در خانه مادر هستیم و در کلانتری پلیس
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، همشهری دو در گزارشی آورده است: کلانتری بانوان مشهد نخستین و تنها کلانتری خاص زنان در کشور است. به جز 2 سرباز وظیفهای که در اتاقک نگهبانی کلانتری پست میدهند بقیه کارکنان این کلانتری زن هستند.
- از دستگیری زنان سارق تا حل اختلاف
داخل حیاط زنی میانسال را میبینم که با برگرداندن سر، چهره آفتابسوختهاش را از من پنهان میکند. دستبندی که 2 دستش را به هم گره زده زیر نور بیرمق آفتاب پاییز برق میزند. خانم پلیسی که 2 ستاره روی آستین مانتویش حک شده این زن را همراهی میکند و او را به سمت بازداشتگاه میبرد. در اتاق مشاوره، 5 دقیقهای منتظر میمانم تا جلسه خانم رئیس تمام شود. با رصد کردن عناوین اتاقها میشود فهمید که چه ماموریتهایی در این کلانتری انجام میشود. عناوینی مثل خدمات قضایی، اطلاعات، مشاوره، آگاهی، اداری و پشتیبانی در ورودی اتاقهای طبقه همکف و اول نقش بسته است. سرگرد فاطمه پسندیده با روی خوش به استقبال من و عکاس روزنامه میآید. نخستین سؤالم این است که ضرورت تاسیس کلانتری بانوان چه بوده و این کلانتری به چه نیازهایی پاسخ میدهد؟ فاطمه پسندیده به افزایش حضور زنان در جامعه اشاره میکند و میگوید: «نیمی از جمعیت کشور را خانمها تشکیل میدهند و این قشر مشکلات خاص خودشان را دارند. بهتر است که برای حفظ حریم و شئونات زنان، پلیس زن در کنار این افراد باشد. در این وضعیت آنها راحتتر میتوانند صحبت کنند. در بحث نگهداری، مشاوره و تمام مراحل قضایی زنان، صدالبته یک پلیس زن میتواند ایفای نقش بهتری داشته باشد». او و همکارانش در طول هفته برای جلب مشارکت همگانی مردم به محافل مختلف سر میزنند؛ «خودمان بین گروههای خانمها مثل گروههای ورزشی، مذهبی و بسیج محله قرار میگیریم. آنها هم با ما در ارتباط هستند و موضوعها و مشکلات مختلفشان را اطلاع میدهند.»
شهر مشهد سالانه میزبان میلیونها زائر و گردشگری است که از گوشه و کنار ایران و جهان به پابوس حضرت امام رضا(ع) میآیند. سودجویان بهدنبال آن هستند تا از تراکم بالای جمعیت در این شهر استفاده کنند و به اهداف شومشان برسند. با توجه به این موضوع، ناجا به این فکر افتاد که یک کلانتری مستقل برای زنان در مشهد تاسیس کند. این کلانتری از سال1378 کار خودش را شروع کرده و در سال1382 رسما افتتاح شده است. فرماندهی ثامن مختص حریم مطهر رضوی است و کلانتری بانوان هم در این زیرمجموعه قرار میگیرد. به گفته سرگرد پسندیده مبارزه با مظاهر علنی بدحجابی، دستگیری زنان سارق و معتاد اطراف حرم رضوی، نفوذ در باندهای خلافکار زنانه، جلب و نگهداری متهمان زن، استرداد جهیزیه، حل اختلاف خانوادگی و بازجویی متهمان زن جزو ماموریتهایی است که در این کلانتری انجام میشود.
