خونبهای یک گورخر پنیک چند است؟
به گزارش خبرنگار محیطزیست خبرگزاری آنا، باغوحش صفادشت در صفحه اینستاگرامی خود به کسانی که از مرگ سه گورخر هلندی انتقاد کرده بودند، پاسخ داد. این پاسخ که از نگاه بسیاری از کاربران اینستاگرامی توهینآمیز بود، خطاب به کسانی است که با حالتی توهینآمیز با مدیران باغوحش صفادشت صحبت کرده بودند یا به عبارت دقیق درباره آنها صحبتهایی نقادانه کرده بودند. ازآنجاییکه دایره واژگان این پیام حول عباراتی مانند «حیونا – جر دادن – کدوم گوری – پاره کردن خویش – جدوآباء و از قبیل اینها» است، ما از ذکر این پیام در متن اجتناب میکنیم؛ اما در این مقال سعی میکنیم نکتهای را برای نگارنده این پیام تشریح کنیم.
چه کسی پول گورخر را داده است؟
درواقع این رویکرد در مواجهه با محیطزیست درست نیست. فعالیت محیطزیست آنجا آغاز میشود که جامعه انسانی به این درک میرسد که باید برای بقای خود به محیطزیست احترام بگذارد. این احترام یعنی اینکه ما بهعنوان موجوداتی که توانایی نابود کردن طبیعت را داریم به این درک و شعور برسیم که به آنها اجازه زندگی بدهیم. در مورد طبیعت مسئله اصلاً به مالکیت شخصی برنمیگردد؛ زیرا برای انسان محرز گشته است که هر آسیبی به طبیعت میتواند توسط یک انسان انجام شود، اما صدمات آن به همه خواهد رسید.
بنابراین نهادی بهعنوان حفاظت از محیطزیست شکل گرفت که طی آن گروهی از انسانها تفکری را ترویج دادند که موجب شد تا گروهی از نوع بشر نسبت به آسیبهایی که هم نوعانشان به طبیعت و حیوانات زبانبسته وارد میکنند حساس شوند. هرگز اینطور نبوده است که فعالان محیطزیست از کسی که او را نقد میکنند پرسیده باشند که آیا پول حیوان را دادهاید که آنها را اذیت میکنید یا نه؟ حتی بعضی وقتها آن حیوانات آزاد هستند؛ مانند پرندگانی که در میانکاله مردند. آن زمان هم سازمان محیطزیست میتوانست به فعالان این حوزه بگوید که آیا شما پول مرغهای میانکاله را دادهاید که درباره آنها گزارش مینویسید؟
اما هرگز این دیالوگ مطرح نشد چون حداقل چیزی که مدیران سازمان حفاظت از محیطزیست میدانند این است که طبیعت حرمت دارد و اینکه انسانها از نابودی رودها، جنگلها، دریاها و جانوران ناراحت میشوند، به خاطر حس مالکیت بر آنها نیست. به خاطر وابستگی انسان به طبیعت برای بقای خودش و البته انسانیت است؛ یعنی مدیران درک میکنند که ازنظر منطقی مسائلی وجود دارند که توجیه میکند که انسانها اجازه داشته باشند درباره حیوانات دیگران صحبت کنند، نقد کنند یا به آزار آنها واکنش نشان دهند. ولی ایکاش مدیران سازمان محیطزیست به رفتار با حیوانات هم حساس بودند. آنچنانکه باغوحش صفادشت علت مرگ گورخر را بیان کرده است، تمام تقصیر به گردن خود گورخر یا حیوان زبانبسته افتاد. گویا بیجنبگی گورخرها در برابر دوربین و خبرنگاران درنهایت سبب مرگ آنها شد. توضیح داده شده است که حیوان را آوردند و خبرنگاران هم هجوم آوردند و این حس وحشت را در حیوان بار آورد و درنهایت حیوان رم کرد و این بلا را سر خود آورد. البته علت فوت ازنظر دامپزشکان استرس بوده است. درحالیکه باید توضیح داده میشد چرا حیوان استرس گرفت و رم کرد.
راهی بهتر از گورخرکشی برای ولخرجی
اگر سازمان محیطزیست دفتری داشت که رفتار بنگاههایی مانند باغوحش با حیوانات را رصد میکردند، آنوقت باغوحش صفادشت نمیتوانست اینقدر حیوانآزاری کند که هرچند وقت یکبار به تیتر جراید بازگردد. آنوقت ما خبرنگاران حوزه محیطزیست هم مجبور نبودیم به مدیران باغوحش صفادشت توضیح بدهیم که اصلاً بنا بر این نبوده است که اگر بخواهیم درباره یک گورخر گزارش بنویسیم پولش را پرداخت کنیم.
شاید راههای بهتری برای خرج کردن پول وجود داشته باشد. مثلاً مدیر باغوحش صفادشت میتوانست بجای خرید گورخر از هلند و آوردن و کشتنش در ایران، پول خود را صرف مطالعهٔ این کند که چگونه یک گورخر را وارد کنیم که در برابر خبرنگاران دچار استرس نشود و نمیرد. شاید زیاد هم خرج نداشته باشد. احتمالاً کمی آرامشبخش به حیوان دادن آن را تا پایان نقلوانتقال مصون نگاه میدارد. بعد گورخر که مهم نیست، پول شما تلف نمیشود.
درنهایت و با کمال افسوس، مرگ گورخرها و واکنشی که در برابر انتقاد فعالان حوزه محیطزیست داده شد، نشانگر آن است که نه انسان و نه حیوانات برای برخی از نوع بشر حرمت ندارد. ایکاش حداقل طبیعت سلاحی قدرتمند برای دفاع از خود داشته باشد.
انتهای پیام/۴۱۶۱/پ
انتهای پیام/