کمبود شدید معلم تا ۱۴۰۶/ برنامهای برای جبران این کمبود وجود ندارد/ اداره دانشگاه فرهنگیان باید به کدام نهاد واگذار شود؟
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا - پروین طالبیان؛ دانشگاه فرهنگیان به عنوان دانشگاهی که معلم تربیت میکند از اهمیت ویژهای برخوردار است، در این سالها که آموزش و پرورش با چالش کمبود معلم مواجه است، «تربیت معلم مطلوب» اهمیت دوچندان پیدا کرده است. آنچنان مقام معظم رهبری در دانشگاه فرهنگیان در سال ۹۷ فرمودند: «مهمترین اقدام در کار تعلیم و تربیت عمومی کشور تربیت معلم است.» بر این اساس شاید لازم باشد که به چالشهای پیشروی این دانشگاه با دقت بیشتری پرداخته شود. در این میان میزگردی را با حضور میثاق شمسینی غیاثوند، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان و محمد امین طارمی، معاونت رشد و کادرسازی مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان تشکیل دادیم تا بتوانیم علیرغم انعکاس مشکلات، راهحلهای پیشنهادی دانشجومعلمان را نیز استخراج کنیم.
آنچه در ادامه میآید بخش اول گفتوگو در قالب میزگرد دانشگاهی با این دو فعال حوزه تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان است:
آنا: در رابطه با مشکلات دانشگاه فرهنگیان توضیح داده و اقداماتی که در این زمینه انجام دادهاید را بگویید؟
شمسینی غیاثوند: از اینکه نسبت به موضوع مهم دانشگاه فرهنگیان، نظام تعلیم و تربیت و آینده این کشور دغدغه دارید، تشکر میکنم و امیدوارم این جلسات منجر به نتیجه مطلوب بشود. در ابتدا باید بگویم وقتی به بیانات حضرت آقا نگاه اجمالی میاندازیم، یک مطالبه را از ایشان بهعنوان مطالبه اولویتدار میبینیم که ابتدائاً آن را از جانب جامعه معلمان و فرهنگیان درخواست میکنند. ایشان دو اشکال را برای نظام آموزشی فعلی ما ذکر میکنند. یک، بحث تضاد با مبانی اسلامی است و دو، بحث تقلیدی بودن. مقام معظم رهبری راه عبور از این بحران را تحول بنیادین در آموزشوپرورش ذکر میکنند.
قصد ندارم در مورد تحول بنیادین صحبت کنم. میخواهم از این نکته به اینجا برسم که اگر به تحول بنیادین فکر میکنیم و گاهی در مورد آن صحبت میکنیم، شاید یکی از راههای مهم رسیدن به آن، بحث تربیتمعلم باشد. یعنی شما با معلم تحولخواه و تحولفهم میتوانید به تحول بنیادین برسید. تحول بنیادین صرفاً نوشتن یک سری از کلمات و جملات روی کاغذ نیست چراکه تا این امر در جان معلمان ننشیند، حرف زدن از تحول بنیادین همانند یک آرزو و آینده دستنیافتنی است.
با این تفاسیر، اگر میخواهیم به تحول بنیادین دست بیابیم پس باید به تربیت معلمان توجه کنیم. در حال حاضر دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی را بهعنوان تنها متولی تربیت معلم میشناسیم. در سالهای اخیر مقام معظم رهبری، دلسوزان نظام تعلیم و تربیت، دانشجو معلمان خواستند ذهنها را متوجه این دانشگاه کنند چراکه این دانشگاه کمبودهایی دارد اما متأسفانه مورد غفلت قرار گرفته است.
با اینکه در سال اخیر این موضوع مطرح میشود که با کمبود معلم مواجه هستیم و باید تعداد قابل توجهی از این کمبود با دانشجو معلمان جبران شود اما دانشگاه فرهنگیان نتوانسته توسعه کمی و کیفی لازم را ایجاد کند. متأسفانه شاهد یک بیتوجهی نسبت به دانشگاه فرهنگیان هستیم و آنجا دردآور میشود که این بیتوجهی ابتدائاً از جانب خود مسئولانی است که در خود دانشگاه حضور دارند. یک وقت است دیگران به دانشگاه فرهنگیان هجمه وارد میکنند که این موضوع به ذهن میآید که شاید آنها اقتضائات و اولویتها را نشناسند اما یک وقتی میبینید که رئیس دانشگاه فرهنگیان نسبت به این دانشگاه آن حمایت لازم را که باید داشته باشد ندارد. این رویکرد بهشدت آزاردهنده است.
