چند کلمه با سیدحسن عزیز!
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی نوشت: جناب حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی در واکنش به رد صلاحیت شماری از داوطلبان و نامزدهای ریاست جمهوری آنهم در دفاع از «جمهوریت» نظام مطالبی فرمودند که قابل تأمل است.
حضرت ایشان فرمودند:
۱- هر حرکتی که نافی عنصر جمهوریت باشد، حرکت ضدانقلابی است.
۲- امروز عدهای حق جمهور را محدود کردند.
۳- روح تفکر مردمگریز و جمهورستیز از جان دشمنان مردم در کالبدها دمیده میشود و عدهای ناآگاهانه آن را در جان خود میپذیرند.
دغدغه حفظ «جمهوریت» در کلام ایشان قابل تحسین است. اما بهتر بود ایشان یک تعریف درست و مطابق علم سیاست آنهم با توجه به مبانی «فقهی»، «حقوقی» و «قانونی» از جمهوریت میدادند.
اصل ۱۱۵ قانون اساسی میگوید؛ «رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور باشد انتخاب شود.»
آیا فهم سیدحسن آقای عزیز از این اصل با دفاع ایشان از «مطلق جمهوریت» در تضاد و تناقض نیست!؟
اولین رجل سیاسی و مذهبی کشور در اولین انتخابات ریاست جمهوری که از سوی یک حزب که ۵ فقیه در رأس آن بودند و شماری از رجال سیاسی و مذهبی کشور در شورای آن عضویت داشتند فقط به خاطر اینکه متولد افغانستان بود رد صلاحیت شد. آب از آب هم تکان نخورد و سران حزب پرچم عزای جمهوریت بر سر در حزب نزدند.
نزدیک به ۶۰۰ نفر به عنوان نامزد ریاست جمهوری ثبتنام کردند اکثر آنها اصلا مصداق «رجل سیاسی و مذهبی» نیستند. نه از سیاست خبر دارند نه از «مذهب»، اصلا از مبانی جمهوری اسلامی خبر ندارند. عدم احراز آنها آیا «نفی جمهور» و «جمهورستیزی» است!؟
شماری از آنها نه اعتقادی به مذهب رسمی کشور دارند و نه اعتقاد و التزامی به قانون اساسی دارند، آیا رد صلاحیت آنها نادیده گرفتن عنصر «جمهوریت» است؟
اساسا تعریف شما از «مردم» و «جمهوریت» چیست؟
غیر از صفات و شرایطی که در قانون اساسی آمده در قانون انتخابات به لحاظ سنی و علمی هم شرایطی در نظر گرفته آیا شما این شرایط را هم قبول دارید یا ندارید؟ اگر شورای نگهبان در تطبیق این شرایط حسب وظیفه قانونی خود اعمال نظارت کرد باید به تیر و تهمت مخالفت با «جمهوریت» بسته شود.
قانون اساسی میگوید؛ رئیس جمهور باید مدیر و مدبر باشد. برخی از اینها یک بقالی را هم نمیتوانند اداره کنند. چطور شما به عنوان دفاع از جمهوریت رأی به احراز صلاحیت آنها میدهید!؟
۶ فقیه و ۶ حقوقدان ۱۰ روز نشستهاند براساس قانون اساسی و قانون انتخابات و گزارش رسیده از نهادهای قانونی و نظارتی شرایط احراز و تطبیق آن بر نامزدها مطالعه کردند و اعلام نظر کردهاند شما در چند و چون جلسات آنها نبودید چطور قضاوت کردید داوری آنها برخلاف اصول و مبانی «جمهوریت» است!؟
آیا این قضاوت عادلانه و منصفانه است!؟
شورای نگهبان صلاحیت فردی را که با ارز ۴۲۰۰ تومانی آتش به ذخایر ارزی کشور زده و ارزش پول ملی را ۱۰برابر کاهش داده است و یک کلمه هم پاسخگو نیست. چطور شورای نگهبان «مدیر» و «مدبر» بودن او را وفق اصل ۱۱۵ تأیید کند!؟
داوطلبی که دارای سوءسابقه امنیتی بوده ۷ سال به این جرم زندان بوده است! چطور شورای نگهبان شرط «حسن سابقه» در اصل ۱۱۵ قانون اساسی را نادیده بگیرد و او را تأیید صلاحیت کند!؟
رئیس جمهوری که رئیس شورای عالی امنیت ملی است طبق اصل ۱۷۶ چطور میتواند با سابقه سوء امنیتی در این مسند بنشیند!؟ او در مواضع خود گفته است میخواهم رئیس جمهور شوم تا حکم الهی و قرآنی حجاب را به رفراندوم بگذارم. آیا وظیفه رئیس جمهور ستیز با احکام الهی است!؟
شما میگویید شورای نگهبان برای صیانت از اصل «جمهوریت» اصل ۱۱۵ را زیر پا بگذارد و قانون انتخابات را نادیده بگیرد و تماشاچی یک سیرکی باشد که سرویسهای امنیتی آمریکا و اسرائیل و دنبالههای داخلی آنها به بهانه انتخابات ریاست جمهوری میخواهند راه بیندازند.
