صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۱۵ - ۱۱ دی ۱۳۹۴

چرا کلاشنیکف سلاح محبوب تروریست‌هاست؟

مدارک جدید نشان می‌دهد که تروریست‌ها در سال‌های اخیر ترجیح می‌دهند به جای استفاده از بمب‌ها و کمربندهای انفجاری، از سلاح کلاشنیکف استفاده کنند. دلیل اسقبال آنها از این سلاح چیست؟ و این سلاح چگونه به دست آنها می‌رسد؟ وب‌سایت گاردین در گزارشی مبسوط به این سئوال‌ها پاسخ داده است.
کد خبر : 59041

گروه بین الملل خبرگزاری آنا: در سال‌های پس از 11 سپتامبر، کمربندهای انفجاری، خودورهای بمب‌گذاری‌شده و وسایل انفجاری دست‌ساز، سلاح‌هایی بودند که بیشتر تروریست‌ها، آن‌ها را انتخاب می‌کردند. این سلاح‌ها، پنهان‌شدنی، کشنده و مبارزه با آن‌ها دشوار بود.


اما همان‌طور که سال 2015 به اتمام می‌رسد و فجایع موجود در این سال، در تمام تقویم دیده می‌شود- یعنی حادثه شارلی ابدو، پاریس، کپنهاگ، تونس و...- این کلاشنیکف آک 47 است که پیش می‌تازد.


در تمام اروپا، تروریست‌هایی که اقدامات تروریستی انجام داده‌اند، بیشتر از هر سلاح دیگری از کلاشنیکف آک 47 استفاده کرده‌اند. در حملات 13 نوامبر (22 آبان) پاریس، بمب‌گذاران انتخاری تعداد اندکی را کشتند اما افراد مسلح به این سلاح، شمار زیادی را از بین بردند. همچنین در حملات تونس و کنیا، همین سلاح‌های خودکار بودند که خسارات زیادی به بار آوردند.


برای سال‌ها، خیلی‌ها از وجود گسترده این سلاح‌ها با خبر بودند، اما روش مرگباری که ماه گذشته در پاریس به کار گرفته شد، اروپا را مجبور کرد که به خطرات مربوط به این سلاح توجه کند.


اکنون قانون‌گذاران در تمام قاره اروپا، تلاش می کنند، که بنیادهای درستی برای این موضوع پیدا کنند از جمله اینکه این سلاح‌ها از کجا می‌آید؟ دلال این سلاح‌ها کیست؟ و چرا این سلاح‌ها مجددا محبوب شده‌اند؟


سرنخ بالکان


بخشی از پاسخ را می‌توان در یک خانه روستایی کوچک در منطقه بالکان در پایین کوه‌های مرکزی مونته‌نگرو پیدا کرد. در یکی از اتاق‌های این خانه، «زلیکو ووچلیچ» مشغول سیگار کشیدن است.



اینجا خانه‌ای فقیر نشین است. دیوارها کپک زده‌اند. سقف رطوبت دارد و تنها وسیله‌های داخل خانه، یک تلویزیون کهنه، یک اجاق گاز و یک یخچال است.


«زلیکو ووچلیچ» متوجه شده است که برادرش «ولاتکو» تلاش می‌کند از طریق تجارت اسلحه کسب درآمد کند.


در روز 5 نوامبر (14 آبان)، ولاتکو ووچلیچ در حالی که یک روولور، دو تپانچه، دو نارنجک، 200 گرم تی.ان.تی و 8 قبضه کلاشنیکف به همراه داشت در یک بزرگراه در آلمان متوقف شد.


زلیکو می‌گوید: «چند شب است که خوابم نبرده است و فقط به این فکر می‌کنم که آیا راهی وجود دارد او را نجات دهیم.»


پلیس نتوانسته ارتباطی بین ولاتکو با هیچ طرح تروریستی پیدا کند. اما آنها معتقدند وی یک دلال کوچک در تجارت غیرقانونی اسلحه است که ارزش سالانه آن در کل جهان به 320 میلیون دلار می‌رسد.


مسیری که وی طی کرده، مسیری است که برای قاچاقچیان اسلحه کاملا آشناست: مونته‌نگرو، کرواسی، اسلوونی، اتریش و از آنجا به جنوب آلمان در نزدیکی روزنهایم. مقصد نهایی یک پارکینگ خودرو در پاریس بوده است.