متأسفانه در این سالها از زمان تأسیس دانشگاه فرهنگیان به این سمت و مخصوصاً در سالهای اخیر، دانشگاه فرهنگیان به سمت انحلال، واگذاری به دانشگاه پیام نور، تبدیل شدن به محل صدور مجوز برای معلمی و تقریباً چند پاره شدن نزدیک شد. در این میان دانشجو معلمان بسیار تلاش کردند و نگذاشتند که چنین اتفاقی بیفتد.
به نظرم باید به دو نکته دقت کرد و دو نکته حاضر اهمیت است. این عدم توجه به دانشگاه فرهنگیان یا از سر جهالت است یا از سر خیانت. یعنی به جز این دو نظر شاید نشود چیز دیگری عنوان کرد. مقام معظم رهبری در سال ۹۷ در دانشگاه فرهنگیان حاضر شدند و همانجا به توسعه کمّی و کیفی دانشگاه اشاره کردند و اینکه در سالهای آینده کمبود معلم خواهیم داشت و باید به این موضوع توجه شود اما شاید برخی از روی جهالت به این موضوع توجه نکردند و امروز نمیتوانیم بگویید که دانشگاه فرهنگیان به آن چیزی که مدنظر است نزدیک شده است.
تحول بنیادین صرفاً نوشتن یکسری از کلمات و جملات روی کاغذ نیست چراکه تا این امر در جان معلمان ننشیند، حرف زدن از تحول بنیادین همانند یک آرزو و آینده دستنیافتنی است
اما درباره خیانت باید بگوییم که با کمبود نیروی انسانی و معلم روبهرو هستیم. تقریباً دوسوم از نیروی آموزشوپرورش در حال بازنشستگی هستند. به نظر شما این اعداد و ارقام نیاز به یک سیستم یا سامانه خاصی ندارد؟ البته این جزء اشکالات آموزش پرورش است که یک سیستم مانیتورینگ ندارد تا بداند در کجا نیروها کم هستند، کجا نیروی مازاد دارد. یا این جابهجاییها و انتقالهایی که در آموزشوپرورش صورت میگیرد چه شرایطی را برای دانشآموزان هر منطقه و تعداد معلمی که نیاز دارند، فراهم میکند.
این گزاره که در سالهای آینده با کمبود معلم مواجه هستیم، میدانیم اما چرا اینقدر نسبت به این موضوع بیتوجه هستیم واقعاً آدم را به شک میاندازد. آنقدر این موضوع واضح است که همگان میدانند اما متأسفانه هیچ برنامهریزی برای آن صورت نمیگیرد. با این حال در این سالهای اخیر جذب دانشجومعلمان کاهش یافته است. در دو سال اخیر که درگیر بیماری کرونا بودیم و خیلی از هزینهها کاهش پیدا کرد، متأسفانه مسئولان نتوانستند هیچ استفاده حداقلی از این فرصت به وجود آمده داشته باشند.
آنا: البته این موضوع را مدنظر داشته باشید که هنوز با تربیت معلم مطلوب فاصله داریم، نظر شما در این زمینه چیست؟
شمسینی غیاثوند: به نظرم ما دچار یک تناقض در عرصه فکر و عمل هستیم. یعنی اگر در نظر داریم که معلم مطلوب چنین است اما در عمل به شاخصههای دیگری از معلم دست پیدا می کنیم. وقتی شما انتظارتان را از معلم مشخص کنید، وقتی انتظارتان را از دانشگاه فرهنگیان بهعنوان مرجع تربیت معلم مشخص کنید که این دانشگاه باید چه خروجی داشته باشد و چه معلمی را تحویل بدهد، قاعدتاً فرایندها را بر اساس آن خروجی چیده میشود. متأسفانه هنوز به این مفاهمه نرسیدهایم.
یکی از چالشهایی که در حال حاضر وجود دارد همین است که دانشگاه فرهنگیان از یک سو با وزارت آموزشوپرورش درگیر است و از یک سو با وزارت علوم
آنا: به نظرتان اگر تربیت نیروی انسانی بر عهده وزارت علوم باشد نمیتواند راهگشاتر باشد تا اینکه مأموریت وزارت آموزش و پرورش باشد چراکه به نظر میرسد که وزارت آموزشوپرورش آن قدر سرگرم رسیدگی به امور مدارس است که اداره دانشگاه در این وزارتخانه به فراموشی سپرده شده است. اگر اداره دانشگاه فرهنگیان در اختیار وزارت علوم باشد با یک سیاستگذاریهای دقیق، میتواند برای اهداف متعالی یا منافع دانشگاه مثمرثمرتر باشد؟
شمسینی غیاثوند: این هم باز به یک تناقض در حوزه نظر برمیگردد، اینکه اصلاً ما آن چیزی را که از معلم میخواهیم، چه تعریف کنیم. اگر تعریف ما تعریف دقیقی شد، آنوقت میتوانیم بنشینیم در مورد این صحبت کنیم که وزارت علوم باید متولی این کار باشد یا آموزشوپرورش؟ اصلاً آیا ما به دنبال دانشگاهداری هستیم؟ به نظر من اگر آموزش و پرورش نیازهایش را بهدرستی بسنجد، میتواند بر اساس اقتضائات معلمان را تربیت کند.
