بایدن اولین نشست خبری آیتالله رئیسی را فراموش نکند
گروه جهان خبرگزاری آنا - سید حامد رحمتی؛ با پیروزی سید ابراهیم رئیسی، بهعنوان رئیسجمهور منتخب ایران در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ آمریکا همچنان میخواهد وارد ارتباط و مذاکره با ایران شود و از سوی دیگر دولتی انقلابی شکل گرفته که هیچ تمایلی به رابطه با آمریکا ندارد؛ این را میتوان از نخستین کنفرانس خبری آیتالله رئیسی دریافت. درحالیکه در بیش از ۴۰ سال گذشته هیچیک از رؤسای جمهور ایران تمایلی برای مذاکره مستقیم با مقامهای آمریکایی در سطوح عالی ابراز نکردهاند، رئیسی در پاسخ به سؤال خبرنگار راپتلی روسیه درباره احتمال دیدارش با جو بایدن قاطعانه گفت، «خیر».
نه قاطع و مقتدرانه آیتالله رئیسی به این سؤال، بهاندازهای برای مردم کشورمان که در هشت سال گذشته از دولت غربگرای روحانی و «سیاستمداران عاشق مذاکره»اش چیزی ندیده بودند، جذاب و دلنشین بود و آن را پاسخ ایران به جو بایدن عنوان کردند. رئیسجمهور آمریکا چند ماه پیش نیز وقتی خبرنگاری از او پرسید آیا آمریکا حاضر است تحریمها را بردارد تا ایران به میز مذاکره برگردد، گفت: نه.
علاوه بر آیتالله رئیسی، در بیش از ۴۰ سال از تاریخ انقلاب اسلامی همواره بودهاند رؤسای جمهور کشورمان که به پیشنهاد مذاکره یا دیدار مستقیم و در سطح بالای آمریکا جواب منفی دادهاند، زیرا پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بنا به فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر مقابله با امپریالیسم جهانی، استکبارستیزی در رأس اولویتهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی قرار گرفت.
نه بزرگ آیتالله خامنهای به ماجرای مکفارلین
از مناقشات جنجالی میان ایران و آمریکا ماجرای مکفارلین یا ماجرای ایران کنتراست که از ۲۹ مرداد ۱۳۶۴ تا ۱۳ اسفند ۱۳۶۵ به مدت یکسال و نیم، در دور دوم ریاست جمهوری رونالد ریگان رخ داد. چهارم خرداد ۱۳۶۵ هواپیمایی که از آن سوی اقیانوس اطلس به پرواز درآمده بود در خاک ایران بر زمین نشست. رابرت مکفارلین، مشاور امنیت ملی ریگان و الیور نورث، عضو شورای امنیت ملی آمریکا دو مسافر آن هواپیما بودند. مقامهای دولت ریگان مخفیانه با فروش تسلیحات به ایران که در محاصره تسلیحاتی بود، کمکرسانی کردند و امیدوار بودند بهاینوسیله آزادی گروگانهای آمریکایی را تضمین و شورشیان نیکاراگوئه موسوم به کنتراها را تأمین بودجه کنند. تأمین بودجه کنتراها از سوی دولت آمریکا طبق لایحه بولند، از سوی کنگره ممنوع اعلام شده بود.
مکفارلین با ورود به تهران، آنگاه که خواستار ملاقات با آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت ایران شد و خود را حامل پیام رونالد ریگان معرفی کرد، با درهای بسته دیپلماسی مواجه شد. نهتنها رئیسجمهور ایران به مذاکره با مکفارلین آمریکایی ننشست که برای دیپلمات آمریکایی درهای مذاکره به سوی نخستوزیر و رئیس مجلس ایران نیز بسته بود. ماجرای ایران– کنترا بعد از رسوایی واترگیت بزرگترین رسوایی سیاسی آمریکا لقب گرفت.
بله مرحوم رفسنجانی به مذاکره غیرمستقیم با آمریکا
پس از پیروزی ایران در جنگ تحمیلی و روی کار آمدن دولت سازندگی به ریاست هاشمی رفسنجانی، سیاستهای اقتصادی داخلی سهلتر دنبال میشد و رفسنجانی بهدنبال تنشزدایی در عرصه سیاست خارجی بود. در آمریکا، بوش پدر بیتمایل نبود بخواهد فضاحت مکفارلین را جبران و کاری کند که رؤسای جمهور پیشین نتوانسته بودند انجام دهند؛ یعنی رابطه با ایران. مشکلات آمریکا در لبنان و ظرفیتهای ایران برای حل آن، ازجمله نقاط مشترکی بود که بوش تلاش کرد از آن استفاده کند؛ لذا در سخنرانی مراسم تحلیفش غیرمستقیم به ایران پرداخت و گفت: امروز آمریکاییهایی در سرزمینهای بیگانه اسیر شدهاند. هرگونه کمکی در این زمینه تا مدتها از یاد نخواهد رفت. هر حسننیتی با حسننیت پاسخ داده خواهد شد. نیکی میتواند تا ابد ادامه پیدا کند.
