صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۱۰ - ۰۱ مرداد ۱۴۰۰
ریه‌های زاگرس نای نفس ندارد؛

آتش در جان زاگرس و خواب سنگین محیط زیستی‌ها/ اینجا با قاتلان جنگل کاری ندارند!

در حالی‌که آتش‌سوزی ها در زاگرس حیات این طبیعت را خاکستر می‌کند مسئولان محیط زیست دغدغه‌ای بابت رخداد این فاجعه ندارند و در خواب غفلت به سر می‌برند.
کد خبر : 596106

گروه جامعه خبرگزاری آنا-یاسمین بخشی؛ ریه‌های پردرد زاگرس دیگر توان تنفس ندارد. زخم‌های زاگرس دیگر التیام یافتنی نیست، زخم‌های پی‌درپی ناشی از زغال‌گیری، هجوم آفت‌ها، خشکیدگی بلوط‌ ها و اکنون آتش‌سوزی‌هایی که به روال هرساله در تابستان تبذیل شده است..


هرسال با آغاز فصل گرما بخش قابل توجهی از جنگل‌های ایران در آتش می‌سوزد و تقریبا روزی نیست که خبری از آتش سوزی جنگل‌ها و مراتع منتشر نشود. بخشی از این آتش سوزی ناشی از تاثیر گرمای خورشید بر شاخ و برگ خشک درختان است و بخشی هم به دلیل بی توجهی انسان‌ها به محیط زیست است.


زاگرس بزرگترین بلوطستان دنیا


زاگرس بزرگترین بلوطستان دنیا است که قدمتی نزدیک به هزارسال دارد و انواع گیاهان، جانوران، خزندگان و پرندگان را در خود جای داده است؛ اما در حال حاضر، با این آتش سوزی‌ها علاوه بر از بین رفتن درجنگل ها شاهد کوچ اجباری و یا نسل کشی انواع جانوران اعم از کفتار، گرک، گراز، روباه و جوجه پرندگانی که توان پرواز ندارند، هستیم.


در همین خصوص مژگان جمشیدی کارشناس محیط زیست با بیان این‌که متأسفانه علی‌رغم گسترش آتش‌سوزی به‌خصوص در سه سال اخیر، کار مطالعاتی درستی در این زمینه انجام نشده، به خبرنگار آنا، می‌گوید «برای اینکه مشخص شود واقعاً علت این آتش‌سوزی‌ها چیست، نیازمند این هستیم که خود دستگاه‌های متولی مثل سازمان جنگل‌ها و سازمان محیط زیست بررسی کنند؛ اما چیزی که تا امروز اعلام شده علت انسانی بوده که عامل اصلی آن است زیرا گیاهان رویشی زاگرس به گونه‌ای نیست که در اثر تشدید و افزایش دما خودبه‌خود حریق ایجاد کند».



وی اختلافات قومی و قبیله‌ای و زندگی عشیره‌ای که در بعضی از مناطق زاگرس شاهد آن هستیم را یکی از علل آتش‌سوزی‌های زاگرس می‌داند و عنوان می‌کند «در منطقه زاگرس نظامی تحت عنوان نظام عرفی داریم. بر اساس این نظام عرفی از دهه‌های قبل، از پیش از انقلاب و از قبل از ملی شدن کشاورزی می‌کنند را از آن خود می‌دانند»




بیشتر بخوانید؛


چرا میزان استفاده ایران از منابع آبی نگران‌کننده است؟


رفع مشکل کمبود محیط‌بانان با اینترنت اشیاء/ فناوری ایرانی مسئول حفاظت از پارک ملی گستان می‌شود


تبدیل جنگل به زمین‌های کشاورزی، دلیل اصلی آتش‌سوزی‌های عمدی است





این کارشناس محیط زیست می‌گوید «علی‌رغم اینکه قانون ملی شدن جنگل‌ها و مراتع از اواخر دهه ۴۰ به تصویب رسید و اعلام شد، اما در بسیاری از بخش‌های منطقه زاگرس همچنان این نظام عرفی وجود داشته که تا به امروز چیز بدی هم نبوده، اتفاقاً وجود این نظام عرفی باعث می‌شود که فرد حس دلسوزی بیشتری نسبت به آن منطقه داشته باشد. یعنی می‌داند که چرای بی‌رویه نباید در آن منطقه انجام دهد و موظف است به حفاظت آن منظقه نیز اهمیت دهد؛ اما متأسفانه در سال‌های اخیر بارها شاهد این بودیم و حتی از طریق رسانه‌ها هم اعلام شده که اختلاف بین دو خانواده، دو فامیل یا باعث شده که یکی برای کم کردن روی طرف مقابل اقدام به آتش‌سوزی جنگل‌ها کند که بسیار نادر بوده است.»