ما هنوز به این مفاهمه نرسیدهایم که به دنبال چه معلمی هستیم؟ این امر باعث شده که ما دچار سردرگمی شویم و حتی سبب شده از آن مسیر خود و آن مسیر اصلی که وجود دارد خارج شویم. به نظرم باید در مورد این گفتوگو کرد که ما معلم را در چه سطوحی میبینیم؟ آیا معلم برای ما فقط آن شخصی است که در کلاس درس حضور دارد؟ آیا معلم برای ما فقط آن شخصی است که بتواند ریاضیدان خوبی باشد یا اینکه بتواند ریاضی را خوب درس دهد؟ معلم برای ما شخصی است که آموزش برای او در اولویت باشد یا پرورش و تربیت؟
به نظرم یکی از چالشهایی که در حال حاضر وجود دارد همین است که دانشگاه فرهنگیان از یک سو با وزارت آموزشوپرورش درگیر است و از یک سو با وزارت علوم؛ وزارت علوم تاکنون وظایف خود را نسبت به دانشگاه فرهنگیان بهدرستی انجام نداده و جالب است که در کمال وقاحت درخواست میدهند که دانشگاه فرهنگیان ظرفیت ندارد. اساساً وزارت علوم خودش باید در جهت پاسخگو بربیاید که در قبال دانشگاه فرهنگیان چه کار کرده است!؟ بعد درباره اینکه دانشگاه فرهنگیان و فرآیند تربیت معلم باید به دست کدام وزارتخانه بیفتد، صحبت کنیم. این یک نکته جدی است. متأسفانه مسئولان ویژگی پاسخگو بودن را فراموش کردهاند و بعضاً در جلساتی هم که حضور داریم، از ما مطالبهگرتر هستند و آنها هم به بیان اشکالات میپردازند!
آنا: خودشان در جایگاه پاسخگویی هستند ولی مطالبه میکنند؟
شمسینی غیاثوند: بله. متأسفانه. عرض کردم تربیت معلم یک مأموریت ویژه است و این مأموریت ویژه باید به دست کسی سپرده شود که اقتضائات این مأموریت ویژه را بهتر از هر کسی میداند. باید این را در ذهن تعریف کنیم که منظورمان از دانشگاهداری چیست؟ آیا ما به دنبال آن مفهوم کلاسیک دانشگاه برای تربیت معلم هستیم یا نه؟ اینها همه محل بحث دارد که به نظرم تربیت معلم نباید به دست وزارت علوم بسپاریم.
بزرگواری میگفت که اگر خانم میرزاخانی، ریاضیدان بزرگ، میخواست در ایران هیئت علمی شود نمیتوانست چون مقاله نداشت.
آنا: آقای طارمی شما نظراتتان را در این زمینه توضیح دهید؟
طارمی: من ابتدائاً اشارهای کنم به جمله حضرت امام(ره) که میفرماید «معلمی شغل انبیاست.» اساسا دو نگاه تفسیری نسبت به تاریخ وجود دارد. یک نگاه مادیگرایانه است که مبدأ تاریخ را مادی و جریانات تاریخ را هم خطی تفسیر میکند. یک نگاه نیز نگاه توحیدی و پیامبرگونه به تاریخ است که بر این اساس پیامبران مبدأ تحولات تاریخی هستند، در واقع تاریخساز و جریانساز هستند. حال اینکه حضرت امام(ره) میفرمایند «معلمی شغل انبیاست»، یعنی نگاه توحیدی نسبت به تاریخ دارند.
تعلیم و تربیت و دستگاه نظام آموزشی در منطق حکومتداری اسلامی، یک دستگاه حکومتی است. در واقع بازوی جامعهپذیری افراد است. این نوع نگاه میتواند نگاه درستی باشد که مبدأ تحولات تاریخی میتواند در جریان تعلیم و تربیت رخ دهد.
