صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۳:۱۵ - ۳۰ فروردين ۱۴۰۰

ماجرای انسولین/ کمبود در داروخانه ها، فراوانی در بازار سیاه

هر بسته انسولین خارجی novorapid که این روزها کمیاب است، بدون دفترچه بیمه برای بیمار حدود ۱۵۰ هزار تومان است، اما در بازار سیاه ۵۰۰ هزار تومان و به وفور یافت می‌شود.
کد خبر : 575803

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا،  چندین ماه است که بیماران دیابتی با کمبود انسولین مواجه هستند، تا جایی که این دارو سهمیه بندی شده و صرفا در داروخانه‌های منتخب عرضه می شود. مدیر کل دارو و مواد تحت کنترل سازمان غذا و دارو اواخر سال گذشته در گفت‌وگویی دلیل عمده‌ی این کمبود را مشکل تحریم‌ها اعلام کرده و گفته بود: «به اندازه‌ی یک ماه مصرف کشور انسولین داریم، البته باید به اندازه‌ی ۳ ماه ذخیره داشته باشیم.» اما با چرخی ساده در بین دلالان خیابان ناصر خسرو متوجه می‌شویم هر نوع انسولین اعم از ایرانی  یا خارجی را در این خیابان می‌توان با قیمت چند برابری  پیدا کرد، همچون انسولین خارجی novorapid که در داروخانه‌ یک بسته‌ی پنچ تایی آن بدون بیمه حدود ۱۵۰ هزار تومان است، اما در بازار سیاه این مبلغ به ۵۰۰ هزار تومان می‌رسد.


برای بررسی وضعیت فروش انسولین در بازار سیاه دارو، راهی خیابان ناصر خسرو شدیم و با چند دلال دارو به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید: 


انسولین؛ ۵۰۰ هزار تومان 


ساعت حدود۱۱ ظهر است در هر قدم که در خیابان ناصرخسرو تهران جلو می‌روم، دلالی در کنار خیابان ایستاده و به محض عبور رهگذران از کنارش، آرام پیشنهاد خرید و بیشتر فروش دارو را می‌دهد، در خیابان ناصرخسرو یا همان بازار سیاه تهران، هر چند متر به چند متر، تعدادی از مردان جوان و میانسال کنار هم ایستادند و در هنگام عبور هر رهگذر، چیزی را آرام تکرار می‌کنند، به طرف یکی از آنها که مردی حدودا ۴۰ ساله و با صورتی نیمه‌سوخته است، می‌روم، به دیوار ساختمانی کهنه تکیه داده، از او می‌پرسم: «دارو کجا پیدا کنم؟»  که مرد دیگری به سرعت به طرف ما می‌آید و می‌گوید: «چه دارویی می‌خواهی؟» من هم عکسی از انسولین خارجی novorapid که طبق گفته‌ی بیماران دیابتی این دارو کمیاب شده است را به آنها نشان می‌دهم و می‌گوید: «یک بسته ۵ تایی ۵۰۰ تومان، یعنی هر عدد ۱۰۰ هزار تومان است.»


این دلال میانسال در مورد شرایط نگهداری انسولین می‌گوید: «همه‌ی این انسولین‌هایی که ما داریم، مطمئن است و در یخجال نگهداری می‌شود و تاریخ هیچکدام‌شان مشکل ندارد.»


در مورد قیمت دیگر انسولین‌ها می‌گوید: «انسولین لانتوس که خارجی است هم دارم که ۵ عدد آن ۳۵۰ هزار تومان است، البته از نوع ایرانی یعنی بازالین هم دارم که ۴۵۰ هزار تومان می‌دهم.»


این دلال دارو با اشاره به انسولین هندی ادامه می‌دهد: «انسولین هندی هم داریم، ولی قیمتش را باید بپرسم، خیلی کسی از این مدل نمی‌خرد.»


در پایان مکالمه از واکسن کرونا چند سوال می‌کنم که با نگرانی سری تکان می‌دهد و می‌گوید: «ما نداریم، من خبر ندارم.» و مرد کناری، دستان مرد دیگر را می‌گیرد و از کنار من دور می‌شوند.  


انسولین هندی هم داریم اما خیلی فروش ندارد


در خیابان مسیرم را از سر می‌گیرم و جلو می‌روم، بیشتر مغازه‌ها تعطیل هستند و کم‌تر رهگذر خانم به چشم می‌خورد.


چند متر جلوتر پسر جوانی ایستاده که کلاه نقاب داری به سر دارد و زیر لب به هر رهگذری چیزی می‌گوید، نزدیک می‌شوم و از او قیمت انسولین novorapid را می‌پرسم که همان لحظه تلفن همراه را از جیبش درمی آورد و از کسی در پشت خط موجودی می‌گیرد، بعد می‌گوید: «دارم، ولی یک بسته ۵ تایی را ۵۰۰ هزار تومان می‌دهم، بازالین هم دارم ۴۵۰ هزار تومان می دهم، البته انسولین نوویکس و لانتوس هم داریم که آنها کمی گران‌تر است، اما اگر بخواهی تا نیم ساعت دیگر به دستت می‌رسد و آن را تحویل می‌دهم.»


