علی عبدی
علی عبدی
توضیحات کلی درباره میزان تولید و فروش شرکت و برنامههایی که برای سال جاری دارید؟
- به صورت کلی اگر بخواهم یک نمای کلی از گروه زمزم بدهم، زمزم شرکتی با 66 سال قدمت است که امسال 66 سالگی آن را جشن گرفتیم. اولین تولیدکننده نوشابههای گازدار در ایران و قدیمیترینشان است. نزدیک 2 هزار و 900 نفر به صورت مستقیم در مجموعه گروه زمزم یا در بخش تولید یا در بخش فروش و بازرگانی مشغول به کار هستند.
سال 1399 فروش و تولید شرکت زمزم بالغ بر 440 میلیون لیتر بوده که تخمین زده میشود نزدیک بیش از 10 درصد از سهم بازار تولید نوشابهها را داخل کشور به خودش اختصاص داده است.
امسال برای سال 1400 با توجه به اینکه هم زیرساختهای بسیار خوبی در گروه زمزم به لحاظ تولید و توزیع و فروش وجود دارد، هم مجموعه زمزم بالاخره سهامدار اصلیاش بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی است و به عنوان یک دستگاهی که رسالت خودش را جامعه عمل پوشاندن به منویات رهبر معظم انقلاب قرار داده، قصد یک جهش در تولید دارد و برنامهریزی 800 میلیون لیتری را برای سال 1400 برای خودش مقرر کرده.
شاید در نگاه اول به نظر برسد که این هدف یک هدف ماورایی و دست نیافتنی باشد ولی اگر ما نگاهی بیندازیم به عملکرد سال 99 و مقایسه آن نسبت به سال 98 که عرض کردم در سال 99، 440 میلیون لیتر همگن تولید داشتیم، در سال 98 بالغ بر 300 میلیون لیتر یعنی یک رشد حدود 40 درصدی را سال 99 نسبت به 98 تجربه کردیم.
بنابراین یک افزایش 100 درصدی در سال 1400 نسبت به سال 99 امر غریب و دستنیافتنی به نظر نمیرسد خصوصاً اینکه زمزم در یک سال گذشته و برنامهای که برای سال جاری دارد، بازسازی، بازطراحی و اضافه کردن خطوط جدیدی در مجموع تولیدش آن هم عموماً با استفاده از ظرفیتهای داخلی یعنی با توانمندی که در شرکتهای دانشبنیان یا شرکتهای تولیدی داخلی وجود دارد و میتوانند خیلی از این دستگاههای مورد استفاده در خطوط تولید را داخلی، با کیفیت قابل قبول و قابل توجهی تولید کنند، از آنها بخشی را در سال 99 و بخشی را در سال 1400 خریداری کرده که پیشبینی ما این است که حداکثر تا پایان برج پنج همه اینها در کارخانههای زمزم نصب میشود و میتواند یک ظرفیت تولید قابل توجهی را به مجموعه ظرفیت ما اضافه کند.
یک نکته دیگر هم بگویم، برای اینکه شمای بهتری از زمزم عرض کنم، گروه زمزم متشکل از 11 کارخانه تولیدی در 11 شهر کشور است. از جنوب کشور بخواهم بگویم تا شمال در آبادان، کرمان، شیراز، اصفهان، تهران، تبریز، ارومیه، رشت، گرگان و مشهد جمع 11 کارخانه تولیدی ما است و 15 شعبه فروش در 15 شهر کشور داریم. یعنی ماه 15 منطقه فروش داریم که تمام استانها و شهرستانهای کشور را فروش مویرگی یا فروش به صورت نمایندگی در همه استانهای کشور داریم و زیر چتر فرو شرکت زمزم قرار دارد.
الحمدلله زمزم که شعارش هم «ذائقه ایرانی نوشیدنی ایرانی» است، توانسته در طی این 66 سال به سطحی از ایجاد اعتماد در مشتریان خودش برسد. بالاخره هم شما میدانید هم خوانندگان محترم شما میدانند که شرکتهای تولیدی به این صورتند که هر ساله تعدادی به آنها اضافه میشود، تعدادی ورشکست میشوند، متأسفانه در مشکلات اقتصادی که در کشور هست بخشی ورشکست میشوند یا ممکن است کسب و کارهای پرسودتری از تولید به آنها پیشنهاد شود یا خودشان پیدا کنند، از صنعت خارج شده و به آن کسب و کار پرسودتر مشغول میشوند ولی زمزم توانسته طی 66 سال به نحوی با مشتریان خودش و مردم تعامل داشته باشد که همیشه جزء گزینههای اصلی مورد انتخاب مردم واقع شود و یک ارتباط مستمر دو طرفهای را با مشتریان برقرار کند و یک اصالت با قدمت 66 ساله را همچنان در کشور نگه دارد و قدیمیترین تولیدکننده نوشیدنیهای گازدار در کشور لقب بگیرد.