فضای جدید بهوجود آمده برای بهبود روابط جمهوری اسلامی و غرب را خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد میانجیگری کرد تا وارد مراحل اجرایی شود. نماینده دبیرکل با مرحوم رفسنجانی گفتوگو میکند و درباره شروط کمک ایران به حل مشکل گروگانها به توافق دست مییابد که در نهایت به آزادی همه آنها تا بهمن ۱۳۷۰ میانجامد. قرار شد در عوض، آمریکاییها داراییهای توقیف شده ایران در ایالات متحده را آزاد کنند. بعد از آزادی گروگانها، قاعدتاً نوبت حسننیت متقابل آمریکاییها بود. اما تنها یک ماه بعد از آزادی آخرین گروگان و در میانه تصمیمگیری دولت آمریکا برای اقدام متقابل، بمبی در سفارت رژیم صهیونیستی در آرژانتین منفجر و به کشته شدن ۲۹ نفر و زخمی شدن صدها نفر منجر شد. اسرائیل مدعی شد عاملان این انفجار به ایران وابستهاند اما مقامات کشورمان، هرگونه نقش خود در این واقعه را رد کردند. چند ماه بعد، ترور رهبران حزب دموکرات کردستان ایران در خاک آلمان (ماجرای میکونوس)، که اینبار با اتهامزنی به نیروهای امنیتی ایران بر آن تأکید میشد، رابطه ایران با اتحادیه اروپا و متحد آن آمریکا را بیش از پیش به هم ریخت.
بیشتر بخوانید:
پیامهای باراک اوباما و جواب قاطع امام خامنهای (حفظه الله)
با روی کار آمدن باراک اوباما، وی تلاش کرد درحالیکه از شیوه برخورد دولت جورج دبلیو بوش فاصله بگیرد، همان سیاستهای رفتاری را دنبال کند. چگونگی رابطه با ایران در صدر دستور کارهای سیاست خارجی آمریکا در زمان دولت اوباما قرار داشت.
اوباما در پیام نوروزی خود در سال ۱۳۸۸ خطاب به مردم و رهبران ایران گفت: ایالات متحده مایل است جمهوری اسلامی ایران به جایگاه به حق خود در جامعه بینالمللی دست یابد و این حق شماست، اما این حق با مسئولیتهای واقعی همراه است و نمیتوان از راه ترور یا اسلحه به چنین جایگاهی دست یافت، بلکه راه رسیدن به آن، اقدامات صلحآمیزی است که عظمت واقعی ملت و تمدن ایران را به نمایش بگذارد. آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی در اقدامی کمنظیر به پیام نوروزی اوباما واکنش نشان داد و در سخنرانی خود در نخستین روز سال ۱۳۸۸ در جمع زائران حرم علی بن موسی الرضا (ع) گفت: حتی در همین پیام تبریک نیز ملت ایران طرفدار تروریست و دنبال سلاح هستهای خوانده شدهاست. آیا این پیام تبریک است یا دنباله همان اتهامات؟
رهبر معظم انقلاب از نخستین نامه اوباما به ایشان در نماز جمعه تاریخی خرداد ۸۸ سخن گفتند. دومین نامه اوباما شهریور ۸۸ ارسال شد، نامهای که در آن اوباما خواستار همکاری دو کشور شده و دو ماه بعد آیتالله خامنهای دوباره به این نامه پرداختند و در دیدار دانشآموزان و دانشجویان خانواده شهدا بهصراحت فرمودند: همین رئیسجمهور جدید آمریکا حرفهای قشنگی زد؛ به ما هم مکرراً پیغام داد؛ شفاهی، کتبی، که بیایید صفحه را عوض و وضع تازهای درست کنیم، بیایید در حل مشکلات عالم با همدیگر همکاری کنیم؛ تا این حد! ما هم گفتیم پیشداوری نکنیم؛ ما به عمل نگاه میکنیم. گفتند میخواهیم تغییر ایجاد کنیم. گفتیم خوب، ببینیم تغییر را. از روز اول فروردین که من در مشهد سخنرانی کردم (گفتم اگر دستکش مخملی روی پنجه چدنی کشیده باشید و دستتان را دراز کنید، ما دستمان را دراز نمیکنیم؛ این هشدار را من آنجا دادم) الان هشت ماه میگذرد. در این هشت ماه آنچه دیدیم، برخلاف آن چیزی بود که اینها به زبان بهظاهر ابراز میکنند.
