تهدید علیاف به استفاده از زور برای سیطره بر جنوب ارمنستان
گروه جهان خبرگزاری آنا - حسین ارجلو؛ هرچند که انتشار برخی اخبار و نقشهها در مهر و آبان سال گذشته در اوج جنگ ۴۴ روزه در قرهباغ بین ارتش آذربایجان و نیروهای ارمنستان مبنی بر اینکه با توجه به حل بحران قرهباغ دیگر ایران مرزی با ارمنستان نخواهد داشت باعث شد که مقامات دولت ایران تصریح کنند مرزهای جغرافیایی ایران و مرزهای منطقه هیچ تغییری نکرده است و در آینده نیز تغییری رخ نخواهد داد اما به نظر میرسد که در عالم واقعیت اوضاع متفاوت باشد زیرا همین هفته گذشته بود که الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان در مصاحبه با تلویزیون ملی این کشور از نام قدیمی زنگزور به جای استان سیونیک ارمنستان استفاده کرد و تصریح کرد که مردم آذربایجان به زنگزور باز میگردند.
وی گفت: ساختن کریدور زنگزور تأمینکننده منافع تاریخی و ملی ما در آینده است. ما کریدور زنگزور را خواهیم ساخت، ارمنستان بخواهد یا نخواهد. اگر ارمنستان بخواهد ما این موضوع را بهسادگی حل خواهیم کرد اگر ارمنستان نخواهد ما آن را با زور حل خواهیم کرد و مردم آذربایجان به زنگزور اشغالی باز میگردند.
رئیسجمهور آذربایجان در اندیشه کشورگشایی و قشونکشی
اظهارات علیاف باعث واکنش ایروان شد. آنا نقدعلیان سخنگوی وزارت خارجه ارمنستان تهدیدات علیاف را محکوم و تأکید کرد: ارمنستان همه اقدامات ضروری برای حفاظت از حق حاکمیت و تمامیت ارضی خود را انجام خواهد داد. اینگونه تهدیدات باکو صلح و ثبات در منطقه را به خطر خواهد انداخت و در ضمن ماهیت نادرست اعلامیه اخیر صلح بین دو کشور به میانجیگری روسیه را نیز آشکار کرده است.
باید دید که منظور علیاف از زنگزور چیست. وی به یک قرارداد دوره اتحاد جماهیر شوروی سابق اشاره دارد. بر اساس پیمان قارص در سال ۱۹۲۱ منطقهای با نام قدیمی زنگزور در دوره اتحاد شوروی به جمهوری ارمنستان الحاق شد و در مقابل، جمهوری خودمختار نخجوان تحت حاکمیت باکو درآمد. در ارمنستان منطقه زنگزور را سیونیک مینامیدند که هنوز هم همین نام را دارد و تنها استان ارمنستان است که با ایران هممرز است. بهواقع سیونیک تنها راه ارتباطی ایران با ارمنستان است. هماکنون باکو قصد بازگشت به سدههای پیشین را دارد و ادعا میکند که میتواند باز این منطقه را تحت حاکمیت خود درآورد؛ بیاعتنا به اینکه تا چند دهه قبل خود باکو تحت سیطره ایران بود و از خود حکومتی نداشته که بخواهد حالا بخشهای از دست رفته را به آن بازگرداند.
ارمنستان درگیر در بیتجربگی سیاسی متأسفانه به جای نزدیک شدن به سیاست منطقهای همسایه قدرتمندش ایران، تلاش کرد خود را به اسرائیل نزدیک کند
شکی نیست که جایگاه ایران در قفقاز جنوبی، منطقهای که آن را بخشی از منافع تاریخی خود میداند، تحت فشار شدیدی قرار گرفته است. جنگ قرهباغ در مهر و آبان سال گذشته نشان داد که با توجه به افزایش قدرت ترکیه در منطقه و حضور جاسوسی و لجستیکی رژیم صهیونیستی در باکو، تهران باید رویکردش را نسبت به این منطقه تغییر دهد.
برخی از کارشناسان و تصمیمسازان در ایران معتقد بودند حمایت ایران از ارمنستان باعث میشد باکو بیشتر تحت نفوذ ترکیه قرار گیرد و مسیرهای ترانزیت جادهای و ریلی ایران به روسیه را به خطر بیندازد و نیز جایگاه ایران در حوضه دریای خزر را پیچیدهتر کند.
برخی دیگر نگران گسترش همکاریهای نظامی بین باکو و اسرائیل بودند که درواقع نگرانی بهجایی هم هست. در سال ۲۰۱۲، مارک پری در مجله فارن پالیسی فاش کرد که اسرائیل قراردادی با آذربایجان بسته که به آنها اجازه میدهد پروازهای عملیاتی را از این کشور انجام دهند. روابط نزدیک بین اسرائیل و آذربایجان بخشی از تلاشهای آمریکا برای تضعیف جایگاه ایران در منطقه نیز است. در اوایل دهه ۱۹۹۰، واشنگتن از ایجاد رابطه سهگانه بین ترکیه، آذربایجان و اسرائیل حمایت کرد.
بیشتر بخوانید:
قدردانی رئیسجمهور آذربایجان از حامیان ترکیهای باکو در جنگ قرهباغ
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام: برای آزادسازی آذربایجان از چنگال تزارها، هزاران ایرانی شهید شدند
در طول جنگ قرهباغ در سال گذشته، ایران پیشنهادهای مناسبی برای تنشزدایی از منطقه قرهباغ مطرح کرد و سید عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه سفرهایی به کشورهای منطقه داشت اما بههرحال با توجه به اینکه باکو و آنکارا متوجه شده بودند که دولت ایران خیلی دستبهعصا حرکت میکند توجه چندانی به نقش مهم ایران در منطقه نکردند و اینگونه بود که باکو سرمست از حمایت اسرائیل و ترکیه به پیشروی نظامی در قرهباغ کوهستانی ادامه داد.