برای اینکه به چشماندازی که ترسیم کردید دست پیدا کنید چه موانعی سر راهتان است و این موانع را به چه صورت میشود برطرف کرد؟
- اصلیترین مانعی که به نظر میرسد ما الان در کشور با آن مواجهایم موانع قانونی است. یک بار جمعی از کسانی که در صنعت فعال بودند از من پرسیدند مشکل اصلی شما بحث واردات مواد اولیه است؟ یا واردات قطعات و تجهیزاتی است که استفاده میکنید؟ از قضا خوشبختانه در صنعت ما عمده مواد مصرفی موادی است که ریشه داخلی دارد. مثلاً عنصر اصلی تشکیلدهنده یک نوشابه، شکر است که شکر بالاخره یا در داخل تولید میشود یا توسط دستگاههای حاکمیتی وارداتش انجام میشود و ما از آنها خرید میکنیم و کم پیش میآید که در کشور مثلاً کمبود باشد یا نباشد.
مشکل اصلی آنجایی پیش میآید که پای دلالها در قضایا هست. مثلاً ماده اولیهای که در این پلاستیک که اصطلاحاً به آن پت گفته میشود، پت مورد استفاده برای بطری نوشابههای گازدار، رزین است که پایه پتروشیمی دارد. ما در صنعت پتروشیمی واردکننده نیستیم، تماماً خودکفاییم. این رزین چگونه دارد در کشور فروخته میشود؟ دولت آمده رزین را برده بر بستر بورس که مثلاً شفافیت در آن ایجاد کند، عدالت را برای عرضه آن ایجاد کند. اولاً ما دستگاههای پریفرمساز داریم. این رزین اول رزین است، تبدیل به پریفرم میشود، بعد پریفرم تبدیل به بطر میشود. برای اینکه کارخانه پریفرمسازی ما کار کند باید ماده اولیهاش که رزین است را از بورس خریداری کنیم بر اساس سهمیهای که دولت و وزارت صمت برای ما تعیین کرده که به مراتب این سهمیه تعیین شده از نیاز ما پایینتر است. همین سهمیه به مراتب کمتر از نیاز ما شما میروی در بورس خرید کنید میبینی که یک سوم سهمیهات را هم اجازه نمیدهند خرید کنید، چرا؟ تصور این است که حتماً کمبود رزین در کشور است که نمیتوانید خرید کنید.
قیمت بورس مثلاً 32 یا 33 هزار تومان است، شما میروید در بازار آزاد به وفور رزین 40 یا 41 هزار تومانی هست. اگر کمبود است و اگر دولت کانالش را انحصاری کرده که بتواند روی توزیعش کنترل کند و واقعاً به دست آن تولیدکنندهای برسد که مورد نیازش است و در دست دلال نرود، چرا این وضعیت در آن وجود دارد. یعنی شما یک پنجم یا یک ششم نیازت را میتوانی از بورس تأمین کنی، با این عنوان که وجود ندارد، در بازار آزاد نبه وفور 10 برابر نیازت میتوانی تأمین کنی با قیمت 30 تا 40 درصد بالاتر از قیمتی که در بورس وجود دارد.
راجع به شکر هم همینطور. الان بالاخره قیمت 11 هزار و 500 تومان نرخ مصوب شرکت بازرگانی است. با کلی دردسر میروی حواله تخصیص شکر میگیری، کارخانه گرگان شما شکر میخواهد، از کجا به شما تخصیص میدهند اگر بدهند؟ از خوزستان. کارخانه شیراز شما شکر میخواهد از آذربایجان تخصیص میدهند در صورتی که یزد به فاصله کمتر آنجا هست، از یزد این تخصیص داده نمیشود، از آذربایجان تخصیص داده میشود.
بعد حالا شما میروید با کلی دردسر و مشقت تخصیص را میگیری، اگر باطل نشود، چون نقدی است، نقدینگیاش را باید سریع تأمین کنی جلوتر پول را بریزی، همه این اتفاق که میافتد نیاز شما را پاسخ نمیدهد، شما باید بروی از بازار آزاد تهیه کنی. بازار آزاد پنج درصد، 10 درصد، نقدی اگر بخواهی بخری قیمت بالاتر.
