ردپای نجوم بر نقوش «پرسپولیس» / مشهورترین اخترشناس ایرانی در غرب کیست؟
به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، علم نجوم در ایران سابقهای طولانی دارد، پژوهشگران برخی نقوش تخت جمشید و طرحهای چهارطاقیهای آتشکدههای کهن را نشانهای دال بر وجود دانش اخترشناسی در ایران باستان میخوانند. برخی منابع آثار ستارهشناسان ایرانی در دوران پیش از اسلام را اساسِ فعالیتهای نجومی دانشمندان اسلامی قلمداد میکنند. در این میان میتوان به زیج شهریار در عهد ساسانیان اشاره کرد که دانشمندان اسلامی به آن استناد کردهاند. برای مثال ابوریحان بیرونی در زیج خود(«قانون مسعودی») به زیج شهریار اشاره میکند و آن را مربوط به دوره خسرو انوشیروان میخواند. این اثر در همان اوایل تاریخ اسلام به عربی ترجمه شد.
در دوران پس از اسلام، مأمون عباسی با برگردان آثار مختلف جهان به عربی، دانش نجوم را به ممالک اسلامی وارد کرد و پیشرفت اخترشناسی مثل سایر علوم سرعت فراوانی گرفت. با این حال، یکی از دلایل اصلی توجه ویژه به علم نجوم در دوران اسلامی به منظور تعیین اوقات شرعی بود که به مشاهدات و محاسبات دقیق ستارهشناسی نیاز داشت. در حال حاضر، گروههای اخترشناسی حرفهای و آماتوری فراوانی در سطح ایران فعال هستند. در این دو گزارش مروری بر مشاهیر نجوم تاریخ ایران خواهیم داشت.
ابومعشر بلخی
ابومعشر بلخی (۱۷۱-۲۷۲ق/۷۸۷-۸۸۶م)، منجم سرشناس ایرانی است که بزرگترین منجم دربار عباسی در بغداد به شمار میرفت. نام او در منابع لاتین اپومسر یا البومسر تلفظ میشود. او از دوران خلافت معتز تا دوران معتمد عباسی مسئول انجمن نجوم بغداد بود.
بلخی در غرب بیش از هر اخترشناسِ ایرانیِ دیگری شناخته میشود. علت این امر برگردان کتاب «راهنمای عملی برای آموزش منجمان» است که از طریق ترجمه به غرب و بیزانس راه پیدا کرد و تأثیر عمیقی بر تاریخ فکری و علم نجوم در غرب گذاشت. صاعد اندلسی از مورخان عرب، در کتاب خود با عنوان «تاریخ علم» که حدود هزار سال پیش نگاشته شده است، بلخی را «داناترین دانشمند ایرانی» میخواند.
ابنکثیر فرغانی
ابن کثیر فرغانی(۸۰۵-۸۷۰) ستارهشناس مسلمان اهل خراسان بود که امروزه یکی از دهانههای کره ماه را به نام وی نامگذاری کردهاند. در غرب او را با نام آلفراگانوس میشناسند. فرغانی در دوران حکومت مأمون، با همکاری گروهی از دانشمندان اقدام به محاسبه قطر کره زمین از طریق اندازهگیری انحنای نصفالنهار کرد. فرغانی چندین اثر در زمینه نجوم نوشت که این آثار تا اواخر قرون وسطی از جمله آثار درسی رایج نجوم در اروپا بود. او همچنین تجهیزاتی نجومی میساخت که در گسترش و ترویج علم میان دانشمندان پس از خود تأثیرگذار بودند.
کوپرنیک، منجم برجسته لهستانی-آلمانی که نظریه خورشید-مرکزی منظومه شمسی را مطرح کرده است، در پژوهشهای خود در مورد زمین، از روش محاسبات قطر زمین که توسط فرغانی انجام شده بود بهره برد. کریستوف کلمب، دریانورد ایتالیایی نیز در طی سفر خود که به کشف قاره آمریکا انجامید از همان محاسبات استفاده کرد.