ریشه‌های قاچاق کلاشنیکف


زمانی که پلیس از کلمه کلاشنیکف برای توصیف سلاح‌هایی که توقیف‌کرده استفاده می‌کند، به یک برند موروثی اشاره دارد که نسل‌های مختلفی را تجربه کرده است.


نسل اول این سلاح، آک 47 که توسط میخائیل کلاشنیکف، ژنرال ارتش شوروی، طراحی شد در سال 1948 در این ارتش مورد استفاده قرار گرفت.


چین کلاشنیکف را به کشورهای آفریقایی صادر می‌کند. در آنجا، این سلاح‌ها وارد بازار غیرقانونی می‌شود یا اینکه سربازان آنها را می‌فرشند یا اینکه خود کشورها این سلاح‌ها را در اختیار نیروهای شورشی موجود در دیگر کشورها قرار می‌دهند

اما امروز، این نام به 200 نوع سلاح تهاجمی با الگوی آک اطلاق می‌شود. به گفته «میخائیل هادجس»، نویسنده کتاب «آک 47: داستان اسلحه مردم»، هر 35 نفر در دنیا یکی از انواع 200 گانه کلاشنیکف را در اختیار دارد.


این سلاح‌ها به صورت قانونی برای تجارت بین‌المللی در بیش از 30 کشور ساخته می‌شود که چین در رتبه نخست آنها قرار دارد.


اما این سلاح‌های قانونی می‌توانند به سرعت در روش‌های غیرقانونی به کار گرفته شوند. چین کلاشنیکف را به کشورهای آفریقایی صادر می‌کند. در آنجا، این سلاح‌ها وارد بازار غیرقانونی می‌شود یا اینکه سربازان آنها را می‌فرشند یا اینکه خود کشورها این سلاح‌ها را در اختیار نیروهای شورشی موجود در دیگر کشورها قرار می‌دهند.


لیبی، با جنگ داخلی‌اش، بیشتر از هر جای دیگری در آفریقا محل ظهور گسترده این سلاح بود.


گزارشی از کارگروه کارشناسان سازمان ملل متحد درباره تحریم سلاح در لیبی مشخص کرده که این سلاح‌ها به صورت غیرقانونی به 14 کشور صادر شده‌ است. اگرچه هنوز هیچ مدرکی مبنی بر ورود این سلاح‌ها به اروپا وجود ندارد، بیشتر کارشناسان اعتقاد دارند که این موضوع مربوط به زمان است و در آینده مشخص خواهد شد که این سلاح‌ها به اروپا آمده‌اند.


سرنخ لیبی


همان‌طور که تولید مداوم آک 47های جدید به میزان یک میلیون در سال ادامه دارد، ده‌ها میلیون کلاشنیکف در مناطق غربی بالکان، مناطق متعلق به اتحاد جماهیر شوروی سابق و شمال آفریقا وجود دارد که به رغم آنکه تاریخ تولید آنها به دهه 1980 و ماقبل از آن بازمی‌گردد هنوز به خوبی کار می‌کنند.


در آلبانی به تنهایی بعد از ناآرامی‌های 1997، حدود 750 هزار کلاشنیکف ناپدید شد تا بازار سیاه سلاح‌های گرم غیرقانونی در این منطقه به وجود آید. این سلاح‌های قدیمی اغلب به دست دلالان بازسازی می‌شوند تا برای استفاده باندهای تروریستی و تبهکار قابل دوام باشد.


«مارک ماستاگلیو» کارشناس گلوله در بریتانیا، درباره راز محبوبیت کلاشنیکف می‌گوید «یک کیت بسیار ساده وجود دارد. استفاده از آن بسیار آسان است و این موضوع، توضیح می‌دهد که چرا یک فرد 12 ساله هم می‌تواند آن را حمل کند. این سلاح‌ها بسیار محکم هستند و در همه نوع آب و هوایی قابلیت استفاده دارند، اعم از بیابان‌های گرم و شنزار یا در سیبری و این دلیل آن است که چرا این سلاح‌ها محبوب هستند.»



در صربستان تخمین زده می‌شود که بیش از 900 هزار سلاح گرم غیرقانونی که عمدتا از نوع آک 47 هستند، وجود دارد. در بوسنی تخمین زده می‌شود که می‌توان 750 هزار سلاح غیرقانونی پیدا کرد. بسیاری از این سلاح‌ها را، افراد عادی پس از بحران بالکان به خانه‌هایشان برده شدند.