یعنی پس بالاخره این از مبادی کشور وارد کشور شده، وارداتش از مبادی رسمی توسط دولت اتفاق افتاده، اینی که در بازار آزاد به وفور با قیمتهای نجومی وجود دارد معنیاش این است که یک دلالانی هستند که بالاخره ریشه در دستگاههای دولتی هم دارند، آنها تعیین میکنند دست چه کسانی برود، با چه قیمتی، در چه شرایطی.
یا بحث شیشه. الان واردات شیشه به کشور ممنوع است. به دلیل خودکفایی کشور در مسئله تولید شیشه واردات شیشه به کشور ممنوع است. نزدیک 70 درصد شیشه کشور دارد به خارج از کشور صادر میشود، چون به دلیل تغییر نرخ ارز به صرفه است. در نتیجه داخل که نیاز برای شیشه بالاست از طرفی هم اجازه واردات شیشه داده نمیشود، به خاطر اینکه وزارت صنعت جمع تولیدیهای داخل را انجام میدهد و میگوید بالاتر از نیاز کشور است، در نتیجه اجازه واردات دتاده نمیشود، 70 درصد تولید داخل دارد خارج از کشور به کشورهای اطراف صادر میشود. تولیدکننده مانده با نیاز بالای شیشه که جوابش داده نمیشود. یک دفعه شما میبینید دلال میآید با ما مذاکره میکند که آقا من میتوانم برای شما شیشه تأمین کنم. پنج درصد، 10 درصد، 15 درصد حق من را بده برایت تأمین میکنم.
همه اینها را که برآیند میگیرید به این نتیجه میرسید که دولت، دستگاه نظارتی که قرار است طبق چارچوب قانونی ما مرتفعکننده موانع تولید در کشور شود، ما که شرکت دلال نیستیم، شرکت واسطهای نیستیم، زمزم یک شرکت است با 66 سال قدمت، 66 سال است در کشور دارد کار تولید انجام میدهد، با حاشیه سود بسیار پایینتر نسبت به فعالیتهای دلالی و بازرگانی ولی دارد کار تولید در کشور انجام میدهد.
شما یک دفعه نگاه میکنید میبینید این کار تولید که حاشیه سود به مراتب پایینتری نسبت به کارهای دلالی هم دارد، اصلیترین مانعش که قرار بوده برطرف کننده مانع باشد، خود دولت است.
خود آن کسی که هم قانون را میگذارد، هم مجری است و هم ناظر است. وقتی شما ردّ کار را میگیری میبینی بالاخره، یک هفته 10 روز قبل مدیرکل سمت خوزستان دستگیر شد. شکر ما آنجا یک ماه خوابیده بود اجازه ترخیص داده نمیشد، تا ایشان دستگیر شد، پلمب شکسته شد، شکر آزاد شد. مثل خرمشهر را که امام(ره) گفت خدا آزاد کرد، بالاخره شکرهای ما را هم خدا آزاد کرد.
یعنی شما میبینی آن کسی مانع این مسیر است که قرار بوده خودش اتفاقاً مانعزدا باشد. خودش شده مانعزا. یا چه کسی قرار است از این فرآیند پشتیبانی کند؟ بالاخره این ابزار مالی در کشور در دست کیست؟ جز این است که دست دولت است؟
علیالظاهر بانکهای کشور، بانک مرکزی، دستگاههای مستقل هستند ولی عملاً اینطور نیست. اینها بر اساس چارچوبهایی که دولت برایشان وضع میکند، منابع مالی تأمین میکنند. شما میروید در کشورهای دیگری که نه اسمی از اقتصاد اسلامی و شرع و اینها داخلشان است، میروید میبینید تسهیلات میدهند با نرخ نیم درصد، یک درصد، دو درصد، تازه به همه، نه به تولیدکننده، به تولیدکنندهها که نرخ تسهیلاتشان صفر است، در کشور ما الان تسهیلات بخواهیم بگیریم، ابزار دیگری در این وضعیت اقتصادی کشور وجود ندارد. یا ما هم باید برویم چک و سفتهباز و دلارخر و دلارفروش و سکهباز و سلطان سکه و مثل کارهایی که خود اینها انجام میدهند، ماها هم مثل آنها عمل کنیم، یا راه تأمین مالی این است که برویم از بانک تسهیلات بگیریم.
الان نرخ تسهیلاتی که گفته میشود، کمترین نرخ تسهیلات اسماً 18 درصد است، عملاً با آن پولی که بلوکه میکنند و نگه میدارند و با آن درصدهای حاشیهای که میگیرند، بالای 23 تا 24 درصد است.