همیشه پای بشر در میان است!


جمشیدی عمده آتش‌سوزی‌های دست بشر را سهوی می‌داند و بیان می‌کند «سهوی که از ناحیه کشاورزی با سوزاندن کاه به‌جا مانده از مزارع به جهت این‌که زمین جان بیشتری بگیرد از روی نا آگاهی است و همین باعث می‌شود تا شاهد آتش‌سوزی به جنگل‌ها و مراتع هم باشیم».


وی دلیل دیگر آتش‌سوزی‌ها را سهل‌انگاری گردشگران، شکارچیان، بهره‌برداران و کسانی که به منطقه می‌روند و اجاقی محدود و کوچک را برای برای تهیه غذا یا چای ایجاد می‌کنند که با بی‌احتیاطی آنها و وزش نسیم، این آتش به سرعت گسترده می‌شود می‌داند و عنوان می‌کند «تابستان‌ها اغلب مناطق ایران حتی رویشگاه‌های جنگلی شمال ایران خشک است و میزان بارش هم به دلیل پدیده تغییر اقلیم در سال‌های اخیر بسیار کم شده، در نتیجه حریق به سرعت گسترش پیدا می‌کند و جنگل‌ها و مراتع را نابود می‌کند».



سرنوشت قاتلان جنگل‌ها چه می‌شود؟


این کارشناس محیط زیست با مطرح کرد این سوال که چرا هیچ زمانی عاملان و مسببان حریق‌هایی که به شکل عمدی یا سهوی ایجاد می‌شود، معرفی نمی‌شوند؟ ادامه می‌دهد «این افراد به ندرت شناسایی و بازداشت می‌شوند و مشخص نمی‌شود اصلاً دادگاهی می‌شوند یا نه؟ مجازاتشان چیست و چرا به جامعه معرفی نمی‌شوند؟ اگر برخورد انتظامی و قضائی محکم با متخلفان و مسببان آتش‌سوزی صورت می‌گرفت، امروز اینقدر شاهد اپیدمی شدن آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتعمان نبودیم. متأسفانه اینقدر این قضیه رایج شده که به نظر می‌رسد دولت و حاکمیت، دستگاه‌های اجرایی، قانونگذاری و چه قضائی و انتظامی کلاً جنگل و مرتع را رها کرده‌اند».


زاگرس ۴۰ درصد آب ایران را تامین می‌کند


جمشیدی با بیان این‌که زاگرس ۴۰ درصد آب ایران را تأمین می‌کند، می‌افزاید «در گزارش چشم‌انداز اقلیم ایران که سازمان هواشناسی کشور چهار سال پیش تهیه و منتشر کرد، به صراحت اعلام شده که اگر روند گرم شدن زمین به همین شکل ادامه پیدا کند، شاید تا سال ۲۰۵۰ و ۲۰۶۰ دیگر چیزی از زاگرس باقی نمی‌ماند؛ اما شواهد گویای آن است که ما خیلی زودتر از آن چیزی که سازمان هواشناسی و پژوهشکده اقلیم‌شناسی کشور پیش‌بینی کردند (تا سه دهه دیگر شاید دیگر چیزی از زاگرس باقی نماند) با بحران بزرگ کمبود آب و مهاجرت مردم غرب ایران به نواحی مرکزی و شمالی ایران مواجه خواهیم بود»


وی ضمن بیان این که در چهار سال ۸۸ تا ۹۲ یک و نیم میلیون هکتار از جنگل‌های زاگرس را در اثر آفت کرم ساقه‌خوار بلوط از دست دادیم و الباقی‌اش هم از آن سال به بعد مرتب متأثر از پدیده‌های مختلف مثل همین آتش‌سوزی، ریزگردها، تبدیل اراضی جنگلی به مناطق مسکونی و کشاورزی بوده و از بین رفته است، ابراز می‌کند «اگر زاگرس نباشد دیگر هیچ‌کدام از رودخانه‌ها، حتی سفیدرودی که در استان گیلان جاری است و به دریای خزر می‌ریزد و از زاگرس شرچشمه می‌گیرد جریان نخواهد داشت».