- گوشی شنوا برای رازهای دخترانه
لابهلای صحبتهایمان تلفن ثابت روی میز رئیسکلانتری چندین بار زنگ میخورد. از یک دبیرستان دخترانه تماس گرفتهاند تا روز و ساعت حضورش را هماهنگ کنند. ظاهرا او برای انجام کارهای آموزشی و مشاورهای عازم مدارس میشود؛ «شخصا به دبستانها و دبیرستانها میروم و به سؤالهای دختران پاسخ میدهم. بیشترین توانم را روی دبستانها گذاشتهام چون معتقدم آموزش را باید از پایه شروع کرد. پلیس همگام با مردم میتواند خیلی از مشکلات را طی کند. از آنجا که قبلا معلم بودم دوست دارم باز هم در کنار دانشآموزان قرار بگیرم.» از رئیسکلانتری بانوان درباره سؤالهای دخترانه چیزی نمیپرسم چون مطمئن هستم که او هیچگاه رازهای دیگران را پیش یک خبرنگار فاش نمیکند. اما دوست دارم بدانم با دختران دبستانی و دبیرستانی چگونه ارتباط برقرار میکند؛ «من سعی میکنم محیطی صمیمی را برای بچهها بهوجود بیاورم. بعضا چیزهایی را که به مشاور مدرسه نگفتهاند با من در میان میگذارند. اتفاق افتاده که خود دانشآموزان چند روز بعد به کلانتری زنگ زده یا خودشان اینجا آمدهاند.»
- ماجراهای کلانتری بانوان در یک شبانهروز
کنجکاوم بدانم ساختمان کلانتری بانوان در طول شبانهروز چه اتفاقاتی را از سر میگذراند. از سرگرد فاطمه پسندیده میخواهم فعالیتهای یک روز کاریاش را توضیح دهد؛ «همزمان با ورود رئیسکلانتری ایست خبردار داده میشود. این مراسم را خانمها برای خانمها اجرا میکنند. در ادامه مراسم سلام صبحبخیر داریم که شیفت شب و موضوعات روز قبل را رصد میکنیم. مواردی که جنبه هوشیاری دارد برای همکاران بیان میشود. انضباظ ظاهری کارکنان بررسی میشود. وضعیت متهمان تحت نظرگاه و بازداشتگاه را رصد میکنیم. متهمان تحت نظرگاه افرادی هستند که به دستور مقام قضایی 24ساعت بازداشت میشوند اما متهمانی که در بازداشتگاه هستند ممکن است بیشتر از یک شب نگهداری شوند. جواب دادن به نامهها و اجرای طرحها جزو دیگر وظایف روزانه است. با هماهنگی کلانتریهای حوزه استحفاظی ثامن نیروهایمان را برای اجرای طرح اعزام میکنیم؛ مثلا در ایام مختلف طرح جمعآوری زنان ولگرد، متکدی، فالگیر، سارق و معتاد را داریم. برخی ماموریتها هم از طرف فرماندهی محترم انتظامی مشهد تعریف میشود.» از رئیسکلانتری بانوان میپرسم که خانمها احترامات نظامی را چگونه اجرا میکنند؛ «براساس دستورالعملهایی که آمده احترام خانمها به آقایان در حد خبردار ایستادن است.»
حضور زنان پلیس در عملیات تعقیب و گریز تصویر آشنایی است که در تعدادی از سریالهای ایرانی دیدهایم. از سرگرد پسندیده میپرسم که تصاویر ارائه شده در سریالها چقدر واقعیت دارد؛ «چندوقت پیش پروندهای داشتیم که پلیس زن ما از چهارراه دانش تا زیرگذر حرم بهدنبال متهم دوید و او را دستگیر کرد. ما اکیپ هایمان را با تجهیزات لازم اعزام میکنیم. در مواردی ممکن است درگیری و تعقیب و گریز هم داشته باشیم. بالاخره ما نظامی هستیم و در شرایط خاص میتوانیم از اسلحه استفاده کنیم.»
- چگونه از دهان گرگ رد شویم؟!
یکی از ماموریتهای تعریف شده نیروی انتظامی، دستگیری زنان شیادی است که در پوشش رمال و فالگیر از دیگران کلاهبرداری میکنند. برایم جالب است که بدانم رئیسکلانتری بانوان مشهد چه تجربههایی در این زمینه دارد؛ «درباره زنان فالگیر گزارشهایی به ما رسیده یا نیروهایمان در این باندها نفوذ کردهاند و توانستهایم عواملشان را دستگیر کنیم. این افراد روانشناسان خوبی هستند و بعضا از قبل یک نفر را بهعنوان دوست میفرستند و اطلاعات کسب میکنند. براساس این اطلاعات مدعی میشوند که ما میتوانیم آیندهنگری یا پیشگویی کنیم. معمولا مسائلی را مطرح میکنند که موردپسند یک خانم است؛ مثلا میگویند به تو یک خبر خوشی میرسد. یا اینکه تو چشم به راه کسی هستی، بهزودی ازدواج میکنی و... . این رمالها از سادگی و ناآگاهی برخی از مردم سوءاستفاده میکنند و دست روی نقطهضعف طرف میگذارند. ما در بروشورهایی که به زائران و مجاوران میدهیم این مسائل را هشدار میدهیم. مواردی داشتهایم که مبالغ کلان بابت فالگیری از مردم گرفتهاند.»
