صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۳:۰۲ - ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۰
حجت‌الاسلام‌والمسلمین خسروپناه:

استاد دانشگاه صاحب نظریه است/ارتقای اساتید براساس تعداد مقاله کمیت‌گرایی است

معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی گفت: حکمرانی اسلامی علوم، موضوع‌محوری و مدیریت جهادی سه راهبرد تربیت استاد در طراز تمدن نوین اسلامی هستند.
کد خبر : 578650

 به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، به همت بسیج اساتید و دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس، نشست «استاد در طراز تمدن اسلامی» با سخنرانی حجت‌الاسلام‌والمسلمین خسروپناه، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی روز یک‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ماه مصادف با روز معلم به‌صورت مجازی برگزار شد.


در این نشست حجت‌الاسلام‌والمسلمین خسروپناه ضمن تسلیت ایام شهادت امیرالمومنین علی(ع) و آرزوی بهترین مقدرات برای مردم ایران با اشاره به موضوع نشست گفت: درک ویژگی‌های استاد در طراز تمدن اسلامی نیازمند درک ارکان تمدن نوین اسلامی است.


معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد: تمدن نوین اسلامی دارای سه رکن است که رکن اول آن دستاوردهای نرم‌افزاری و سخت‌افزاری شامل علوم، ساختارها، قوانینو حکمرانی است. رکن دوم تمدن نوین اسلامی هم پیشرفته بودن است یعنی به‌روز و روزآمد باشد و برای مسائل و نیازهای روز راه‌حل‌ها و پاسخ‌های به‌روز داشته باشد. سومین و مهمترین رکن جامعه متمدن هم میزان اثرگذاری آن بر جوامع دیگر است و تمدن نوین اسلامی یعنی تمدن روزآمدی که مبتنی بر توحید و حکمت باشد.


وی در ادامه گفت: همه اقشار مردم در شکل‌گیری تمدن مؤثر هستند اما نقش استادان و معلمان حیاتی‌تر است و اگر استادان و معلمان نقش خود را به‌خوبی ایفا نکنند تمدن دچار مشکل  اساسی می‌شود چرا که تمدن نتیجه دستاوردهای نرم‌افزاری و سخت‌افزاری است و این دستاوردها توسط قشر استاد و معلم تولید می‌شود.


حجت‌الاسلام‌والمسلمین خسروپناه افزود: استاد و معلم در طراز تمدن نوین اسلامی براساس قرآن دارای ۵ ویژگی است: اول اینکه استاد و معلم باید موحد باشند و تجلّی عظیم و حکیم در آنها رؤیت شود و نفوذناپذیر و حکیم و جامع‌نگر باشند تا بتوانند قائم به قسط باشند و این در صورت موحد بودن عالم ممکن است وگرنه هر گونه سازندگی او با ویران‌گری همراه خواهد بود. مانند دنیای مدرن که اگرچه پیشرفت‌ها و سازندگی‌های زیادی داشته اما بحران‌ها و ویرانی‌های زیادی هم به بار آورده است.


معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد: علت ویرانی‌های تمدن مدرن هم اصالت‌بخشی به بشر و منیت بشر به جای اصالت خداست لذا توحید را حول اومانیسم و اصالت بشر با عناوینی چون دموکراسی، حقوق بشر و آزادی کنار زد که نوعی شرک است. درست است که انسان محور تمدن است اما با پایه توحیدی و اینکه پیروان برخی ادیان چون یهود دچار جنایاتی شده‌اند ربطی به دین ندارد بلکه از شرک خود آنها نشئت می‌گیرد.


وی در ادامه گفت: داعشی که به نام اسلام آن همه جنایت مرتکب شدند معنای یک آیه از قرآن را هم نمی‌دانستند لذا لزوم موحد بودن استاد و معلم در طراز تمدن نوین اسلامی فقط توحید زبانی نیست بلکه منظور توحید عملی و واقعی است .


حجت‌الاسلام‌والمسلمین خسروپناه افزود: ویژگی دوم استاد در طراز تمدن نوین اسلامی براساس آیات قرآن کریم، به کار گرفتن همه ابزار معرفتی اعم از حس، عقل، قلب و وحی است. در تمدن مدرن برخی تجربه‌گرای صرف و برخی خردگرای صرف شدند اما موفق نشدند چون همه ابزار حصول معرفت را با هم به کار نگرفتند و به‌خصوص از وحی بهره‌ای نبردند.


معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی گفت: هم‌اکنون در کشور چند هزار فارغ‌التحصیل روانشناسی وجود دارد که هر کدام با مشاهدات و موارد زیادی در قالب مشاوره‌گیرنده برخورد دارند اما همچنان به نظریات غربی تکیه دارند و از تجربه خود بهره نمی‌برند. خدا علم را برای غربی‌ها وقف نکرده است بلکه آنها به تلاش خود تکیه کردند. این درحالی است که غرب تا سال‌ها از عقبه فلسفی علمی خود بی‌خبر بود ولی در اثر جنگ‌های صلیبی که خود علیه مسلمانان راه انداختند با پیشرفت‌های علمی و عملی مسلمانان و حتی عقبه علمی خود آگاهی یافتند.