نامه سوم دی ۹۰ فرستاده شد. علی مطهری، نماینده مجلس شورای اسلامی اواخر دی ۱۳۹۰ از نامه سوم اوباما به آیتالله خامنهای خبر داد. این نامه زمانی ارسال شده بود که مذاکرات هستهای میان ایران و قدرتهای جهان در عمل به بنبست رسید و تنها توافق دو طرف در هر نشست بر سر زمان و مکان نشست بعدی بود. نامه چهارم نوامبر ۲۰۱۴ در آستانه ضربالاجل مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+۵ فرستاده شد. برخلاف سه نامه قبلی که خبر ارسالشان نخست از طرف منابع ایرانی اعلام شده بود، این بار وال استریت ژورنال خبر نامه را منتشر کرد. نامهای که واکنش شدید محافظهکاران آمریکایی را بهدنبال داشت.
اما این نامهها بی پاسخ نماندند. ۲۱ آبانماه ۱۳۹۳ علی شمخانی دبیر شورایعالی امنیت ملی تأیید کرد ایران به برخی از نامههای اوباما پاسخ داده است و چند سال بعد در اردیبهشتماه ۹۸ نیز در دیدار رهبری با کارگزاران نظام به نامههای اوباما و پاسخ به یکی از این نامهها پرداخته شد: اوباما که ظاهرش خیلی اتو کشیدهتر از اینها بود نامه فدایت شوم برای ما نوشت و بنده بعد از مدتی جوابی به او دادم، بلافاصله نامه دوم را نوشت، میخواستم جواب بدهم که فتنه ۸۸ پیش آمد و او با فراموش کردن همه آن حرفها و ابراز ارادتها، با خوشحالی به حمایت و دفاع از فتنه و فتنهگرها شتافت. این نخستینبار و تا امروز آخرینبار بود که گفتوگویی کتبی و مستقیم در این سطح میان مقامهای دو کشور شکل گرفت.
غوغای روحانی نگر!
اوج شکلگیری مذاکرات دوجانبه ایران و آمریکا پس از روی کار آمدن دولت یازدهم به ریاست حسن روحانی بر سر پرونده هستهای ایران آغاز شد. مذاکراتی که به صورت مستمر نزدیک دو سال ادامه داشت و درنهایت به انعقاد توافق برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) انجامید. انعقاد این توافق، بالاترین سطح روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا پس از انقلاب اسلامی ایران محسوب میشود.
همزمان با پیشنهاد مذاکرات، آمریکا با تمام توان در حال تلاش برای اجماع و فشار جهانی علیه ایران و کشورمان شاهد سنگینترین تحریمهای بینالمللی بود؛ اما به بالاترین توانایی خود در غنیسازی اورانیوم دست پیدا کرده بود.
حسن روحانی درباره رابطه با آمریکا گفت: رابطه ایران با آمریکا موضوع پیچیده و دشواری است؛ ساده نیست. زخم کهنهای وجود دارد که باید درمان شود. دنبال افزایش تنش نخواهیم بود. عقل سلیم هم حکم میکند دولت و کشور به فکر آینده باشند و ترمیم گذشته. هرگونه سخن گفتن با آمریکا باید بر مبنای منافع و احترام متقابل و از موضع برابر باشد، اما آمریکا باید تصریح کنند که در امور داخلی ایران هرگز مداخله نخواهند کرد ثانیاً تمام حقوق حقه ایران مانند هستهای را به رسمیت بشناسند و سیاستهای یکجانبهگرایی و زورمدارانه نسبت به ایران را کنار بگذارند.
پس از پیروزی روحانی، حل موضوع پرونده هسته ایران با ۱+۵ سرعت یافت. از بدو دولت اول روحانی تا امضای برجام، با تمام مشکلات، روند مذاکرات با سرعت قابل توجهی به پیش میرفت و برای نخستینبار پس از پیروزی انقلاب، وزیران امور خارجه ایران و آمریکا پشت یک میز دیده شدند.
چند روز پیش از سفر روحانی به شصت و ششمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، باراک اوباما به حسن روحانی نامهای نوشت و رئیسجمهور ایران به این نامه پاسخ داد. کاخ سفید گفت، محتوای اصلی نامه اوباما به روحانی را منتشر کرده است. موضوع برنامه هستهای ایران و مذاکرات مربوط به آن، محور اصلی این نامه را تشکیل میداده است؛ بنابراین، اوباما نسبت به یافتن راهکاری برای موضوع هستهای ایران ابراز تمایل کرد.
روحانی نیز درباره نامه گفت: این میتواند قدمهای کوچکی برای آیندهای بسیار مهم باشد. در ۲۸ شهریور ۱۳۹۲ روحانی درباره موضوعات گوناگون ازجمله حضور و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مذاکرات هستهای، رابطه با آمریکا و ... سخن گفت و عنوان کرد: لحن نامه باراک اوباما به من مثبت و سازنده بود. من اختیارات تام در مذاکرات هستهای با غرب دارم.