«الکساندر رادیچ» یک کارشناس سلاح می‌گوید در پایان جنگ‌ها، همه رزمندگان سلاح‌هایشان را به خانه می‌برند. در سال‌های نخست، خیلی از این افرد، این سلاح‌ها را پنهان و سپس شروع به فروختن آنها در بازار سیاه به مبلغ بسیار اندک 100 یورو کردند.


به نظر می‌رسد بسیاری از سلاح‌هایی که در کشتار پاریس استفاده شدند از بالکان می‌آمدند. «میلیکو برزکویچ» مدیر کارخانه تولید سلاح «زاستاوا» در صربستان، می‌گوید شماره سریال هشت سلاحی که پلیس فرانسه کشف کرد نشان می‌دهد که این سلاح‌ها در کارخانه او ساخته شده است. پلیس فرانسه چند قبضه ام 70 که نوع یوگسلاو آک 47 است، در پاریس پیدا کرد. اما در حالی که کشف منشا این سلاح‌ها مفید است، این موضوع کمک اندکی می‌کند که بدانیم چگونه این سلاح‌ها به دست تروریست‌ها می‌رسد.


«ایوان زورژانوسکی» که در صربستان برای یک پروژه تحت نظارت سازمان ملل متحد برای توقف تولید و قاچاق کلاشنیکف‌های غیرقانونی و دیگر سلاح‌های گرم کوچک فعالیت می‌کند، می‌گوید: «بسیار دشوار است که رد چرخه این سلاح‌ها را پیدا کنیم.» او می‌افزاید: «ممکن است بفهمید که این سلاح‌ها در اواخر دهه 80 میلادی در انبار ارتش یوگسلاوی نگهداری می‌شدند، اما نمی‌توانید متوجه شوید که مابین دهه 80 تا سال 2015 این سلاح‌ها کجا بوده‌اند. بنابراین بسیار دشوار است که بفهمیم این سلاح‌ها واقعا چگونه به اروپا رسیده‌اند. رسیدن به اطلاعاتی درست در این باره بسیار سخت است.»


راه‌های قاچاق کلاشنیکف


گفته می‌شود که ولاتکو ووچلیچ، بخشی از آن روندی است که کارشناسان به آن «تجارت کوچک» یا قاچاق کم‌حجم سلاح‌های گرم به کل اروپا می‌خوانند. تا زمان بازداشت او، هیچ چیزی در زندگی‌اش قابل توجه نبود. او آدم سرشناسی به‌شمار نمی‌آمد.


ولاتکو نه ازدواج کرده بود و نه فرزندی داشت. هیچ سوء‌سابقه‌ای ندارد و به گفته برادرش برای به دست آوردن کمتر از 400 یورو (290 دلار) برای هر ماه، در تابستان در باغی کار می‌کرد.


در حالی‌که قاچاق اسلحه در قیاس با قاچاق دارو اندک است، اما سود ناشی از آن هنگفت است. کلاشنیکف‌ها در مناطق بالکان تقریبا 300 تا 500 یورو فروخته می‌شوند و سپس در اروپا می‌توان آن را به قیمت 4500 یورو فروخت

تا یک ماه و نیم قبل از سفر آخرش، او هرگز به خارج از کشور نرفته بود و به ندرت بیش از چند مایل آن هم برای گرفتن پاسپورت و گواهینامه بین‌المللی رانندگی، فرمان خودرو را به دست گرفته بود.


زلیکو می‌گوید: «آیا ممکن است فردی برای اولین‌بار از کشورش خارج شود آن هم به قصد قاچاق سلاح؟»


اما این حادثه‌ای است که در کل امکان‌پذیر است. در کل اروپا قاچاقچیانی وجود دارند که کالاهای نظامی را قاچاق می‌کنند.


زورژانوسکی می‌گوید: «فرضیه‌ای که درست است این است که سلاح‌های گرم از همان راهی قاچاق می‌شوند که مواد مخدر قاچاق می‌شوند. خیلی از این سلاح‌ها از طریق جاده‌ها قاچاق می‌شوند. اینها، قاچاق کوچک هستند. هیچ قاچاق بزرگی وجود ندارد. ما تاکنون قاچاق بزرگی ندیده‌ایم. دو یا سه کلت خودکار یا تفنگ‌های از رده خارج که در خودرو یا اتوبوس جاسازی می‌شوند.»


