صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
تیتراژ سریال‌های رمضانی زیر ذره‌بین آنا؛

روایتی از پایان‌بندی عجولانه سریال‌های رمضانی/ از کپی‌کاری تا بی‌محلی به تیتراژها

سریال‌های رمضانی هرچند با عجله ساخته شده‌اند و همگی نیز این روزها جلوی دوربین هستند ولی می‌توانستند پایان‌بندی خود را جدی‌تر بگیرند تا بخشی از دسته بزرگ مخاطبان فراموش‌شده تلویزیون از جمله هواداران موسیقی را بازهم به سمت خود بکشانند.
کد خبر : 576151

به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، تیتراژهای تلویزیونی همیشه مشتری‌های عام و خاصی دارند و براین اساس هم محل کش‌وقوس‌ها و حتی شایعات و جنجال‌ها قرار می‌گیرند.


تیتراژ خصوصاً در مورد سریال‌ها به مانند «بیلبورد» یک محصول هنری معرفی می‌شوند که هرچه جذابتر باشند، مخاطب موسیقی را نیز بیشتر و بیشتر به سمت خود می‌کشانند، یعنی کیفیت بهتر و خواننده معروف‌تر علناً اتفاقی دوسربُرد را برای فیلمساز خواهد داشت.


خواننده تیتراژخوان چقدر می‌خواهد یا می‌دهد؟


با این حال پول هنگفتی که گاه خوانندگان معروف و صاحب‌چهره برای تیتراژخوانی طلب می‌کنند، باعث می‌شود که رقم مختص این بخش که از سمت سیما تعیین و به تهیه‌کننده ابلاغ می‌شود (حدود ۳۰ میلیون تومان)، نتواند کفاف دستمزد خواننده سلبریتی را بدهد. بنابراین تهیه‌کننده یا مجبور است برای جذابیت کارش از بودجه دیگری به تیتراژ تخصیص دهد و یا اینکه قید خواننده مطرح را بزند. البته در عمل سریال‌ساز به هر ضرب و زوری باشد بی‌خیال تیتراژ نمی‌شود.


سالیانی است که همین تیتراژخوانی به اصطلاح مغازه دونبشی را نیز برای برخی تهیه‌کنندگان باز کرده تا با پیشنهاد خوانندگی به خوانندگان گمنام یا کم‌چهره‌تر، پولی را به خواننده و «تیتراژ» اختصاص ندهد یعنی به شکل کاملاً مجانی صاحب تیتراژ می‌شوند و حتی اتفاقاً کسب درآمدی نیز از سمت خواننده می‌کنند. چنین اقدامی را نیز تبلیغی برای خواننده و معروفیت او این‌بار از قاب مخاطب میلیونی تلویزیونی می‌دانند!


نسبتاً کم‌فروغ و کم‌رنگ


سریال‌های ماه رمضانی تلویزیون در مجموع نقش کمرنگی در پرداخت به تیتراژها داشته‌اند و شاید منهای حضور حمید حامی در «بچه مهندس ۴»، بتوان روایت متفاوتی از دیگر سریال‌ها داشت.


«احضار» ساخته علیرضا افخمی که ملودرامی با رگه‌های ماورایی و احتمالاً نقد عرفان‌های کاذب محسوب می‌شود، بر پایان خود تیتراژی را استفاده کرده که اثری از خوانندگی در آن دیده نمی‌شود. به شکل همخوانی و زیر اجرا شده که توقع را برآورده نمی‌کند. البته موسیقی سریال برعهده آریا عظیمی‌نژاد است که در آهنگسازی سبک و سیاق خود را دارد و شاید باور سازندگان، استفاده از موسیقی غلیظ و خاص حتی در تیتراژ بوده که چندان به چشم نمی‌آید.


پس عملاً چند دقیقه از این سریال رمضانی حیف و میل شده و در قالب یک‌سری اسامی و موسیقی یکنواخت، زمان آنتن سیما را گرفته بی‌آنکه بتواند از محمل مهم «تیتراژ» برای خود ایجاد تبلیغ و جذب مخاطب دوچندان داشته باشد. این سریال همچنان جلوی دوربین است و شاید عجله باعث شده سازندگان اعتباری به تیتراژ ندهند؛ آنهم در مجموعه‌ای که داعیه قصه و تمی ویژه در پرداخت به موضوع دارد.


یک اتفاق حرفه‌ای


فصل چهارم «بچه مهندس» به رغم تکرار قصه خود و شاید کش‌دادن آن ولی اتفاقی تازه را در تیتراژ خود بکار گرفته که حضور حمید حامی، خواننده صاحب سبک پاپ از این اتفاق حکایت دارد. او مخاطبان خاص خودش را دارد که قطعا تیتراژخوانی او را با وجود تهیه‌کننده‌ای همچون سعید سعدی باید بدون اما و اگر و برحسب همکاری حرفه‌ای دانست.


«ترانه ایران» با صدای حمید حامی به شکل خوبی نیز در همین چند روز اخیر مورد اقبال کاربران فضای مجازی و علاقه‌مندان به موسیقی قرار گرفته و ارجاعات را به سمت «بچه مهندس» مکرر کرده است.


ابهام چندجانبه


نکته اصلی اما بر سر تیتراژ سریال «یاور» به کارگردانی سعید سلطانی و قطعه‌ای با عنوان «رفیق» است که اشاره به محتوای این سریال رمضانی دارد. مخاطب اگر نام خواننده را در تیتراژ دنبال کند، قطعا صدای او را با محسن چاوشی اشتباه می‌پندارد به‌ویژه اینکه تحریر او شباهتی مضاعف با قطعات چاوشی نیز دارد. رئوف مکرم، خواننده تیتراژ پایانی «یاور» است که قبلتر هم قطعه‌ای از محسن چاوشی را بازخوانی کرده است.


البته او در گفت‌وگویی با آنا، عدم تمایل و البته اجازه تهیه‌کننده موسیقایی خود را عاملی برای هر مصاحبه اعلام می‌کند. گویا بازهم پای تهیه‌کنندگان موسیقی برای شهرت و یا کم‌فروغی اجباری جویندگان خوانندگی در میان است!


سالیانی است که در بازار موسیقی ایران، برخی‌ها به سمت کپی‌کاری و یا تقلید از خوانندگان چهره داخلی و حتی خارجی نیز رفته‌اند که پس از مدتی دیگر اثری از آنان دیده نشده و کاملاً به فراموشی رفتند. رئوف مکرم خواننده جوانی است که صرفاً چندقطعه را منتشر کرده و درصورت اصالت صدا از جنس جذابی نیز برخوردار است ولی نحوه همکاری او با سازندگان «یاور» و بالعکس مشخص نشده و حاضر به اعلام رسانه‌ای هم نیستند.


نکته جالب اینکه سریال از کنداکتور کناررفته «رعد و برق» نیز تیتراژش را بر حال و هوای بومی مختص کرده بود که به دلیل پخش، این هم به سرانجام نرسید.


با این حال به نظر سریال‌های رمضانی ۱۴۰۰ هرچند با عجله ساخته شده‌اند و همگی نیز این روزها جلوی دوربین هستند! ولی می‌توانستند پایان‌بندی خود را جدی‌تر بگیرند تا بخش بزرگی از مخاطبان فراموش‌شده تلویزیون از جمله علاقه مندان موسیقی را بازهم به سمت خود بکشانند.


انتهای پیام /۴۱۴۳/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر