ساز و کار امنیت غذایی در کشورهای جهان
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، مسئولان بلندپایه دولتی در زمان ارائه برنامه خود برای توسعه کشور حتماً در خصوص امنیت و ایمنی غذایی بهصورت مفصل صحبت میکنند اما علمی، قابلاجرا و کمضرر بودن این برنامه است که بهعنوان یک زیرساخت بسیار مهم میتواند در اختیار دیگر بخشهای توسعه ازجمله صنعت قرارگرفته تا جامعه را مقابل تنشهای اقتصادی مقاوم کند.
در کشوری مانند ایران که از فردای پیروزی انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ تابهحال آماج تحریمهای سنگین قرار داشته است، امنیت و ایمنی غذایی نباید تنها بهصورت شعارگونه دنبال شود و باید بهعنوان یک رکن اساسی در اقتصاد مقاومتی بهصورت کارشناسانه و اصولی به یک اولویت بدل شود.
لازم است در ابتدا یادآوری شود که تغذیه به معنی عام آن، یکی از ابعاد اساسی زندگی، سلامت و همچنین رفاه در هر جامعه محسوب میشود. از منظر علمی هم امنیت غذایی از معیارهای توسعه انسانی بوده و دستیابی به آن از اهداف اصلی هر کشور به شمار میرود. موجود بودن و عرضه غذای سالم و کیفی، سهولت دسترسی و قدرت خرید از ارکان امنیت غذایی است.
ازنظر معنی امنیت غذایی به دسترسی همه افراد یک جامعه، در تمام ادوار عمر به غذای کافی و سالم برای داشتن زندگی سالم و فعال گفته میشود و ایمنی غذایی یعنی اطمینان از اینکه غذایی که مردم جامعه استفاده میکنند بهطور کامل سالم و فاقد هرگونه آلودگی باشد؛ این آلودگی میتواند شامل آلودگی میکروبی، انگلی یا شیمیایی باشد.
یک سازمان خاص در کشور باید عهدهدار برقراری امنیت غذایی شود
امنیت غذایی آنقدر مهم و حیاتی است که لازم است یک سازمان مستقل حرفهای که در ارتباط نزدیک با وزارتخانههای کشاورزی، بازرگانی، اقتصاد، رفاه و اطلاعات است عهدهدار این مسئولیت بزرگ شود. برای تأمین امنیت غذایی در یک کشور و نظام اجتماعی باید سازمانها و نهادها باهم همکاری داشته باشند و با هماهنگی یک سازمان متولی امنیت غذایی، بر تولید یا واردات مواد و محصولات غذایی، آموزش و تبلیغ و آگاهی دادن به جامعه و سیاستگذاریهای کلان اقتصادی نقش ایفا کنند. سازمان مسئول امنیت غذایی باید نسبت به نوع مواد غذایی، میزان و قیمت آنها همیشه مطلع باشد و بررسی کند که همه مردم ازنظر فیزیکی به این غذا دسترسی داشته باشند و درآمدشان بهقدری باشد که بتوانند این غذا را بخرند و این سازمان در صورت بروز بحران باید زنگ خطر را به صدا درآورد و اندازهگیری این امنیت را بر عهده بگیرد.
در عصر حاضر اهمیت دستیابی به امنیت غذایی بارها در مجامع بینالمللی مورد تأکید قرارگرفته است و برنامهریزیهای آموزشی و حتی ارائه کمکهای مالی به کشورهای نیازمند در رسیدن به این مهم هم در نظر گرفته شده است.
برای مثال، بانک جهانی بهعنوان یکی از منابع اصلی تأمین مالی پروژههایی که دارای اهمیت بینالمللی هستند امنیت غذایی را دسترسی همه مردم در تمام اوقات، به غذای کافی برای داشتن یک زندگی سالم تعریف میکند. سه عنصر موجود بودن غذا، دسترسی به غذا و پایداری در دریافت غذا محورهای اصلی این تعریف هستند که موجود بودن غذا شامل میزان مواد غذایی در مرزهای ملی از طریق تولید داخلی و واردات مواد غذایی است و مفهوم دسترسی به غذا نیز دسترسی فیزیکی و اقتصادی به منابع، جهت تأمین اقلام غذایی موردنیاز جامعه و پایداری در دریافت غذا، ثبات و پایداری دریافت ارزشهای غذایی موردنیاز جامعه به شمار میرود.