میزان قاچاق اسلحه در قیاس با قاچاق مواد مخدر اندک است. برخلاف کوکائین که در چند تُن بسته‌بندی می‌شوند، فقط تعدادی کلاشنیکف را می‌توان در یک مرحله قاچاق کرد.


در حالی که قاچاق اسلحه در قیاس با قاچاق مواد مخدر اندک است، اما سود ناشی از آن هنگفت است. کلاشنیکف‌ها در مناطق بالکان تقریبا 300 تا 500 یورو فروخته می‌شوند و سپس در اروپا می‌توان آن را به قیمت 4500 یورو فروخت. اما به گفته «نیلز دوگت»، در موسسه صلح Flemish، این قیمت‌ها در حال افت هستند به گونه‌ای که اکنون می‌توان آنها را هزار تا دو هزار یورو خرید.


سرنخ بالکان


جذابیت دیگر قاچاق سلاح، دشواری مربوط به ردیابی آن به ویژه در کل اروپاست. حقیقت دیگر آن است که در بسیاری از کشورهای اروپایی، قاچاق سلاح مجازات کمتری به نسبت قاچاق مواد مخدر دارد.


در حالی که برای قاچاق سلاح، آدم‌هایی مثل ولاتکو ووچلیچ ضروری هستند، این قاچاق همیشه به چنین آدم‌هایی نیاز ندارد. در دانمارک، مهمترین روش قاچاق سلاح‌های گرم غیرقانونی به داخل کشور، از طریق کامیون‌های کالاهای سنگین است که عمدتا از مناطق غربی بالکان بارگیری شده‌اند. سال گذشته در سوئد، پلیس، محموله‌ای از سلاح‌های خودکار را ردگیری کرد که در یک جعبه در یک اتوبوس جاسازی شده بود که از بوسنی به سوی مالمو می‌آمد. پس این قاچاق حتما به مسافر نیاز ندارد.


دلال‌های کلاشنیکف


پس از حملات شارلی ابدو در فرانسه، مقامات اسلواکی کاملا قوانین‌شان را درباره سلاح‌های از رده خارج بازبینی کردند تا فروش سلاح به صورت آنلاین را غیرقانونی اعلام کنند و کلکسیونرهای سلاح را که کلاشنیکف‌های از رده‌خارج را می‌خرند مجبور کنند که این سلاح‌های گرم را ثبت کنند.


این اقدام همزمان با به دست آمدن مدارکی بود مبنی بر این که سلاح‌های کلاشنیکفی که برادارن کواشی در حملات شارلی ابدو از آنها استفاده کردند و سلاحی که دوست آنها «آمدی کولیبالی» در دست داشت و دو روز بعد پنج نفر را در سوپرمارکت «کوشر» به قتل رساند، به صورت قانونی از کلکسیونرهای سلاح‌های از رده خارج خریداری شده بود.



تبدیل غیرقانونی سلاح‌های از رده خارج از یک کلت ساده به یک کلاشنیکف در تمام اروپا انجام می‌شود. گزارش اتحادیه اروپا، در سال 2013، این خطر را چنین توصیف می‌کرد: «مقامات قانون‌گذار در اتحادیه اروپا نگران سلاح‌های گرمی هستند که از رده خارج شده‌اند اما به صورت غیرقانونی بازسازی و برای اهداف مجرمانه فروخته می‌شوند و در نتیجه این سلاح‌ها را به سلاح‌های گرم غیرقانونی و بسیار کشنده تبدیل می‌کند.»


در حالی که از رده خارج شدن کلاشنیکف، اجازه می‌دهد که کلکسونرهای سلاح آنها را به صورت قانونی بخرند، استاندارد از رده خارج شدن در کشورهای اروپایی متفاوت است. بنا به گفته‌های ماستاگلیو، در بریتانیا یک «استاندار طلایی» برای این موضوع وجود دارد یعنی غیرممکن است یک سلاح گرم بازسازی و مورد استفاده قرار گیرد. اما در برخی کشورها از جمله اسلواکی تنها چند ساعت زمان می‌‌برد که یک سلاح مجددا بازسازی شود و مورد استفاده قرارگیرد.