خب وقتی شما 23 تا 24 درصد سود تسهیلات از تولید نمیگیرید، آن طرف میبینید به محض اینکه بنا میشود قیمت محصول افزایش پیدا کند، سریع سازمان حمایت ورود پیدا میکند که آقا نباید افزایش پیدا کند! مگر میشود؟! الان همین سال 1400 ما چقدر افزایش حقوق و دستمزد داشتیم؟ همین امسال؟ گفته شد 40 درصد افزایش حقوق و دستمزد داشتیم.
حالا حساب کنید 40 درصد افزایش حقوق و دستمزد ما باشد، همین الان مرتب این طرف و آن طرف خبر میزنند قیمت شکر در حال افزایش است، بلافاصله بعد از ماه مبارک افزایش پیدا میکند.
قیمت رزین که قبل از این 28 هزار تومان بود، الان در بازار دارند 40، 42، 43 خرید و فروش میکنند. تازه حالا بحث سیاسی به کار اقتصادی سایه افکنده، دولت دارد همه تلاشش را میکند که قیمت ارز را پایین نگه دارد تا انتخابات افزایشی نخورد که نکند خدای نکرده روی نتیجه انتخابات علیه دولت یا کاندیدای مطلوب دولت اثرگذار باشد. والّا قیمت ارز را پایین نگه داشتهاند، با وجود اینکه قیمت ارز را پایین نگه داشتهاند، کاهشی است، قیمتهای داخلی هیچکدام از مواد اولیه روندش کاهشی که نبوده، 20 درصد، 30 درصد، 40 درصد هنوز سال شروع نشده افزایشی بوده.
بعضی از ارقام تا 70 و 80 درصد. همین رزین در بورس تا 40 هزار تومان هفته گذشته خرید و فروش شد. اینقدر آشوب شد خود بورس منع معاملات زد همه قراردادها را ابطال کرد. یعنی بورسی که قرار بوده روند را شفاف کند، فساد را از بین ببرد، اینقدر 1825 شد، خود بورس ابطال همه معاملات را زد. خب معنی این یعنی چی؟
از طرف دیگر عرض کردم شرکت زمزم یک شرکتی است که متعلق به بنیاد مستضعفان است، یعنی سهامداران اصلیاش خود مردم، خود مستضعفین، خود اینهایی هستند که این مکان، این شرکت متعلق به آنهاست. ما که نمیتوانیم مثل خیلی از مجموعههای دیگر بگوییم آقا سود خودمان را فقط نگاه کنیم! دوبل و سوبل قیمتهای مصرفکننده را بالا ببریم.
در این شرایط باید چه کار کرد؟ در شرایطی که از یک طرف تازه پایینتر از نرخ تورم، حقوق کارگر و کارکن و فروشنده 41 درصد افزایش پیدا کرده، مواد اولیهای که از سال گذشته تا به امروز اکثر قریب به اتفاقش بیش از 100 درصد در همین پنج، 6 ماهه اخیر افزایش پیدا کرده، قیمت محصولمان را چقدر بالا بردیم؟ آخرین جلسه اخیری که انجمن نوشابه برگزار شد، میانگین 12.5 درصد روی برخی اقلام، 10 درصد روی برخی اقلام دیگر، میانگین 12.5 درصد افزایش قیمت دادیم. چرا؟ بالاخره این مردم هم باید بتوانند بروند خرید کنند. همه اینها حقوق بگیرند، مردم خودشان کارگرند، جزء اقشار ضعیف جامعهاند، در این شرایط افسارگسیخته تورمی جامعه که آن هم باید دولت نقش ایفا میکرد در این قضیه و نقش ایفا نکرد، قیمتهای همه چیز سرسامآور بالا رفته، ما سعی کردیم این نوشابه، دوغ، آبمیوه را به عنوان ارزانترین محصولی که میتواند به سفرههای مردم یک رنگ و تنوع متفاوت دهد نگه داریم.
الان یک بطر نوشابه قیمت مصرفکننده 12 هزار و 500 تومان است. الان بروید در بازار هنوز ارزانترین محصولی که مردم اگر یک مهمانی برگزار کنند میتوانند بروند خرید کنند سر سفرهشان بگذارند، هنوز هم که هنوز است همین نوشابه است. هم قشر ضعیف، هم قشر توانمند میتوانند بروند بخرند سر سفرهشان بگذارند.
بنابراین من اصلیترین عامل را خودم به عنوان یک فعال در این حوزه، دولت میبینم که باید نقش برطرف کننده موانع را پیاده کند، از طرفی هم معتقدم بالاخره مجلس هم به عنوان نهاد قانونگذار میتواند در این حوزه نقش ایفا کند.