فاطمه پسندیده ابزارآلات زنان رمال را به خوبی میشناسد. او درباره وسیلهای با عنوان «دهان گرگ» صحبت میکند که مشتریهای سادهلوح زنان فالگیر باید از داخلش رد بشوند؛ «دهان گرگ یک جسمی است شبیه به پوزه گرگ که یک طناب به آن وصل است. این پوزه را از سر طرف رد میکنند و تا پایین پایش میآورند و وعده میدهند که اگر این کار را بکنی ازدواج خوبی خواهی داشت.»
با این خانم پلیس درباره انگیزه زنانی صحبت میکنیم که پیش فالگیر میروند؛ «بعضی از خانمها که مالباخته هستند، نمیخواهند همسرشان متوجه ماجرای سرقت شود، بنابراین به هر شیوهای چنگ میزنند تا شاید موفق شوند. معمولا رمالها در ارتباط با خانمها هستند چون برخی خانمها را راحتتر میشود فریب داد.»
- در انشاءهایم مینوشتم دوست دارم پلیس بشوم
استخدام زنان در نیروی انتظامی در گذشته بهصورت فراگیر هم امکانپذیر بود اما در حال حاضر متقاضیان فقط باید از مسیر آزمون سراسری و گذراندن واحدهای دانشگاه افسری وارد این کار شوند. فاطمه پسندیده جزو نخستین گروه متقاضیانی بوده که بهصورت فراگیر جذب سازمان نیروی انتظامی شدهاند. در نخستین سالهای جوانی عزمش را جزم کرده که به شغل مورد علاقهاش برسد؛ «در مجتمع آموزش عالی کوثر تهران دورهای دیدم و در سال1382 با درجه ستوان 2 وارد نیروی انتظامی شدم.
خانمها در نیروی انتظامی نقل و انتقال ندارند و براساس محل زندگی خود و خانوادهشان تقسیمبندی میشوند. من و همکارانم را به مشهد اعزام کردند و آن زمان جذب فرماندهی انتظامی مشهد و کلانتری بانوان شدیم.» فاطمه پسندیده فارغ التحصیل رشته ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی است و 2 سال تجربه معلمی در روستاها را در کارنامهاش دارد. از او درباره رشته تحصیلیاش میپرسیم و اینکه چطور از دنیای شعر و شاعری به دنیای نظم و امنیت کشیده شده است. او میگوید: «برخی میگویند شعر و شاعری و نیروی انتظامی به هم ارتباطی ندارد. ولی من به هر دو حوزه علاقه دارم. وقتی وارد ناجا شدم کاملا میدانستم چه ماموریتهایی در پیش دارم. از بچگی در انشاءهایم مینوشتم دوست دارم پلیس بشوم. نیروی انتظامی با روحیات من سازگاری دارد. من در زندگی شخصی خودم آدم منضبطی بودم و برایم اهمیت داشت که همه کارهایم با نظم پیش برود».
- مشکلی بین کارهایم پیش نمیآید
دقیقا روزی که پسرش به دنیا آمده رئیسکلانتری بانوان شده و زمانی که از مرخصی برگشته حکم ریاست کلانتری بانوان را دریافت کرده است. رئیسکلانتری زنان مشهد دارد تمرین میکند که تداخل میان زندگی شخصی و کاریاش را از میان بردارد ولی بعضی وقتها این دو رشته در هم گره میخورند.