تحقیقات در فرانسه بر تجارت سلاح‌های از رده خارج به عنوان منبع اقدامات مجرمانه و اکنون منبع اقدامات تروریستی متمرکز است. فرانسه در سال 2013، 45 نفر را به ظن قاچاق سلاح‌های گرم از اسلواکی و بلغارستان بازداشت کرد.


تحقیقات در فرانسه متمرکز بر این موضوع بود که فاصله اندکی میان کلکسیونرهای سلاح و شبکه‌های مجرمانه وجود دارد. سال گذشته در لیل فرانسه بازرسی درباره دلالی انجام شد که به صورت غیرقانونی، سلاح‌های گرم از رده خارج‌شده را مجددا بازساری می‌کرد. «کلود هرمنت»، مهندس اهل بروکسل بلژیک، که خریدار سلاح در بلژیک بود و در لیل فرانسه آنها را می‌فروخت، مورد تحقیق قرار گرفت. همه قرادهای مربوط به سلاح‌های گرم از رده خارج‌شده که او منعقد کرده بود، مورد بررسی قرار گرفت. هرمانت از ماه ژانویه (دی سال گذشته) به اتهام قاچاق سلاح‌های از رده خارج تحت بازداشت است. وکلای وی گفته‌اند که او در ارتباط با حملات پاریس مورد بازجویی قرار نگرفته است.


تحقیقات در فرانسه بر تجارت سلاح‌های از رده خارج به عنوان منبع اقدامات مجرمانه و اکنون منبع اقدامات تروریستی متمرکز است. فرانسه در سال 2013، 45 نفر را به ظن قاچاق سلاح‌های گرم از اسلواکی و بلغارستان بازداشت کرد

به نظر می‌رسد که شهر بروکسل، شبکه ارتباطی دیگری برای دلالان سلاح است. با توجه به سابقه قوانین سهل‌گیرانه نسبت به سلاح‌های گرم، تجارت قانونی سلاح در این شهر وجود دارد و بروکسل را به دریای مهندسان متخصص سلاح‌های گرم تبدیل کرده است. به این ترتیب پایتخت غیررسمی اروپا در مرکز تحقیقات مربوط به سلاح‌های تروریست‌ها قرار دارد.


«مهدی نموچه»، متهم به قتل چهار نفر در موزه بهودیان در بروکسل، «ایوب الخزانی» متهم به تلاش برای شلیک مرگبار در قطار تالیز در آگوست (مرداد) و کولیبالی همگی به نظر می‌رسد که سلاح‌هایشان را از دلالی در بروکسل گرفته‌اند.


کسانی که در بلژیک مشغول تحقیق هستند به این موضوع مشکوک‌اند که فروشندگان محلی سلاح در این شهر، برخی از سلاح‌های مردانی را تامین کرده‌اند که در کافه، بار، مسابقه فوتبال و سالن کنسرتی در پاریس حمله تروریستی انجام دادند و 130 نفر را در 13 نوامبر (22 آبان) کشتند.


بلژیکی‌هایی که به صورت غیرقانونی، سلاح می‌فروشند یا همان‌طور که در این شهر عادی است، سلاح‌های از رده خارج را بازسازی می‌کنند به صورت معمول بازداشت می‌شوند. یک دلیل برای اینکه الخزانی موفق شده بود سلاح‌ها راوارد قطار تالیز کند این بود که او اجزای مختلف سلاح را در بلژیک تهیه و در قطار سرهم‌بندی کرده بود.


گفته می‌شود خیابان‌های شلوغ اطراف «گاردومیدی» در بروکسل مهم‌ترین محل برای تجارت سلاح‌های غیرقانونی هستند. «نیلز دوکت» می‌گوید: «انتقال سلاح‌های گرم می‌تواند در هر جایی انجام شود. در یک آپارتمان، در یک جنگل یا یک پارکینگ. این موضوع قطعا به یک نقطه خاص در اطراف گاردومیدی محدود نمی‌شود. این مساله، مساله اروپاست. هر جا که جرایم شدید وجود دارد، بازار سیاه سلاح نیز وجود دارد.»