در جلساتی که ما مکرر خدمت مهندس فتاح ریاست محترم بنیاد مستضعفان داشتیم، ایشان توصیه اکید داشتند روی بحث کمفروشی که اگر روی محصولاتتان میزنید مثلاً 300 سیسی، 290 سیسی نباشد! اگر بیش از 300 سیسی شد عیبی ندارد ولی حواستان باشد زیر 300 سیسی نباشد. لذا ما در آن تعهد اخلاقی، شرعی و حرفهای که با مشتریان خود و مردم شریف ایران داریم این قول را به آنها میدهیم که هم از جهت کیفیت، هم از جهت کمیّت، آن میزانی را که روی این محصولات درج میشود واقعاً سعی کنیم اینطور باشد و اگر بنایمان این است، سیاست و استراتژیمان این است که صدای مشتریانمان را به نحوی بشنویم که اگر خدای نکرده کوچکترین خلئی و ایرادی یا کاستی در محصولاتمان بود که ممکن است بالاخره در این 11 کارخانه تولیدی، یک جایی یک خطای انسانی یا عامل سیستماتیک، دستگاه و تجهیزات ایرادی پیش بیاید؛ اگر این ایراد پیش آمد به جان و دل پذیرا باشیم و تلاش روزانه کنیم برای اصلاح این مشکلات.
اینی که عرض کردم مثلاً در حوزه شیشه که یک ماده اولیه مصرفی برای ماست، دولت جلوی واردات را گرفته، بازار صادرات را وسیع باز کرده. البته که صادرات از جهت ارزآوری برای کشور مثبت است ولی با چه لوازمی؟ با چه پیششرطی؟ در این شرایط که داخل کمبود پیش بیاید، تولید داخل زمین بخورد و در نهایت دوباره ما واردکننده مواد اولیه خارجی شویم؟ دوباره از ترکیه واردکننده شویم؟ دوباره از کشورهای اروپایی واردکننده شویم؟
یا راجع به موضوع صادرات. بالاخره نقش اصلی را برای تسهیل صادرات و برطرف کننده موانع در صادرات را دولت دارد. اینی که امروز، هر روز یک بامبولی بحث ارز دربیاید، یک روزی ارز بدهند، یک روزی بگویند ارز را مابهازای صادرات فقط میدهند، بعد ما صادر کنیم، ما به ازایش اجازه واردات داده نشود یا کلی با چالش و پیچیدگی و برود توی یک کمیسیونی یک ماه بررسی شود، بعد از یک ماه آیا اجازه داده شود همان نرخ باشد؟ همان نرخ نباشد؟ اصلاً یک چیز نشدنی است. یعنی همهاش سنگ جلوی پای صادرکننده است.
نتیجهاش میشود اینکه صادرکننده ترجیح میدهد درب کارخانه آنهم ریالی، محصول را بفروشد که آقا من درب کارخانه میفروشم، مابهازای همان دلاری که میخواستم دلار بگیرم، به جایش ریال میگیرم، همینجا به خریدار و مشتری تحویل میدهم و قید گرفتن ارز را میزنم.
لذا من خودم اصلیترین مانع را سر راه این موضوع کمکاریهای دولتی و نقش داشتن برخی از عواملی که در دولت هستند ولی ردپایی در شرکتهای خصوصی دارند، تعارض منافع دارند و دارند از قِبل واردات یا خودشان وارداتچی هستند یا از قِبل دلالی در بازار داخل خودشان سهمیههایی دارند که بخشی از این اقلام و مواد اولیهای را که دولت عرضه میکند و کمبود وجود دارد، خودشان از کانالهای دیگر میگیرند و خودشان دلال هستند در بازار، ریشه اصلی موانع را من در این میبینم.
به توسعه صادرات اشاره کردید، شرکت زمزم چه برنامهای دارد که محصولاتش را در کشورهای منطقه و حتی فراتر از آن صادرات داشته باشد؟
- یکی از ارکان اصلی مورد نیاز برای صادرات، دیپلماسی صادرات است. یعنی دستگاه وزارت خارجه ما متأسفانه به دلیل متمرکز شدن روی بعضی بحثهای سیاسی، دیپلماسی اقتصادی را فراموش کرده. در فراموش شدن این دیپلماسی اقتصادی چون خیلی از این تعرفههای گمرکی که بین کشورها وضع میشود ماحصل آن دیپلماسی اقتصادی است که دستگاههای دیپلماسی دو کشور در رایزنیها با هم وضع میکنند، در همین سالهای اخیر نتیجه ضعف در دیپلماسی اقتصادی این شد که کشورهای همسایه ما تعرفههای به شدت سنگینی را به محصولات نوشیدنی علیالخصوص نوشابههای گازدار وضع کردند.