این کارشناس محیط زیست تصریح می کند «هر سال نیازهای مردم بیشتر می‌شود و منابع زاگرس و کلاً منابع کوچک‌تر و محجورتر می‌شود؛ البته گاهی اوقات بهره‌برداری شکل بهره‌کشی گرفته و در خیلی آزمندانه دارد بهره‌کشی می‌شود و نمونه آن اقداماتی نظیر، تشویق به کشت در جنگل‌های زاگرس، تشویق به تبدیل اراضی شیبدار به اراضی باغی و کشاورزی که از سوی دولت‌ها صورت می‌گیرد».


حیات درختان بلوط وابسته به سنجاب‌ها است


جمشیدی با بیان این‌که شاخص‌ترین گونه جانوری منطقه زاگرس سنجاب است که به شدت وابسته به درخت بلوط است، ادامه می‌دهد «البته ادامه حیات این جنگل‌ها هم وابسته به سنجاب است. به دلیل اینکه این سنجاب‌ها، میوه بلوط را زیر خاک به عنوان غذای زمستانی خود ذخیره می‌کنند ومحل بخشی‌ از اندوخته بلوط را گم کرده و نمی‌توانند از آن تغذیه کنند، بهار سال بعد شاهد رویش این بلوط‌ها هستیم و به همین شکل ساده درختان بلوط رشد کرده و تبدیل به جنگل می‌شوند. در واقع اگر سنجاب‌ها را از رویشگاه زاگرس حذف شود، بخشی اعظمی از ناحیه رویشی زاگرس از بین می‌رود.


وی می‌افزاید « لانه سنجاب‌ها در تنه درختان است و با حریق‌هایی که صورت اولین اتفاقی که می‌افتد این است که سنجاب‌ها را از دست می‌دهیم و به این ترتیب امکان تجدید حیات درختان بلوط در زاگرس را از دست می‌دهیم. گونه‌های مهم دیگری هم از جمله پلنگ، خرس، کلوبز، انواع پرندگان، جوندگان، خزندگان و دوزیستان هم در زاگرس هستند که در سال‌های اخیر با هر آتش‌سوزی که اتفاق افتاده شاهد تصاویری از لاک‌پشت‌های سوخته، سنجاب‌های سوخته و جوجه‌تیغی‌های سوخته بودیم».



جمشیدی با تاکید بر این ‌که حریق‌ها تمام اکوسیستم اعم از پوشش گیاهی، پوشش جانوری و هم خود جامعه انسانی از تحت تأثیر قرارداده و متضرر می‌کند، می‌گوید «امکانات و نیروهای محیط زیست و سازمان جنگل‌ها محدود است. درسال‌های اخیر در وهله اول عمدتاً مردم بومی و یکسری از NGO ها مثل نهضت سبز زاگرس، انجمن سبز چیا، انجمن دالاهو و یکسری NGO های دیگر در استان‌های ایلام، کرمانشاه، کردستان و کهگیلویه به صورت خودجوش حریق را مهار می‌کنند».


مسئولانی که با محیط زیست بیگانه‌اند!


این کارشناس محیط زیست می‌گوید «مسئولان سازمان محیط زیست به ویژه در چهار سال اخیر با محیط زیست کاملا بیگانه بوده‌اند و اصلاً خودشان هم متوجه نیستند چه اتفاقی دارد در اطراف‌شان می‌افتد و تلاشی هم نکردند که حداقل حالا که به محیط زیست آمده‌اند، اندکی آگاهی‌های محیط زیستی و شناخت‌شان از محیط زیست کشور را افزایش دهند.»


ختم کلام این‌که انتظار می‌رود که دولت و مجموعه حاکمیت یک نگاه ویژه به آتش‌سوزی‌های زاگرس و نابودی رویشگاه‌های زاگرس داشته باشند البته وقتی‌که رئیس سازمان محیط زیست در برابر وقوع حریق‌های پی در پی مدعی می‌شود که چیزی نبوده و رسانه‌ها موضوع را بزرگ کردند و همه‌اش یک هزار هکتار از بین رفته است، واقعاً دیگر از یک چنین سازمان محیط زیستی نباید انتظار داشت که درکی از اهمیت ادامه حیات جنگل‌ها و مراتع داشت!


«از کوزه همان برون تراود که در اوست» و این مصداق حال این روزهای محیط زیست ماست.


انتهای پیام/۴۱۶۱


انتهای پیام/

ارسال نظر