صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۱۴ - ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۰
یادداشت/ سعدالله زارعی؛

اسرائیل و آغاز آژیرها

سعدالله زارعی طی یادداشتی نوشت: همه می‌دانند آنکه موشک را به ۳۰ کیلومتری دیمونا رسانده، قادر است بقیه مسیر را هم طی کند. این کار هم از فلسطینی‌ها ساخته است، هم از لبنانی‌ها برمی‌آید، هم گروه‌های مقاومت سوری چنین توانی دارند...
کد خبر : 577144

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: رژیم صهیونیستی هنوز از شوک دو رخداد مهم روزهای سه‌شنبه و پنج‌شنبه هفته گذشته خارج نشده است و در چند اظهارنظر محدودی که درباره این حوادث بیان کرده، به تناقض‌گویی افتاده است. این رژیم انفجار روز سه‌شنبه کارخانه «فوق‌محرمانه» تومر (Tomer) در نزدیکی تل‌آویو را یک حاثه غیرعمد معرفی می‌کند و حال آنکه اسرائیل در طول سه دهه گذشته با حساسیت زیاد از آن حفاظت کرده و گفته می‌شود پس از تأسیسات دیمونا، کارخانه بزرگ تومر مهم‌ترین تأسیسات نظامی و صنعتی این رژیم بوده است.


اسرائیل غاصب، حمله سحرگاهان روز پنج‌شنبه به سمت دیمونا را هم غیربرنامه‌ریزی شده و اتفاقی معرفی کرد و در همان حال مدعی است که گذر موشک زمین به هوا و قدیمی SAM۵ سوریه، در پی ساقط کردن یک جنگنده F۱۶ و با طی ۲۵۰ کیلومتر به نزدیکی دیمونا رسیده است و این در حالی است که ارتش اسرائیل در بیانیه‌ای دیگر اعلام کرده تحقیقات در رابطه با ناتوانی سامانه‌های دفاعی خود را آغاز کرده است. درخصوص این موضوع نکاتی وجود دارد:



۱- اسرائیلی‌ها هر طور دو رخداد پیاپی تومر و دیمونا را تفسیر کنند، نمی‌توانند ضعف مفرط سیستم دفاعی خود را انکار نمایند. انفجار کارخانه عظیم تومر که صدای آن تا ۹۰ کیلومتری اطراف تل‌آویو شنیده شده و طبعاً میلیاردها دلار خسارت وارد کرده است، نمی‌تواند یک رخداد غیربرنامه‌ریزی شده و عادی باشد. چرا که براساس گزارش‌هایی که خود اسرائیلی‌ها منتشر کرده‌اند از سال ۲۰۰۰ (۱۳۸۰ ش) حدود ۳۰ میلیارد دلار صرف ایجاد انواعی از سامانه دفاعی اطراف و داخل این تأسیسات نموده‌اند.


این رژیم نمی‌تواند ارتش یا سرویس اطلاعات آن را متهم کند که از اهمیت این کارخانه که از ۲۰ سال پیش سرگرم تولید سامانه راکتی پیکان، البیت و شاویت بوده و موتور پرتاب تولیدی شاویت می‌تواند کلاهک‌ اتمی حمل کند، بی‌خبر بوده و یا به آن اهتمام کافی نداشته است. بر این اساس بدون تردید پای «عامل خارجی» در میان است. اما این عامل خارجی چه کسی و کجاست؟ این معمایی است که سیستم امنیتی اسرائیل برای آن پاسخ روشنی ندارد ولی به طور اجمالی می‌داند که این کار واحدهای «مقاومت» است.