یعنی مثلاً تعرفههای 80، 90 یا 100 درصد را وضع کردند. برخی که اصلاً واردات از کشورهای دیگر از جمله ایران را ممنوع کردند. نتیجه این شد که خیلی از کشورهای هدف که ما حجم بزرگی صادرات به آنها داشتیم مثل عراق یا افغانستان، صادرات به آن کشورها یا عملاً میسر نبود یا به صرفه نبود.
لذا شرکت زمزم ایران برنامهاش، استراتژیاش تغییر پیدا کرد و به سمت شیوههایی از تولید در محل رفت. از جمله این شیوهها تولید تحت لیسانس در کشورهای مقصد است. مثلاً ما در کشورهای افغانستان، ترکمنستان و عراق تولید تحت لیسانس زمزم را شروع کردیم. برنامههایی را برای روسیه، قطر، امارات و عمان کلید زدهایم. حسنش برای کشور ما، اقتصاد ایران و شرکت زمزم این است که اولاً آن موانعی که عرض کردم دیگر شامل حال این نمیشود.
ما به جای اینکه محصول را صادر کنیم، ماده اولیه و دانش را صادر میکنیم و حق لایسنسی را میگیریم که اگر ارزشش بیش از ارزش صادرات خود محصول نباشد، کمتر از آن نیست.
بنابراین ما به هر میزانی که تولید در محل افزایش پیدا کند به ازای هر یک دانه تولید محصول، حق لیسانس دریافت میکنیم، ماده اولیه به آن کشور صادر میکنیم و دانش و تکنسینهای ایرانی که این دانش را دارند و در نگهداشت و راهاندازی آن دستگاهها میتوانند نقش ایفا کنند را به کشورهای دیگر صادر میکنیم.
بنابراین در نزدیک 10 کشور تولید تحت لیسانس را آغاز کردهایم و همچنان بحث صادرات را به کشورهایی مثل روسیه، پاکستان، امارات، عمان و کشورهای حوزه قفقاز و حوزه SIS همچنان صادراتمان را که به صرفه است ادامه میدهیم.
برنامهریزی ما این است که پنج درصد این 800 میلیون لیتر را برای سال 1400 سهم صادراتیمان باشد.
یکی از مواردی که همواره مورد تأکید حضرت آقا بوده بحث اعتماد به جوانان در مدیریت مسائل کلان کشور بوده. در شرکت زمزم این جوانگرایی چقدر مؤثر بوده که به اهداف شرکت دست پیدا کنید.
- اولاً این نکتهای که رهبر معظم انقلاب راجع به جوانگرایی گفتند فقط یک شعار نیست. شرکت زمزم ایران یک پایلوتی است برای اینکه ایده در آن پیادهسازی شده و نتیجه گرفته است. یعنی شما اگر لایه مدیران زمزم ایران را سال 99 و 1400 بررسی کنید، شاید میانگین سنی اینها 20 سال نسبت به سالهای قبل کاهش پیدا کرده و از طرفی همانطور که عرض کردم، سودآوری، فروش و تولید در زمزم به مراتب رشد فزاینده داشته.
فروش به لحاظ ریالی، ارزشی و سود در شرکت زمزم ایران سال 99 نسبت به سال 98 تقریباً 9 برابر شده در شرایطی که کشور درگیر تحریم و کرونا بوده. عمده کسب و کارهای کشور، بنگاههای اقتصادی یا تعطیل شدند یا تعدیل نیرو داشتند یا به سختی با زدن برخی از مزایایی که به کارگران و پرسنل دادند، با چلاندن برخی از این پولهایی که پرداخت میکردند، اگر هم تعدیل نیرو نداشتند، سال را به سختی سپری کردند، شرکت زمزم ایران و مجموعه زمزم با همین تغییر نسل و رویکرد جدید البته با استفاده از تجاربی که در گذشته وجود داشته، افرادی که سالها در مجموعه زمزم تلاش کردند، کولهبار تجربهاند، نگاههای مکمل خیلی خوبی به این روحیه و انگیزه جوانی توانستند اضافه کنند، ولی با این دمیده شدن روح جوانی در کالبد زمزم ایران، ما فروش و سودآوری 9 برابری داشتیم، 40 درصد تولید افزایش پیدا کرده و مابقی این 9 برابر تا این 40 درصد، افزایش بهرهوری بوده که با بهره گرفتن از همین زیرساختهای موجود در گروه زمزم اتفاق افتاده که خود این نشان میدهد این تغییر نسل چه برکاتی میتواند اگر در بقیه ساختارهای اقتصادی کشور هم رخ دهد، داشته باشد.
