صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۵۷ - ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۰
یادداشت/ مصطفی هدایی؛

شورش علیه حاکمیت با ابزار روسیه هراسی

مصطفی هدایی طی یادداشتی نوشت: برجام را باید یک تجربه بسیار گران و سنگین ولی ارزنده برای سیاست خارجی و حاکمیت دانست تا در مهم‌ترین بخش سیاست‌های کلی خود، توازنی ایجاد کند.
کد خبر : 578632

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، مصطفی هدایی  طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: برجام را باید یک تجربه بسیار گران و سنگین ولی ارزنده برای سیاست خارجی و حاکمیت دانست تا در مهم‌ترین بخش سیاست‌های کلی خود، توازنی ایجاد کند. توازن و تعادل در سیاست خارجی که متأسفانه همیشه از سوی دولت‌های مستقر به سمت غرب تمایل داشته، رمز حیات و ماندگاری برای بسترسازی ارتقای منافع ملی است. توافق هسته‌ای با غرب نشان داد که برای جمهوری اسلامی اولویت می‌بایست ارتباط با کشورهای نوظهور اقتصادی و ائتلاف‌سازی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با محوریت این کشورها باشد. ازاین‌رو بود که سیاست راهبردی نگاه به شرق در دستور کار کشور قرار گرفت.


از همان زمان حملات و شبهه‌سازی در رابطه با سیاست نگاه به شرق آغاز شد و خبرهایی از قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین و موضوع دریای خزر به رسانه‌ها آمد. تحلیل‌هایی که رسانه‌های ضدانقلاب و اپوزیسیون ارائه می‌کردند، خزیدن ایران به دامان چین و روسیه برای بقا به بهای فروش مملکت بود. سطح تحلیل رسانه‌ها، شخصیت‌ها و فعالین رسانه‌ای و سیاسی ضدانقلاب و حتی اصلاح‌طلب در سیاست خارجی ایران در جنگ رسانه‌ای و اقتصادی به‌صورت کاملا آشکاری به سمت ساده‌سازی مسائل و ارائه تصویری تخریبی و کلنگی از سیاست مصلحتی حاکمیت برای بقا در دوره گذار به سمت فروپاشی سوق پیدا کرده است.


اعطای دریای خزر به روسیه یکی از میدان‌های جنگ روانی علیه منافع ملی کشور بود تا با روسیه هراسی، بدبینی به حاکمیت جمهوری اسلامی ضریب داده شود. تحلیلگرانی که چهار دهه است لزوم پیوند با غرب را تئوریزه می‌کنند و راه‌حل نهایی پایان معضلات را تغییر سیاست غرب‌ستیزی به‌خصوص آمریکاستیزی حاکمیت در نظر می‌گیرند، نسبت به ماهیت پیوند با شرق با بدبینی کامل به تحلیل می‌پردازند و آن را ضد توسعه می‌دانند.


درحالی‌که ایران با خروج آمریکا از برجام تحت شدیدترین جنگ اقتصادی دشمنان غربی قرار داشت، روابط ایران و روسیه در کنار چین و هند در دوره تحریم‌های جدید آمریکا می‌توانست به مفری برای کاهش فشارها تبدیل شود. ولی ضربه زدن به پایه‌های اصلی این پیوندها با تزریق نگاه بدبینانه در میان افکار عمومی و شکست‌خورده جلوه دادن این سیاست در محور خطوط خبری و تحلیلی رسانه‌های ضدانقلاب و اصلاح‌طلب قرار گرفت.


در سوی دیگر، ازآنجایی‌که حاکمیت را مشوق و محرک اصلی تغییر مسیر راهبردی سیاست خارجی از غرب به شرق در نظر گرفته می‌شود، انتشار اخبار منفی و ضریب دادن به آن‌ها در قالب «خیانت به ایران»، « حراج منابع طبیعی» و « تلاش برای بقا» افزایش یافت.


