صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۳۵ - ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۰
نوآوری مقاومت در نبرد مسلحانه علیه صهیونیسم؛

قیام مردم فلسطین نشانه شکست توطئه عادی‌سازی روابط با اسرائیل است

اتحاد و مقابله‌به‌مثل تنها راه به‌سوی پیروزی علیه اشغالگران صهیونیستیک تحلیلگر مسائل فلسطین معتقد است قیام اخیر علیه اشغالگران صهیونیست از مهم‌ترین تحولات محوری در تاریخ مبارزه هدفمند فلسطینیان است که در زمانی مناسب رقم خورده و نویددهنده دستاوردهایی شگرف برای ساکنان اصلی سرزمین‌های اشغالی است.
کد خبر : 581192

به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، ساری عرابی تحلیلگر وب‌سایت مرکز اطلاع‌رسانی فلسطین به بررسی قیام گسترده اخیر فلسطینیان که از باب العمود به محله شیخ جراح و پس‌ازآن به مسجدالاقصی و حتی غزه تسری یافت می‌پردازد و آن را در تاریخ مبارزه مردم فلسطین کم‌نظیر می‌داند.


عرابی معتقد است این قیام توانسته است اشغالگران را مجبور به پایان دادن به ترتیبات امنیتی در اطراف باب العمود و اجرای نمایش تاکتیکی در دادگاه عالی رژیم صهیونیستی در مسئله شیخ جراح و همچنین انصراف از ورود شهرک‌نشینان به مسجدالاقصی نماید که از ماه‌ها قبل زمینه آن به وجود آمده بود.



حملات راکتی مقاومت فلسطین به اراضی اشغالی 


مردم فلسطین راه رهایی را در حمایت از مقاومت یافته‌اند


وی ادامه می‌دهد: اما از جهت زمان، این قیام مردمی در فلسطین در شرایط سخت داخلی و ایجاد نوعی انسداد تاریخی بی‌سابقه اتفاق افتاد. این انسداد ناشی از سیاست‌هایی است که رهبران تشکیلات خودگردان در پیش‌گرفته و هرگونه تحول در آن‌ها را نمی‌پذیرند در حالی است که خطرات این سیاست‌ها تمام فلسطینیان را تهدید می‌کند.


عرابی می‌گوید نکته دوم از بابت زمان این است که این قیام مردمی در شرایط پس از لغو انتخابات مجلس قانون‌گذاری فلسطین به وجود آمده است، البته نه ازآن‌جهت که مردم علاقه شدیدی به شرکت در انتخابات داشته باشند بلکه این مسئله نشان از غیرقابل‌حل بودن بحران داخلی فلسطین است و نشان از آن دارد که رهبران فلسطینی چه درزمینهٔ درگیری با اشغالگران و چه در روابط داخلی در عرصه فلسطین به گزینه‌های خود پایبندی شدیدی دارند.



قیام اخیر این حقیقت را بازگو نمود که جهان به قربانی ذلیل اهمیتی نمی‌دهد و مقابله تنها راهی است که توسعه فعالیت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی اسرائیل در خارج را محدود می‌نماید



وی می‌افزاید نکته دیگر در رابطه با زمان وقوع این قیام مردمی آن است که حوادث اخیر پس از موج گسترده‌ای از عادی‌سازی روابط کشورهای مسلمان با رژیم صهیونیستی به وقوع پیوسته است. اما نکته مهم در این زمینه تنها عادی‌سازی روابط با اشغالگران نیست بلکه مسئله مهم روابط ائتلاف‌گونه مستحکم با دشمن و تبلیغات گسترده‌ای است که هدف آن تا حدی توجیه و تجویز ائتلاف با دشمن است و نه الزاماً رویگردانی و فراموشی فلسطینیان و مسئله آنان.


عرابی سپس به نتایج و دستاوردهای این قیام مردمی علیه اشغالگران می‌پردازد و اظهار می‌دارد: این قیام روزنه‌ای در انسداد تاریخی ظاهراً غیرقابل‌حل به وجود آورده است به‌ویژه پس از ایجاد نوعی سردرگمی شدید که بسیاری را به پرسش از گزینه‌های جایگزین‌ برای اقدام خارج از چارچوب تشکیلات خودگردان واداشته است چراکه سیاست‌های تشکیلات خودگردان فلسطینیان را تحت‌فشار قرار داده و مبارزه آنان را با ناکامی مواجه نموده است. البته این اقدام جایگزین باید در مسیر صحیح و در راستای گزینه مقابله واقعی و با استفاده از مردمی که از این مسئله خشمگین بوده و دارای حافظه و آگاهی مبارزاتی هستند، انجام شود.