بنابراین این دیگر فقط یک ایده نیست. از ایده به واقعیت در شرکت زمزم تبدیل شده. یک تجربهای است که ما پشت سر گذاشتیم، برای سال جاری و سالهای آینده هم بناست این نگاه توسعه پیدا کند، تزریق شود.
الان اگر ساختارهای فروش زمزم ایران را در سراسر کشور بررسی کنید، کارخانههای تولیدی زمزم ایران را نگاه کنید، عمدتاً بچههای متولد دهه 60 یا 70 هستند که دارند شرکت را میچرخانند. البته که عرض کردم تجربه و نگاه ماحصل اندوخته سالها کار هم در کنار این بچهها هست که کمک میکند خلأهایی را که باید حتماً تجربه به کمک تصمیمگیری بیاید، افرادی هستند که با این تجربه میتوانند کمک کنند و دارند کمک میکنند.
بنابراین این ایده را ما در زمزم ایران پیاده کردیم، به یک واقعیت تبدیل شده و بناست تا این واقعیت تکثیر شود در شرکتهای دیگری که در بنیاد مستضعفان وجود دارند یا در شرکتهای دیگری که در ساختار اقصتادی کشور وجود دارند، میتوانند از این الگو بگیرند و این الگو امروز قابل استفاده کردن برای دیگران هم هست.
در بحث رقابت با سایر شرکتهایی که هستند و توسعه نمایندگیهایی که فرمودید 15 نمایندگی در سطح کشور دارید، چه برنامهای برای بسط آنها در سایر شهرها دارید؟
- بالاخره زمزم ایران نسبت به دو رقیب مطرح خارجی خودش همیشه یک عقبماندگی دارند چون آنها دو برند جهانی هستند. دو برندی هستند که نهتنها در ایران، در همهجای دنیا هر جایی ورود داشتند، برندهای یک و دوی آن کشورها بودند. بنابراین یک ضعف ناخواسته بر زمزم غالب شده. از بیرون بر زمزم مستولی گشته و چارهای نیست جز کار و تلاش و انگیزه چند برابر برای اینکه بشود با این رقبا در یک رقابت سالم رقابت کرد.
البته همین رشدی که ما در سال 99 نسبت به سال 98 داشتیم و در همین یک ماه و نیمه 1400 نسبت به 99 داشتیم، در تولید تقریباً رشد 400 درصدی را در 1400 نسبت به 99 داریم، در فروش هم رشد 200 درصدی را داریم. این رشد نشان میدهد که میشود با تلاش و انگیزه بیشتر و برنامهریزی بهتر هم در داخل داخل، هم راجع به موضوع صادرات کار کرد، بازارهای جدیدی را پیدا کرد یا از رقبا سهم گرفت.
یکی از موانعی که پیش روی ما هست بحث تبلیغات صدا و سیمایی است. رقبای ما احتیاجی به تبلیغات در صدا و سیما ندارند چون برندهای جهانی هستند. این زمزم است که در این رقابت احتیاج به تبلیغ دارد ولی بحث رقابت در صدا و سیما راجع به نوشابههای گازدار ممنوع است که خود این باعث شده یک حدی این عقبماندگی تشدید شود که برنامهریزیهایی که ما داریم این است که با استفاده از بستر فضای مجازی که بستر مناسبی است، امروز عموم مردم ما در اقصی نقاط کشور به این فضا دسترسی دارند، مردم پیشرویی در استفاده از بستر فضای مجازی و نت هستند، لذا برنامهریزی شرکت زمزم این است که هم از طریق تبلیغات سایر محصولاتی که امکانش هست در صدا و سیما، هم تبلیغات همه محصولات زمزم در فضای مجازی بتواند یک مقدار توانمندیهای خودش را، کیفیت خودش در تولید را، این حس اعتمادی که مردم 66 سال است به زمزم دارند و نشان دادن این تلاشی که گروه زمزم برای بازگرداندن این اعتماد به مردم هست را در تبلیغات داشته باشد.
برنامهریزی ما برای سال 1400 این است که سبد محصولمان را با برخی محصولات سلامتمحور متنوعتر کنیم. مثلاً محصول نوشابه جدید گرین را داریم که به طور کلی شکر در آن استفاده نمیشود و شیرینکننده طبیعی گیاه استِویا را در آن استفاده کردهایم که افرادی که دیابت دارند، افرادی که به لحاظ سلامتی یا ورزشکارند، به هر علتی نمیخواهند شکر مصرف کنند، این نوشابه برای آنها هم قابل مصرف است و امکان تبلیغاتش در صدا و سیما وجود دارد.