جناب سیدحسن آقای عزیز شما یک بار هم شده فصل نهم قانون اساسی که در مورد حوزه اختیارات ریاست جمهوری و فصل چهارم قانون اساسی که در مورد اقتصاد کشور است بخوانید. مردم هم این اصول و این فصول را خواندهاند. رئیس جمهور مسئول آب و نان مردم و رفاه و زندگی ۸۵ میلیون ایرانی است. ایام انتخابات باید بحث روی این باشد چه کسی میتواند پاسخگوی مطالبات معیشتی مردم باشد.
ما بحث را بردید در حوزه اینکه، یک برانداز میتواند نامزد رئیس جمهوری باشد و اگر رد صلاحیت شود این ایراد به شورای نگهبان و نادیده گرفتن عنصر «جمهوریت» و فقد دانش زمان و مکان در اجتهاد است!؟
از آزادی آن برانداز و محکوم امنیتی نمیشود در میدان رقابت های انتخابات ریاست جمهوری دفاع کرد. اجازه بدهید او در کف خیابان دنبال فتنهگری خود باشد یا بپیوندد به دوستانش در آلبانی یا مراکز سخنپراکنی در B.B.C و رادیو فردا!
البته بنده دفاع شما از «جمهوریت» را تخطئه نمیکنم. اما چه خوب بود همین مقدار که از «جمهوریت» نظام دفاع میکنید در انتخابات سال ۸۸ وقتی مخالفان «جمهوریت» و رأی مردم ۸ ماه دست به آشوب زدند شما از رأی مردم و جمهوریت نظام دفاع میکردید و دو کلمه علیه مخالفان «جمهوریت» سخن میگفتید.
شعار مخالفان رأی جمهور در سال ۸۸ این بود : «انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است.»
آنها میگفتند: «مرگ بر اصل ولایت فقیه»! شما به عنوان یک رجل سیاسی و مذهبی خوب بود اگر از جمهوریت در آن سال دفاع نکردید. حداقل دو کلمه در دفاع از «اسلامیت» نظام حرف میزدید. شما یادگار یادگار امام (ره) هستید، دفاع از اصل ولایت فقیه به عنوان میراث گرانقدر امام (ره) از وظایف ذاتی شما بود که نکردید!!
خوب است در کارنامه سیاسی خود به عنوان یک مجتهد دو کلمه در دفاع از جمهوریت و اسلامیت نظام را آدرس مشخص بدهید. راستی در قرائت شما از «جمهوریت» جایگاه محرومین و مستضعفان و کوخنشینان و زاغهنشینان چه جایگاهی دارد که در نامحبوبترین دولت پس از انقلاب معیشت آنها فراموش شد و مورد بیمهری، وزرای هزار میلیاردی قرار گرفتند. دولت مستقر مورد حمایت جنابعالی در دو دوره بود. آیا از باب اعتنا به «جمهوریت» نمیخواهید پاسخگوی تبعات این حمایت باشید؟
جناب سیدحسن آقای عزیز! شما در باب کارکرد شورای نگهبان و اعلام نظر در مورد صلاحیت نامزدها فقط نظر ندادید بلکه حکم هم صادر کردید و گفتید: «اگر من جای کاندیداهای تأیید صلاحیت شده بودم (بخوانید به عنوان اعتراض) انصراف میدادم!»
اگر این جماعت تأیید صلاحیت شده بخواهند به فتوای شما عمل کنند چه اتفاقی میافتد!؟ یک اتفاق آن است که این جماعت با کسانی که فتنه ۸۸ را کلید زدند همراهی کنند و راه «بغی» را طی کنند و در مسیر یاغیگری علیه انقلاب و ملت قرار گیرند، اتفاق سادهتر آن است که حکم به «آنارشیسم» و «هرج و مرجطلبی» به نفع «اشرافیت» دادهاید. در این معرکه احکام صادره از سوی شما تکلیف نوسازی نظام اجرایی کشور، گردش قدرت و تأمین و تضمین نان و آب مردم چه می شود!؟
انتهای پیام/
انتهای پیام/