اما تفاوت دیدگاهها در وزارت علوم نسبت به آموزشوپرورش جالب است. نمونه اخیرش، اعتراضی که وزارت آموزشوپرورش و سازمان پژوهش نسبت به سؤالات خارج از کتب درسی در کنکور امسال مطرح کرده، بود. آقای کدخدایی رئیس سازمان سنجش آموزش کشور پاسخی داده که مایه تعجب شد. وی گفت که اهداف ما با اهداف آموزشوپرورش جدای از یکدیگر است. اینجا تناقض کاملاً مشاهده میشود. اگر اهداف شما جداست، آیا داوطلب حق ندارد که بداند که قرار است سؤالات از کدام منبع طرح شود؟ در قبال واگذاری مدیریت دانشگاه فرهنگیان به وزارت علوم نیز چنین دیدگاهی را میبینیم.
بزرگواری میگفت که اگر خانم میرزاخانی، ریاضیدان بزرگ، میخواست در ایران هیئت علمی شود نمیتوانست چون مقاله نداشت متأسفانه نظام آموزش عالی ما بر این مبناست که شما مقاله بنویس، استادیار شو، برو بالاتر و درجات هیئت علمی را طی کن. به نظرم لازم است که یک بازنگری نسبت به علم و جایگاه نظام آموزشی در وزارت علوم ایجاد شود. در قضیه دانشگاه فرهنگیان هم همینطور است. البته که این تناقض مدیریت باید حل شود که بالاخره وزارت آموزشوپرورش قرار است بالای سر این دانشگاه باشد یا وزارت علوم باشد یا هر دستگاه حاکمیتی دیگری؟
وقتی یک دانشگاه داریم به اسم دانشگاه فرهنگیان که مسئولیت و مأموریتش، تربیت نیروی انسانی برای بحث آموزشوپرورش است، چه نیازی است که ما یک دانشکدهای را در دانشگاه مثلاً امام صادق(ع) راهاندازی کنیم؟
نکته بعدی در رابطه با پاسخگویی مسئولان است. مثلاً اخیراً جناب آقای حداد عادل که عضو شورای عالی آموزشوپرورش است و چندین سال است که عضو هیئتامنای دانشگاه فرهنگیان است، مصاحبهای داشت مبنی بر اینکه ما باید به تأسیس دانشکده تربیت معلم در دانشگاه امام صادق(ع) فکر کنیم. خب جای سؤال است؛ جناب آقای دکتر! شما با مسئولیتهایی که داشتید چه کار کردید؟ اگر دانشگاه فرهنگیان برای تربیت نیروهای آینده ظرفیت ندارد، ما هم قبول میکنیم، اما شما در مسندی بودید که باید پاسخگو باشید! چرا به فکر تأسیس دانشکده در دانشگاه امام صادق(ع) افتادهاید!؟ یا سابقاً وزیر علوم نامهای درباره عدم ظرفیت دانشگاه فرهنگیان برای تربیت معلم نوشت. اینها نکاتی است که به نظرم خیلی اهمیت دارد و باید به آن پرداخته شود.
شمسینی غیاثوند: وقتی یک دانشگاه داریم به اسم دانشگاه فرهنگیان که مسئولیت و مأموریتش، تربیت نیروی انسانی برای بحث آموزشوپرورش است، چه نیازی است که ما یک دانشکدهای را در دانشگاه مثلاً امام صادق(ع) راهاندازی کنیم؟
طارمی: اصلاً عقل میگوید وقتی شما این ساختار را دارید، بیا همین را تقویت کنید. حالا ما جانبدارانه صحبت نمیکنیم. اصلاً فکر کنید این ساختار در دانشگاه امام صادق(ع) است؛ یک نفر بیاید بگوید خب! ما باید یک دانشکده تربیت معلم مثلاً در دانشگاه تهران تأسیس کنیم.
آنا: تعدد دانشکده قطعاً نمیتواند فایده داشته باشد؟
طارمی: مسئله را حل نمیکند!
آنا: شاید به واسطه آن ظرفیتی که اشاره کردند چون ظرفیت پذیرش دانشگاه فرهنگیان در چند سال اخیر کاهش پیدا کرده است؟
شمسینی غیاثوند: در سالهای اخیر دو موضوع تبدیل به یک اهرم فشاری شده برای در گوشه رینگ قرار دادن دانشگاه فرهنگیان. یکی اینکه وقت برای تربیت معلم به نسبت کمبودی که در سال آینده خواهیم داشت، نداریم. دوم، اینکه فضا برای تربیت معلم نداریم. یعنی به واسطه این دو، خیلی از طرحها، قانونها و سیاستها را به دانشگاه فرهنگیان تحمیل کردهاند.