وی افزود: چگونه ممکن است کسی در دانشگاه استاد باشد اما نظریه‌ای از خود نداشته باشد؟ و از تجربه و تحقیقات خود نتواند به فرضیه و نظریه‌ای برسد؟ تکیه بر تعداد مقالات برای ارتقای اساتید اشتباه است و این کمی‌گرایی است. اگر دانشگاه‌های پیشرفته دنیا مثل نیوجرسی، منچستر، آکسفورد نگاهی بیندازیم می‌بینیم که استادی را به خاطر نداشتن حرف نو از استاد تمامی به دانشیاری تنزل می‌دهند و به عکس. اما متاسفانه ما نقل‌گرا هستیم تنها نظریات غربی‌ها را می‌خوانیم و نقل قول می‌کنیم و بقیه ابزار معرفت به کار گرفته نمی‌شود و نظریه‌پردازی صورت نمی‌گیرد.


حجت‌الاسلام‌والمسلمین خسروپناه گفت: ویژگی سوم استاد و معلم در طراز تمدن نوین اسلامی اولوالالباب بودن است که به صاحبان خرد ترجمه می‌شود. به کسی اولوالالباب گفته می‌شود که چهار کارکرد عقل یعنی عقل نظری، عقل عملی، عقل معاش و عقل معاد را با هم داشته باشد.


اگر کسی اولوالالباب بود و از همه لوازم معرفت هم بهره جست، حکیم است لذا ویژگی چهارم استاد در طراز تمدن نوین اسلامی حکیم بودن است فرد حکیم از کتاب و وحی بهره می‌برد مانند لقمان که پیامبر نبود اما مقام حکمت داشت.


ویژگی پنجم استاد در طراز تمدن نوین اسلامی اهل استماع بودن و بهره‌گیری از یافته‌های دیگران و انتخاب کردن بهترین آنها است، لذا روزآمدی و بومی‌سازی و حکمی سازی علوم از خصوصیات یک فرد حکیم و صاحب لب است.


۳ راهبرد برای داشتن استاد در طراز تمدن نوین اسلامی با این ۵ ویژگی وجود دارد. اول اینکه در کشور باید حکمرانی علم شکل بگیرد، هم اکنون حکمرانی علم در کشور وجود ندارد و شاهدیم که ۲-۳ نفر در شورای گسترش علوم برای همه مسائل و همه تصمیم می‌گیرند یا معاون وزارت بهداشت جایی برای طب سنتی قائل نیست. مسئله حکمرانی از سیاستگذاری تا تقنین و ساختار و اقدام را کنار مشارکت دیگران شامل می‌شود.


منظور از حکمرانی دیوان سالاری و دولت نیست بلکه منظور حکمرانی خوب است و امروزه هم شاهدیم که به جای حکومت مسئله حکمرانی را مطرح می‌کنند. حکمرانی علم هم باید با مشارکت عالمان صورت بگیرد چرا باید ۲-۳ نفر برای همه تصمیم بگیرند؟  آیا نمی‌شود از وجود این همه استاد و دانشمند استفاده کرد؟ اگر حکمرانی اسلامی علوم شکل بگیرد به تبع آن استاد در طراز تمدن نوین اسلامی هم خواهیم داشت.


راهبر دیگر تصحیح ساختارهای دانشگاه و حوزه علمیه است ساختار این دو نهاد در کشور ما علم‌محور هستند و در حوزه فقیه، فیلسوف و متکلم تربیت می‌شود و در دانشگاه روانشناس، جامعه‌شناس و ... . در برهه‌ای بلوغی در دانشگاه صورت گرفت و به سمت بین‌رشته‌ای‌هایی چون بیوتکنولوژی رفتیم. اما در عرصه جهانی گام برتری در حال رخ دادن است آن هم ایجاد دانشکده‌های موضوع محور است که جامع‌نگری را به دنبال دارد و از جزء نگری نگاه علم‌محور ما را رها می‌کند. به عنوان مثال طب مدرن با همه خدمات و پیشرفت‌ها جزءنگر است و زمانی‌ که بیمار کرونایی را درمان می‌کند شاید ریه او را آزاد کند اما به کلیه یا قلب او آسیب وارد می‌شود لذا نیازمندیم به سمت دانشکده‌های موضوع محور برویم و گروه‌های علم‌محور ذیل این دانشکده‌ها تعریف شود.


راهبر سوم نیست مدیریت جهادی مانند حاج قاسم سلیمانی است که راهبردی تمدن‌ساز است چرا با وجود این همه هیئت علمی در سازمانی مثل جهاد کشاورزی باید وضعیت کشاورزی یا دیپلماسی اقتصادی ما این‌گونه باشد؟ بنابراین نیازمند مدیریت جهادی برای تربیت استاد در طراز تمدن نوین اسلامی نیز هستیم.


انتهای پیام/۴۱۰۷/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر