صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۱:۵۸ - ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۰
آنا گزارش می‌دهد؛

زندگی و زمانه حضرت امام حسن مجتبی(ع)/ وقتی ماه شب چهارده در پانزدهم رمضان سال سوم هجرت حلول کرد

پانزدهم رمضان سال سوم هجری خجسته زادروز حضرت امام حسن مجتبی(ع) است. هم او که میلادشان مایه بهجت پیامبر اکرم(ص)، دخت گرامیشان و حضرت علی (ع) شد.
کد خبر : 577840

به گزارش خبرنگار حوزه دین و آیین گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجری آسمان مدینه، منور به نور نورسیده‌ای از تبار رسول خدا(ص) شد. وقتی صدای گریه این نوزاد پربرکت در خانه محقر اما پرصفای حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) پیچید، ملائک تسبیح‌گوی و شکرگزار پروردگار متعال شده و میلاد میوه بوستان نبوت و امامت را به یکدیگر تهنیت گفتند و زمینیان نیز غرق سرور گشتند.  


 وجود نازنین رسول خدا (ص) از تولد اولین فرزند پسرعم و دخت‌گرامی‌ خویش شادمان گشتند، کام او را با خرما برداشتند، و در گوش او اذان گفتند و در روز هفتم ولادت، برای او گوسفندی قربانی کردند و دعایی برای عقیقه خواندند که خواندن آن به هنگام عقیقه سنت شد.


سپس او را با الهام الهی «حسن» نامیدند؛ سبط‌النبی، سید، زکی، مجتبی، تقی، طیب و ولی از القاب آن حضرت هستند. برخی تقی را مشهورترین لقب آن حضرت دانسته اند، اما لقب «سید» را رسول خدا (ص) به او عطا فرمودند. دو گفتار مشهور از پیامبر اکرم(ص) مبنی بر این که «ان ابنی هذا سید» و «سیدا شباب اهل الجنه» مؤید این امر است. امام مجتبی (ع) به دلیل بخشش های فراوان به «کریم اهل بیت» نیز مشهور بودند.


پیامبر (ص) موهای سر حسن (ع) را ستردند و دستور دادند به وزن موهای سرش نقره صدقه دهند. رسول خدا (ص) به تأسی از حضرت ابراهیم (ع) که برای فرزندش اسحاق و اسماعیل تعویذ خواند، تعویذی مخصوص خواندند.


در بیشتر منابع، امام حسن (ع) را شبیه‌ترین افراد به رسول خدا (ص) وصف کرده اند. در روایتی پیامبر (ص)، امام حسن (ع) را در خوی و خصلت و چهره، شبیه ترین مردم به خود وصف کرده است.


افزون بر ویژگی های ظاهری، ازنظر نسبی نیز آن حضرت ویژگی‌هایی دارند که خود آن حضرت در خطبه ای طولانی در حضور معاویه به معرفی آن ها پرداختند.




امام در  روزگار حیات رسول خدا (ص)


امام حسن مجتبی (ع) هفت سال از عمر شریفشان را در دوران پیامبر (ص) سپری کردند و بسیاری از اعمال عبادی ازجمله نمازهای پنج گانه خود را از شخص حضرت آموختند. امام مجتبی (ع) ضمن حفظ برخی آیاتی که بر پیامبر نازل می شد، روایاتی نیز از آن حضرت نقل کرده اند. روایات زیادی نشستن امام حسن (ع) را بر دوش پیامبر (ص) در حال سجده و طولانی شدن سجده آن حضرت را تأیید می کنند. پیامبر (ص) پس از اتمام نماز حسن (ع) و برادرش حسین (ع) را بر زانوهای خود می نشاندند.


رسول خدا در بیان حقایق در مورد حسنین (علیهماالسلام) اصرار داشتند و پیوسته علاقه خود را نسبت به آن دو آشکار کرده؛ سخنان خود را در مورد آن دو جهت می دادند، تا جایگاه واقعی آنان را به مسلمانان نشان دهند.