وی ادامه می‌دهد: مسئله دیگر در مورد نتایج این قیام آن است که تأثیرات به وجود آمده معنوی ناشی از موج عادی‌سازی روابط و تبلیغات آن را خنثی کرده و دروغ بودن این حجم از تبلیغات را نمایان ساخته و حامیان آن را منزوی نموده است.


این تحلیلگر عرب می‌گوید: نکته مهم‌تر آن است که این قیام بار دیگر عمق جایگاه فلسطینیان و اهالی قدس در وجدان عربی و اسلامی را مشخص کرده و حاکی از آن است که فلسطین می‌تواند پس از اجرای فرایندهای برنامه‌ریزی‌شده و جدی توسط دشمن صهیونیستی برای حذف و نابودی آن خود را سریعاً به سطح کنش و واکنش برساند.




بیشتر بخوانید: 


معاون رئیس دفتر حماس در گفت‌وگو با آنا: تاریخ، شکست صهیونیست‌ها را گواهی خواهد داد


حماس از پهپادهای انتحاری در نبرد علیه صهیونیست‌ها بهره می‌برد




عرابی این‌گونه استدلال می‌کند که اشغالگران می‌توانند اقدامات استعماری خود ازجمله تقویت و تحمیل روند شهرک‌سازی و پاک‌سازی فلسطینیان از اراضی اشغالی را در شرایط استقرار آرامش انجام دهند و این آرامش باوجود ماهیتی به نام تشکیلات خودگردان در سایه دولت اشغالگر فراهم شده است و اسرائیل از آن به‌عنوان پوششی برای توسعه فعالیت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی خود استفاده می‌کند که از اقدامات آنان در اراضی فلسطینی خطرناک‌تر است. قیام اخیر این حقیقت را بازگو نمود که جهان به قربانی ذلیل اهمیتی نمی‌دهد و مقابله تنها راهی است که توسعه فعالیت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی اسرائیل در خارج از مرزهای فلسطین را محدود می‌نماید و مهتر از آن موفقیت‌های میدانی اسرائیل را نابود می‌کند. همچنان که پس از سال‌ها اشتباه و آشفتگی در سیاست‌های اتخاذی تشکیلات خودگردان و تلاش‌های ناکام آنان برای اصلاح امور داخلی یا اثبات حضور خود در عرصه فلسطین، گزینه اصلی برای درگیری با اشغالگران را مشخص می‌نماید.


وی ادامه می‌دهد که اشغالگران در مواجهه با این قیام مردمی در فلسطین وحشت‌زده شده‌اند چنانچه پیش‌ازاین هم چندین بار مجبور شدند در برابر ایستادگی اهالی قدس تسلیم شوند ازجمله عقب‌نشینی از تمهیدات امنیتی در باب الاسباط در سال ۲۰۱۷ و همچنین ناآرامی‌های باب الرحمه در سال ۲۰۱۹. دلیل این وحشت تناقض و پارادوکسی است که از تداوم خشونت اشغالگران جلوگیری می‌کند و آن عبارت است از نگرانی آنان از توسعه این‌گونه قیام‌ها به عرصه‌های وسیع‌تر که می‌تواند دستاوردهای استراتژیک داخلی و خارجی اسرائیل که در آرامش محقق نموده و توسعه داده است را نابود کرده و یا حداقل در آن‌ها ایجاد آشفتگی نماید.


عرابی معتقد است با وجود تفاوت غیرقابل‌توصیف در میزان قدرت میان طرفین نزاع و مشخص بودن شرایط فلسطینیان و قیام آنان در شرایط غیرممکن، این امر تنها نشان‌دهنده ظرفیت فلسطینیان است. این به معنای تصور قدرتی فوق‌العاده، غیرقابل فرسایش و خستگی‌ناپذیر نیست اما فرض وجود ظرفیت‌های لازم برای ایجاد وحشت، فرسایش و آشفتگی در پروژه‌های استراتژیک اسرائیل را ممکن می‌سازد و موفقیت‌هایی هرچند جزعی را در این راه محقق می‌نماید. لازمه این مسئله در پیش گرفتن الگویی برای ساماندهی و توسعه این ظرفیت‌ها است که سیاست‌های اعمال‌شده در مهم‌ترین عرصه درگیری یعنی کرانه باختری از پیگیری چنین الگویی جلوگیری می‌نماید.