تقاضا برای کلاشنیکف


در چهار سال گذشته، تجارت سلاح‌های گرم غیرقانونی برای تامین تقاضاهای مجرمانی که به نحو روزافزونی در کشورهایی همچون فرانسه، سوئد، دانمارک و هلند از آک 47 استفاده می‌کنند، رونق گرفته است.


یک مقام رسمی دولت کرواسی می‌گوید که اخیرا قاچاق سلاح گرم، از قاچاق مواد مخدر پیشی گرفته است. مقامات فرانسوی در سال 2010 فاش کردند که کشف سلاح گرم با ضبط 2710 سلاح، 79 درصد افزایش داشته است. در همان سال، پلیس فرانسه اخطار داد که تبهکاران به نحو فزاینده‌ای در حال استفاده از کلاشنیکف هستند.


زورژانوسکی می‌گوید: «آنچه اکنون رخ داده است، موضوع جدیدی است. فرانسه به ویژه از سال 2011 و با سرعت، درگیر مجرمانی شده است که از سلاح‌های گرم مخصوصا سلاح‌های خودکار استفاده می‌کنند. آنها این موضوع را گزارش کرده‌اند. لحن این گزارش‌ها نشان می‌دهد که آنها چگونه در برابر این موضوع متعجب هستند.»



«یوروپل»، واحد جاسوسی پلیس اتحادیه اروپا در سال 2011 اعلام کرد: «تمایل فزاینده‌ای [از سوی باندهای سازمان‌یافته تبهکاری] به استفاده از سلاح‌های سبکی همچون تفنگ‌های کشنده وجود دارد.»


مدارک روزافزون مبنی بر وجود چنین معضلی، باعث شد تا فرانسه در سال 2012، قوانین مربوط به سلاح را سخت‌تر کند. این قوانین، مجازات مربوط به قاچاق اسلحه را با جریمه نقدی 100 هزار یورو و 7 سال حبس سنگین‌تر کرد.


با این همه، وجود و استفاده از کلاشنیکف به ویژه در جاهای مثل مارسی همچنان ادامه دارد. در سال 2012 (11 دی 1390 تا 10 دی 1391)، دو حادثه متوالی حمله مسلحانه مجرمانه با کلاشنیکف در خارج از یک کلوپ شبانه در شمال فرانسه ثبت شد.


در ماه مارس (اسفند)، در حمله مسلحانه یک باند تبهکار در گوتنبرگ سوئد، 2 نفر کشته و ده نفر زخمی شدند. یک منبع در پلیس هلند گفته است که از سال 2012، بیست قتل عمد یا اقدام به قتل عمد در میان گروه‌های تبهکاری رخ داده که در آن از 44 نوع سلاح استفاده شده است. تقریبا نیمی از این نوع سلاح‌ها، کلاشنیکف بود.


حتی در بریتانیا، جایی که وزارت امنیت، کنترل مرزها برای جلوگیری از قاچاق سلاح‌های کشنده به داخل کشور را سخت‌گیرانه‌تر اجرا می‌کند، پلیس 22 کلاشنیکف، 9 سلاح اسکورپین و 58 خشاب را در خودروی ونی در «کنت» پیدا کرد که از قایقی در فرانسه بارگیری شده بود.


برای بازرسانی که در جست‌وجوی راهی هستند که تروریست‌ها از آن طریق به این سلاح‌ها دست می‌یابند، توجه به ارتباط میان سازمان‌های تبهکار و تروریسم بسیار حیاتی است.


ارتباط میان حوادثی که تحت تاثیر تفکرات [انحرافی] اسلامی انجام شده‌اند یعنی بین حملات مسلحانه محمد مراح در جنوب غربی فرانسه در سال 2012 تا حملات نموچه، براداران کواشی و کولیبالی آشکار است.


همه این افراد، تبهکارانی بودند که به دلیل فعالیت‌های [مجرمانه‌شان] در حبس به سر می‌بردند. آن‌ها پس از آزادی، به تروریست‌های جدیدی تبدیل شدند که توانایی ذهنی‌شان برای فعالیت‌های مرگبار را از زندگی سابق خود به امانت گرفته بودند.


به گفته «دوگت»، آنچه مشخص است آن است که برای به دست آوردن سلاح، تنها پول ضروری نیست بلکه داشتن ارتباط هم واجب است. او می‌گوید، جایی که اغلب دست‌کم گرفته می‌شود یعنی ارتباط میان باندهای تبهکار و شبکه اروپایی تروریست‌ها، اهمیت دارد.