همه به یاد دارند که در سال ۱۳۹۱ (۲۰۱۲م) یک هواپیمای بدون سرنشین حزب‌الله با طی ۳۰۰ کیلومتر مسافت و در زمانی سه ساعته بر روی تأسیسات حساس اسرائیل از حیفا تا دیمونا به پرواز درآمده و عکس‌های ویژه‌ای را به مرکز سایبری حزب‌الله منتقل کرده است. اسرائیل در آن زمان به قدرت مقاومت در زمینه گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات پی برد و امروز به قدرت مقاومت در انجام عملیات‌های حساس و پرخسارت اذعان دارد. حالا همه می‌دانند که ارزش عملیاتی پروازهایی که این رژیم بر فراز لبنان انجام می‌دهد و یا اقدامات دزدانه‌ای که گاه و بیگاه علیه سوریه انجام می‌دهد، در مقایسه با اقدامی از نوع انفجار در تومر چقدر است.


۲- عملیات موشکی علیه دیمونا اگرچه صرفاً جنبه هشدارآمیز داشت و به قول ژنرال «عاموس یادلین» -رئیس‌ پژوهشکده امنیت رژیم صهیونیستی- به معنای تسویه حساب نبود، اما از انفجار در تأسیسات حساس و عظیم تومر هم مهم‌تر بود. چرا که حمله موشکی حمله‌ای توأم با پذیرش مسئولیت است ولی انفجار حمله‌ای فاقد مسئولیت محسوب می‌شود. رژیم صهیونیستی می‌گوید این موشک زمین به هوا بوده و در عین‌حال ادعا می‌کند به‌طور افقی ۲۵۰ کیلومتر راه را طی کرده و به ۳۰ کیلومتری تأسیسات دیمونا رسیده است! و ارتش می‌گوید تحقیقات پیرامون چرایی عدم واکنش سامانه‌های پاتریوت و گنبد آهنین که در اطراف این تأسیسات بوده‌اند را بررسی می‌کند.


جالب این است که پس از ماجرای انفجار روز یک‌شنبه تأسیسات نطنز، تا پنج‌شنبه هفته بعد سیستم امنیتی اسرائیل در وضعیت آماده‌باش صددرصد بود و رسانه‌های اسرائیلی هم از قصد ایران به واکنش خبر داده بودند کما اینکه مقامات آمریکایی در جریان سفر وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به واشنگتن با صراحت به وی گفته بودند پاسخ ایران قطعی خواهد بود. ولی رژیم صهیونیستی با وجود آماده‌باش کامل نتوانست مانع فرود آمدن موشکی شود که گفته می‌شود از خاک سوریه و با طی ۲۵۰ کیلومتر مسافت به صحرای نقب و تأسیسات دیمونا رسیده است.


۳- همه می‌دانند آنکه موشک را به ۳۰ کیلومتری دیمونا رسانده، قادر است بقیه مسیر را هم طی کند. این کار هم از فلسطینی‌ها ساخته است، هم از لبنانی‌ها برمی‌آید، هم گروه‌های مقاومت سوری چنین توانی دارند، هم انصارالله از چنین توانی برخوردار است. این موشک در واقع به همه ارکان رژیم صهیونیستی ثابت کرد که نقطه امنی برای اسرائیل وجود ندارد و مقاومت می‌تواند حساس‌ترین مکان‌های آن را ویران کند. بر این اساس «جروزالم پست» در روز پنج‌شنبه در یادداشتی نوشت: «اگر این موشک به داخل مجموعه رآکتور اصابت می‌کرد، اسرائیلی‌ها با واقعیتی کاملاً متفاوت از خواب بیدار می‌شدند».


از سوی دیگر آنچه در این ماجرا اهمیت ویژه دارد شلیک یک موشک به سمت رژیم جنایتکار اسرائیل نیست، مهم این است که این اقدام از تغییر معادله خبر می‌دهد. نیروهای مقاومت تاکنون درباره اقدامات کنشی و واکنشی ملاحظاتی داشتند و این ماجرا نشان می‌دهد ملاحظات در حال کمرنگ‌شدن هستند. دولت سوریه با اقدامات اخیر پدافندی و پذیرفتن مسئولیت شلیک موشک به سمت دیمونا در واقع ثابت کرد که وارد فاز جدیدی شده است. این همان‌ خطری است که چندی پیش فرمانده ارتش روسیه به نتانیاهو گوشزد کرده بود که «گمان نکنید، سوریه همواره به همین‌گونه که مورد پسند شماست رفتار می‌کند. دیر یا زود در انتظار تغییر رفتار دفاعی سوریه باشید. آن هنگام دیگر کسی اسد را سرزنش نمی‌کند و از نزدیک‌ترین‌ها به خود جز ملامت نخواهید شنید».