مردم تمام دنیا خانهداری را بهعنوان یک شغل سنگین میشناسند. زنانی که در بیرون از خانه فعالیت اجتماعی دارند درواقع با یک دست 2 هندوانه بلند میکنند. حالا اگر شغل دوم زنها کار سختی مثل سر و کلهزدن با متهمان و مجرمان باشد بار مسئولیت زن سنگینتر میشود. به اعتقاد سرگرد فاطمه پسندیده زنی که وارد نیروی انتظامی میشود به لحاظ روحی باید آمادگی پذیرش تمام شرایط را داشته باشد. شرایطی مثل خدمت شبانهروزی، آمادهباش و خیلی چیزهای دیگر. چون آن فرد زمانی که دارد کار انتظامی انجام میدهد یک پلیس زن است و در خانه باید نقش یک مادر و همسر را ایفا کند. او میگوید: «من خودم 2 فرزند دارم و آنها از من انتظاراتی دارند. انتظار دارند که برایشان آشپزی کنم و کیک خانگی بپزم. من هم سعی کردهام تا حد امکان در کنار خانوادهام باشم. در کنارش سازمان از من انتظاراتی دارد. نباید این دو نقش با هم تداخل داشته باشد».
- معجزه نگاه عمیق زنانه
زنها حرف دل همدیگر را بهتر میفهمند، ارتباط عمیقتری با هم برقرار میکنند و زودتر به نتیجه میرسند. راز حضور زنان پلیس در کنار متهم زن (یا همان متهمه) در همین نکته نهفته است. فاطمه پسندیده که ظرافتهای روحی زنان را به خوبی میشناسد معتقد است در فرایند یک بازجویی یا مشاوره زنانه، خانمهای پلیس بازدهی خیلی بالایی دارند.
او میگوید: «متهم زن اگر در برابر یک پلیس مرد قرار بگیرد، هم پلیس معذب است و هم زن. ممکن است آن زن نتواند مکنونات ذهنی خودش را به راحتی بیان کند. ولی متهم زن در کنار پلیس زن میتواند حرف دلش را بزند. ممکن است من بخواهم به یک متهم دلداری بدهم و دستم را روی شانهاش بگذارم و نگاه عمیقی به او بیندازم. ممکن است از روی نگاهش تشخیص بدهم که او راست میگوید یا دروغ. من خودم در بازجوییها فعال هستم. همین دیروز سارقی گرفته بودیم که بازجوییاش را خودم انجام دادم. جدای از اینکه مسئولیت ریاست دارم بهعنوان یک مأمور انتظامی باید ماموریتهای روزمره حرفهام را هم انجام بدهم». سرگرد پسندیده قبل از رسیدن به مقام ریاست بهعنوان افسر تجسس، افسر نگهبان و افسر مبارزه با موادمخدر در کلانتری بانوان خدمت کرده و از ریزهکاریهای امور پلیسی مطلع است.
- برای نوزادان شیرخشک درست کردم
سرگرد فاطمه پسندیده حساسیت ویژهای روی کودکان بدسرپرست و دختران متواری از خانه دارد. بیشتر خاطرات تلخش مربوط به روزهایی میشود که با این دو گروه برخورد داشتهاست؛ «در این چند سال کسی اشک من را ندیده است ولی برای بچهها خیلی دلم میسوزد و کودکان چندبار اشکم را درآوردهاند. مادرهایی میآیند که معتاد هستند و نوزاد هم در بغل دارند. چندبار برای این نوزادان شیرخشک درست کردهام. من و همکارانم سعی میکنیم شرایط خوبی برای این نوع بچهها ایجاد کنیم.»
او با امیدواری درباره روزهایی صحبت میکند که توانسته قدمی مثبت برای یکی از دخترهای متواری بردارد. بعد از اینکه فنجان داغ چای را از روی میزش برمیدارد به خاطرهای اشاره میکند و میگوید: «دخترهایی هستند که یک روز منزل را بدون اطلاع والدین ترک میکنند و پدر و مادرها برخورد تندی با آنها دارند چون میگویند این دختر آبروی ما را برده است. هفته پیش دخترخانمی از منزل متواری شده بود. پدرش آمده بود و میخواست دخترش را تحویل بگیرد. او بعد از 3ماه و اندی با دخترش مواجه میشد. ما با پدر حرف زدیم و شرایط دخترش را بازگو کردیم. در همان شرایط خانمی میانسال را آوردند که ولگرد و معتاد بود. آن خانم با ترک از منزل شروع کرده بود و در درازمدت در مسیر خلاف افتاده بود. دختری که پیش ما بود آن صحنه را دید. در آن لحظه دختر به آینده خودش فکر کرد و ترسید که شاید به آن حال و روز بیفتد. آن دختر بیان کرد که پدرم رفتار خشنی دارد و با من جروبحث میکند. خوشبختانه پدر و دختر با صلح و آرامش از کلانتری بیرون رفتند. الان ما با آن دختر در ارتباط هستیم و میدانیم که مشکل خاصی ندارد».