در ۳۰ شهریور ۱۳۹۲ برخی از روزنامهها در ایران از احتمال دیدار حسن روحانی در شصت و ششمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد که قرار بود ۳۱ شهریور ماه برگزار شود، خبر دادند. هنگامی که روحانی در نیویورک بهسر میبرد، اوباما امید به ملاقات روحانی داشت اما طرف ایرانی این ملاقات را بسیار پیچیده دانست و لذا ملاقاتی انجام نشد.
در این سفر محمدجواد ظریف در چارچوب مذاکرات هستهای با جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا دیدار کرد که نخستین دیدار وزرای امور خارجه دو کشور از ۱۳۵۸ تا آن زمان بود. پس از دیدار وزیران امور خارجه ایران و آمریکا در چهارم مهر ۱۳۹۲ در قالب مذاکرات ۱+۵ و نیز مذاکره خصوصی دو طرف پس از پایان جلسه در تاریخ پنجم مهر ۱۳۹۲، هنگامی که حسن روحانی در راه محل اقامت خود در نیویورک به سمت فرودگاه برای حرکت به سمت ایران بود، رؤسای جمهور ایران و آمریکا تلفنی با یکدیگر صحبت کردند. این بالاترین سطح تماس میان دو کشور از زمان انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ بود.
وقتی ترامپ به روحانی شماره تلفن داد!
تلاش آمریکا برای خروج از برجام برنامهای بود که دونالد ترامپ از زمان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سر داشت. در نهایت در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ دولت آمریکا بهطور رسمی از برجام خارج، بازگشت تحریمها به صورت گذشته را اعلام و برای انجام مجدد مذاکرات در صورت تمایل ایران اعلام آمادگی کرد. از آنجا که امکان خروج یکجانبه آمریکا از این توافقنامه بینالمللی ممکن نبود، ترامپ منتظر فرصتی برای متهم کردن ایران به خروج از برجام ماند. ترامپ همچنین مقامهای امنیتی آمریکا را برای ساختن شواهدی که نقض برجام بهوسیله ایران را نشان دهند، زیر فشار قرار داد.
تنش در منطقه و در روابط ایران و آمریکا بالا گرفت. در این میان اول مهرماه ۱۳۹۷ روحانی عازم نیویورک شد که گمانهزنیهای فراوانی درباره این سفر وجود داشت؛ برخی از احتمال مذاکره میگفتند، بعضی از امکان دستیابی به توافق و برخی دیگر از دیدار دوجانبه. تمام این گمانهزنیها در حالی است که چارچوبها و شروط برای انجام مذاکره ۲۶ شهریور، پیش از سفر از سوی آیتالله خامنهای تبیین شده است: چنانچه آمریکا حرف خود را پس گرفت، توبه کرد و به معاهده هستهای که آن را نقض کرده است، بازگشت، آنوقت در جمع کشورهای عضو معاهده که شرکت و با ایران صحبت میکنند، آمریکا هم میتواند شرکت کند، اما در غیر اینصورت هیچ مذاکرهای در هیچ سطحی میان مسئولان جمهوری اسلامی و آمریکاییها اتفاق نخواهد افتاد نه در نیویورک و نه غیر آن.
پس از چند سال از تلاش ترامپ برای دیدار یا حتی مذاکره با مقامهای کشورمان، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ خبری مانند بمب در جهان ترکید؛ «کاخ سفید به ایران شماره داد». هرچند ترامپ از زمان روی کار آمدنش همواره خواهان مذاکره با ایران بود و بارها این موضوع را مطرح کرد، اما با این اقدام آخرین تلاشهایش را با هدف آنکه مذاکره با ایران را به نام خود ثبت کند، انجام داد.
منبعی آمریکایی دراینباره خبر داد کاخ سفید با سوئیس تماس گرفت و شماره تلفنی را در اختیار گذاشت تا مقامهای ایرانی بتوانند با ترامپ تماس بگیرند. این منبع گفت، سوئیس احتمالاً این شماره را در اختیار ایران قرار نخواهد داد؛ مگر آنکه ایرانیها بهطور مشخص در این زمینه درخواست کنند و تصور میشود بسیار بعید است آنها چنین کاری کنند.
و بالاخره اینکه برخلاف آنچه تصور و تبلیغ میشود، آمریکاییها به مراتب بیش از برخی از مقامات داخلی برای مذاکره علاقه نشان دادهاند؛ سیاستی که همچنان ادامه دارد و چنانچه تغییر مبنایی و ماهوی در مشی کاخ سفید ایجاد نشود، باز هم به در بسته خواهند خورد.
انتهای پیام/۴۰۳۳/
انتهای پیام/