محمد نموچه، کولیبالی و... تبهکارانی بودند که به دلیل فعالیت‌های [مجرمانه‌شان] در حبس به سر می‌بردند. آن‌ها پس از آزادی، به تروریست‌هایی جدیدی تبدیل شدند که توانایی ذهنی‌شان برای فعالیت‌های مرگبار را از زندگی سابق خود به امانت گرفته بودند

توانایی تروریست‌های [سابقا] مجرم، برای به دست آوردن سلاح‌ها از جمله کلاشنیکف، باعث شده است تا انتخاب این سلاح‌ها توسط تروریست‌ها افزایش پیدا کند. مطابق با گزارش «وضع تروریسم اتحادیه اروپا» در سال 2015، سلاح‌های گرم به سلاح غالب حملات تروریستی در اتحادیه اروپا تبدیل شده است.


واکنش‌های دولت‌ها


وقتی مجرمان از این سلاح‌ها برای انتقام گرفتن از یکدیگر استفاده می‌کردند، مقامات اروپایی بسیار واکنش آهسته‌ و ملایمی داشتند. تا سال 2013 (1392)، که یوروپل، واحدی مخصوص کارشناسان سلاح‌های گرم ایجاد کرد، هیچ اقدامی از سوی این پلیس در این خصوص انجام نشده بود. بنا به گزارشی که در سال 2014 توسط کمیسیون اروپا درباره قاچاق سلاح در قاره اروپا منتشر شد، آخرین عملیات علیه سلاح‌های گرم در سال 2006 انجام شده بود.


«نیکلاس فلورکین» کارشناس ارشد در موسسه تحقیقات سلاح‌های سبک، می‌گوید: «تقریبا از همین اواخر است که [توجه به] قاچاق سلاح‌های گرم در اروپا به یک اولویت تبدیل شده است.» او می‌افزاید: «آگاهی کنونی از قاچاق سلاح‌های گرم در اروپا، همچنان پراکنده و از طریق برخی بازداشت‌ها و ضبط سلاح‌ها به دست آمده است. این اطلاعات با آنچه از مقیاس این قاچاق تخمین زده می‌شد، کاملا تفاوت دارد.»


در سال 2013- که نشانه‌های مربوط به تجارت خاکستری در سلاح‌های از رده خارج کشنده فزونی می‌گرفت- مباحثی در اتحادیه اروپا پیرامون نیاز به روش‌های استاندارد غیرقابل استفاده کردن سلاح‌ها پدید آمد. اما این تغییرات به نظر می‌رسد که این موضوع را به اولویتی «میانه» [ و نه درجه اول] تبدیل کرده بود.


در چهار روز پس از حمله ماه گذشته پاریس، توجه به روش‌های استاندارد غیرقابل استفاده کردن سلاح‌ها در کل اروپا به نحو حیرات‌انگیزی افزایش پیدا کرد. همان‌طور که خود کمیسیون اروپایی گفته است، در پرتو حوادث اخیر بود که توجه به این موضوع سرعت گرفت. این مسائل به وضع قوانین سخت‌گیرانه‌تر نسبت به مالکان سلاح‌های کلاشنیکف حتی نوع از رده خارج آن‌ها منجر شد.


در مونته‌نگرو، خانواده ولاتکو ووچلیچ، نمی‌توانند به محل بازداشت وی سفر کنند تا او را ببینند. پلیس مونته‌نگرو به آنها گفته است که هیچ مدرکی از ارتباط میان وی و حملات پاریس وجود ندارد اما این فقط اندکی به آنها آرامش می‌دهد.


برادر ولاتکو می‌پرسد: «برای این کار چقدر به او پرداخت شده است؟ اگر یک میلیون داده باشند، من کلاهم را بالا می‌اندازم. اما قطعا چنین رقمی نبوده است. ما در همه 50 سال زندگی‌مان سختی کشیده‌ایم. ما می‌توانیم 10 سال دیگر، و اصلا تا آخر عمر به همین شکل ادامه دهیم. اگر برادر من بابت این کار به 10 سال زندان محکوم شود، من شخصا او را به 30 سال زندان محکوم می‌کنم.»


ترجمه: سیامک کریمی


انتهای پیام/

ارسال نظر