بالاخره شرکت زمزم ایران به جهت آن مسئولیت اجتماعی که روی دوش خودش حس میکند، وظیفهاش هست که بتواند محصولاتی را روانه بازار کند که بتواند در این بحث مسئولیت اجتماعی نقشی هر چند کوچک در جهت پاسخ گفتن به این اعتماد مردم و ضرر نرساندن به سلامت آنها داشته باشد. علاوه بر این برای اولین بار در کشرو، نوشابههای ورزشی ایزوتونیک را تولید کردیم. این نوشابههای ورزشی در گذشته تماماً وارداتی بود، حتی یک برند داخلی هم سابقه نداشته در کشور تولید شود. بنابراین ما آمدیم برای اولین بار نوشابههای ورزشی که میتواند املاح مورد نیاز بدن را برای ورزشکاران، چه آنها که به صورت حرفهای ورزش میکنند، چه آنها که ورزش آماتور را دنبال میکنند تولید کردیم، اسپانسر کمیته ملی پارالمپیک شدیم با همین نوشابههای ورزشی چون این نوشابههای ورزشی بالاخره یک نماد است بر این ادعا که ما میتوانیم، ایرانی میتواند، ذائقه ایرانی کشش این را دارد که محصول ایرانی برایش تولید شود، با همکاری خیلی خوبی که آقای خسرویوفا رئیس محترم کمیته پارالمپیک داشتند، شرکت زمزم ایران اسپانسر کمیته ملی پارالمپیک شد و در ابتدا مخصوص مسابقات پارالمپیک و بعد در ادامه برای همه ورزشکاران کشور این نوشابههای ورزشی را تولید کردیم که یک گام بزرگ در جهت تولید محصولات ایرانی برای ورزشکاران ایرانی است.
علاوه بر همه اینها ما در توسعه محصول بحث تولید محصول لیموناد پلاس را داریم که محصول پریمیوم همان لیموناد قدیمی زمزم است که اصلاً مردم لیموناد را با همان لیموناد زمزم میشناسند. این محصول غنی شده با ویتامین C است و رنگ طبیعی را در آن استفاده کردیم که باعث میشود باز هم سلامت مردم مورد هدف ما باشد.
تولید آبمیوههای تکه نارگیل است که این هم برندهای مشابه خارجی با قیمتهای نجومی در بازار دارد. 20 هزار و خردهای، 30 هزار و 40 هزار تومان در بازار داخلی تولید و فروخته میشود و شرکت زمزم ایران با تولید این محصول در داخل کشور با یک سوم یا نصف قیمت این محصولات را روانه بازار میکند، با همان کیفیت بلکه بیشتر ولی نصف یا یک سوم قیمت.
بنابراین ما یک طیف گستردهای از محصولات جدید هم داریم وارد بازار میکنیم که هم سلامتمحورند، هم هوای جیب مردم را دارند، هم تلاش ما این است که بتوانیم ذائقههای متنوعتر و متکثرتری از مردم را چه در داخل کشور چه خارج، پوشش دهیم.
مثلاً یک محصولی را داریم به نام ویتا دانه ریحان که به شدت مشتری در بازار روسیه و عراق دارد. یک محصول آمریکایی مشابه آن است، محصول ما هم خوشمزهتر است، هم با کیفیتتر و هم قیمتش به مراتب پایینتر است. جایگاه خیلی خوبی را هم در بازار عراق و هم در بازار روسیه پیدا کرده است. بنای ما این است که گستره توزیعش در بازار داخلی هم تا حد امکان بالا برود و إنشاءالله بتوانیم این هدف هم هوای جیب مردم را داشتن، هم افزایش تنوع محصولات، هم سلامتمحور بودن محصولات را در سال 1400 داشته باشیم.
برای جمعبندی اگر نکتهای هست بفرمایید.
- بنای شرکت زمزم ایران این است که برای سال 1400 و سالهای پیش رو، این سیاست متناسب ذائقه و فرهنگ ایرانی تولید محصول داشتن را کما فی السابق در دستور کار خودش داشته باشد. با ذائقه و فرهنگ و سلیقه ایرانی محصول تولید کند، محصول تبلیغ کند و آن را بفروشد. در یک ارتباط دو طرفه با ملت شریف ایران بتواند به نحوی یک بازگشت قدرتمندانه به بازار ایران، بازاری که در سالهای گذشته تا حدی از دست زمزم ایران رفته، یک بازگشت عزتمندانه و قدرتمندانه منطبق بر نیازهای مردم، خواست مردم داشته باشد و بنایمان هست در چارچوب محصولات سلامتمحور، محصولات با کیفیت بالا و محصولاتی که تنوعش به گونهای باشد که بتواند ذائقههای عموم نمردم را پوشش دهد داشته باشیم.
انتهای پیام/4133
انتهای پیام/