صدرینیا
بعد از پخش بازخوردها از دوستان و اطرافیان چطور بوده؟
- الحمدلله از دیشب که پخش اول قسمت سوم غیررسمی بود، واکنشها و بازخوردهایی که از کار بوده هم در فضای مجازی هم از طرف چهرههای مختلفی که به خود من بازخورد دادند، بازخوردها خیلی خوب بوده و کسانی که کار را دیدند فکر میکنم به دلشان نشسته بود و بخشهای مختلفی از کار در ذهن آنها برجسته شده و برایشان جذاب بود.
این به دل نشستن علاوه بر محتوایاش که جذابیت خاص خودش را دارد اما یک فرم متفاوت هم شاهد بودیم، این خلاقیت یا این فرم متفاوت روی این جذابیت و به دل نشستن برای مخاطب تأثیر داشت؟
- آن چیزی که کلاً در مسیر ساخت مستند غیررسمی تلاش ما بوده است از همان قسمت اول تا الان که به قسمت سوم رسیدیم، این بوده که در نوع روایت و تولید کار بتوانیم از تکرار پرهیز کنیم و یک روایت خلاقانه و جدیدی را به مخاطبان بدهیم.
شاید دلیلش هم خود مدل جلساتی بوده که برگزار شده. یعنی این جنس جلسات پنجشنبهای آقا که با فعالان حوزههای مختلف برگزار شده بود، خودش آنقدر آن فضا، فضای صمیمانه و غیررسمی بوده و ویژگیهایی داشته که هر تیمی که قرار بود این کار را بسازد، اگر میرفت به سمت اینکه این فضای غیررسمی و صمیمانه را میخواست در یک قالب رسمی روایت کند و جلو ببرد، آنوقت شاید به خود آن جلسات لطمه میخورد.
لذا همه تلاش ما این بود که اتفاقاً نوعی از روایت را برای کار انتخاب کنیم که بتوانیم حس و حال آن جلسات و فضای واقعی آنها را منتقل کنیم و کسی که بخواهد به عنوان مخاطب پای این مستند بنشیند، خودش را به عنوان عضوی از آن جلسه حس کند و بتوانیم دست مخاطب را بگیریم و ببریم به عنوان عضوی از اعضای آن جلسه خودش هم احساس حضور کند و ویژگیها و حال و هوای آن جلسه را بتواند درک کند.
این تلاش ما بوده و آن چیزی هم که از بازخوردهای مخاطبان در این چند قسمت رسیده، فکر میکنم اینطور به نظر میرسد که مستند در این حوزه موفق بوده است.
در بحث انتقاد، بعضیها معتقدند که دسترسی کارگردان یا سازنده اثر به یکسری راشهایی که شاید به دست دیگران نرسد وجود دارد و همین شده نقطه قوت و برگ برنده کار. آیا واقعاً اینطوری بوده یا یکسری سختیها و مراحلی را طی کرده و اینکه اصلاً آیا این انتقاد را قبول دارید؟
- اگر در سالهای گذشته نگاه کنید به مجموعه مستندهایی که خود مؤسسه حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب پای کار تولیدشان آمده، میبینید که چهرههای مختلفی از مستندسازهای مختلف آمده و هر کدام از زاویهای تلاش کردند که روایتهای مختلفی از زوایای مختلفی از اتفاقات مختلفی که پیرامون رهبر انقلاب بوده بدهند.
مثلاً مجموعه مستندهای روایت رهبری که اقای نقویان زحمتش را میکشیدند به یک نوعی، مجموعه لشکر زینبی که آقای محسن اردستانی زحمتش را میکشند به یک نوعی و هر چقدر هم به عقب برویم، مستندهای دیگری که در این سالها ساخته شده، در هر کدام از آنها مستندسازهای مختلفی با مؤسسه حفظ و نشر همکاری داشتند و این کار هم طبیعتاً حاصل یک همکاری است که به این نحو شکل گرفته و طبیعی است فیلم و فضای آن جلسات خودش آنقدر جذابیت و اهمیت دارد که هر تیمی که بخواهد آن را بسازد باید همه تلاشش باشد که آن محتوی و تتصاویر ناب را بتواند درست روایت کند و به کار بگیرد، تلاش ما هم همین بوده.