اما این رویکرد و تحلیل‌ها تنها مختص به سطحی از رسانه‌های ضدانقلاب و اصلاح‌طلبان تندرو نبود. در چهار دهه اخیر جریانی در میان مسئولان سیاست خارجی نیز قائل به ایجاد توازن در سیاست خارجی با نگاه همزمان به شرق و غرب نبوده و تنها مسیر توسعه اقتصادی را برقراری رابطه با آمریکا و تنش‌زدایی با غرب می‌دانستند. همین نگاه آسیب‌زا باعث شد تا حتی سیاست‌گذاران چینی و روسی نسبت به نیات مقامات دولتی ایران بدبین شوند و با اکراه وارد تعاملات اقتصادی راهبردی شوند.


چراکه در زمانی که برجام منعقد شد، دولت ایران بیشتر برای شرکت‌ها و مقامات دولت‌های اروپایی و غربی فرش قرمز پهن کرد و به‌گونه‌ای رفتار کرد که گویی دیگر به چین یا روسیه برای دور زدن تحریم‌ها و تثبیت روابط اقتصادی نیازی ندارد! این بدبینی تا به آنجا پیش رفت که علی لاریجانی به‌عنوان نماینده ایران برای پیشبرد قرارداد راهبردی با چین معرفی شد تا این قرارداد قربانی اهداف زودگذر دولت‌ها نشود.


با انتشار فایل صوتی محمدجواد ظریف و نگاه بدبینانه به روسیه، به‌خوبی رویکرد دولت تدبیر و امید نسبت به افزایش روابط راهبردی با شرق روشن شد. هرچند این رویکرد در نگاه تحلیلگران همواره به‌عنوان نقطه‌ضعف دولت لحاظ می‌شد ولی اعلام عیان و آشکار آن، تکلیف را کاملا مشخص کرد. ظریف روسیه هراسی را ترویج کرده و همین نگاه را نسبت به سایر کشورهای غیرغربی دارد. کسی که بیشترین عمر کاری و سیاسی خود را در غرب سپری کرده و به‌عنوان باند نیویورکی‌ها شناخته می‌شود، علنا سازش با غرب را نسبت به تعاملات گسترده با کشورهای خارجی اولویت بخشید. اما این تقابل با شرق و روسیه تنها با نگاه به خارج از مرزها نبود و از سردار بزرگ انقلاب و اسلام حاج قاسم سلیمانی نیز مایه گذاشته و وی را به‌عنوان مانع به ثمر رساندن اهداف برجام و دیپلماسی دولت تدبیر و امید معرفی شد.


بدون شک انتشار فایل صوتی ظریف در ادامه پازل شرق هراسی، قرار دارد. از زمانی که سیاست نگاه به شرق از سوی حاکمیت اعلام رسمی شد و در مسیر اجرایی شدن قرار گرفت، حملات تیز و کوبنده از خارج و داخل نیز شروع شد. قطعات پازل در کنار یکدیگر در حال تکمیل شدن هستند تا در یکی از بزنگاه‌ها یعنی انتخابات ۱۴۰۰ به کار آیند. شورشی علیه قراردادها و تعاملات با شرق شکل‌گرفته تا سیاست‌های کلی نظام تحت‌الشعاع قرار گیرند.


این در حالی است که با قاطعیت می‌توان گفت صدها میلیارد دلار به خاطر انتظار برای برقراری روابط متعادل با غرب به کشور خسارت واردشده و از سوی دیگر کاهش اعتماد دیگر کشورها را نسبت به نیات ایران برای افزایش و استحکام روابط راهبردی به دنبال داشته است. جمهوری اسلامی برای عبور از این تنگنا، سیاست‌های راهبردی را در سطح بالا و ورای دولت‌ها در دستور کار قرار داده که همین امر باعث خیانت‌ها، توطئه‌ها و خباثت‌ها علیه چنین سیاست‌ها شده است.


انتهای پیام/

انتهای پیام/

برچسب ها: یادداشت روسیه
ارسال نظر