مقاومت در غزه با استفاده از فرصت مطلوب و با توجه به محاسبات سیاسی  دقیق با واردکردن ضربه پیش‌دستانه به اشغالگران راه درست و روشنی در پیش گرفته است



به عقیده عرابی تنها روش صحیح در شرایط کنونی متحد کردن و ارتباط دادن کامل فلسطینیان به یکدیگر است چنانچه همیشه این‌چنین بوده‌اند. در این چارچوب یک پیوستگی حماسی میان غزه و قدس و میان این دو و اراضی ۱۹۴۸ و کرانه باختری شکل گرفت. بنابراین درگیری با دشمن تنها برانگیزاننده روح ملی‌گرایی و افزایش‌دهنده روحیه فلسطینیان بوده و از سوی دیگر ویران‌کننده سیاست‌های اتخاذی برای مهندسی اجتماعی و ایجاد تفرقه و جدایی است.



استفاده جنبش مقاومت حماس از پهپادهای انتحاری علیه دشمن صهیونیستی 


ابتکار مقاومت غزه در حمله پیش‌دستانه به دشمن


وی تأکید می‌کند که این مسئله ما را به سؤال از چرایی حضور مقاومت مسلحانه نوار غزه در روند مبارزه علیه اسرائیل رهنمون می‌کند و صرف‌نظر از بسیاری از پژوهش‌هایی که مقاومت را از جهت مبانی و اصولی و یا مقایسه با مقاومت مردمی موردبررسی قرار داده و در سال‌های گذشته از آن‌ها به‌اندازه کافی بحث شده است می‌توان گفت دخالت مقاومت مسلحانه در غزه برای دستیابی به دستاوردهای معنوی و استراتژیک بوده که ازجمله آن‌ها عبارت‌اند از: مقاومت مسلحانه غزه تنها نیرویی است که نسبت به بسیج ملی نیروها در سراسر فلسطین با استفاده از سیاست‌های مهندسی اجتماعی و افق‌های مشروع حل‌وفصل مسئله فلسطین از طریق پروژه مبارزه با دشمن به‌ویژه در کرانه باختری اقدام می‌کند. بر همین اساس در راستای تجدید روحیه مبارزاتی مردم قدس و کرانه باختری پس از بر جای گذاشتن کارنامه‌ای حماسی از خود در جریان جنگ ۲۰۱۴ غزه حرکت می‌کند و این افزایش روحیه مبارزاتی باید تا حد امکان در یک خط مداوم استراتژیک تجمیع شود.


عرابی ادامه می‌دهد: اصل در سلاح مقاومت، فلسطینی بودن آن است و نه سلاحی جهت‌دار برای مقاصد و طرف‌های خاص یا سلاحی منطقه‌ای. مقاومت غزه درواقع از سویی امتداد میراث مبارزاتی فلسطینیان و از سوی دیگر تداوم طبیعی مقاومت در انتفاضه اول و تجمع نیروهای مقاومت در انتفاضه دوم است. بنابراین سلاح مقاومت درواقع بخشی از پرونده فلسطین به‌عنوان یک کل فراگیر است و منحصر شدن آن در غزه به دلیل سیاست‌های متباین عرصه‌های جغرافیایی و نژادپرستانه‌ای است که اشغالگران آن‌ها را تحمیل کرده‌اند.


عرابی تصریح می‌کند که مقاومت برای حضور جهت برهم زدن معادله اشغالگران که به دنبال محدود کردن سلاح و حضور مقاومت در منطقه هستند تلاش می‌کند، همچنان که به دنبال تقویت موضع خود در یک برنامه برای آزادسازی فلسطین به‌عنوان نیرویی تأثیرگذار است.


سلاح مقاومت در غزه با استفاده از فرصت مطلوب و با توجه به محاسبات سیاسی با واردکردن ضربه پیش‌دستانه به اشغالگران راه درست و روشنی در پیش گرفته است و اگر شرایط محاصره تحمیلی به غزه نبود ضربه پیش‌دستانه به دشمن بهترین و روشن‌ترین راهکار برای مقابله با آن به شمار می‌رفت. مقاومت به‌نوبه خود برای تأیید وجود چنین گزینه‌های صحیحی تلاش می‌کند و لازم است برای تقویت این گزینه‌ها بر جدیت در کار و حفظ آمادگی مداومت داشت.


انتهای پیام/۴۱۵۵/


انتهای پیام/

ارسال نظر