ولی میگویم در این سالها تیمهای مختلفی را به خاطر داریم که با مؤسسه حفظ و نشر همکاری میکنند. همین الان هم میدانم که چند گروه مختلف دارند کارهای مختلفی را تولید میکنند که تولید هر کدام آنها به پایان برسد حتماً پخش میشود، با چهرهها و مستندسازهای مختلفی که مؤسسه حفظ و نشر با آنها همکاری کرده است.
این گفتوگوهای اینسرتی که در کار بود، سرعت کار را نگرفته بود؟ یا برنامه خودتان بود و روی آن تأکید داشتید؟ بعضیها میگویند خوب شد که بود و بعضیها میگویند اگر نبود بهتر بود؛ در قیاس با کارهای دیگر.
- مدلی که خود روایت غیررسمی دارد، تلاش ما این بوده که به جای اینکه مثلاً برویم به سمت یک مدلی از روایت که بخواهیم با نریشین، روایت و قصه کار را جلو ببریم، چون بعضاً بحثها و مباحثی که در جلسات گفته میشود نیاز به بعضی توضیحها و تکملههایی دارد که بتواند آنها را کامل کند و قصه مستند و خط ربطها و خط روایت را جلو ببرد.
تمایل خود من به این سمت نبود که بخواهیم این کار را با نریشن جلو ببریم و دوست داشتم هر قسمت از روایت غیررسمی اتفاقاً به روایت حاضران در آن جلسات جلو برود و خود آنهایی که در جلسات داشتند بیایند روایت کنند چه فضای جلسه را و چه اتفاقاتی که در جلسه افتاده و مباحثی که گفتوگو شده.
چون یک جاهایی بعضی از مباحث نیازمند این است که یک توضیحاتی روی آنها دیده شود. حالا قسمت قسمت که جلو برویم این خیلی باز میشود که یک جاهایی این توضیحات چقدر به داستان ما کمک میکند.
لذا من خودم از این دفاع میکنم و اتفاقاً به نفع روایت دقیقتر و درستتر و روانتر کار میدانم.
در زمان حیات امام(ره) چه بسا اگر چنین مستندهایی ساخته میشد، چون ما دیدارهای امام را با هیئت دولت داریم یا آن دیدار معروف که با شوارد نادزه داشتند که در حسینیه جماران بود، شاید راشهای خامش هم باشد که بتوانیم یکسری مستند غیررسمی از امام داشته باشیم میتواند چقدر جذابیت داشته باشد و ارزش کار شما هم بالاست و اینها میماند و ماندگار است. هنوز راشهایی از امام(ره) داریم که بتوانیم استفاده کنیم؟
- اطلاع دقیق ندارم ولی حالا این بحثی که شما مطرح کردید طبیعی است که ما هر چقدر سراغ شخصیتهای مهم و حساستری در تاریخ انقلابمان برویم و بخواهیم آنها و ابعادی از زندگی و کار آنها را روایت کنیم برای مخاطبان خیلی جذاب است که این روایت بتواند روایتی نزدیکتر و غیررسمیتر باشد.
حالا این شاید منحصر به فضای داخل کشور ما هم نیست. مثلاً فلان شخصیت سیاسی در یک کشور خارجی را اگر همین امروز بدانیم که یک مستندی درباره او ساخته شده که بعضی از ابعاد او در بعضی از جلسات خصوصی و غیررسمی و بعضی از اتفاقات و کارهایش که تا الان دیده نشده در قالب یک مستند روایت شده برای خیلیها ایجاد جذابیت میکند.
طبیعی است که همیشه نسبت به شخصیت رهبر انقلاب به واسطه جایگاهشان و حساسیتهایی که دربارهشان وجود داشته این اشتیاق وجود داشته است.
طبیعی است که خیلی از جلسات را ایشان در این سالها داشتند که بنای طبیعی هم بوده که بنا بر ارائه تصویر و جلساتی نبوده که بخواهد همهاش رسانهای شود، حالا این جلسات پنجشنبهای که یک گوشهای از کار و آن جلسات آقاست وقتی که بخشهاییاش منتشر میشود، برای مخاطبان این جذابیت را به واسطه آن صحبتها و حرفها و رفت و برگشت صحبتهایی که بین افراد شکل میگیرد، برای مخاطبان ایجاد جذابیت میکند.
طبیعی است برای حضرت امام(ره) هم اگر مثلاً درباره اتفاقات مختلفی که در روایتهای رسمی از آنها شنیدهایم، تصاویری به این معنی وجود داشته باشد، حتماً آن روایت، روایت جذاب و نابی خواهد بود.