امام حسن (ع) علاوه بر درک محضر پیامبر (ص) در بسیاری از حوادث دوران هجرت همراه ایشان بودند، گرچه اخبار اندکی در این زمینه رسیده است. مانند حادثه مهم مباهله که همه ادیان، نحله ها و گروه های سیاسی مدینه حضور داشتند. آن حضرت مشمول حدیث کسا و آیه تطهیر شدند که از دلایل مهم بر عصمت آن حضرت است. علاوه بر آن، همراه برادرش حسین (ع) در بیعت رضوان (سال ششم)، حاضر بودند.


 وی هنگام رحلت پیامبر (ص) همراه برادرش بالای سر آن حضرت آمدند. به نقل جابر بن عبدالله، در لحظات آخر عمر مبارک پیامبر، فاطمه همراه حسنین بر آن حضرت وارد شدند. دو فرزند خودشان را روی سینه رسول خدا (ص) انداختند. حضرت علی (ع) خواست آن ها را جدا سازد، پیامبر فرمودند: «آن دو را رها کن تا من آن دو را ببویم و آن دو نیز مرا ببویند و این چنین بهره مند شویم. »


 پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) رابطه عاطفی امام حسن(ع) با مادر داغدیده اش حضرت فاطمه(س) پرنرگ تر شد. این ارتباط صمیمی در اواخر عمر مادر اوج گرفت؛ تا آنجا که این دو به همراه هم و با تن و قلبی آزرده به زیارت قبر رسول الله و بقیع می‌رفتند و شگفت آن که این رابطه پس از ارتحال مادر نیز باقی ماند؛ به طوری که فاطمه (س) پس از وفات دست‌های مجروح خویش را از کفن بیرون آورد و حسنش را در آغوش کشید. امام حسن نیز سال‌ها بعد در حضور دشمنانی همانند معاویه و مغیره بن شعبه مصیبت مضروب شدن مادر را یادآور شد.



امام حسن در دوران پیش از خلافت حضرت امیرالمومنین (ع)


از این دوران اطلاع زیادی در دست نیست. فقط این مقدار مسلم است که امام علیه السلام در خدمت پدر بوده است؛ گاه در تأمین رفاه حضرت علی(ع) می‌کوشیده و گاه همراه او در برخی فعالیت‌های اجتماعی شرکت می‌کرده است (همانند شرکت در بدرقه ابوذر به هنگام تبعید)، و گاه پاره‌ای مأموریت‌های مهم را از طرف پدر عهده‌دار بوده است (همانند آبرسانی به منزل عثمان در حال محاصره.) سیاست‌های عملی امام حسن (ع) کاملاً هماهنگ با پدر بزرگوارشان است، لذا همانند ایشان در هیچ‌یک از جنگ‌ها و فتوحات پس از رسول خدا در تمام این دوره‌ی ۲۵ ساله شرکت ننموده است.


در دوران خلافت پدر


امام حسن از آغاز بیعت مردم با حضرت علی علیه السلام تا لحظه شهادت آن حضرت در مقام قوی‏ترین بازوی آن حضرت عمل کرد. در جریان بیعت، حضوری جدی داشت؛ در سه جنگ جمل، صفین و نهروان حاضر بود. پیش از جنگ جمل هم به همراه عمّار یاسر و قیس بن سعد به کوفه رفت و با سرکوب‌کردن فتنه‌ی ابوموسی اشعری، مردم را به جنگ با مردم بصره فرا خواند. گهگاه به جای پدر نماز جمعه بر پا داشت. در شب ضربت خوردن پدر قصد داشت همراهی‌اش کند که با منع پدر، منصرف شد. پس از ضربت‌خوردن پدر نیز تمام تلاش خود را برای بهبود و استراحت آن حضرت به کار بست و در پایان به وصایای او گوش سپرد.



جانشینی پس از شهادت پدر


حضرت علی علیه السلام قبل از شهادت، امام حسن را وصی خود تعیین کرد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نیز قبل از آن به دو گونه این وصایت را اعلام کرده بودند؛ یکی به صورت تصریح به امامت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام پس از پدرشان، و دوم تصریح به امامت اوصیاء دوازده‌گانه‌ی خود، با ذکر اسامی آنها.
امام پس از خلافت



دوران کوتاه چند ماهه خلافت ظاهری امام حسن علیه السلام، پرماجرا سپری شد. بلافاصله پس از شهادت حضرت علی علیه السلام، امام حسن به مسجد آمد و در سخنانی شیوا تلویحاً مردم را به بیعت با خویش فراخواندند.