پس از گذشت یک هفته از ماجرای پیدا شدن آن دختر، سرگرد پسندیده وقتی پایان داستان را برایمان تعریف میکند نفس راحتی میکشد؛ «وقتی بتوانم دختر گمشدهای را به خانوادهاش برسانم خیلی احساس خوبی دارم. دوست دارم آن دختر قبل از اینکه در جامعه دچار مشکل بشود به آغوش خانوادهاش برگردد.»
- خاطره بازی
خاطرات شیرین سرگرد فاطمه پسندیده یک سکانس مشترک دارد و آن سکانس شامل لحظهای میشود که لبخند رضایت بر لبان یک زن یا کودک نقش بسته است. او سوار بر ماشین زمان میشود و چند ماهی عقب میرود و برایمان یک خاطره نوروزی تعریف میکند؛ «در تعطیلات عید نوروز امسال تعداد زیادی از بچههای گمشده از 2سال تا 12سال را به کانکس بابالجواد آوردند. من هم در کانکس نشسته بودم و دیدم که همه بچههای گمشده گریه میکنند. یکی از این بچهها آذریزبان بود و من از او خواستم که برای بقیه شعر بخواند. بچهها شروع بهدست زدن کردند. وقتی پدر و مادرشان آمدند اینها دلشان نمیخواست از کانکس بیرون بروند.» خانم پلیس گزارش ما ارتباطش را با بچهها در طول زمان حفظ میکند؛ «بعضی وقتها همین بچهها مشهد که میآیند دنبال من میگردند و میگویند شما همان خانم پلیسی هستی که پارسال من را بهدست خانوادهام رساندی؟»
- مسیری برای زنانی که میخواهند پلیس شوند
زنان و دخترانی که این گزارش را میخوانند شاید هوس پلیسشدن به سرشان بزند. سؤالم از خانم پسندیده درباره خانمهایی است که میخواهند جذب نیروی انتظامی شوند. اینکه چه شرایطی باید داشته باشند و از کجا شروع کنند. رئیسکلانتری بانوان مشهد به این سؤال اینگونه پاسخ میدهد: «یک زمان خانمهای دارای مدرک کارشناسی را تحت عنوان فراگیر از بیرون جذب میکردند، الان فقط از طریق دانشگاه افسری نیرو میگیرند. خانمها با داشتن دیپلم نظری وارد دانشگاه افسری (مجتمع آموزش عالی زنان پلیس) میشوند. این گروه از متقاضیان باید در آزمون سراسری شرکت و رشته علومانتظامی را انتخاب کنند. اگر در کنکور قبول شوند مراحل گزینشی را پشت سر میگذارند. اگر در آن مراحل تأیید بشوند برحسب آنکه کاردانی یا کارشناسی را انتخاب کردهاند 2 سال یا 4 سال دوره میبینند. در دوره دوساله با اخذ مدرک کاردانی ستوان 3 میشوند و در دوره چهارساله با اخذ مدرک کارشناسی درجه ستوان 2 را دریافت میکنند».
البته هر کدام از مراحل ذکر شده خودش جزئیات زیادی دارد؛ بهعنوان مثال فعالیت در نیروی انتظامی بهعنوان پلیس زن مشروط به داشتن ویژگیهای جسمانی تعریف شده است. قد پلیس زن باید بالای 160سانتیمتر باشد. از لحاظ جسمانی باید دارای سلامت کامل باشد چون هرگونه بیماری ممکن است در روند کاری ایجاد مشکل کند.
انتهای پیام/