جملهای میگویم شما تکمیلش کنید یا به نوعی پیشنهاد دهید. اگر بخواهید به عنوان یک بیننده به دوستان یک پیشنهاد دهید که «مستند غیررسمی را ببینید چون»، حالا شما تکمیل کنید، چرا باید ببینیم؟ چه جذابیتی دارد؟
- ما در هر قسمت از مستند غیررسمی تلاش کردیم یک زاویه نگاه جدید و یک دریچه ورود جدید به این جلسات پنجشنبه رهبر انقلاب داشته باشیم و شاید برای خود من در همه این سالها و در میان همه مستندهایی که ساختم، این کار، جذابترین، شیرینترین و لذتبخشترین کاری بوده که انجام دادهام.
یعنی در این دو، سه سال به همان اندازه که شاید تولید این مستند، کار سختی بوده، به همان اندازه کار شیرینی برای من بوده و به واسطه اینکه خود من احساس میکنم نزدیک شدم و بیواسطهتر در مقابل فیلم این جلساتی قرار بگیرم که بخشی از کار آقا و بخشی از برخوردهای آقا و آن مسیری که آقا جلو میبرند را بیواسطهتر ببینم.
یک وقت است که یک نفر مخاطب یکی از این جلسات است و تحلیل و قضاوتش به اندازه آن یک جلسه است ولی وقتی شما مینشینید مخاطب مجموعه این جلسات میشوید، در این تعداد بالای جلسات، وقتی قسمت به قسمت این جلسات را میبینید، میبینید که حضرت آقا دارد چه مسیری را راهبری میکند و چطور دارد این حلقههای مختلف را به هم وصل میکند و یک مجموعه به هم پیوسته را جلو میبرد.
در غیررسمی تلاش ما این بوده که قسمت به قسمت، همین حلقههای مختلف که آقا دارد هدایت و راهبری میکند و جلو میبرد را بتوانیم به مخاطبان نشان دهیم.
به نظر من قسمت سوم غیررسمی از این باب اهمیت دارد که نشان میدهد ما در این دهههای گذشته چه مسیری را آمدیم، چقدر پیشرفت کردیم، چه خون دلهایی برای این پیشرفت خورده شده و اگر امروز شاید در بعضی نقاط مشکل داریم دلیلش چیست و علت آن کارشکنیها چیست و باید چه راهی را برویم برای اینکه این سرعتمان جلوتر برود و مشکلاتمان کمتر شود.
بازخورد سریهای قبلی و این سری را در شبکههای خارجی و فارسیزبان هم رصد کردهاید؟
- بله. سری قبلی را مفصلتر اما این سری را چون دیشب پخش شده باید بازخوردهای این سری را ببینم ولی در
نکته خاصی از سری دوم یا سری قبل به ذهنتان میرسد؟
- بازخوردهای قسمت دوم را در رسانههای بیگانه که من نگاه میکردم اتفاقاً نشان از موفقیت کار داشت یعنی اینکه بعضی از این رسانهها منفعلانه تلاش میکردند که به کلیت این مستند خدشه وارد کنند نشان میداد یک اتفاقی رقم خورده و آن اینکه در تمام این سالها این رسانهها تلاش میکردند با دروغها و تصویرسازیهای بسیار غلط، با پولهای بسیاری که خرج میکردند و زحمتهای بسیاری که میکشیدند، یک تصویری از جامعه ایرانی و رهبر انقلاب بسازند، این مستند که تازه سراغ یک تعدادی از جلسات رهبر انقلاب رفت و تازه یک گوشهای از مجموعه جلسات آقا را نشان داد، یکدفعه اینها را با این مواجه کرد که تمام آن دروغهایی که در آن سالها گفته بودند انگار برملا شد و یکدفعه انگار از این بابت احساس کردند همه آن چیزهایی که گفتند دیگر برای مخاطب باورپذیر نیست لذا همه تلاششان این بود که به کلیت کار خدشه وارد کنند و ضربه بزنند ولی خدا را شکر خود آن هم باعث شد که کار بیشتر دیده شود و من از خیلیها این بازخورد را گرفتم که شاید ما خودمان چنین تصویری نداشتیم و در مورد بعضی از اتفاقات شبهاتی داشتیم ولی این مستند کمک کرد که شناخت ما دقیقتر و یک قدم به شناخت از رهبر انقلاب و کار رهبر انقلاب نزدیکتر شویم.
انتهای پیام/