پس از سخنرانی و با تبلیغ نافذ ابن عباس مردم کوفه با آن حضرت بیعت کردند. امام نیز بیعتشان را براین اساس که از او پیروی کنند و با هر کس جنگید، بجنگند و با هر کس صلح کرد، صلح کنند، پذیرفت؛ و سپس به تحکیم پایه‌های حکومت خویش پرداخت، ابن ملجم، قاتل پدر، را گردن زد و اکثر فرمانداران مناطق را که به دست پدرش نصب شده بودند، تثبیت نمود و برخی را تغییر داد.


امام حسن (ع) در حالی به خلافت رسید که امیرمؤمنان پیش تر به او فرموده بود که بنی امیه غالب خواهند شد.  به هرحال، بیعت با امام حسن (ع) در روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجری و بعد از شهادت امیرمؤمنان (ع) انجام گرفت.  آن حضرت پس از بیعت، به رسم خلیفگان پیش از خود خطبه خواندند و امتیازات اهل بیت (علیهم السلام)، حقوق و ویژگی ها، شایستگی ها و فضایل بی همتای امام علی (ع) را در ایمان و عمل، مجاهدت در رکاب پیامبر (ص) و بی میلی به دنیا برشمردند. سپس به روابط صمیمی خود با پیامبر (ص) اشاره کردند و آنان را به بیعت عمومی فراخواند. و از آنان بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) بیعت گرفتند


اعلام خلافت امام حسن (ع) توسط مردم عراق،  و تأیید ضمنی مردم مکه و مدینه، زنگ خطر بزرگی برای معاویه بود. زیرا شهادت امام علی (ع) مشکل بزرگی را از جلو راه معاویه در رسیدن به خلافت برداشته بود، لذا معاویه به محض شنیدن این خبر، آن را تقبیح کرد و در سخنان و نامه هایش تصمیم صریح خود را به سرکشی در برابر خلیفه اعلام کرد


سازماندهی لشکر برای جنگ با معاویه نخستین اقدام امام حسن (ع) بعد از بیعت بود. معاویه نیز سرانجام تصمیم به جنگ گرفت و همه فرماندهان خودش را از شام، فلسطین و اردن فراخواند و با شصت هزار نیرو علیه امام حسن (ع) به راه افتاد. او با نمایش توان نظامی، امیدوار بود امام حسن (ع) را به کناره گیری مجبور کند و اگر موفق نشد، به نیروهای عراقی- قبل از این که فرصت یابند موقعیت خود را تحکیم کنند- حمله نماید. البته در این مدت، نامه های زیادی بین معاویه و امام حسن (ع) رد و بدل شد.


در مقابل این حرکت معاویه، فضای سیاسی- اجتماعی عراق به دنبال تبلیغات سوء امویان با شایعه اراده امام حسن (ع) بر صلح با معاویه و قدرت بلامنازع ارتش شام، به شدت ملتهب، وسوسه انگیز و نگران کننده شد،  به طوری که با شایعه پراکنی بدنه سپاه را متزلزل ساخت و فرماندهان اصلی سپاه را به طمع انداخت. ضمن این که روحیه مردم عراق با عبور از جنگ های بدون غنیمت و طاقت فرسای جمل، صفین و نهروان، شکسته و ناامیدکننده بود و زمینه بیش تری را برای تحمیل صلح، فراهم می کرد.