ابوالوفا محمد بوزجانی
بوزجانی(۹۴۰–۹۹۸) از ریاضیدانان و منجمان بزرگ ایرانی در دوران طلایی اسلام بود که در رصدخانه بغداد فعالیت میکرد. اثر نجومی شاخص بوزجانی «المجسطی» یا «الکامل» دنبالهروی کتاب بطلمیوس است و به جابهجایی ستارهها و سیارهها میپردازد. بوزجانی همچنین مشارکت زیادی در حوزه ریاضیات داشت و یافتههای وی در حوزه هندسه کروی کاربرد زیادی در نجوم کروی پیدا کرد. «نجوم کروی»، شاخهای قدیمی از نجوم است که از آن برای تعیین موقعیت و حرکت اجرام آسمانی استفاده میشد و خصوصاً از طریق آن پدیدههای سماوی مانند کسوف، خسوف و هلال ماه قابل استنباط بود.
ابوریحان بیرونی
ابوریحان بیرونی(۹۷۳ – ۱۰۵۰)، دانشمند همهچیزدان ایرانی مسلمان است که به عنوان یکی از بزرگترین دانشمندانِ ایرانی تمام اعصار شناخته میشود. در نوشتههایی که از بیرونی مانده است، وی از گردشِ زمین به دورِ خود صحبت میکند که در زمان خود قابل توجه است. به دلیل اثرگذاری او بر ریاضیات، زادروز او را به عنوان روز مهندس نقشهبردار میشناسند.
ابوریحان بیرونی در کتاب خود با عنوان «الاسطرلاب» روشی نوین را برای محاسبه شعاع زمین ارائه میدهد. او خورشیدگرفتگی آوریل سال ۱۰۱۹ را در کوههای لغمان در افغانستان رصد کرد و ماهگرفتگی سپتامبر همین سال را در غزنی مورد پژوهش قرار داد. توجه خلفای عباسی به مسائل نجومی به دلیل عبادتها و دعاها، به تحقیقات وی در زمینه نجوم کمک کرد.
فعالیت اصلی بیرونی در زمینه اخترشناسی، در درجه اول یک فعالیت نجومیِ مبتنی بر ریاضی است و وی پیگیری نجوم بدون ریاضیات را به رسمیت نمیشناسد. او دراینباره میگوید: «من دانش خود را با هندسه شروع کرده و از آن به محاسبات و علم اعداد، سپس به ساختار جهان و سرانجام به اختربینی رسیدهام.» وی در آن دوره، اولین تمایز معنایی را بین نجوم و طالعبینی مطرح کرد. بیرونی در تحقیقات خود همچنین به این مسئله پی برد که بر خلاف گفته بطلمیوس، اوج خورشید متحرک است و ثابت نیست.
عمر خیام
عمر خیام نیشابوری (۱۰۴۸-۱۱۳۱) همهچیزدان و شاعر ایرانی دوره سلجوقی است. او در جوانی سالگی به خدمت ملکشاه سلجوقی درآمد و به دستور وی رصدخانهای را در اصفهان ساخت و تقویم فارسی را اصلاح کرد. او در همان ایام موفق شد یک سال (سال اعتدالی) را با دقت بالایی اندازهگیری کند. خیام با بازنویسی تقویم، اولین روز سال را در لحظه دقیق عبور از مرکز خورشید در اعتدال شب و روز تعیین کرد. سلطان سلجوقی در جمعه نهم رمضان سال ۴۷۱ برابر با ۱۵ مارس ۱۰۷۹، تقویم خیام را با عنوان تقویم جلالی، به عنوان تقویم رسمی کشور اعلام کرد. زمان مبدأ تقویم جلالی، سال جلوس ملکشاه بر تخت سلطنت بود و اختلاف آن با تقویم هجری شمسی ۴۵۷ سال است. تقویم جلالی پس از تغییراتی(از جمله در مبدأ و طول ماهها) به صورت تقویم هجری شمسی درآمد و در سال ۱۳۰۴ به تصویب مجلس شورای ملی، به تقویم رسمی ایران تبدیل شد.
بسیاری از محققان ادبی و علمی، عطف به یکی از رباعیات خیام درباره چرخش جهان و سیارهها معتقدند که خیام سالها پیش از دانشمندان برجسته غربی همچون گالیله و کوپرنیک به این مسئله پی برده است که سیارات درحال گردش به دور خورشید هستند. در این شعر آمده است:
این چرخ فلک که ما در او حیرانیم/ فانوس خیال از او مثالی دانیم
خورشید چراغدان و عالم فانوس/ ما چون صوریم کاندر او گردانیم
انتهای پیام/۴۱۶۰/پ
انتهای پیام/