در سال ۱۹۹۶ دولت چین در بیانیهای مقامات را ملزم کرد که به خودکفایی ۹۵ درصدی در تولید غلاتی مانند برنج، گندم و ذرت دست یابند
مجموعه دیگری که وابسته به سازمان ملل متحد است و در زمینه تولید مواد غذایی فعالیت حرفهای انجام میدهد سازمان فائو است. این سازمان در گزارشی تصریح کرده برای تأمین غذای جمعیت ۹ میلیارد نفری جهان در سال ۲۰۵۰، باید دو برابر میزان کنونی مواد غذایی تولید کرد و برای رسیدن به این هدف باید موانعی مانند محدودیت زمینهای کشاورزی، کمبود آب، قیمت بالای انرژی، افت سرمایهگذاری در زمینه تحقیقات کشاورزی و افزایش ضایعات غذایی را در نظر داشت. سازمان فائو با توجه به چشمانداز امنیت غذایی قرن ۲۱ جهان مربوط به کمبود مواد غذایی، تولید مواد غذایی را در قرن حاضر با مشکلاتی پیشبینی کرده است. ازاینرو رقابت بر سر زمینهای کشاورزی و منابع آب، قیمت بالای انرژی و تغییرات آبوهوایی همگی نشان میدهند که باید با منابع کمتر، غذای بیشتری برای مردم سرتاسر جهان تولید شود. رشد پایدار در بخش کشاورزی، عاملی حیاتی برای تغذیه جهان در دهههای آتی است.
بیشتر بخوانید:
سودانیها دو گزینه بیشتر ندارند؛ گرسنگی یا عادیسازی روابط با صهیونیستها!
ارتش آمریکا یکی از عوامل اصلی گرمایش زمین است
برای اینکه به اهمیت دستیابی به امنیت غذایی بیشتر پی ببریم بهتر است نگاهی به درصد خودکفایی در زمینه تولید مواد غذایی در کشورهای مختلف بیندازیم.
ایالاتمتحده آمریکا تقریباً ۲۰ درصد مواد غذایی موردنیاز خود را وارد میکند تا به نوسانات تولیدات کشاورزی پاسخ مناسب و بهموقع بدهد. اما بههرحال ۲۰ درصد خیلی رقم بالایی نیست. خود آمریکاییها میگویند به دلیل اینکه ما در تولید همه انواع مواد غذایی مشغول بکار هستیم از بابت تنوع و کیفیت تولید بیشتر سرمایهگذاری را کردهایم و نقصان احتمالی در کمیت را با اندکی واردات پوشش میدهیم. بههرحال این کشور و بسیاری از نهادهای بینالمللی آمریکا را از بابت تولید مواد غذایی خودکفا میدانند. در ضمن ایالاتمتحده در میان صادرکنندگان عمده باکیفیتترین محصولات کشاورزی است.
کشور دوم ابرقدرت اقتصادی چین است. چین بهصورت تاریخی به دلیل داشتن جمعیت بسیار زیاد و البته سرزمینی پهناور همیشه درصدد دستیابی به خودکفایی تولید محصولات کشاورزی و اتکا بر تولیدات داخلی بوده است. در سال ۱۹۹۶ دولت این کشور در بیانیهای مقامات را ملزم کرد که به خودکفایی ۹۵ درصدی در تولید غلاتی مانند برنج، گندم و ذرت دست یابند. تولید داخلی چین باید بهصورت مرتب برای برآورده کردن نیاز جمعیت یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفری در حال افزایش باشد. در ضمن این کشور به برنامههای صادراتی نیز اهمیت میدهد زیرا هم ارزآوری دارد و هم میتواند ابزار حمایتی از کشورهای همپیمان به دست چین دهد.