ارمنستان درگیر در بیتجربگی سیاسی به جای نزدیک شدن به کشور قدرتمند و منصف ایران متأسفانه تلاش کرد خود را به اسرائیل نزدیک کند و درنهایت کار بهجایی رسید که روسیه میانجیگری کرد و توافقی بین باکو و ایروان برای پایان درگیری نظامی در قرهباغ کوهستانی منعقد شد که بر اساس آن ارتش ارمنستان باید از منطقه قرهباغ به پشت مرزهایش بازمیگشت و نیز یک کریدور ارمنستان را به منطقه آرتساخ (منطقه ارمنینشین در قرهباغ) متصل میکرد و یک کریدور دیگر هم نخجوان را به جنوب جمهوری آذربایجان.
منطقهای که علیاف هماکنون تهدید به اشغالش کرده یعنی استان سیونیک ارمنستان از دههها پیش دارای خط آهنی بود که نخجوان را به آذربایجان متصل میکرد. حال باکو میخواهد این خط آهن راهاندازی شود. یعنی میخواهد ارمنستان از محل مالیات مردمش راه آهنی را بازسازی کند که سودش به جیب باکو برود. البته آنگونه که مقامات باکو صحبت میکنند مسئله تنها خط آهن نیست. آنها کریدوری به بزرگی یک استان را در نظر دارند. استان سیونیک از معادن عظیم مس و رودخانههای پرآب برخوردار است و به همین دلیل است که بسیار موردتوجه مقامات باکو قرار دارد.
ایران باید ترمز توسعهطلبان و جنگطلبان در باکو را بکشد در غیر این صورت منطقه شاهد بیثباتی درازمدت خواهد شد که سود آن به جیب قدرتهای توطئهگر و دود آن به چشم مردم منطقه خواهد رفت
از سوی دیگر، اوضاع سیاسی در ارمنستان خوب نیست. نیکل پاشینیان نخستوزیری که پای قرارداد صلح با باکو را امضا کرد و موردانتقاد شدید بخش بزرگی از سیاسیون، نظامیان و مردم کشورش قرار گرفت استعفا داده است تا انتخابات پارلمانی زودهنگام برگزار شود. بهاحتمالزیاد احزاب مخالف پاشینیان انتخابات پارلمانی را خواهند برد و با قرارداد صلح با باکو یا دستکم با برخی از مفاد آن مخالفت خواهند کرد.
در آنسوی ماجرا علیاف و همفکرانش هستند که مترصد چنین مخالفتی در ایروان هستند تا به آرزوهای خود در پیوند دادن خاک آذربایجان به نخجوان از راه اشغال استان سیونیک و درنهایت رسیدن به مرزهای ترکیه جامه عمل بپوشانند. شاید هم شعار آذربایجان بزرگ بار دیگر از زبان افراطیون باکو به گوش برسد.
ایران در عین ابراز ملاطفت پدرانه گوشمالی دادن را نیز خوب بلد است
به نظر میرسد که مقامات آذربایجان، بیانات مقام معظم رهبری در خصوص آزاد شدن بلاد اسلامی از اشغال یعنی همان مناطقی در قرهباغ کوهستانی که سازمان ملل متحد هم تحت اشغال ارتش ارمنستان میدانست را بد فهمیدهاند. آیتالله خامنهای پس از تصریح بر پرهیز از تنش و بازگرداندن مناطق اشغالی در قرهباغ به جمهوری آذربایجان بر مسئله دیگری هم تصریح کردند که احترام بهحق ارامنه و تمامیت ارضی ارمنستان بود اما متأسفانه مقامات باکو کلاً بخش آخر بیانات مقام معظم رهبری را متوجه نشدهاند.
ایران نباید این مسیر اشتباهی که باکو انتخاب کرده است را نادیده بگیرد و باید خود را با شرایط جدید تطبیق دهد. قفقاز برای ایران نمیتواند کماهمیتتر از منطقه غرب آسیا باشد. شاید بهجرئت بتوان گفت که مهمترین و تأثیرگذارترین کشور در منطقه غرب آسیا یا به قول غربیها خاورمیانه ایران باشد زیرا در همه تحولات سیاسی و جغرافیای- سیاسی این منطقه حضور فعال و مثبت دارد.
مشخص است که باکو تمام تلاش خود را میکند که ایران هیچ مرزی با ارمنستان نداشته باشد تا درنهایت تهران مجبور باشد برای دسترسی به قفقاز شمالی، روسیه و اروپا وابسته به باکو باشد. اگر به نحوه پیشروی نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان در جنگ ۴۴ روزه سال گذشته در قرهباغ نگاهی بیندازیم میبینیم که تمام تمرکز نیروهای باکو بر جنوب قرهباغ بود یعنی مرز با ایران. نیروهای باکو در تلاش بودند مناطقی که در قرهباغ تحت اشغال ارمنستان بودند را بهسرعت از دسترس ایران خارج کنند که خود بهصورت غیرمستقیم، شکلی از بیاحترامی به ایران بود و این اتهام را در برداشت که ایران قصد حمایت از ارمنستان در آن جنگ را داشته است درصورتیکه مقامات سیاسی ایران و در رأس آنها مقام معظم رهبری و دیگر علما بر پایان درگیری و بیطرفی ایران تأکید داشتند.
به نظر میرسد که ایران باید ترمز توسعهطلبان و جنگطلبان در باکو را بکشد در غیر این صورت منطقه شاهد بیثباتی درازمدت خواهد شد که سود آن به جیب قدرتهای توطئهگر و دود آن به چشم مردم منطقه خواهد رفت.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/