ماجرای روز پنج‌شنبه در واقع اگر به معنای علامتی بر تغییر معادله در آن دسته از تهاجمات منطقه‌ای که یک طرف آن رژیم صهیونیستی است باشد، در واقع ژئوپلیتیک امنیتی تغییر کرده است. این رخداد مهمی است و بنابراین مهم نیست که موشکی که ساعت یک و ۳۸ دقیقه از جنوب سوریه شلیک شده، از چه نوعی بوده و یا به چه کشوری تعلق داشته است، مهم این است که اراده‌ای برای واکنش علیه اشغال‌کننده سرزمین فلسطین شکل گرفته و سامانه‌های پرخرج و گران‌قیمت پاتریوت، بی ۵۲ و گنبد آهنین قادر به مهار این موشک‌ها نبوده‌اند.


۴- در این صحنه، اسرائیل چند نمونه از آشفتگی و «فشل» را به تصویر کشیده است. فشل در درک شرایط منطقه، فشل در دریافت‌های اطلاعاتی و به خصوص اطلاعات نظامی، فشل در واداشتن طرف مقابل به خویشتن‌داری و فشل در مهار اقدام سهمگینی که علیه اسرائیل راه افتاده است. باید اضافه کرد که اگرچه این اولین یا دومین ماجرای از این نوع نیست و پیش از این هم مقاومت ناتوانی سیستم دفاعی اسرائیل را به اثبات رسانده است اما دو رویداد تومر و دیمونا ثابت کرد، خطوط قرمز در حال کم‌رنگ شدن هستند و آژیرها در کانون‌های امنیتی اسرائیل هر لحظه باید آماده دادن اخطار باشند. این همان صحنه‌ای است که ایدی کوهین روزنامه‌نگار سرشناس اسرائیلی پس از فرود آمدن موشک در اطراف دیمونا در توئیت عربی خود پرسید «کجاست گنبد آهنین؟»


آن‌گونه که اسرائیلی‌ها از جمله «بوغرحالون» روزنامه‌نگار گفته است، پس از فرود آمدن موشک به اطراف منطقه دیمونا، اسرائیل آنچنان وحشت کرد که حتی نیروهای ذخیره ارتش را به حالت آماده‌باش درآورد و این یعنی اسرائیل تحلیل درستی ندارد و نمی‌تواند درک کند که نیروهای ذخیره نمی‌توانند مانع حملات سایبری به تومر و یا مانع حملات موشکی به دیمونا شوند.


۵- اسرائیل مدت‌هاست که در بعد رهبران با خلأ بزرگ مواجه است. اینکه بنیامین نتانیاهو از سال ۱۹۹۶ به طور نسبتاً پیاپی (۱۶ سال) اداره دولت را در اختیار دارد به این معناست که سیستم حکومتی اسرائیل به نازایی رسیده و هراس از به هم ریختن سریع اوضاع، آنان را وادار به تکرار کرده است. در اسرائیل راستگراها همواره تابلو هراس این رژیم در مواجهه با تحولات بوده‌اند و طولانی شدن دوره حکومت راستگراها، وضعیت بغرنج سیاسی و اجتماعی سیستم و توده‌های صهیونیستی را به تصویر می‌کشد. در چنین شرایطی وقوع پدیده‌های سهمگین امنیتی در مراکز حساس مثل کارخانه عظیم تومر و تأسیسات اتمی دیمونا، آنان را به شدت ناامید می‌کند.


انتهای پیام/ر


انتهای پیام/

ارسال نظر