برزیل در آمریکای جنوبی از سال ۱۹۷۷ به بعد دومین صادرکننده محصولات کشاورزی در سطح جهان است. این کشور با زمینهای پهناور، رودهای پر آب وهوایی معتدل بهشتی برای تولید همه گونه محصول کشاورزی است. بهجز واردات گندم میتوان گفت که برزیل در تولید دیگر محصولات کشاورزی خودکفاست. این کشور برای تعدیل بازار داخلی برنج، گندم و جو وارد میکند. تولید دام و طیور و محصولات لبنی ازجمله بهترینهای بخش کشاورزی برزیل هستند.
ژاپن که یک قدرت اقتصادی کاملاً صنعتی است در میان اقتصادیهای برتر جهان کمترین نرخ خودکفایی غذایی را به خود اختصاص داده است. بههرحال ژاپن زمین کشاورزی زیادی در اختیار ندارد و از آبوهوای متنوعی نیز برخوردار نیست.
ایتالیا بهعنوان یکی از هفت کشور صنعتی جهان تنها میتواند پنج درصد از خاک کشورش را زیر کشت ببرد به همین دلیل است که این کشور در زمینه تولید محصولات کشاورزی خودکفا نیست بااینوجود از منابع کشاورزی فراوانی برخوردار است. ایتالیا در سالهای اخیر از تغییرات اقلیمی و مدیریت غلط در بخش خاک لطمه خورده است و به یک واردکننده اصلی مواد غذایی تبدیل شده است. مطمئناً چنین کشوری از امنیت غذایی مناسبی برخوردار نیست.
اما کشور کوچک هلند در اروپا تعجبآور است که در میان سه کشور بزرگ صادرکننده محصولات کشاورزی قرار دارد. این کشور میتواند بدون اینکه مبادله تجاری داشته باشد همه انواع محصولات کشاورزی را در اختیار مردمش قرار دهد. هلند درهرصورت مجبور است برخی از اقلام همچون برنج و موز را وارد کند.
ایرلند مقام هشتم در فهرست امنیت غذایی اوکسافم را به خود اختصاص داده است. این مقام به دلیل وجود غذای کافی، دسترسی همگانی به غذای کافی برای همه مردم، برابری در میزان دسترسی مردم به غذای کافی و سالم به این کشور داده شده است. یک تحقیق در سال ۲۰۱۹ نشان داد که ۶۰ درصد بزرگسالان در ایرلند دچار اضافهوزن هستند.
کانادا از سالها قبل به خودکفایی غذایی دست یافته بود. حدود ۷۰ درصد محصولات غذایی که کاناداییها مصرف میکنند در این کشور تولید شده است اما بیش از ۵۰ درصد تولیدات به دیگر کشورها صادر میشوند. این کشور در تولید محصولات لبنی خودکفاست و از بابت دام هم بیش از مصرف داخلی تولید میکند. کانادا اگرچه دارای سرزمینی بزرگ است ولی آبوهوای سرد اجازه استفاده از همه فصول برای تولید محصولات کشاورزی را به اوتاوا نمیدهد.
هند در تولید بسیاری از غلات ازجمله برنج و گندم خودکفاست و بهاندازه کافی غلات در این کشور برای برآورده کردن نیاز جمعیت یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفری تولید میشود اما مدیریت ضعیف منابع آب و اختصاص نامناسب یارانهها برای امنیت غذایی این کشور پهناور تهدید محسوب میشوند.
رژیم صهیونیستی هم نتوانسته تابهحال در بخش کشاورزی خودکفا شود و به واردات وابسته است.
روسیه بهعنوان پهناورترین کشور جهان بر اساس آمار تقریباً به خودکفایی کامل در تولید همه محصولات کشاورزی بهغیراز برخی میوهها دست یافته است. این کشور با برنامهریزی درازمدت و استفاده مناسب از منابع آبوخاک از وضعیت خوبی در تولید باکیفیت محصولات رسیده است.
ایران از کشورهای پیشرو در زمینه دستیابی به امنیت غذایی است و در سال ۲۰۰۷ توانست به خودکفایی ۹۶ درصدی در تولید بسیاری از محصولات اساسی کشاورزی دست یابد
جمهوری اسلامی ایران نیز از کشورهای پیشرو در زمینه دستیابی به امنیت غذایی است و در سال ۲۰۰۷ توانست به خودکفایی ۹۶ درصدی در تولید بسیاری از محصولات اساسی کشاورزی دست یابد اما مشکلاتی ازجمله ضعف انبارداری و نگهداری، فرآوری، و بازاریابی باعث شده است که حدود ۳۰ درصد از تولید محصولات کشاورزی در ایران به هدر برود.