آنا: به لحاظ آماری مثلاً ظرف پنج سال آینده چقدر معلم نیاز داریم؟
شمسینی غیاثوند: تا ۱۴۰۶ حدود ۶۰۰ هزار نفر نیرو نیاز داریم. در مهرماه امسال معاون وزارتخانه اعلام کرد که ما حدود ۱۹۰ یا ۲۰۰ هزار معلم برای سال پیش رو و مهرماه میخواهیم. حالا ممکن است در این اعداد و ارقام یک مقدار جابهجایی باشد چون آموزشوپرورش حداقل اینطور برمیآید که یک سیستم پایش و سنجش نیروی انسانی ندارد اما این برای ما واضح است که با کمبود معلم در همین حد مواجه هستیم.
بیشتر بخوانید:
کاش بهجای فرصت سوزیها مشکلات دانشگاه فرهنگیان برطرف شده بود
ویروس «واگذاری» دانشگاه فرهنگیان به پیام نور خطرناکتر از «کرونا»/ ۵ نکته درباره واگذاری دانشگاه تربیت معلم
بهرهمندی از دانشگاه فرهنگیان و سایر دانشگاهها برای تقویت مدارس
آنا: متأسفانه در دانشگاه فرهنگیان با پراکندگی مدیریت مواجه هستیم، اداره هر قسمت این دانشگاه به عهده یک نهاد است، آزمونش را یک نهاد برگزار میکند. از طرفی به نظر میرسد که دوره کارورزی با دوره تحصیل در این دانشگاه به هم آمیخته شده است، چراکه مدام عنوان میشود که باید از معلمان باتجربه در این دانشگاه استفاده شود، درست است که معلمان میتوانند مهارتهای شغلی خود نظیر نحوه تدریس، فن بیان و سایر امور را در اختیار دانشجویان قرار دهند اما این دانشگاه نیاز به اعضای هیئت علمی عالم و مسلط به علوم نیاز دارد که قطعاً این نیاز را وزارت آموزشوپرورش نمیتواند برآورده کند، نظر شما در این زمینه چیست؟
شمسینی غیاثوند: یعنی یک معلم نمیتواند هم عالم باشد و هم نسبت به مهارت معلمی آشنا باشد؟
آنا: به نظر میرسد که تعدادشان کم باشد.
طارمی: به نظر شما برای معلم این تفکیک علم به معنای تخصصی با مهارتهای حرفهای دقیقاً چه معنایی دارد؟
آنا: این خیلی خطکشی در دانشگاه فرهنگیان خیلی به چشم نمیخورد؟
طارمی: اتفاقاً من میگویم اصلاً این خطکشی خطکشیِ درستی نیست. اصلاً علمی که جدای از فن معلمی باشد، مورد نیاز دانشگاه فرهنگیان نیست.
آنا: آن وقت دانشگاه فرهنگیان تبدیل به دانشگاه فن محور نظیر دانشگاه فنی و حرفهای و علمی کاربردی تبدیل میشود.
شمسینی غیاثوند: مثلاً بگوییم یک دندانپزشک خیلی باسواد است اما اگر نمیتواند خوب دندان شما را ترمیم کند!؟ به نظرم وقتی یک دندانپزشک را دندانپزشک خوب تعریف میکنیم که در عین اینکه آدم باسوادی است، آدم کارکشتهای است.
طارمی: این را هم بگویم که منظورم این نبود که فقط باید ملاک سنجش، معلم بودن باشد. خواستم این را بهعنوان یک مثال بگویم اگر آموزشوپرورش بخواهد یک ملاک یا معیاری هم قرار دهد، این اتفاق نمیافتد.
آنا: مسلم است که باید در شاخصههای گزینش اساتید دانشگاه فرهنگیان تجدیدنظر شود اما از طرفی باید این نکته را مدنظر قرار داد که متأسفانه آنقدر در کشور موضوع مهارتآموزی مغفول مانده که این روزها فقط بر مهارت آموزی تأکید میشود و گویی در حال غافل شدن از علم به معنای واقعی آن هستیم.
طارمی: مشکل همینجاست که اصلاً معلمی شغل نیست. اگر معلمی را شغل دیدیم این تفکیکها معنی پیدا میکند. به عقیده من علم ریاضی، به معنای صرف علم ریاضی، با ریاضیای که یک معلم میخواهد تدریس کند تفاوت دارد. وقتی این تفاوت در نگاه به وجود آمد، دیگر امکان تفکیک وجود ندارد.
انتهای پیام/۴۰۴۰/پ
انتهای پیام/