در مورد شرایط نگهداری انسولین‌ها هم طبق گفته‌ی دیگر دلال‌ها اطمینان می‌دهد، تحت شرایط مناسب و در جای خنک نگهداری می‌شوند.


این جوان به انسولین هندی اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «انسولین هندی هم داریم، ولی خیلی فروش ندارد چون کسی خیلی به آن اعتماد ندارد.»


در پایان مکالمه، از او در مورد خرید واکسن کرونا می‌پرسم و می‌گوید: «اطلاعی در مورد این موضوع ندارم، خبرنگار هستی؟» و بعد پسر جوان دیگری که کمی دورتر از ما ایستاده او را صدا می‌زند تا از کنار من برود و امکان سوال دیگری نداشته باشم.  


انسولین بخواهی تا یک دقیقه دیگر در دستت است


از کنار مغازه‌های بسته و دلال‌هایی که هر کدام در انتظار فروش دارو به فردی هستند که از فرط ناچاری پایش به این خیابان باز شده، می‌گذرم، وارد جمع کوچکی از چند مرد جوان و میانسال می‌شوم که هر کدام دلالی دارو می‌کنند، به سمت یکی از آن جوان‌ها که شاید ۳۰ سال داشته باشد می‌روم، چشمانش قرمز است و کمی با کرختی گام بر می‌دارد، قیمت انسولین novorapid را از او می‌پرسم که با صدای آرام و سست،  همچون اغلب دلال‌های این خیابان قیمت یک بسته پنج‌تایی را ۵۰۰ هزار تومان می‌دهد و با چند دقیقه چانه زدن قیمت را به ۴۷۰هزار تومان می‌رساند.


از او در مورد دیگر انواع انسولین‌ها می‌پرسم که می‌گوید: «همه نوع انسولین دارم، ایرانی‌ام دارم، ولی از نوع هندی ندارم، اگر همین الان بخواهی، تا یک دقیقه دیگر انسولین در دستت است.»


انسولین را ۴۷۰ هزار می‌خریم و ۴۰ هزار روی آن می‌کشیم 


کم کم به اواسط خیابان رسیدم و چشمم به پسر جوانی می‌افتد که روی موتوری در کنار دیوار نشسته است، جلو می‌روم و از انسولین novorapid از او می‌پرسم که با لبخندی می‌پرسد: «خبرنگار که نیستی؟» و بعد که اطمینان می‌دهم برای شخص بیماری انسولین می‌خواهم،   قیمت را ۵۰۰ هزار تومان اعلام می‌کند و می‌گوید: «ما خودمان ۴۷۰ هزار تومان می‌خریم و ۳۰ الی ۴۰ هزار تومان روی آن می‌کشیم و می‌فروشیم.»


زمانی که از قیمت دیگر انسولین‌ها می‌پرسم، می‌گوید: «اگر می‌خواهی باز هم در همین خیابان بگرد تا قیمت دستت بیاید، اما بیمار هر دارویی که دکتر گفته را باید مصرف کند و نرو هر چیز که ارزانتر بود را بخر، چون چیز دیگر به درد بیمار نمی‌خورد.»


در هنگام خداحافظی از قیمت واکسن کرونا و خبرهایی که در مورد فروشش در ناصر خسرو مطرح است، می‌پرسم که می‌گوید: «چیزی نمی‌دانم و این خبرها نیست.» اما توضیح اضافه نمی‌دهد.  


انسولین را جلوی درب خانه هم می‌آورم 


به انتهای خیابان رسیدم و با آخرین دلالی که می‌بینم شروع به صحبت می‌کنم، پسر جوان و لاغر اندامی است که تنهایی کنار در بسته‌ی یکی از مغازه‌ها نشسته و قیمت فروش انسولینش از بقیه دلال‌ها کم‌تر است و می‌گوید: «هر بسته ۵ تایی را ۴۳۰هزار تومان می‌دهم، ولی الان ۵ بسته دارم که اگر همه را بخری، بسته‌ایی ۴۰۰ می‌دهم.»


از روش تحویل دارو که می‌پرسم، اینطور می‌گوید: «تا غروب انسولین را دم خانه تحویل می‌دهم، چون انسولین‌ها خانه است و نمی‌توانم بخاطر یک انسولین الان تا خانه بروم و دوباره برگردم، همه را غروب تحویل می‌دهم.»


به بهانه‌ی خبر دادن و هماهنگی برای خرید انسولین، از دلال آخر دور می‌شوم، خیابان کمی شلوغ شده، در بین رهگذران به سرعت گام برمی‌دارم تا در نگاه دلال‌ها گم شوم، اما همچنان افراد مستاصل و درمانده‌ای که چاره‌ای جز تهیه‌ی دارو در این خیابان را ندارند، تک و توک به چشمم می‌خورد و از آنها دور می‌شوم.


منبع: ایلنا


انتهای پیام/

انتهای پیام/

ارسال نظر