیاورد. او پس از انتخاب باید یک بازنگری در رأس فدراسیونها انجام دهد. مدیرانی که قول کسب نتیجه دادند و حتی بابت آن امتیاز گرفته اند باید عملکردشان ارزیابی شود و اگر نتیجه حاصل نشده بود، یک پوست اندازی در بدنه فدراسیونها اتفاق بیفتد. در حال حاضر یکی از گلایههای اعضای خانواده والیبال این است که وقتی وارد فدراسیون میشوند، کسی آنها را نمیشناسند. این اتفاق دردناک است که اعضای خانواده والیبال بیرون از گود هستند و افراد غیروالیبالی برای این رشته ورزشی تصمیمگیرنده هستند.
آلکنو وقت و ظرافت کاری ولاسکو را نداشت!
وی در مورد عملکرد آلکنو اظهار کرد: من از همان ابتدا معتقد بودم که ما باید به مربیان ایرانی اعتماد کنیم. در حال حاضر مربیانی مثل بهروز عطایی، سعید رضایی، پیمان اکبری محمدرضا تندروان، محمد غیاثی، عظیم جزیره، رحمان محمدی راد و ... افرادی هستند که میتوان در بخشهای مختلف هدایت تیمهای ملی راه در ردههای مختلف به آنها سپرد. این افراد دارای دانش والیبالی هستند و میتوانند کمکرسان باشند. در مورد آلکنو هم باید بگویم فدراسیون یک آرمانی داشت که تلاش میکرد تا به آن برسد و راه رسیدن به آن را هم از طریق مربی خارجی میدانست، بنابراین در جلسات مربیان خارجی مطرح شدند که دو نفر از آنها حذف شدند و یک نفر که همین آلکنو بود باقی ماند. الکنو به لحاظ ظرافت کاری مثل ولاسکو نبود و از طرف دیگر زمان کافی را هم در اختیار نداشت. به خاطر فشاری که به بازیکنان و سرمربی تیم وارد شده بود آنها نتوانستند انتظارات را برآورده کنند و از طرف دیگر زمان کافی هم برای شناخت تیم ملی نداشت. همه مسائل دست به دست هم دادند تا چنین نتیجهای رقم خورد.
انتهای پیام/۴۰۵۷/
انتهای پیام/