این در حالی است که جهان اکنون برای تأمین مواد غذایی با سه چالش روبروست.
چالش اول این است که گرسنگی در سطح جهان در حال افزایش است. اوایل دهه ۱۹۹۰، افزایش تعداد افراد گرسنه در سطح جهان بعد از طی دو دهه سیر نزولی دچار تغییر فاحشی شد و ازآنپس به دلیل افزایش قیمت غذا در اثر بحران مالی، رو به افزایش گذاشت. بحران مالی نیز بهنوبه خود موجب شد قیمت محصولات کشاورزی تا حدودی افت کند و تجارت محصولات کشاورزی و مبادلههای مرتبط با آن کاهش یابد. امروزه قشرها کثیری از مردم گرسنه جهان بهطور مستقیم یا غیرمستقیم برای بقای خود به کشاورزی وابستهاند. بر اساس آخرین ارزیابی بهعملآمده از سوی سازمان فائو، امروزه بالغبر ۹۶۹ میلیون نفر در جهان با هزینهای کمتر از یک دلار در روز زندگی میکنند و حدود سهچهارم از آنها برای بقای خود به کشاورزی وابسته هستند. درواقع، فقر و تنگدستی شدید این افراد خروج از این وضعیت را برای آنها غیرممکن ساختهاست.
مشکل امنیت غذایی در ایران بیشتر به دلیل ضعف در توزیع و الگوی غلط مصرف است
چالش دوم عدم وجود تعادل در رژیم غذایی روزانه افراد است که اگرچه سوءتغذیه ناشی از فقر که یکی از دلایل عمده مرگ در سراسر جهان برشمردهاند ولی امروزه بیماریهای مرتبط با رژیم غذایی ازجمله چاقی، بیماریهای قلبی، انفراکتوس و دیابت بسیار گسترش یافته بهطوریکه پرخوری و عدم تحرک ناشی از زندگی مدرن و چاقی به چالش مهم بهداشت عمومی انسانها در کشورهای صنعتی تبدیل شدهاست.
چالش سوم در زمینه تولید غذا، نابودی محیطزیست و طبیعت است. تخریب محیطزیست از دو جنبه با غذا در ارتباط است. این مسئله با محدود کردن محصولات غذایی، تولید مواد غذایی را کاهش میدهد. از سوی دیگر، این مسئله حاصل فعالیتهای نادرست کشاورزی است. مشکلاتی مانند فرسایش خاک، آلودگی آب، انتشار گازهای گلخانهای و از بین رفتن تنوع زیستمحیطی، تهدیدی جدی علیه تولید جهانی غذا به شمار میرود.
یکی از راههایی که میتوان بر امنیت غذایی یک کشور حتی خودکفا در تولید بسیاری از محصولات افزود واردات است. البته اگر تولید محصول وارداتی در داخل کشور امکانپذیر باشد میتوان واردات را تا زمان رسیدن تولید داخلی به حد کافی ادامه داد. واردات از طریق دسترسی مردم به مواد غذایی میتواند امنیت غذایی را افزایش دهد. همچنین واردات میتواند دسترسی فیزیکی و اقتصادی به مواد غذایی و مواد مغذی را بهبود بخشد. این امر به این بستگی دارد که آیا تدارکات داخلی، بازارها و برنامهها میتوانند بهموقع واردات را به مناطق کمدرآمد و خانوادهها با قیمت مقرونبهصرفه توزیع کنند.
شایانذکر است که در ایران مسئله امنیت غذایی، از بعد کمی مصرف و سرانه مصرف، مشکل خاصی ندارد ولی از بعد کیفی و همچنین توزیع مواد غذایی در دهکهای مختلف مسئله نسبتاً حادی است و الگوی مصرف و تغذیه از کیفیت مطلوبی برخوردار نیست.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/