آن حضرت  افرادی مانند حجر بن عدی را برای تشویق مردم به جنگ به نخیله فرستادند، اما جز اندکی به ندای ایشان پاسخ مثبت ندادند. حضرت در پی سستی و نافرمانی مردم مجدد زبان به ملامت کوفیان گشودند، ولی باز عده ای با شنیدن کلام امام ندای صلح سر دادند. امام فرمود: «شما همان کسانی هستید که حکمیت را در صفین بر پدرم تحمیل کردید. » سپس خود نیز به نخیله رفتند و ده روز در آن جا ماندند، اما تنها چهارهزار نفر حاضر شدند؛ لذا امام به کوفه برگشتند و به منبر رفتند و ضمن مذمت اهل کوفه و تحلیل وضعیتی که بعدها بنی امیه نسبت به اهل کوفه خواهند داشت فرمودند: «اگر یارانی داشتم، هرگز امر حکومت را به بنی امیه تسلیم نمی کردم زیرا حکومت بر بنی امیه حرام است. » در مجموع همراهی نکردن کوفیان؛ خیانت فرماندهان سپاه و نیروهای نظامی و خیانت سران قبایل را می توان از علل صلح امام دانست.



امام با قید شرایطی، حکومت را به معاویه واگذار کردند معاویه نیز از آن جا که می کوشید به هر قیمتی خلافت را به چنگ آورد، حاضر بود با هر شرایطی صلح را امضا کند. ازاین رو، امام از این فرصت استفاده کردند و شرایطی را در صلح نامه گنجاندند که مهم ترین آن ها عبارتند از:


عمل به کتاب، سنت نبوی و سیره خلفای صالحین، عدم تعیین جانشین و واگذاری تعیین خلیفه به شورای مسلمانان،  در امان ماندن مسلمانان از دست و زبان معاویه، ایمنی شیعیان و عدم توطئه بر ضد اهل بیت.


جانشینی امام بعد از معاویه، از اساسی ترین و مهم ترین بندهای صلح نامه بود. گنجاندن این ماده در صلح نامه، معاویه را از حق تعیین جانشین خود خلع ید می کرد و تا امام حسن (ع) زنده بودند، معاویه زمینه را برای طرح ولی عهدی یزید مساعد نمی دید.


معاویه بعد از صلح وارد کوفه شد و در حضور جمعیت کوفه، اعلام کرد به شرایط صلح عمل نخواهد کرد. سقوط کوفه و تحمیل صلح به امام، از دردناک ترین حوادث تاریخ شیعه است. امام تصمیم گرفتند به مدینه برگردند. با بازگشت امام به مدینه، مرکزیت شیعه در عراق باقی ماند. هنگام خروج امام از کوفه، معاویه از ایشان خواست که در کوفه بماند و به یاری شیعان خود با خوارج بجنگد، اما آن حضرت در پاسخ معاویه جنگ با او را مقدم بر خوارج دانستند. سپس آن حضرت با اهل بیت خود به مدینه برگشتند و بقیه عمر شریف خود را در آن شهر گذراندند.


معاویه پس از به دست آوردن حکومت، به هیچ یک از شروط صلح نامه عمل نکرد و به سخت ترین صورت متعرض جان و مال شیعیان شد.


شهادت امام حسن (ع)


امام حسن (ع) بنابه قول مشهور در ۲۸ صفر سال ۵۰ قمری مسموم شدند و به شهادت رسیدند.  بنابه قول مشهور، جعده همسر آن حضرت به تحریک معاویه، ایشان را مسموم کرد.  معاویه که امام را مانع تحقق اهداف خود در موروثی کردن حکومت می دانست، با وعده ازدواج جعده و یزید و دادن اموال فراوان وی را به این کار ترغیب کرد.



اهل بیت بنا به وصیت آن حضرت (ادفنونی عند ابی)، خواستند او را در کنار قبر جدش پیامبر به خاک بسپارند، اما بنی امیه به سرکردگی مروان بن حکم حاکم مدینه، به همراهی برخی زنان پیامبر مانع شدند. بنی‌هاشم برای مقابله با بنی امیه آماده گردیدند که امام حسین (ع)، بنابه وصیت برادرش مانع شدند و به ناچار پیکر پاک امام حسن (ع) در قبرستان بقیع و کنار مرقد مادربزرگش فاطمه بنت اسد و عباس عموی پیامبر (ص) به خاک سپردند.


 انتهای پیام/۴۱۰۴/


انتهای پیام/

ارسال نظر